loading...
ازدواج | مشاور ازدواج و خانواده | دانستنیهای قبل از ازدواج
shiva & hasan بازدید : 114 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

نامزدی با طعم پشیمانی

از روزی که 2 نفر نیت ازدواج می‌کنند تا زمانی که سر سفره عقد بنشینند، راه بسیار دور و درازی در پیش است، یادتان باشد درست از زمان نامزدی تعهدات عقلی و اخلاقی و البته قانونی بر ذمه طرفین قرارمی‌گیرد، کم نیستند آنهایی که بر این باورند تا سرخانه و زندگی خودشان نروند، وقت دارند از گردونه تعهد به فرد مقابل خارج شده و به عبارتی، این مثل نه خانی آمده و نه خانی رفته را اجرا کنند.اما درسطرهای بعد خواهید دانست همیشه راهی برای احقاق حق هست.

 

یک تعریف ساده

نامزدی به دورانی از زندگی اطلاق می‌شود که پس از توافق اولیه آنها برای ازدواج در آینده آغاز شده و با بستن قرارداد نامزدی یک تعهد اخلاقی و حقوقی ایجاد می‌شود. طرفداران دوران نامزدی در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی جای دارند. طرفداران مذهبی معتقدند که هرگونه رفت و آمد و معاشرت دختر و پسر بدون عقد موقت یا عقد دایم، خلاف شرع است و به همین دلیل نامزدی بدون محرمیت را نا درست می‌دانند. منظور این گروه از دوره نامزدی دوران میان عقد و عروسی است. قانونی مدنی ایران در مواد 1035 تا 1040 مقرراتی را در این باره وضع کرده است. در این گزارش افرادی با این تفکر مورد توجه قرار گرفته‌اند آنهایی که بینشان خطبه عقد جاری شده اما هنوز زیر یک سقف زندگی نمی‌کنند.

 

تاکید می‌کنیم که کلمه «نامزدی» همانگونه که از لفظ آن برمی آید به معنای زدن نام است. و پس از آن نام زن به عنوان زوجه بر مرد و نام مرد به عنوان زوج بر زن نهاده می‌شود. به عبارتی نامزدی یا وعده ازدواج، قراردادی است که بین دو نفر، به منظور ازدواج در آینده، نهاده می‌شود. براساس ماده 1035 قانون مدنی، وعده ازدواج، مسوولیتی ایجاد نمی‌کند، حتی اگر تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر شده نیز پرداخته شده باشد. بنابراین، هر یک از زن و مرد، تا زمانی که بین آنها عقد جاری نشده باشد، می‌توانند از ازدواج، امتناع کنند و طرف دیگر نمی‌تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کند و یا به دلیل امتناع از وصلت، از طرف مقابل خسارتی بگیرد.به عبارتی عقد نکاح در قانون مدنی ما فقط از طریق جاری شدن صیغه عقد تحقق می‌یابد و بدون انعقاد عقد، هیچ رابطه حقوقی بین زن و مرد بوجود نمی‌آید، حتی اگر دختر و پسر قبل از اجرای صیغه عقد، تحت عنوان نامزدی، به ازدواج با همدیگر متعهد شوند و برای تخلف از آن مبلغی را به منزله التزام معین کنند این تعهد مورد حمایت قانون نیست و بی اثر است و مبلغ التزام شده نیز قابل مطالبه نیست.

 

پس در نامزدی به معنای اول، هریک از طرفین قبل از وقوع عقد حق دارند که از وصلت امتناع کنند و هیچ عاملی نمی‌تواند آنها را به ازدواج مجبور کند و هرگونه تعهدی در این نامزدی بلااثر و باطل است و همان‌گونه که ماده 1035 صراحت دارد قبل از اجرای صیغه عقد هیچ اجباری برای طرفین وجود ندارد و هریک از آنها می‌توانند بدون عذر موجه از وصلت خودداری کند و طرف مقابل نمی‌تواند او را مجبور به ازدواج کند.

 

برخی مسئولیت‌های قانونی

از آن جا که ازدواج، قراردادی مهم است، قانون گذار به مرد و زن امکان داده است که تا آخرین لحظه قبل از وقوع عقد، از تصمیم خود بازگردند؛ زیرا انصراف از یک تصمیم نسنجیده، هر چند که از نظر اخلاقی درست نیست، بهتر از آن است که زن و مرد، خانواده ای متزلزل تشکیل دهند. بنابراین، هیچ یک از نامزدها نمی‌تواند از طریق قضایی، نامزد دیگر را مجبور به ازدواج کند. با این وجود، اگر یکی از نامزدها در به هم زدن نامزدی، مقصر باشد، نامزد دیگر می‌تواند با رعایت حدود قانونی، مطالبه خسارت کند که در ضمن آن، مسئله پس گرفتن هدایا نیز مطرح می‌شود.در واقع، بر هم زدن نامزدی «بدون علت موجه»، یک نوع سواستفاده از حق است و جرم یا تقصیر شمرده می‌شود و مسئولیت مدنی به همراه دارد.

 

از این رو، زیان‌های ناشی از بر هم زدن ناموجه نامزدی، بر طبق قواعد عمومی مسئولیت مدنی از جمله ماده 331 قانون مدنی و ماده یکم قانون مسئولیت مدنی، قابل مطالبه است.اگر در اثر برهم زدن نامزدی به حیثیت یکی از طرفین لطمه ای وارد شود کاری از پیش برده نمی‌شود و قانون مدنی در این باره ساکت است اما با توجه به اصل 171 قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی که جبران خسارت معنوی را به صراحت به رسمیت شناخته است، می‌توان به نامزد زیان دیده، حق داد که علاوه بر مطالبه خسارات مادی، جبران زیان‌های معنوی را نیز بخواهد. نحوه، میزان و نوع پرداخت این حق به عهده قاضی و برابر قوانین رایج است.

 

وقتی دختر پشیمان شود

در برخی از موارد هست که بعد از طی مدتی از دوران نامزدی دختر ازانتخاب خود پشیمان شده وخواهان طلاق می‌شود، اما مرد راضی به این کار نمی‌شود. در این مورد باید گفت اجازه طلاق با مرد است و این اجازه پس از وقوع عقد نكاح به صورت صحیح و بر اساس ماده (1062) قانون مدنی، همواره جزو اختیارات و حقوق مسلم مرد به حساب می‌آید و تفاوتی بین دوران نامزدی و بعد از مراسم عروسی وجود ندارد. البته در صورت اصرار زن بر طلاق و عدم رضایت شوهر، خواهان می‌تواند طبق دادخواستی از دادگاه تقاضای طلاق و صدور گواهی عدم امكان سازش کند، بررسی خواسته زن و سایر شرایط و تصمیم نهایی با دادگاه است. در این شرایط اگر دادگاه نیز گواهی عدم امکان سازش را صادر کند ، زن در هر دفتر ازدواج و طلاقی با همین حكم و بدون رضایت شوهر، می‌تواند صیغه طلاق را جاری کند.

 

وقتی مرد خواهان جدایی است

شرایط خلاف مورد بالا نیز صادق است. فرض را بر این بگیرید که بعد از مدتی مرد، از ازدواج پشیمان شده و حاضر نمی‌شود با دختری که برای ازدواج انتخاب کرده است زیر یک سقف برود و خواهان جدایی است، در این مورد باید گفت که طلاق به اختیار مرد است و می‌تواند زن خود را برخلاف میل او هر زمان که بخواهد طلاق دهد. درخصوص نفقه با توجه به رویه دادگاه‌ها، نفقه دوران عقد هم قابل مطالبه است که البته اگر شوهر بتواند تمکین نکردن زن را ثابت کند، نفقه‌ای به زن تعلق نخواهد گرفت. اثبات این امر، کار راحتی نیست. نگران نباشید، اوضاع خیلی هم بد نیست، زیرا اگر مرد بخواهد زن را طلاق بدهد و زن راضی به طلاق نباشد؛ باید تمام مهریه، نفقه و اجرت المثل زن را در یکجا بپردازد و گرنه با اینکه حق طلاق با مرد است، نمی‌تواند زن خود را طلاق دهد. اگر در دوران عقد عمل زناشویی انجام نشده باشد، زن می‌توانید ازحق حبس استفاده کند و تا زمانی که مهریه خود را نگیرد از تمکین خاص اجتناب کند. اما اگر رابطه زناشویی برقرارشده باشد، تمام مهریه به زن تعلق می‌گیرید و حتی حبس او زایل می شود.

 

توقیف اموال

کم نیستند مردانی که حاضر به پرداخت حق مهریه و نفقه همسرخود بعد ازجدایی نمی‌شوند. نه به این معنا که مالی ندارند، بلکه گویا در یک ماجرای لج و لجبازی وارد شده و حاضر نیستند این ضرر را پرداخت کنند. این بخش، برای زنانی است که می دانند همسرشان توان پرداخت مهریه را دارد، اما زیر بار نمی‌رود. یادتان باشد در مورد توقیف اموال همسر باید شماره پلاک ثبتی ملک یا شماره پلاک خودرو یا نشانی ملک متعلق به وی را به اجرای دادگاه اعلام کنید. البته اگر وی اموالی دارد که به نام خودش نیست، شما نمی‌توانید روی آنها دست بگذارید، این بخش فقط شامل اموالی می‌شود که به نام خودش باشد، اگر پرداخت مهریه برای مرد به صورت غیابی صادرشده باشد مطابق قانون محکوم به رای غیابی می‌تواند تقاضای واخواهی و سپس تقاضای تجدیدنظر کند و برای این امر مهلت قانونی دارد. در ضمن نگران نباشید، بعد از این مدت و براساس مدارکی که شما ارایه کرده‌اید، اگر نتواند ناتوانی خود در پرداخت مهریه ثابت کند، حکم صادر شده تایید و قطعی و قابل اجرا می‌شود.

 

تکلیف هدایا چه می‌شود؟

هدیه دادن و هدیه گرفتن ازاصول اولیه دوره نامزدی است و طرفین برای جلب رضایت زوج یا زوجه خود، سعی می‌کنند هدایایی را هرچند گران قیمت تهیه و به وی اهدا کنند.

ماجرا درست از زمانی آغاز می‌شود که دیگر قرار نیست علاقه ای عمیق بین آنها وجود داشته باشد و تصمیم می‌گیرند تمام رشته های محبت را قطع کنند. در این بین، شاید برای برخی از طرفین این سئوال پیش بیاید که تکلیف هدایای دوران نامزدی چه می‌شود و آیا آنها می‌توانند هدایای خود را پس بگیرند؟ یادتان باشد اگر هدیه‌ها مربوط به دوران زمان عقد باشد، دیگر نمی‌توانید آنهارا پس بگیرید، زیرا هدیه به عنوان کادو یا هبه به وی داده شده و غیر قابل استرداد است، اما اگر این هدایا مربوط به دوران قبل ازعقد باشد، می‌توان دادخواستی برای پس گرفتن با مطالبه اموال به دادگاه داد و تقاضای پس گرفتن آنها را کرد. اما این روش بسیار وقت گیر و زمان‌بر است.آرزوی ما این است که هیچ گاه به این بسته نیازی پیدا نکنید.

منبع: سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 114 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

اسرار زندگی مجردی مان را به نامزدمان بگوییم یا نه؟

یكی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سركوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟

 

اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.

 

1 - در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

 

2 - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.

 

3 - هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید كه به اینگونه مسائل اشاره کند.

ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.

 

4 - گفتن تمام جزئیات ( عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و... ) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

 

5 - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .

 

6 - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

 

7 - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.

منبع:‌ پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

shiva & hasan بازدید : 92 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

دوران عقد، دنیای شیرینی است كه معمولاً دختر و پسرها پس از عقد دائم تا ازدواجشان جهت شناخت كامل اخلاق و روحیات یكدیگر، فراهم شدن امکانات زندگی و جشن و شروع زندگی مستقل سپری می كنند.

طولانی شدن زمان عقد

متاسفانه امروزه بسیاری از جوانان از این روزهای شیرین و به یادماندنی به عنوان روزهای سختی و بدبختی یاد كرده و از آن گریزانند. برای آنها نه تنها دوران عقد، دوران زیبایی ها و شیرینی ها نبوده بلكه سختی و عذاب آن زبانزد خاص و عام است و هرگز افرد پس از ازدواج برای این دوران دلتنگ نمی شوند. براستی علت اصلی این امر چیست؟ چرا از اولین روزها و ماههای آشنایی و وصال باید به عنوان برزخ یاد شود؟

 

یكی از مهمترین و اصلی ترین علل این فاجعه طولانی شدن دوران عقد دختر و پسر است. برخی از زوجین به دلیل برخی مشكلات مادی،‌ معنوی،‌ تحصیلی و... تصمیم می گیرند مدت زمان بیشتری در دوران عقد سپری كنند، یقینا در كنار حل شدن برخی مشكلات در ذیل طولانی شدن دوران عقد، مشكلات عدیده دیگری برای زوجین پیش می آید كه گاه زندگی مشترك آینده آنها را نیز به مخاطره می اندازد.

 

در واقع طولانی شدن دوران عقد باعث ایجاد برخی حواشی پررنگ تر از متن از طرف خانواده و اطرافیان و خویشاوندان می شود كه عروس و داماد نمی دانند چطور باید با آنها کنار آمده و آنها را حل نمایند.

 

در شرایط معمولا دختر و پسر در برزخ بین زندگی متاهلی و زندگی مجردی قرار می گیرند از سویی باید همان وظایف و مسئولیت های خانه پدری را انجام دهند و دختر خوبی برای خانواده باشند و از سوی دیگر مسۆولیت مضاعفی را نسبت به فرد دیگری به عنوان همسر پذیرفته اند. ضمن آنکه هر دو خانواده توقعات خاص خود را داشته و انتظار دارند که عروس یا داماد، نقش خود را به بهترین نحو انجام دهد که این حالت احساس ناخوشایندی را به همسران منتقل می کند. در چنین شرایطی است که گاه زوجها به این نتیجه می رسند كه ازدواج مانعی برای استقلال فردی و آزادی بیان آنها بوده و همسرشان به نوعی در این زمینه مقصر است.

 

مدیریت زمان دوران عقد

به عقیده مشاوران و متخصصان امر ازدواج مناسب ترین مدت برای دوران عقد دختر و پسر 6 ماه تا یک سال است. در این مدت دختر و پسر می توانند خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و... فرد مقابل را بشناسند و تصویر روشنی از زندگی مستقل خود در آینده به دست آورند. البته عوامل دیگری مانند تیزهوشی همسران جوان، روابط عمومی بالا و صداقت نیز می تواند به آنها کمک کند که در مدت زمان بسیار کوتاهی به درک و شناخت دقیق از یکدیگر برسند.

دوران عقد,طولانی شدن زمان عقد

معایب طولانی شدن دوران عقد

-سختگیری های بیش از حد خانواده ها به عروس و داماد و به خصوص به عروس خانم: معمولا خانواده های ما از دختر و پسر خود در دوران عقد همان توقعاتی را دارند كه در دوران پیش از عقد داشته اند. در حالیكه دختر و پسر چون عقد دائمند خود را زن و شوهر می دانند. به همین دلیل افراد در این دوران مجبورند هم توقعات خانواده و هم توقعات همسرشان را برآورده نمایند در حالی که این توقعات و انتظارات گاهی در نقطه مقابل هم قرار دارند. اینجاست که دچار دوگانگی می شوند و ممکن است زیر فشارهای خانواده و همسرشان کنترل اوضاع را از دست بدهند.

 

علاوه بر این معمولا خانواده دختر خانم بیش از خانواده آقا پسر در زمینه هایی چون مخالفت با مسافرت دختر و پسر در این دوران،‌ رفت و آمدهای بیش از حد آنها،‌ ماندن دختر خانم در خانه آقا پسر و... سختگیری های بسیار نموده و مشكلات و ناراحتی ها و اختلافهای زیادی در بین عروس و داماد ایجاد شود.

 

رفت وآمدهای دوران عقد طولانی، ممکن است بین اعضای خانواده تنش هایی ایجاد شود. علاوه بر این بار اقتصادی این رفت و آمدها ممکن است فشار مضاعفی برای برخی خانواده ها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد

 

-از جمله دیگر معایب طولانی شدن دوران عقد می توان به دلسردی همسران از یکدیگر اشاره کرد. زیرا طولانی شدن این دوران مشكلات عدیده ای ایجاد كرده و در نتیجه باعث دوری و سرد شدن طرفین از یكدیگر و زندگی مشتركشان می شود.

 

- در رفت وآمدهای دوران عقد طولانی، ممکن است بین اعضای خانواده تنش هایی ایجاد شود. علاوه بر این بار اقتصادی این رفت و آمدها ممکن است فشار مضاعفی برای برخی خانواده ها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد. عدم توجه به این امور باعث پاره شدن حریم افراد و خانواده ها می گردد.

منبع:tebyan.net

shiva & hasan بازدید : 93 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

بهم زدن نامزدی

فلسفه وجودی دوران نامزدی، ایجاد فرصتی مناسب جهت آشنایی با اخلاقیات، روحیات و ویژگی ‌های شخصی و شخصیتی دختر و پسر با یكدیگر می باشد. در واقع در این دوران افراد سعی می كنند نسبت به یكدیگر و نقاط قوت و ضعفشان شناخت حاصل كرده و این آگاهی را اساسی جهت ایجاد تفاهم و موفقیت در زندگی مشترك آینده شان قرار دهند.

 

غیرممكن نیست كه طرفین پس از مدتی كه از دوران نامزدی شان گذشت متوجه عدم سنخیتشان با یكدیگر شده و در دوراهی وحشتناكی بین ماندن و ادامه دادن یا ترك كردن و رها شدن قرار گیرند.

 

معمولا افراد وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرند دچار برخی اشتباهات می شوند:

- عدم توجه به یافته ها: برخی نسبت به یافته ها و شناختشان نسبت به فرد مقابل دچار تردید شده و خود را با این گمان كه ممكن است اشتباه كرده باشند و فرد مقابل ایرادی ندارد،‌گول می زنند. در واقع این گروه با این افكار سعی در انحراف افكار و به اشتباه انداختن خود دارند.

 

- حل شدن تفاوت ها پس از ازدواج: گروهی از جوانان وقتی به تمایز فاحش خود و فرد مقابل پی می برند،‌ به این فكر میكنند كه ازدواج به دلیل نیروی جادویی خود (عشق) خود به خود همه مشكلات و تمایزها را حل می كند. در حالیكه یقینا عشق قبل از وصال بیشتر و قوی تر از عشق بعد از وصال است.

 

- تصمیم بر تغییر فرد مقابل: برخی دیگر چون از سویی فرد مقابل را با ملاك های خود هم سنخ نمی بینند و از سوی دیگر جرات بر هم زدن نامزدی شان را ندارند تصمیم می گیرند، فرد مقابل ر همانگونه كه دوست دارند بسازند و تغییر دهند. غافل از آنكه افراد در این سن و سال تغییر ناپذیرند.

 

- و ...

 

معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند كه چه كاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند. به همین دلیل به برخی نكات در این دوران لازم است:

 

- سعی كنید واقع بین باشید.

 

- خانواده را در جریان شرایط موجود قرار داده و مدتی از آنها جهت فكر كردن و به نتیجه رسیدن فرصت بخواهید.

 

- حتما مشكلات و شرایط موجود را با یك مشاور متخصص در میان گذاشته و از راهنمایی های وی بهره بگیرید.

 

- به تنها چیزی كه فكر می كنید و باید برایتان ارزش داشته باشد زندگی آینده تان باشد نه حرف و حدیث اطرافیان و آشنایان یا مشكلات پیش رو.

 

معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند كه چه كاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند

 

- درست است كه تلاش شما در جهت برطرف شدن مشكلاتتان با فرد مقابل (نامزدتان) است اما اگر در نهایت قادر به حل مشكلات نشدید و نظ مشاور هم همین بود بدانید كه جدایی در این مرحله بسیار بهتر،‌ مفیدتر و راحتتر از جدایی پس از ازدواج می باشد.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 84 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

به سیطره زنان در آمدن،ترس از زن ذلیلی، ترس از عدم پیشرفت در کار و پول به خاطر مسائل زندگی مشترک، رابطه بد خانواده با همسر و... باعث می شوندبه محض پایان هیجانات مقدمات و مراسم ازدواج، افکار و نگرانی های مبهم در ذهن داماد، برای چگونگی شروع زندگی مشترک خود، موج بزند.

 

من سه سال است ازدواج کرده ام و فکر می کردم با ازدواج خیلی پیشرفت می کنم اما زنم دائم در همه کار من نظر می دهد و وقتی می بیند من جز گوش کردن هیچ کار خاص دیگری نمی کنم ، بهم می ریزد و به من می گوید تو دوستم نداری ! بعد هی کار من می شود منت کشی و ناز کشیدن

 

معمولا سرزنش و مواخذه ام می کند، به کار کردن من حساسیت نشان می دهد و مدام به من این حس را القاء می کند که قبل از ازدواج چهره ای دیگر از خودم به او نشان داده بودم...

 

واقعا خودم هم سردرگم شده ام که آیا ازدواجم کار درستی بوده یا اشتباه ؟!!!

و این سوال، خود پرسش بسیاری از مردان جوان و حتی میانسالی است که علیرغم گذشت چند سالی از زندگی و تجربه زندگی مشترک ؛ هر از چند گاهی از خود می پرسند؟!!

 

به راستی چرا این چنین است؟

به سیطره زنان در آمدن،ترس از زن ذلیلی، ترس از عدم پیشرفت در کار و پول به خاطر مسائل زندگی مشترک،پیر شدن زیر فشار کار و مسوولیتهای زندگی، رابطه بد خانواده با همسر و... باعث می شوندبه محض پایان هیجانات مقدمات و مراسم ازدواج، افکار و نگرانی های مبهم در ذهن داماد، برای چگونگی شروع زندگی مشترک خود، موج زند؛ افکاری چون، "خوب، از حالا به بعد من و همسرم باید با هم باشیم و بچه دار شویم و تا دم مرگ با هم زندگی کنیم؟! " و متعاقب آن اندیشه هایی چون " اگر در این راه نتوانیم همسفران خوبی باشیم چه؟! اگر از هم رضایت نداشته باشیم چه؟! ، و ...ذهن مرد جوان را بیش از پیش به خود مشغول و حتی مغشوش می کند و لاجرم تازه داماد را آشفته!

 

حقیقت این است که آنها براحتی نمی توانند تمامی تعهدات، مسئولیتها و وظایف یک زندگی را به دوش بکشند و برای خو گرفتن به این نوع زندگی جدید، از چهار مرحله می گذرند تا بتوانند بر این مسئله چیره شوند:

 

مرحله اول: زندگی شیرین و رویایی

این مدت نهایتاً یک یا دو سال ابتدایی شروع زندگیست، همسر این آقای داماد، شیرین ترین خاطرات را پشت سر می گذارد، البته این مسئله بطور عام صحت ندارد و به عنوان یک قانون نیست، چرا که برخی زوجها این دوران را در زمان کمتر و برخی دیگر تا مدّتها در این حالت باقی می مانند، در این دوره مرد با نمایش نقش اصلی در زندگی و حکم سرپرستی و حمایت از همسر خود و القاء جملاتی چون، "من آقای خانه هستم و تو همسر منی!" خود را نشان می دهد، همسر جوان وی از این احساسات عاشقانه و دلنشین لذت می برد تا وقتی که اولین بچه آنها به دنیا می آید.

متأسفانه پس از سپری کردن این مراحل است که مرد با نشستن گرد پیری بر موهای خود، سرانجام می فهمد که همسر خود که در ابتدای جوانی با انداختن حلقه و سوگند برای تداوم عشق و زندگی مشترک برگزیده است، بهترین زن دنیاست!!

ترس از زن ذلیلی,زن ذلیلی,زندگی مشترک

مرحله دوم : شروع مشکلات اولیه

در این زمان که حدود 2 الی 3 سال بعد از شروع زندگی ایجاد می شود، مرد احساس می کند، که همسر وی مثل یک یاغی! تمام اختیارات، کنترل و آزادی شخصی او را تصاحب کرده است و تمام زمان و زندگیش تحت دستورات و حمایت از همسرش پیش می رود. در اینجاست که وی برای " اثبات و ثبات آزادی خود " دم ناسازگاری را با بی احترامی به همسر، بهانه جویی و ... آغاز می کند. روانشناسان به این مرحله، "بحران سال سوم" می گویند، او با گفتار و رفتارهای مخفیانه، پایه و اساس زندگی خود را رو به فروپاشی سوق می دهد.

 

مرحله سوم: جنگ و فرار از خانه!

در این مرحله، مرد با بحث های مکرر و بی دلیل، پرخاشگری و محکوم کردن همسرخود، خانه را تبدیل به میدان جنگ می کند، در بیشتر مواقع دائما برای اثبات آزادی خود، در پی عشق و زندگی جدیدی می گردد، او در این مرحله تشنه آزادیست، البته باز هم تاکید می کنیم که این مسئله تنها وقتی زندگی را رو به ویرانی می کشاند که زوجین، هر دو بر اختلافات دامن زنده و هیچ یک، قدمی برای صبوری و اصلاح یکدیگر پیش نمی برند، در این میان اگر بچه ای داشته باشند، این ناهنجاری های محیط خانواده او را آزار می دهد.

 

برخی از شوهران تنها این حالات را بی منظور و تنها برای بهانه گیری نشان می دهند، در حالی که براستی قصد ترک خانواده خود را ندارد، اما دریغ از آن که دیگر آن اعتماد سابق را در کانون خانواده ندارند و همواره با اتهامات و افکاری که خود او، باعث شکل گیری آنها در ذهن همسر خود شده اند، روبرو می شوتد، در بیشتر مواقع، یکی از پایه های نابودی کانون خانواده، همین رفتار است.

 

مرحله چهارم: زندگی دوباره شیرین می شود!

متأسفانه پس از سپری کردن این مراحل است که مرد با نشستن گرد پیری بر موهای خود، سرانجام می فهمد که همسر خود که در ابتدای جوانی با انداختن حلقه و سوگند برای تداوم عشق و زندگی مشترک برگزیده است، بهترین زن دنیاست!! وی با احساس حقارت و فروتنی، از ته دل به دنبال عشق دیرینه خود می گردد و در صدد این است که دوباره همان وظایف و مسئولیتهای ابتدای زندگی مشترک خود را حتی بیشتر، اتخاد کند و یک جو سالم و ایده آل را در زندگی برپا کند، بهترین دوران وقتیست که با بزرگ شدن فرزندان و دیدن نوه های خود، سالهاست که در شادمانی و خوشبختی زندگی خود را ادامه داده اند.

 

در آخر باز هم تأکید می کنیم که تمامی مردان کم و بیش این مراحل را سپری کرده اند، و این مراحل شاید 100% برای همه ی آنها صحت نداشته باشد.

منابع: مردمان/وبلاگ علیرضا شیری همراه با اضافات/تبیان

shiva & hasan بازدید : 109 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

علت‌های رایج جدایی در سال های آغازین زندگی

سن پایین در زمان ازدواج ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد. برای ازدواج چندین بلوغ لازم است، بلوغ جنسی، عاطفی و عقلی. بلوغ جنسی معمولا در سنین زیر ۱۸ سال اتفاق می افتد ولی برای رسیدن به بلوغ عقلی و عاطفی به زمان بیشتری نیاز است، هرچند نمی توان سن دقیقی را مشخص کرد؛ زیرا این موارد بسته به تجربیات هر فرد متفاوت است ولی به طور کلی آمال و آرزوها و همچنین اهداف افراد در سنین زیر ۲۰ سال و بعد از آن تفاوت های فاحشی با هم دارند. وقتی افراد در سنین بسیار پایین تصمیم به ازدواج می گیرند می توان انتظار داشت که پس از گذشت چند سال احساس کنند که انتظاراتشان از زندگی و همسرشان تغییر کرده است و همین موضوع زمینه ساز مشکلات و نارضایتی می شود.

 

سال های پرتنش

 از سوی دیگر ۲سال ابتدایی ازدواج، سال هایی پرتنش است. مطالعات نشان داده است درصد زیادی از طلاق ها در این سال ها اتفاق می افتد. در این زمان زوج در حال شناخت ویژگی ها و عادات یکدیگرند، از آن جا که شیوه حل مسئله افراد با هم تفاوت دارد، به احتمال زیاد حتی اگر ۲ نفر بر سر وجود مشکل با هم توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نمی رسند.

 

برخی از مشکلات رایج در سال های اولیه ازدواج عبارت است از: ارزش ها، مشکلات مادی، ارتباط با خانواده ها و خویشاوندان و برخی روابط زناشویی.

 

بسیاری از زوج ها قبل از ازدواج چشم خود را روی اختلافات و تفاوت هایی که با هم دارند می بندند ولی پس از ازدواج متوجه تفاوت در ارزش ها و عقاید خود می شوند و دیگر نمی توانند آن را نادیده بگیرند. تفاوت عقیده در مسائلی ازجمله مذهب، سیاست، شغل و نحوه پوشش می تواند مشکلات زیادی را باعث شود.

 

اختلاف بر سر خرج کردن پول از مهم ترین مشکلات زوج های تازه ازدواج کرده است. انتظارات متفاوت در این باره و ناتوانی در مدیریت مالی باعث بروز دلخوری می شود.

 

نقش خانواده ها

ازدواج باعث گسترش خانواده و اقوام می شود که سیستم حمایتی بسیار وسیعی را برای ما به ارمغان می آورد اما از طرف دیگر همین گسترش می تواند عامل بسیاری از اضطراب ها شود به خصوص اگر عروس یا داماد جدید از جانب یکی از اقوام نزدیک (به ویژه یکی از والدین) پذیرفته نشود و نتواند رابطه ای خوب با وی برقرار کند.

 

برخی از والدین به سختی می توانند ازدواج فرزندشان را قبول کنند و همین نپذیرفتن کامل می تواند در نخستین سال های ازدواج عامل اختلافات و درگیری های بسیاری شود. روابط زناشویی نیز از مشکل سازترین مسائلی است که زوجین ممکن است با آن مواجه شوند.

 

برای بسیاری از زن و شوهرهای جوان، اولین ارتباط زناشویی بسیار پراسترس و تنش زا خواهد بود. ازجمله عوامل به وجود آورنده این مسئله گاه وجود اطلاعات ناکافی و حتی نادرستی است که ازگوشه و کنار در اختیار افراد قرار می گیرد لذا باورها و انتظارات نادرستی در این زمینه در ذهن آن ها شکل گرفته است که باعث بروز استرس در آن ها می شود.

 

چه باید کرد؟

اگر مسائلی مشابه موارد ذکر شده، برای شما دردسرساز شده است، نگران نباشید راهکارهایی برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد ولی قبل از هر چیز پیدا کردن مشکل اصلی مهم ترین مسئله است:

 

با همسر خود صحبت و سعی کنید علت اصلی بی علاقه شدن اش به زندگی مشترکتان را بیابید، شنونده فعال بودن و قضاوت نکردن درباره احساسات همسرتان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر وی احساس کند که شما به او و دلمشغولی هایش اهمیت می دهید و درصدد رفع مشکل هستید، با شما همکاری خواهد کرد. در صورتی که مشکل در تغییر اهداف و آرزوها باشد، بررسی اهداف جدید و پیدا کردن نقاط مشترک و برنامه ریزی برای دستیابی به آن ها می تواند به هر دو نفر انگیزه و امید بدهد. در نظر داشته باشید که هیچ کسی دقیقا مطابق انتظارات و خواسته های شما نیست، بنابراین پذیرش تفاوت های شخصی و اعتقادی کمک می کند که آرامش بیشتری را تجربه و ارتباط بهتری با همسرتان برقرار کنید.

 

گفت وگو کنید

گفت وگو کردن درباره اولویت های مالی و ایجاد یک برنامه کلی درباره نحوه و میزان خرج کردن پول می تواند از بروز اختلافات در این زمینه بکاهد. هرچه قدر دقیق تر این کار را انجام دهید به همان میزان از بروز مشکلات پیش گیری کرده اید.

 

تنظیم ارتباطات با خانواده ها امری مهم به شمار می آید. به یاد داشته باشید شما خانواده جدیدی تشکیل داده اید.

 

با خانواده خود و همسرتان با احترام رفتار کنید ولی در عین حال مرزی برای خود و آنها در نظر بگیرید. درددل کردن نزد خانواده ها و بدتر از آن بدگویی از همسرتان، باری از دوش شما برنمی دارد و تنها روابط را تخریب می کند.

 

درباره مسائل زناشویی با یکدیگر باز و روشن باشید. از خواسته ها و نگرانی های تان در این باره به صورت شفاف با هم صحبت کنید و در صورتی که اطلاعات شما ناکافی است به کتاب های معتبر و یا مشاوران دارای تجربه در این زمینه مراجعه کنید.

 

فراموش نکنید هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، پس تلاش کنید با برقراری ارتباط مناسب و موثر با همسرتان او را بیشتر بشناسید و علت دلسردی وی را از بین ببرید. مراجعه به یک مشاور خانواده بسیاری از ابهامات را برطرف می کند و به شما در حل مشکلتان یاری می رساند. نادیده گرفتن مشکل و به تعویق انداختن حل مسائل باعث جدی تر شدن آن ها می شود.

منبع:خراسان

shiva & hasan بازدید : 98 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

عکاسی و فیلم برداری عروسی - خیلی از زوج های جوان گمان می کنند وقتی با یک آتلیه عروس برای عکاسی و فیلم برداری عروسی خود قرارداد بستند دیگر همه چیز تمام است و می توانند از نتیجه کار مطمئن باشند. البته وقتی پای یک موسسه ی معتبر با سوابق درخشان درمیان باشد، ممکن است این اطمینان تا حدودی به جا باشد.

 

اما باز هم بهتر است همه ی آنچه را که می خواهید به دقت و مو به مو به مدیر موسسه و سرپرست تیم عکاسی و فیلم برداری توضیح بدهید. این باعث می شود آنها از قالب کلیشه ای و تکراری کارهای خود کمی فاصله بگیرند و سعی کنند نکاتی را که مد نظر شماست در کار بگنجانند تا رضایت شما را جلب کنند.

 

برخی از لحظات در همه جشن های عروسی وجود دارند که حتما باید آنها را ثبت کنید. بهتر است این لیست را به سرپرست تیم بدهید و از او بخواهید این لحظات را از دست ندهد.

 

1 – لحظات خداحافظی

لحظاتی که عروس با اعضای خانواده خود خداحافظی می کند خصوصا خداحافظی او با پدرش و همچنین لحظات خداحافظی داماد با پدر و مادرش جزء مهمترین دقایقی هستند که باید در عکس ها و فیلم ها ثبت شوند. البته نباید این لحظات ساختگی و کارگردانی شده باشند. این یک فیلم هنری نیست! بلکه ثبت لحظات واقعی زندگی است و هرچقدر واقعی تر و طبیعی تر باشد ارزشمند تر است.

 

2 – عروس در اتاق خصوصی اش

این یک سکانس نوستالژیک است که در بسیاری از کشورها در فیلم عروسی جایگاه ویژه ای دارد. با عروس در اتاقش، اتاقی که در آن بزرگ شده و روزهای نوجوانی خود را در آن گذرانده، یک مصاحبه کوتاه انجام می شود و او در باره وسایل اتاقش، عروسک ها، تزئینات، کتابها، میزتحریر و هرآنچه که برایش ارزشمند است توضیحات کوتاهی می دهد و با اتاق خود خداحافظی می کند. بهتر است از روز قبل این اتاق مرتب و منظم شده باشد.

 

3 – داماد در جمع دوستانش

یکی از جالب ترین سکانس های فیلم عروسی و همچنین خاطره انگیز ترین عکس ها که لبخند بر لب هر بیننده ای خواهد نشاند. داماد در جمع دوستانش آخرین دقایق دوران مجردی خود را می گذراند. این سکانس باید در یک جای خلوت و بدون موسیقی باشد. شوخی ها، خاطره ها، نظراتی که دوستان درباره او می دهند و خلاصه همه چیز عالی و خاطره انگیز است. این لحظات را از دست ندهید و آنها را ثبت کنید. بازهم تاکید می کنم زیبایی این لحظات در طبیعی بودن آنهاست.

 

4 – مهمانان ویژه

دوستانی که از راه دور مثلا از شهرهای دیگر و یا از خارج از کشور آمده اند و سالهاست آنها را ندیده اید و شاید تا سالها بعد هم نبینید، سالمندان فامیل و بزرگترها، همکاران و اشخاص مهمی که به عروسی شما آمده اند. اینها به نوعی مهمانان ویژه شما محسوب می شوند که در مهمترین شب زندگی شما در کنار شما حضور یافته اند. شاید دیگر چنین فرصتی در زندگی تان تکرار نشود که این افراد را دور هم جمع کنید. بنابراین لیست آنها را به سرپرست تیم عکاسی و فیلم برداری بدهید و تاکید کنید که از شما وقتی که در کنار آنها هستید عکس و فیلم تهیه کند.

 

پشت صحنه ها و لحظاتی که عروس و داماد بدون توجه به دوربین ها در حال صحبت و شوخی و خنده با یکدیگر یا با مهمانان هستند جزء زیباترین لحظات عروسی است. این لحظات را حتما ثبت کنید

 

5 – پشت صحنه ها و اتفاقات خاطره انگیز

در تمام جشن های عروسی اتفاقاتی پیش می آید که غیر قابل پیش بینی و خارج از کنترل هستند. مثلا بارش برف یا باران، تغییرات آب و هوایی، قطع شدن برق. به جای اینکه مضطرب، نگران و یا عصبانی شوید بهتر است این وقایع را بپذیرید و سعی کنید به آن به چشم یک خاطره نگاه کنید. از سرپرست تیم فیلم برداری و عکاسی بخواهید این لحظات را ثبت کند. همچنین پشت صحنه ها و لحظاتی که عروس و داماد بدون توجه به دوربین ها در حال صحبت و شوخی و خنده با یکدیگر یا با مهمانان هستند جزء زیباترین لحظات عروسی است. این لحظات را حتما ثبت کنید چرا که در آینده جزء خاطره انگیز ترین تصاویر زندگی شما خواهند شد.

منبع: عروس سایت

shiva & hasan بازدید : 69 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

عقد؛ دورانی برای شناخت تکمیلی

دوران عقد فرصت طلایی اما زودگذری است! در این مدت شما فرصت دارید تا پیش از شروع زندگی مشترک، در زیر یک سقف، همدیگر را بیشتر بشناسید اما مواجه شدن با مسائلی که پیش بینی اش را نمی کردید و آماده شدن برای برگزاری مراسم عروسی شما را مشوش می کند و تا چشم به هم می زنید، می بینید که فرصت تمام شده است.

 

باید بدانیم که برای شروع زندگی مشترک تنها عشق کافی نیست؛ یعنی حتی اگر عشق دو طرف واقعی باشد و همدیگر را به خاطر لیاقت ها، توانایی ها و مهارت های اجتماعی و فردی دوست داشته باشند باز هم باید مهارت هایی را پیش از ازدواج بیاموزند تا بتوانند به خوبی دوران پیش رو را مدیریت کنند و باعث آرامش، امنیت و افتخار یکدیگر شوند.روانشناسان بر این باورند که دوران عقد می تواند برای برخی از همسران دوران سختی باشد؛ چرا که آن ها به دلیل بی تجربگی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند. اما برای این که از استرس ها و درگیری های احتمالی کاسته شود باید درست رفتار کردن، مدیریت برنامه ها و آینده نگری را بیاموزیم.

 

نکاتی که باید جدی گرفته شود

* اگر می خواهید ارتباطی سالم، منطقی و پربار داشته باشید، یادگیری مهارت های ارتباطی را جدی بگیرید. مهارت های ارتباطی فرصتی است برای تعیین چارچوب های زندگی مشترک و پاسخ مثبت دادن به احساسات و عواطف همسر. علامت این که کسی مهارت های ارتباطی کافی ندارد این است که معمولا سخنان و رفتارهای نسنجیده هر چند کوچک و به شوخی دارد که می تواند یک دلخوری بزرگ به وجود آورد و شیرینی روابط را کم کند.

 

* ارتباط با همسر و خانواده اش به طور مستقیم یا غیرمستقیم به صورت کلامی و غیرکلامی، آگاهانه یا ناآگاهانه، انتقال دهنده پیامی است، پس بیندیشید که هر بار چه پیامی می دهید.

 

* برای آن که به وظایف شغلی، تحصیلی و خانوادگی شما لطمه نخورد، برای ملاقات هایتان برنامه داشته باشید.

 

* با شنیدن صحبت های همسرتان، ارزیابی هدایای او، انتخاب هایش، (نوع و رنگ لباس، کتاب ها و...) علاقه ها، سلیقه ها، احساسات، عواطف و نقاط حساس شخصیت او را پیدا کنید.

 

* رفتار احترام آمیز، بهترین شیوه حفظ حریم های فردی – اجتماعی و مقدمه ارتباط مثبت است.

 

* یکی از عوامل مهم تعیین کننده جایگاه اجتماعی شما، رفتارهای پسندیده و محترمانه با اطرافیان تان است.

 

* اگر می خواهید روانی با نشاط، فکری سالم و خاطری آسوده داشته باشید با همسرتان صادقانه، محترمانه و دوستانه رفتارکنید.

 

* در برخورد باهمسرتان، صداقت را سرلوحه رفتار و گفتار خود قرار دهید. «صداقت است که آدمی را نیکوکار می کند و نیکوکار به بهشت راه پیدا می کند». همسران صادق، دروغ نمی گویند و دورویی نمی کنند و به وعده های خود عمل می کنند در حالی که ملزم به گفتن همه چیز هم نیستند.

 

* در صورتی که به خصوصیت مثبت همسرتان به صورتی برجسته بنگرید همیشه به او وفادار خواهید ماند.

 

* سخنانی که بین شما و همسرتان ردوبدل می شود، امانت است. برای استحکام زندگی باید امانتدار یکدیگر باشید.

 

* انسان طالب زیبایی است و زیبایی طلبی، مقدمه ارتباط؛ پس شما زوج های جوان نیز با آراستن و پیراستن خود برای یکدیگر با هم رابطه ای سازنده و محترمانه برقرار کنید.

 

*درباره مسائل خصوصی همسرتان بیهوده کنجکاوی نکنید؛ زیرا این گونه رفتار کردن می تواند موجب لجبازی، بی اعتمادی و پنهان کاری او شود.

 

* بی دلیل در گذشته همسرتان کنکاش نکنید، حال را ببینید و آن را سرمایه آینده ای روشن قرار دهید.

 

* شما دو چشم و دو گوش ولی یک زبان دارید پس بیشتر بنگرید و بشنوید و در مقابل کمتر سخن بگویید؛ زیرا با پر حرفی برخی رازها و عیب ها آشکار و زمینه کدورت ها فراهم می شود. موقع شناسی در سخن گفتن مهارتی است که با تجربه ، بیشتر شنیدن و کمتر گفتن به دست می آید.

 

* تعریف، تمجید و انتقاد شمشیرهای دو لبه ای هستند که باید به موقع و بر اساس ظرفیت همسرتان به کار گرفته شود.

 

شناخت در دوران عقد؛ چگونه؟!

اما فکر می کنید چطور می توانید دوران عقد را به یک دوران شناخت دقیق تبدیل کنید تا در ادامه، زندگی مشترک موفقی داشته باشید؟

 

به طور کلی شناخت در این دوران شامل بعد عینی و غیر عینی است. بعد عینی شامل بررسی طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن، مسائل اقتصادی و ... است که مسلما در دوران خواستگاری و تحقیقات قبل از ازدواج بررسی شده است و تنها در دوران عقد نیاز به تکمیل بیشتر دارد.

 

اما آنچه که بررسی اش در این دوران بسیار مهم تر به نظر می رسد، شناخت غیر عینی است که شامل لایه های زیرین شخصیت همسرتان و ابعاد اخلاقی و روانی و حتی اعتقادی او می شود. چنین شناختی در سایه معاشرت بیشتر با او و خانواده اش به دست می آید و به شما نشان می دهد که آیا طرف مقابل تان نسبت به ادعاهایی که در دوران خواستگاری داشته است صداقت لازم را دارد یا خیر؟

 

در این معاشرت ها دو طرف با فرهنگ و اخلاق یکدیگر بیشتر آشنا می شوند و می توانند از طریق دید و بازدید با خانواده همسر و اقوام نزدیک او، بخشی از مسائلی را که همسرشان با آن ها رو به رو بوده است ارزیابی کنند. این ارزیابی در آینده آن‌ها بسیار تاثیر گذار خواهد بود.در حقیقت می توان گفت که شناخت حاصل از جلسات خواستگاری و قبل از ازدواج برای انتخاب کردن آگاهانه همسر است و شناخت دوران عقد برای ایجاد تفاهم و سازگاری بیشتر در زندگی مشترک.

منبع: سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 110 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

شروط ضمن عقد, سند ازدواج

 

شروط ضمن عقد را جدی بگیرد

بر اساس فقه اسلامی و قانون مدنی ایران، ازدواج قراردادی است که در آن حقوق و تکالیف متفاوتی به زن و مرد داده می‌شود.

با امضای سند ازدواج، زن برخی از حقوق مدنی و معنوی را همچون حق سفر، داشتن شغل، انتخاب محل زندگی و مسکن، ولایت بر فرزندان و جدایی از همسر (طلاق) به شوهر خود اعطا می‌کند و البته برخی حقوق مادی همچون مهریه و نفقه را به دست می‌آورد؛ اما سند ازدواج طوری تنظیم شده است که زن بتواند هنگام عقد، در صورت تمایل، برخی از حقوقی به صورت رسمی برخوردار شود و آنها را در سند ازدواج خود ثبت کند.

 

به وکیل مراجعه کنید

یک حقوقدان در این زمینه معتقد است: در سال‌های اخیر خانم‌ها بیشتر به مهریه‌های زیاد توجه می‌کنند؛ اما باید توصیه کنم که مهریه ضامن محکمی برای زندگی نیست.

 

«زهره ارزنی» با بیان این که متأسفانه در کشور ما زنان هنگام ازدواج به لباس بیشتر از شرایط ضمن عقد خود توجه دارند، به خانم‌های در سن ازدواج توصیه می‌کنم: پیش از ازدواج با یک وکیل مشورت کنید تا شرایط ضمن عقد را به صورت رسمی ثبت و در صورت بروز مشکل بتوانید از آن استفاده کنید.وی خاطرنشان می‌کند: در بسیاری از موارد به دلیل این که شروط ضمن عقد به درستی بیان نشده است، افراد حق خود را نمی‌دانند و با مشکل مواجه می‌شوند. این حقوقدان معتقد است باید در قانون ازدواج و طلاق بازنگری شود.

 

دفترخانه‌ها، ضمانت اجرایی شدن شروط

کاش برای کسی پیش نیاید روزی که بخواهد پیوندش را بگسلد؛ اما آمار نشان می‌دهد که هر روز در کشور ما برخی از زوج‌ها به زندگی دونفره خود پایان می‌دهند. محمد میررحیمی، وکیل دادگستری درباره حق طلاق زنان خاطر نشان می‌کند که ذکر این شرط در سند ازدواج کفایت نمی‌کند. وی به «حمایت» می‌گوید: وکالت برای طلاق باید در دفتر خانه اسناد رسمی ثبت شود و در این صورت است که ضمانت اجرایی پیدا می‌کند. او می‌افزاید: در سال‌های گذشته شرایط ضمن عقد از سوی قوه قضاییه چاپ و منتشر شد که این کار بسیار تحسین برانگیز بود و کاش این امر به طور جدی‌تر از سوی مرکز امور زنان و مجلس شورای اسلامی پیگیری می‌شد.

 

این حقوقدان درباره شرط‌ هایی که جزو شرایط ضمن عقد هستند نیز می‌گوید: هر شرطی که خلاف عقد نباشد، می‌توان ثبت کرد که مهم‌ترین آن حق طلاق، خروج از کشور، تعیین محل سکونت، تحصیل، اشتغال و تقسیم اموال پس از جدایی است؛ بنابراین بهتراست زنان حین عقد این شرایط را بدانند.

 

وی با انتقاد از این که بعضی دفترخانه‌ها این گونه شرایط را ثبت نمی‌کنند، تصریح می‌کند: وظیفه رسانه‌هاست تا حقوق شهروندی را به همه آموزش دهند؛ بنابراین باید به گونه‌ای رفتار کرد تا همه به حق زن در جامعه واقف باشند.

 

میررحیمی اضافه می‌کند: گرچه مشکلاتی در قانون وجود دارد اما باید همه با هم بخواهیم تا مشکل رفع شود. نباید از مهریه به عنوان اهرم بازدارنده استفاده کرد.

 

به گفته وی باید یادمان باشد برابر قوانین موجود در کشور؛ زوجین آزاد هستند هر شرطی را كه خلاف قانون نباشد در شرایط نكاح و عقد در سند ازدواج و یا در سند جداگانه‌ای بیاورند و در صورت قبولی زوج یا زوجه آن سند امضا می‌شود كه در این صورت خدای نكرده هنگامی كه شرایط و قصد جدایی حاصل شود زن، كمتر گرفتار دادگاه و رفت‌وآمد‌های آن خواهد شد و در حال حاضر آن چه كه در قوانین ایران معمول است شروط 12 گانه‌ای است كه در سند ازدواج وجود دارد و معمولا زن و شوهر هنگام عقد آنها را با امضاء می‌پذیرند.

عدم پرداخت نفقه از طرف شوهر به مدت 6 ماه، سوء‌رفتار، غیبت بیش از 6 ماه، محكومیت به حبس بیش از 5 سال اعتیاد، اختیار كردن همسر دیگری بدون رضایت همسر اول یا عدم رعایت عدالت بین همسران و مواردی از این دست از جمله شروطی است كه اگر تحقق پیدا كند زن در گرفتن طلاقش وكیل است، اما مشكلی كه وجود دارد دشواری اثبات تحقق بسیاری از این موارد است.

 

البته در این میان شروط ضمن عقد در استحکام خانواده موثر است به این دلیل كه در جامعه ما این‌طور كه در پرونده‌ها شاهد هستیم متأسفانه بیشتر تخلفات از ناحیه مرد است و خانم‌ها در فروپاشی زندگی كمتر مقصر هستند. تكیه‌گاه زن، همسرش و خانه‌ای كه برایش فراهم شده است، ولی مردها ممكن است دنبال تكیه‌گاه‌ها و یا موارد دیگر بروند. بنابراین هرچه مردها را بتوان بیشتر مقید كرد، دوام زندگی بیشتر می‌شود و برای زندگی مشترك هم بهتر است.

 

فرهنگ‌سازی مهمترین راه هضم شرایط ضمن عقد

کم نیستند افرادی که زیر بار این شرایط نمی‌روند و گاهی قبل از عقد و به دلیل سخن گفتن زوجه یا خانواده او از این شرایط، پیوندی بین جوانان صورت نمی‌گیرد. یک کارشناس اجتماعی در این باره به «حمایت» می‌گوید: باید در زمینه شرط ضمن عقد فرهنگ‌سازی شود. بیشتر خانواده‌ها این موضوع را توهین می‌دانند و تصور می‌کنند که زنان با بیان این موضوع قصد جدایی دارند.

 

«علی اسدی» خاطرنشان می‌کند: البته در سال‌های اخیر این تفکر متعادل شده است که این خود نشانه تعدیل مقاومت مخالفان در سال‌های آتی خواهد بود. طرح شرایط ضمن عقد، حق خانم‌هاست و این موضوع در قانون نیز مورد تاکید قرار دارد.

 

این کارشناس اموراجتماعی به خانم‌ها توصیه می‌کند: در زمینه شرایط ضمن نکاح بیشتر مطالعه کنند تا با اشراف کامل بتوانند زندگی خوبی را آغاز کنند. ما قبل از هر چیز توصیه می‌کنیم تا پیش از ازدواج دو طرف اخلاق و رفتارهای یکدیگر را به خوبی بشناسند تا در طول زندگی با مشکل مواجه نشوند.

 

منبع: سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 90 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

یكی از اولین و مهم‌ترین سوال‌هایی كه در هر مشاوره خانواده (به‌‌خصوص مشاوره پیش از ازدواج) از زوج‌ پرسیده می‌شود، دلیل اصلی آنها برای ازدواج است.

 

معمولا بسیاری از دختران و پسران، عشق و علاقه به یكدیگر و خصوصیات مثبت طرف مقابلشان را دلیل انتخابشان می‌دانند. كسانی هم هستند كه در بسیاری از موارد نه‌تنها دلیل و انگیزه خود، بلكه انگیزه طرف مقابل را هم از ازدواج نمی‌دانند و وقتی از آنها پرسیده می‌شود چرا می‌خواهند ازدواج كنند و هدفشان از ازدواج چیست، جواب‌هایی مثل «خب بالاخره همه در یك سنی باید ازدواج كنند»، می‌دهند. هرچند انگیزه‌های افراد برای تشکیل زندگی مشترک متعدد است، ولی بعضی از این انگیزه‌ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیت‌های زندگی زناشویی محکوم به شکست می‌شود. در این نوشتار سعی می کنیم تا به انگیزه‌هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک و گاه طلاق منجر می‌شود، نگاهی بیندازیم.

 

1. ازدواج فقط به خاطر خانواده

در بسیاری از خانواده‌ها به خصوص خانواده‌های سنتی، دختران و پسران به خاطر پدر و مادرشان و با این هدف كه والدینشان عروسی آنها و بعدها نوه‌هایشان را ببینند، ازدواج می‌كنند. گاهی هم علت ازدواج آنها، سنت نادرست و الزام به نوبت ازدواج كردن فرزندان است. آنها ازدواج می‌كنند تا نوبت به خواهر یا برادر كوچك‌تر برسد! وقتی که نه از روی مصلحت، بلکه از روی اجبار از جانب خود و یا دیگران کسی را انتخاب می کنید، نیروی خود را از دست میدهید و پایان بدی را برای داستان عشقی خود به جان میخرید .

 

2. ازدواج فقط به خاطر درمان بیماری

گاهی خانواده‌ها یا اطرافیان در مورد یك جوان چنین جملاتی را به كار می‌برند: «خب اگه زنش بدی، درست می‌شه» یا «شوهرش بدی، بهتره». این اظهارنظرها به‌خصوص در مواردی كه فرزندشان به یك بیماری روانی مانند افسردگی مبتلاست یا كارهای خلاف قانون یا مخالف عقاید خانواده انجام می‌دهد، زیاد شنیده می‌شود. چنین خانواده‌هایی در واقع ازدواج را وسیله‌ای برای درمان یا كنترل فرزند خود می‌دانند ولی به هزاران امید و آرزوی جوانی كه همسر فرزندشان می‌شود، توجه نمی‌كنند.

 

3. ازدواج فقط به خاطر کسب استقلال

گاهی هم دختران و پسران برای مستقل‌شدن و رهایی از بگیر و ببند خانواده یا شرایط سخت و مشكلات شدید خانوادگی یا دوری از محیط استرس‌زا به دلیل درگیری یا اعتیاد والدین، سوءرفتار جسمی و جنسی، بی‌توجهی، طرد و خشونت و... تن به ازدواج می‌دهند ولی در بیشتر موارد از چاله به چاه می‌افتند. در چنین شرایطی آنها آمادگی روان‌شناختی لازم برای ارزیابی متقابل ندارند و در نهایت احتمال آسیب‌زا بودن این رابطه افزایش می‌یابد.

 

4. ازدواج فقط به خاطر داشتن فرزند

خیلی از افراد علاقه بسیار به بچه داشتن را دلیل ازدواج خود می‌دانند. چنین انگیزه‌ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد.

عده ای بخاطر نواقص احساسی و عاطفی و... گذشته خود عاشق می شوند و ازدواج می کنند تا طرف مقابلشان نواقص کودکیشان را بر طرف کند. این افراد با این عمل خود مسولیت پذیری را از خود منع می کنند و از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بزودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود

 

5. ازدواج فقط به خاطر ترس از تنهایی

یكی از مزایای ازدواج، از تنهایی درآمدن و بودن در كنار فردی دیگر در لحظات غم و شادی است، اما برخی افراد فقط برای رفع تنهایی ازدواج می‌كنند، بدون اینكه به جوانب دیگر و مسوولیت‌های زندگی مشترك فكر كنند! متاسفانه آنها پس از مدت كوتاهی به دلیل بی‌مسوولیتی و نداشتن مدیریت در زندگی، با مشكلات زندگی مشترك مواجه می‌شوند.

 

6. ازدواج فقط به خاطر فرار از تكراری و خسته‌كننده بودن زندگی

علت اقدام به ازدواج عده‌ای جوانان، خسته‌كننده‌بودن زندگی است و برای ایجاد تنوع در زندگی و تغییر اساسی در آن، ازدواج می‌كنند. ناگفته پیداست همان‌طور كه زندگی مجردی می‌تواند خسته‌كننده شود، زندگی مشترك نیز در صورت نداشتن هدف مشخص می‌تواند تكراری شود و متاسفانه این ازدواج‌ها عواقب خوشایندی ندارند. یک ازدواج حقیقتاً سالم، حس قدردانی دو طرف در گیر در رابطه را نسبت به همه شگفتی ها و رازهای خلقت بالا می برد و کمک می کند زخم های دوران گذشته را التیام ببخشند اما زمانی که این احساس به حد خلاء برسد برای طرف مقابل آزار دهنده خواهد شد .اگر احساس تهی بودن می کنید، هیچ شخصی صرف نظر از اینکه چقدر هم شما را دوست داشته باشد قادر نخواهد بود خلاء روحی شما را پر کند.

 

7. ازدواج فقط به خاطر احساس ترحم یا عذاب وجدان

گاهی افراد هیچ قصدی برای ازدواج ندارند اما پس از مدتی آشنایی با جنس مخالف، به دلایلی دچار احساس ترحم یا عذاب وجدان می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند. گاهی ترس از آسیب زدن به طرف مقابل در صورت جدایی به‌خصوص در مواردی كه طرف مقابل به شدت وابسته یا مبتلا به بیماری جسمی یا روانی باشد و قطع ارتباط باعث تشدید بیماری شود یا احساس عذاب وجدان او از اینكه طرف مقابل را به دلیل بیماری‌اش رها كرده، باعث می‌شود شخصی كه تمایلی به ازدواج ندارد، در معذوریت اخلاقی یا احساسی قرار بگیرد و ازدواج كند. در این شرایط نه عقل و منطق دلیل ازدواج است و نه عشق و علاقه. معمولا پس از گذشت مدتی از چنین ازدواج‌هایی، ‌احساس ترحم یا عذاب وجدان اولیه عملا باعث تشدید اختلاف‌ها می‌شود و مانند باری سنگین یا منت بر دوش زندگی سنگینی می‌كند.

 

8. ازدواج فقط به خاطر بالارفتن سن

این انگیزه به‌خصوص در مورد خانم‌ها مطرح است. بسیاری از خانم‌ها از آنجا كه نگران بالارفتن سنشان هستند و می‌ترسند مبادا افزایش سن باعث شود دیگر پیشنهادهای خوب برای ازدواج نداشته باشند، با وجودی كه آمادگی ازدواج ندارند، تن به این كار می‌دهند. در چنین فضایی فرد سازگاری كمتری با مشکلات زندگی دارد و در نهایت ضریب ریسک این ازدواج‌ها بالاست.

 

9. ازدواج فقط به خاطر رهایی از كنایه‌های اطرافیان

خیلی از جوان ها هستند که نمی‌توانند كنایه‌های اطرافیان را تحمل كنند مخصوصا صحبت‌هایی كه در مورد دختران بیشتر حول محور بالارفتن سن است و در مورد پسرها پیرامون توانایی اقتصادی و افتادن در دام كارهای خلاف بنابراین عجولانه تصمیم‌گیری می‌كنند. متاسفانه پس از بروز مشكلات در زندگی مشترك، اطرافیان با گفتن جمله‌هایی مانند «ما پیشنهاد دادیم، خودت تصمیم گرفتی، بچه كه نبودی!» از زیر بار مسوولیت شانه خالی می‌كنند.

 

10. ازدواج فقط به خاطر استقلال اقتصادی

این نوع ازدواج از طرف دخترها بیشتر دیده می شود. کسانی که برای كسب استقلال مالی تصمیم به ازدواج می‌گیرند. البته گاهی پسرها نیز برای بهبود شرایط اقتصادی به دنبال ازدواج با افراد متمول هستند.

 

11. ازدواج فقط به خاطر لجبازی

گاهی ازدواج فقط به دلیل لجبازی یا انتقام از كسی، به‌خصوص والدین ‌انجام می‌شود. در این شرایط اصلا طرف مقابل و خصوصیات او هیچ اهمیتی برای فرد ندارد. متاسفانه در بسیاری از چنین ازدواج‌هایی عملا یكی از طرفین به فردی برای برطرف كردن نیازهای طرف مقابل تبدیل می‌شود درحالی كه ازدواج یك قرارداد و پیمان پرمسوولیت برای هر دو طرف است كه بر پایه عشق و منطق شكل می‌گیرد و طرفین باید در كنار همدیگر برای رفع نیازهای هم بكوشند. فقط در این صورت است كه با وجود مشكلات متعدد، زندگی مشترك با یك رابطه صمیمانه، عاطفی و متعهدانه پا بر جا می‌ماند و رضایت زناشویی معنا و مفهوم پیدا می‌كند.

 

12. رفع کمبودهای کودکی

عده ای بخاطر نواقص احساسی و عاطفی و... گذشته خود عاشق می شوند و ازدواج می کنند تا طرف مقابلشان نواقص کودکیشان را بر طرف کند. این افراد با این عمل خود مسولیت پذیری را از خود منع می کنند و از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بزودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود .ضمن اینکه هر رابطه صحیح الزاماً بخودی خود التیام بخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشق شدن عواقب خوبی ندارد .

 

13. ازدواج فقط به خاطر احساس گناه

زمانی که ادامه یک ارتباط باعث بوجود آمدن این احساس می شود که اگر ازدواج نکنم گناه کرده ام و به طرف مقابل ضربه خواهد خورد، ازدواج شما نه بخاطر مصلحت بلکه بخاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال یک طرف نقش ناجی را بازی خواهد کرد که با مصلحت ازدواج منافات دارد .بر اساس نظر نویسنده کتاب روابط خارج از حد معقول قبل از ازدواج کاملا مردود است (مخصوصاً روابط جنسی).

برگرفته از: سلامت، ویستا

shiva & hasan بازدید : 106 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

معمولا كنار هم قرار گرفتن دو فرد از دو جنس مخالف كه تربیت شده خانواده هایی با فرهنگ های متفاوت هستند یقینا زمینه ایجاد تنش و اختلاف میان طرفین را فراهم می آورد. به همین دلیل است كه زن و مردی كه تازه با یكدیگر عقد كرده اند به همان اندازه كه به هم علاقه دارند، نگران و مضطرب بوده و به خصوص در ابتدای این دوران دچار اختلاف در عقاید و تفكرات می گردند.

 

علت اصلی این امر تفاوت طرفین در فرهنگ، باور، آرزو و ... هایشان است كه كاملا طبیعی و عادی می باشد. عدم توجه به این تفاوت و دامن زدن به آنها بزرگترین اشتباهی است كه ممكن است افراد در دوران نامزدی مرتكب شوند، به همین دلیل همه باید سعی نماییم جهت درك و فهم تفاوتهایمان خود را به اصل بسیار مهمی با عنوان «همدلی» مسلح سازیم. همدلی به معنای درك متقابل طرفین از یكدیگر و اختلافات و تفاوتهایشان بوده و وجود آن باعث برقراری ارتباط عمیق و صمیمی میان همسران و نزدیكتر شدن آنها به یكدیگر می گردد.

 

برخی از اصول همدلی

- سخن گفتن: در این اصل به نحوه صحبت كردن فرد با نامزدش و رعایت ادب و احترام در این راستا توجه می شود. رعایت اصول سخن گفتن و عدم تمسخر و توهین و تهدید و ... باعث ایجاد همدلی در افراد می گردد.

 

- گوش دادن به صحبتهای فرد مقابل: گوش كردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالمی محسوب می گردد. اموری چون توجه به صحبتهای فرد مقابل،‌استفاده هر از چندگاهی از كلماتی چون بله، ‌درسته،‌صد در صد و ...،‌

 

- توجه و درك احساسات فرد مقابل: درك احساسات فرد مقابل بدین معناست كه باید به شرایط روحی و روانی وی هنگام صحبت كردن توجه شود. گاه فرد بسیار ناراحت است و با لحنی غمگین سخن می گوید و انتظار دارد فرد مقابل شرایطش را درك كند. خنده های بیجا و نگاه تمسخر آمیز مخربترین رفتارها در این شرایط می باشند. در مقابل زمانیكه فردی بسیار خوشحال است و حامل خبری خوش می باشد نمی توان با چهره ای درهم كشیده شده و ناراحت با وی برخورد كرد.

 

بهترین راهكار در این زمینه این است كه افراد در همه حال و همه شرایط خود را به جای فرد مقابل بگذارد و از دید وی به موضوع بنگرد. در این حالت بهتر و راحتتر می توانند وی را درك كنند.

 

- نحوه برخورد با خانواده فرد مقابل: افراد باید بدانند كه پدر و مادر نامزدشان،‌پدر و مادر خودشان محسوب می شوند. داشتن این حس باعث ایجاد حس همدلی با خانواده نامزد و نهایتا حس همدلی با خود نامزد می گردد. بدین معنا كه فرد درك نشدن خانواده اش را به نوعی درك نشدن خودش تلقی می كند.

دوران نامزدی,خانواده نامزد,همدلی كردن با نامزد

مزایای همدلی

1. ایجاد حس درك متقابل در طرفین

 

2. ایجاد حس سعادت و خوشبختی در طرفین

 

3. اجتناب از درگیری و اختلاف در دوران نامزدی

 

4. نزدیكی روحی و روانی زن و مرد به یكدیگر

 

5. ایجاد روابط گرم و صمیمی میان زوجین و خانواده هایشان

 

6. روابط خانوادگی واجتماعی را بهبود می بخشد

 

مخرب های اصل همدلی

گاه افراد در حین همدلی كردن با نامزدشان ناخواسته از برخی اعمال و رفتارها استفاده می كنند كه باعث زیر سوال رفتنشان شده و این اصل را از مسیر اصلی خود خارج می گردانند.

 

- نصیحت كردن

- سرزنش كردن

- كوچك شمردن مشكل یا صحبت فرد مقابل

- به سخره گرفتن صحبت ها و افكار فرد مقابل

- ارائه دادن راه حلهای مكرر و بی فایده

- مقصر جلوه دادن فرد مقابل

- و ...

منبع: تبیان

shiva & hasan بازدید : 82 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

گفتگوهای عاشقانه,دوران نامزدی

 

معمولا افراد در اوایل دوران نامزدی به دلیل اینكه تازه با یكدیگر همراه شده اند حرف برای گفتن و شنیدن بسیار دارند. به همین دلیل هفت هشت ماه اول نامزدی برای دختر خانم ها و آقا پسرها ماههای شلوغ و پرترافیكی محسوب می گردد. اما هرچه افراد بیشتر به پایان این دوران نزدیك می شوند یا حرفهایشان كمتر می شود و یا اینكه صحبتهایشان پرتنش و پرمخاطره می گردد. براستی علت این امر چیست؟

 

1.همیشه در ابتدای كار چون افراد تازه با یكدیگر آشنا شده اند سعی و اهتمام اصلی خود را در دادن و گرفتن اطلاعات می كنند. در واقع آنها در غالب صحبتهای مختلف و متنوع خود یكسری اطلاعات از خود به فرد مقابل انتقال می دهند و در پاسخ و صحبتهای وی اطلاعاتی از او می گیرند. همین امر باعث آشنایی طرفین از یكدیگر و رسیدن به شناخت كامل و جامع آنها از هم می شود. اما هر چه به سمت پایان دوران نامزدی پیش می رویم شناخت افراد از یكدیگر بیشتر و اطلاع دهی و آگاهی گیری شان از هم كمتر می شود.

 

2.معمولا ماه های پایانی دوران نامزدی برای خانواده ها به خصوص دختر خانم و آقا پسر دورانی پر از استرس و اضطراب است. علت اصلی این امر هم نزدیك شدن به موعد ازدواج و سرشلوغی آن دوران من باب تدارك امورات ازدواج، تهیه مسكن، جهیزیه و ... می باشد. همین دل مشغولیهای فراوان باعث ایجاد اضطراب در طرفین و كم صحبتی آنها و پناه بردن به غار تنهایی شان به خصوص در مورد آقایان می گردد.

 

3. گاهی خانواده ها با سخنان و رفتارهای اشتباه خود تنش و اضطراب این دوران را برای عروس و داماد چند برابر می كنند. در حالی که دختر و پسر با اتكا و امید به كمك و مساعدت خانواده هایشان پیش می روند و والدین باید رد این راه یار آنها بوده و كوله بار برخی از مشكلاتشان را بر دوش بگیرند نه اینكه باری شوند بر دوش آنها.

  

وظایف دختر خانم ها و آقا پسرها در این دوران:

1.حفظ یكدلی و یكرنگی و درك متقابل: دختر خانم و آقا پسری كه این دوران را سپری می كنند باید جهت كاهش تنش های خود و ارتقا همبستگی شان، سعی كنند یكدیگر را به خوبی درك كرده و پشت به پشت هم مشكلات را حل نمایید. آنها باید به این امر توجه نمایند كه اختلاف و درگیری و تضادشان در این مسائل نه تنها مشكلی از آنها حل نمی كند بلكه كوله بار مشكلاتشان را سنگینتر و رسیدن به مقصد را برایشان سختر می نماید. در حالیكه یكدلی و یكرنگی زن و مرد تنها سلاح آنها در مقابل مشكلات زندگی محسوب می گردد.

 

2. نیاز خانم ها به صحبت كردن: آقایان باید توجه داشته باشند كه برای خانم ها گفت و گو نشان دهنده دلبستگی، علاقه و محبت فرد مقابل و وسیله ای جهت خالی شدن و تخلیه روانی از مشكلات است در حالیكه در مورد مردها چنین نیست. به همین دلیل مردها باید سعی كنند جهت كاهش اضطراب های روحی و روانی همسرشان در این دوران با وی صحبت كرده و اجازه سخن گفتن به وی را نیز بدهند.

 

3. غار تنهایی مردان: خانم های عزیز نیز باید توجه داشته باشند كه آقایان وقتی با كوهی از مشكلات مواجه می شوند نیاز به تنهایی دارند به همین دلیل در اصطلاح روانشناسی به غار تنهایی شان پناه می برند تا بتوانند مشكلات را بپذیرند و راه حلی برای آنها پیدا كنند. به همین دلیل در این دوران نیاز به تنهایی و سكوت دارند و توقع دارند همسرشان آنها را درك نموده و به حال خود رها نماید. آگاهی نسبت به این امر و رعایت آن توسط خانم ها باعث می شود كه نامزدشان به سرعت به سمت آنها بازگشته و همان فرد سابق با روحیه و توانی مضاعف به میدان باز گردد.

 

4. به دست گرفتن ابتكار عمل: در شرایط بحرانی دوران نامزدی دختر و پسر باید ابتكار عمل را در دست گرفته و سعی نمایند شرایطی را برای خود فراهم كنند كه با نامزدشان تنها بوده و در مورد موضوعات شیرین و دوست داشتنی و زندگی زیبای آینده شان صحبت نمایند. خارج شدن از دنیای سخت امروز و توجه به دنیای زیبای پیشرو آنها را نسبت به زندگی و آینده شان امیدوارتر كرده و در مقابل مشكلات توانمندتر می سازد.

 

منبع: تبیان

shiva & hasan بازدید : 119 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

حتی تصورش هم ممکن است آزارتان دهد. اما بالاخره باید بین یک ازدواج نامناسب و یک جدایی زودهنگام یکی را انتخاب کنید. طلاق گاهی قبل از زندگی زیر یک سقف برای زوج ها اتفاق می افتد و اولین شکست عاطفی شان را رقم می زند. تصمیم برای این اقدام کار راحتی نیست و قبل از آن باید حسابی همه موارد را سبک سنگین کرد.

 

چرا جدایی زودهنگام؟

طلاق‌ علت‌های مختلفی دارد ولی یكی از مهم‌ترین دلایل آن، انتخاب‌های غلط است. روانشناسان توصیه می کنند حداقل 9-6 ماه زمان برای شناخت هم در نظر بگیرند و به اینكه معرف طرف مقابل، فرد مقابل اعتمادی است یا حتی مشاور او را تایید كرده، اكتفا نكنند. هركس باید با توجه به چارچوب و نظر خانواده‌اش با فردی كه كاندید همسری‌اش است، رفت‌وآمد كند تا بیشتر با او آشنا شود. اگر در این زمان متوجه وجود تضادها، اختلاف عقیده، رفتارهای ناپسند و... شد، باید حد آن را در زندگی مشترك 10 برابر در نظر بگیرد؛ مثلا اگر كسی وقتی هنوز ازدواج صورت نگرفته پرخاشگری می‌كند و عصبی است، قطعا بعد از شروع زندگی مشترك بدتر هم رفتار خواهدكرد.

 

چرا غلط انتخاب می کنیم؟

1- خیلی از افراد به خصوص در این دوره و زمانه به دلیل بالارفتن سن، مسایل مالی، خلأهای عاطفی، فرار از بایدها و نبایدهای والدین، دستیابی به استقلال و... دست به انتخاب‌های نادرست می‌زنند.

 

2- گاهی جوان‌هایی كه در دانشگاه‌ یا خانواده تعامل‌های زیادی با هم دارند، بعد از مدتی به هم وابسته می‌شوند و تصور می‌كنند برای هم مناسب هستند و بی‌تدبیر پا در راهی می‌گذارند كه از همان ابتدا معلوم است سرانجامی ندارد.

 

3- برخی خودشان توانایی برآورده‌كردن و دستیابی به آرزوها و خواسته‌هایشان را ندارند و به اولین نفری كه حس كنند می‌تواند آنها را به اهدافشان برساند، جواب مثبت می‌دهند.

 

اگر معیارهای انتخاب همسر و تشكیل زندگی به این دلایل رعایت نشود، بی‌شك پایه زندگی از همان ابتدا سست می‌شود و احتمال طلاق افزایش‌می‌یابد. با این حال موارد دیگری مثل بیماری های روانی و مشکلات شخصیتی یک فرد، دخالت های مخرب خانواده ها، تفاوت های عمیق شخصیتی و... کار را به جایی می رسانند که یک زوج تازه وارد، تصمیم می گیرند هیچ وقت با هم وارد زندگی مشترک نشوند و پرونده ازدواج شان را در همان دوران نامزدی یا عقد ببندند.

 

اینجاست كه فرد باید تصمیم قاطع بگیرد و در دام افكاری مثل این که «همه می‌دانند با هم نامزد شده‌ایم»، «ما را با هم دیده‌اند»، «صیغه محرمیت خوانده‌ایم» و... نیفتد چون آثار این جدایی بسیار كمتر از اثر سوء آن پس از عقد است و چه بهتر زودتر تصمیم گرفته شود.

 

اگر فرد نتواند رفتار طرف مقابل را تحمل كند، باید بداند بالاخره این پیوند دوام نخواهدداشت و بهتر است تصمیم درستی بگیرد. البته آسیب جدایی در این مرحله، كمتر از وقتی است كه زندگی مشترك زیر یك سقف شروع می‌شود. به همین ترتیب، روند میزان آسیب پس از جدایی حالت پلكانی دارد؛ در دوران نامزدی كمتر از عقد، عقد كمتر از عروسی، بدون بچه كمتر از زوجی كه بچه دارند و... پس آسیب‌های روانی و اجتماعی طلاق هر مرحله كه زندگی جلوتر می‌رود، بیشتر و بیشتر خواهد بود.

 

روان‌پزشکان توصیه می‌کنند اگر می‌خواهید تصمیم به طلاق بگیرید، قبل از طرح عمومی آن، ابتدا با خودتان کنار بیایید. خیلی وقت‌ها افراد این کار را بدون مطالعه کافی انجام می‌دهند و وقتی به آنها در مورد عواقب و آنچه پس از طلاق در انتظارشان است گفته می‌شود، منصرف می‌شوند

 

چطور این تصمیم را بگیریم؟

در هر شرایطی یک نکته را مد نظر داشته باشید. اگر جدا می شوید چون فکر می کنید همسرتان نواقصی دارد و شما می‌خواهید كسی را پیدا كنید كه از هر نظر عالی باشد در اشتباهید. شانس شما برای پیدا کردن چنین کسی، همان‌قدر است که خودتان برای کامل و بی نقص شدن شانس دارید.

 

اگر با این فكر دارید جدا می شوید، باید بدانید مجموعه‌ای از مشكل‌ها را ترك می‌كنید و وارد مجموعه دیگری از مشكل‌ها می‌شوید زیرا مشكل در فرد مقابل نیست، بلكه در ذهنیت شماست اما اگر مشكل‌های بسیار اساسی با نامزدتان دارید و مشکل‌هایتان اصلا قابل‌حل نیستند و از روی خیالبافی تصمیم به طلاق ندارید بعد از مشورت و راهنمایی گرفتن از بزرگترها و مشاور عمل کنید.

 

نکته مهم این است که پدر و مادر فقط باید فرزندشان را در این زمینه راهنمایی کنند ولی به جایش تصمیم نگیرند. اصلا توصیه نمی‌شود که فرد تصمیمش را بگیرد و بدون اینکه به کسی بگوید، آن را عملی کند، ولی اینکه دیگران برای او تصمیم بگیرند و مثلا بگویند «صبر کن درست می‌شود»، کاملا غلط است. می‌توان گفت صبر کن تا درست‌ترین تصمیم را بگیری، نه اینکه صبر کن شاید اوضاع درست شود. پس دخالت دیگران و حتی مشاور فقط باید در حد راهنمایی باشد، نه تصمیم‌گیری.

 

چطور ماجرای طلاق را به دیگران بگوییم؟

طلاق موضوعی شخصی و مربوط به یک نفر نیست و هیچ‌وقت کسی یکباره تصمیم به این کار نمی‌گیرد بنابراین حتما قبلا شخص صحبت‌هایی در این مورد و حتی تهدید به طلاق انجام داده و طرف مقابل در جریان است پس اینکه کسی ناگهان تصمیم به طلاق بگیرد، نادر است. اما چگونه باید درباره تصمیم‌مان به طلاق به اطرافیانمان بگوییم و آنها تا چه حد می‌توانند در تصمیم‌گیری ما تاثیر داشته باشند؟

 

به نامزدمان چه بگوییم؟

معمولا کسی که به هر دلیل ادامه زندگی مشترک را برای خود غیرممکن می‌بیند، بارها و بارها تهدید به طلاق انجام می‌دهد. اگر این تهدید زیاد تکرار شود، ارزش خود را از دست می‌دهد ولی تصمیم نهایی، قطعا روندی را طی کرده و بدون پیش‌زمینه نیست و باید واضح و مشخص با همسر در میان گذاشته شود.

 

روان‌پزشکان توصیه می‌کنند اگر می‌خواهید تصمیم به طلاق بگیرید، قبل از طرح عمومی آن، ابتدا با خودتان کنار بیایید. خیلی وقت‌ها افراد این کار را بدون مطالعه کافی انجام می‌دهند و وقتی به آنها در مورد عواقب و آنچه پس از طلاق در انتظارشان است گفته می‌شود، منصرف می‌شوند. این کار باعث می‌شود دیگر کسی آنها را جدی نگیرد ولی اگر تصمیم به طلاق جدی بود، باید رک و راست و قاطع و محترمانه و بدون واسطه آن را با طرف مقابل در میان گذاشت. اگر کسی به هر دلیلی جرات این کار را ندارد یا از ناراحت شدن همسرش می‌ترسد، یعنی هنوز تصمیمش قاطع نیست و این نشان‌دهنده شک و تردید است.

 

طلاق ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد ولی هرچه که باشد، باید واضح بیان شود و طرف مقابل حق دارد آن را بداند. در غیر این صورت آزار می‌بیند و زجر مضاعفی را متحمل خواهد شد ولی چیزی مثل از بین رفتن علاقه را که این روزها به‌عنوان یکی از دلایل رایج طلاق بیان می‌شود، خیلی راحت نمی‌توان توضیح داد بنابراین ممکن است افراد جمله‌هایی مانند «نمی‌توانم توضیح دهم»، «موضوع پیچیده‌ای است» و... به کار برند که باعث می‌شود دلیل اصلی این تصمیم مبهم بماند.

 

در این صورت، طرف مقابل احساس می‌کند حقیقت از او کتمان می‌شود، فریب خورده و بهانه‌ها واهی است و امکان دارد عکس‌العملی مثل خشمگین شدن نشان دهد یا حتی به قول دادن مکرر برای تکرار نکردن اشتباه‌ها پناه ببرد.

 

به خانواد‌ه‌هایمان چه بگوییم؟

افراد بعد از طلاق حتما به حمایت‌هایی نیاز دارند که یکی از آنها حمایت خانواده است پس مخصوصا خانم‌ها که بیشتر حمایت خانواده‌شان برایشان لازم است، باید والدینشان را در جریان همه مسائل قرار دهند. البته نباید اجازه دهند خانواده در تصمیم آنها تاثیرگذار باشند مگر اینکه بگویند در صورت جدایی، هیچ حمایتی از فرد نخواهندکرد. در این صورت باید بعد از سبک، سنگین کردن نکته‌های مثبت و منفی، تصمیم بگیرند. پس قبل از تصمیم قطعی، باید از حمایت خانواده مطمئن شد و با خود روراست بود تا اگر خانواده مخالفت کردند و فرد طلاق نگرفت، مدام به آنها نگوید به خاطر شما طلاق نگرفتم!

 

به دوستان و اطرافیان چه بگوییم؟

طلاق را نمی‌توان برای همیشه مخفی نگه‌داشت و بالاخره فرد باید با نقش جدیدش و اینکه دیگر متاهل نیست، کنار بیاید. طلاق خود یک استرس است و فکر اینکه به کسی در مورد آن بگویم یا نگویم، استرس مضاعفی به فرد تحمیل می‌کند اما اگر فرد آنچه بعد از طلاق در انتظارش است قبول کرده باشد و احساس خجالت نکند، راحت‌تر با این موضوع کنار می‌آید و پذیرفته است که دیگران این موضوع را خواهند فهمید.

 

پنهان کردن این واقعیت از دوستان نزدیک و اقوام درجه یک ممکن نیست و بالاخره موضوع برملا و فرد از سوی این افراد حتی به دروغگویی و پنهان‌کاری متهم خواهد شد و این استرس بیشتری ایجاد می‌کند.

 منبع: سلامت

shiva & hasan بازدید : 153 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

انواع تنوع ها و هیجان ها

- تنوع در ظاهر: زن و مرد می توانند به طرق مختلفی در ظاهر خود تنوع ایجاد كرده و باعث ایجاد هیجان در نامزدشان شوند. تغییر در نحوه پوشش و لباسها،‌ تغییر در اصلاح موها،‌ نحوه آرایش متفاوت، تغییر عطر و ادكلن مورد استفاده و... همه و همه جز اموری محسوب می گردند كه رنگ و بویی تازه به زندگی می دهند.

 

- تنوع در روابط و رفتارها: افراد باید سعی كنند در رابطه و رفتار با نامزدشان خلاقیت به خرج داده و مدام تنوع ایجاد کنند. به عنوان مثال نامزدشان را با القاب متنوع و زیبایی چون گلم، ‌عزیزم،‌ فرشته نازم، مهربون و ... صدا بزنند،‌ برای ابراز علاقه به وی از واژه ها و جملات محبت آمیز و هیجان انگیز بهره ببرند،‌ برای تقویت روابط عاطفی شان از نامه نگاری ها و ارسال پیامك های عاشقانه و محبت آمیز استفاده كنند و ... .

 

- تنوع در فعالیت های جانبی زندگی: افراد می توانند با ایجاد فعالیت های متنوعی چون رفتن به كوه، ‌سینما،‌ پارك،‌ مسافرتهای زیارتی و سیاحتی، دادن هدیه های متنوع در تاریخ های خاص ( قطعا منظور هدیه های بزرگ و گرانقیمت نمی باشد.)، برگزاری مراسم های دو نفره خلاق و ... هیجان و سرزندگی را به زندگی خود و نامزدشان هدیه بدهند.   ‌

 منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 178 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

درخانه‌های کوچک امروزی و رستوران‌های رنگارنگی که به دلیل دادن بهترین سرویس با هم رقابت می‌کنند، دیگر کمتر کسی زحمت پخت چندنوع غذا و مهمانداری را به خود می‌دهد. اما با وجود این، برای مایی که گاهی مرز صمیمیت و رسمی بودن را نمی‌شناسیم، رعایت کردن تمامی آداب رستوران رفتن آسان نیست. اگر شما هم از برخی از این آداب بی‌خبرید، نگران نباشید. با خبر شدن از همه این قانون‌ها سال‌ها زمان می‌برد و شما می‌توانید یاد گرفتن آنها را از همین امروز و از همین صفحه شروع کنید. در این صفحه مهم‌ترین‌ها را برای شما فهرست کرده‌ایم.

 

به زمین افتاده‌ها را رها کنید

در صورتی که به نظر شما قاشق، چنگال و کارد تمیز نبود، نباید با دستمال روی میز آنها را تمیز کرد، بلکه باید از گارسون بخواهید آنها را تعویض کند. اگر هم در رستوران قاشق، چنگال یا کارد از دست‌تان افتاد، نباید خم شوید و آن را بردارید چراکه این کار توسط پیشخدمت انجام می‌شود. در زمان خوردن غذا، سعی کنید قاشق یا چنگال به دندان‌های‌تان نخورد و صدا ندهد و قاشق را به شکلی روی بشقاب نکشید که صدایش اشتهای دیگران را کور کند.

 

زیادی کلاس به خرج ندهید

برای بریدن و خرد کردن غذا، چنگال را با دست چپ و کارد را با دست راست بگیرید و سپس با چنگال آنچه را که می‌خواهید ببرید محکم نگه دارید و آن را با کارد ببرید. بعد از آنکه غذای‌تان را بریدید، چنگال را به دست راست منتقل کرده و میل کنید. سعی کنید در رستوران غذایی سفارش دهید که صرف آن با کارد و چنگال یا قاشق و چنگال مقدور باشد و غذاهایی که باید با دست خورده شوند را به موقعیت‌های غیر رسمی اختصاص دهید. اما اگر در موقعیتی که کمتر رسمی است قرار دارید، گمان نکنید که همه غذاها را با قاشق و چنگال باید بخورید. مثلا می‌توانید تکه نان، بلال، گوشت دنده‌ها، مرغ سوخاری، ساندویچ، میوه‌های کوچک، شیرینی، سیب‌زمینی سرخ کرده، چیپس و پیتزا را با خیال راحت با دست بخورید. برای خارج کردن استخوان یا غضروف غذا از دهان هم از قاشق یا چنگال کمک بگیرید (نه با دست) و آن را گوشه بشقاب خود قرار دهید.

 

دید و بازدید راه نیندازید

در رستوران هنگام برخورد با یک دوست، یک سلام کوتاه با تکان دادن دست کافی است و دلیلی ندارد که آنها را به میز خود دعوت کرده یا با رفتن سر میزشان مزاحم آنها شوید. پس از صرف غذا هم تا مدت زیادی میز را اشغال نکنید و دیگران را منتظر نگذارید بلکه بعد از مدت کوتاهی رستوران را ترک کنید.

 

هر جا دل‌تان خواست ننشینید

هنگام نشستن دور میز به سن و سال‌تان توجه کنید. بهتر است مسن‌تر‌ها در کنار هم در بالای میز و جوان‌ترها در کنار هم پایین میز بنشینند. در زمان سرو غذا هم به جهتی که در آن قرار دارید توجه کنید. غذا باید در جهت خلاف عقربه‌های ساعت و از سمت چپ افراد سرو شده و ظروف غذا از سمت راست مهمانان جمع‌آوری شود.

 

مچاله نکنید

دستمال سفره، هنگام آغاز صرف غذا باید روی زانو قرار داده شود و تا انتهای صرف غذا همانجا باقی بماند. از دستمال باید تنها برای تمیز کردن مختصر دهان استفاده کرد نه صورت یا پیشانی. اگر هم خواستید صندلی خود را برای مدت کوتاهی ترک کنید، می‌توانید آن را روی صندلی خود قرار دهید تا دیگران و پیشخدمت متوجه بازگشت شما شوند و هنگام تمام شدن غذا هم مرتب روی میز و سمت راست بشقاب خود قرار دهید.

 

جیب میزبان را خالی نکنید

در موقع سفارش غذا، خانم نظرش را به آقا می‌گوید و آقا دستور غذا را می‌دهد. اما اگر در جمع شلوغی هستید، هرکدام از مهمان‌ها می‌توانند نظر خودشان را به گارسون بگویند. از طرف دیگر اگر در رستوران مهمان بودید، سعی نکنید ارزان‌ترین یا گران‌ترین غذا را سفارش دهید، بلکه حالت تعادل را حفظ کنید، مگر اینکه خود میزبان غذاهای دیگری سفارش دهد. به یک نکته دیگر هم حواس‌تان باشد؛ هنگامی که در رستوران مهمان هستید، هیچ‌گاه باقیمانده غذای‌تان را به خانه نبرید.

منبع: سیب سبز

shiva & hasan بازدید : 94 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

احساس می‌کنید به آخر خط رسیده‌اید؛ دیگر نمی‌خواهید ادامه دهید چون اساسا آینده ای برای این رابطه نمی بینید. اما کمی دست نگه دارید! نمی‌خواهیم شمارا از تصمیمتان منصرف کنیم فقط می‌خواهیم کمی با هم مواردی را که شاید در ذهنتان مرور نکرده‌اید، مرور کنیم.

 

شکی نیست که جدایی در دوران نامزدی بسیار بهتر از جدایی در دوران عقد، و جدایی در دوران عقد بسیار کم ضررتر از جدایی بعد از ازدواج است. با این حال همین تصمیم در دوران نامزدی هم تبعاتی دارد که باید مراقب آنها باشید و آنها را در تصمیم تان لحاظ کنید.

 

روی کاغذ بیاورید

سعی کنید افکار و ‌نظرهایی که دارید، بنویسید و آنها را با نامزدتان در میان بگذارید. تمام نارضایتی ها، خواسته ها و ناراحتی هایتان را بنویسید.

 

در بسیاری موارد حرف‌هایی وجود دارد که نمی‌توانید آنها را به زبان بیاورید اما اگر فضایی آرام برای خودتان ایجاد کنید و به خودتان زمان بدهید، می‌توانید آن حرف‌ها را روی کاغذ و در مرحله بعد به زبان بیاورید. این کار حتی می‌تواند باعث شود همسرتان برای اولین بار هم که شده به حرف‌های شما گوش دهد چرا که نوشتن به نوعی خارج شدن از محدوده شخصی است و شما رازهای این محدوده شخصی را با طرف مقابلتان در میان می‌گذارید. در خلوت و تنهایی و فکر کردن می‌توانید دلیل واقعی عصبانیت‌ها و برخی رفتارهایتان را بیابید.

 

هزینه‌هایش را بسنجید

با خودتان فکر کنید هزینه‌های زوج‌درمانی و مشاوره را پرداختن و به حل مشکل فکر کردن بهتر است یا مهر طلاق را در شناسنامه کوبیدن و پله‌های دادگاه‌ها را بالا و پایین رفتن کدام یک برایتان کم هزینه تر در می آید؟ شاید هنوز این راه را که انتهایش بن‌بست نیست، امتحان نکرده باشید. البته یک نکته را هم باید در نظر داشته باشید. زمان تان را هدر ندهید. عمر و جوانی شما چیزی است که نباید با دست دست کردن یا بی گدار به آب زدن حرامش کنید. با مشورت گرفتن از مشاورهای مجرب و دلسوز و قاطعیت تصمیم بگیرید.

 

با صداقت باشید

اگر سوال‌های درستی در ذهنتان درباره‌ تصمیمی که گرفته‌اید، نداشته و همه ابعاد آن را نسنجیده باشید و برای سوال‌هایتان و خودتان جواب قانع‌کننده نداشته باشید، به جای اینکه از طلاق راهی برای رهایی بسازید، قلعه‌ای برای اسارت می‌سازید بنابراین لازم است از خودتان بپرسید:

به هم زدن نامزدی‌, دوران نامزدی

چرا در این موقعیت قرار گرفته‌ام؟

چرا تصمیم به ازدواج با این فرد گرفتم؟

چه کارهایی انجام دادم که باعث وخامت اوضاع و عصبانیت و درگیری شد؟

سهم هر کدام از ما در این اختلاف ها چقدر است؟

چه بخشی از اختلاف ها به تفاوت های شخصیتی ما برمی گردد؟ چه بخشی به دخالت اطرافیان و چه بخشی مربوط به اشتباهات و بی تجربگی هایمان است؟

 

تا زمانی که نتوانید صادقانه و بی‌طرفانه به این شرایط نگاه کنید، نمی‌توانید موقعیت نادرست را ترک و به موقعیت درست دست پیدا کنید، نمی‌توانید همراه بهتری برای زندگی‌تان پیدا کنید و حتی نمی‌توانید یک رابطه قوی و ماندگار با اطرافیانتان داشته باشید و حتی در ازدواج های بعدی هم دچار مشکل خواهیدشد. بیشتر ازدواج‌ها سیاه و سفید نیستند و اغلب خاکستری‌اند و این یعنی می‌توانید آن را به سمت سیاه و سفید ببرید در حالی که بیشتر افراد وقتی اتفاقی میانشان می‌افتد، به جای درست کردن اوضاع، به سمت تخریب کامل پیش می‌روند.

 

مشورت کنید

قبل از مشورت با اطرافیان، تصمیمی نگیرید. خیلی از اطرافیان شما هستند که در دوران نامزدی مشکلاتی شبیه شما داشته اند اما بعدها این مشکل را حل کرده اند. از آنها بپرسید چطور با مشکلاتشان کنار آمده اند و چگونه توانسته اند رابطه و نامزدی شان را مدیریت کنند. مشورت با بزرگترها می تواند راهگشا باشد اما دقت کنید که تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. با اقتدار اما نه لجبازی تصمیم بگیرید. اگر به اندازه کافی مطمئن هستید، راه های بالا را رفته اید و هنوز فکر می کنید ازدواج شما با این شخص سرانجامی نخواهد داشت، با احترام به والدین تان بگویید تصمیم تان قطعی است و می خواهید آینده خوبی برای خود بسازید.

 

عواقبش را بشناسید

بدانید تصمیمی که گرفته اید تبعاتی دارد. خیلی ها از نامزدی شما با خبر هستند و همین می تواند باعث شود تا مدت ها حرف جدایی شما بین دیگران زده شود. با این مساله کنار بیایید و سعی کنید به چیزی جز آینده درخشان تان و ساختن زندگی بهتر و رشد دادن خودتان فکر نکنید. به جای متمرکز شدن روی گذشته، به آینده نگاه کنید و بدانید این تصمیم را برای داشتن آینده بهتر گرفته اید. پس با درگیر شدن در حرف و حدیث های دیگران وقت و انرژی خود را هدر ندهید.

 

در مقابل سوال و جواب دیگران خیلی محترمانه و سربسته بگویید که این ازدواج نمی توانست سرانجامی داشته باشد و ترجیح داده اید جلوی ضرر را از همین جا بگیرید. به دوستان و آشنایان کنجکاو بگویید نامزدی به معنی ازدواج نیست و دوره ای است برای شناخت بهتر. بنابراین تصمیمی که گرفته اید بر اساس منطق بوده است.

منبع:سلامت

shiva & hasan بازدید : 106 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

در زیر به چند خرافات در میان مردم سراسر دنیا در مورد مراسم عروسی اشاره می کنیم:

 

خوش شانسی و بدشانسی

1. طبق فرهنگ یونانی، اگر عروس یک حبه قند در دستکشش بگذارد، زندگی شیرینی خواهد داشت.

 

2. انگلیسی ها اعتقاد دارند پیدا شدن عنکبوت در لباس عروس خوش شانسی می آورد!

 

3. در سنت انگلیسی ها، چهارشنبه روز بدی برای عروسی کردن است و عروسی کردن در روز دوشنبه ثروت و در روز سه شنبه سلامتی می آورد.

 

4. دامادی که عروس را از آستانه در به داخل خانه می برد، او را از شر بدی ها محافظت می کند.

 

5. طبق فولکلور انگلیسی، شنبه بدترین روز برای ازدواج است. البته جالب است که اکثر انگلیسی ها شنبه ازدواج می کنند!

 

6. رومی های باستان برای تعیین بهترین و خوش شانس ترین روز برای ازدواج، امعاء و احشای خوک را مطالعه می کردند.

 

7. طبق سنت هندوها، بارش باران در روز عروسی شانس می آورد!

 

8. زنان مصری برای خوشبختی عروس، در روز عروسی او را نیشگون می گرفتند.

 

9. عروس های خاورمیانه به دست و پای خود حنا می بندند تا از چشم بد در امان بمانند.

 

10. در جمهوری چک، روی تازه عروس و داماد بجای برنج، نخود می پاشند.

 

11. عروس های سوئدی یک سکه نقره از سوی پدر و یک سکه طلا از سوی مادرشان در هر کفش خود می گذارند تا مطمئن شوند که بدون آنها نمی مانند.

 

12. عروس های فنلاندی به همراه یک مرد متأهل که نماد زندگی مشترک طولانی مدت است، دم خانه ها رفته و از مردم هدیه جمع می کنند و داخل روبالشی می ریزند.

 

13. زنان مراکشی قبل از مراسم عروسی حمام شیر می گیرند تا خود را از شر بدی ها پاک کنند.

 

14. در هلند، درخت کاجی به نشانه باروری و خوش شانسی بیرون خانه تازه عروس و داماد می کارند.

 

15. انگشتر نامزدی و حلقه ازدواج در انگشت چهارم دست چپ انداخته می شود زیرا در گذشته این باور وجود داشت که ورید موجود در آن انگشت مستقیماً به سمت قلب می رود.

 

16. حدود 70 درصد همه عروس ها، الماس سنتی در انگشت چهارم دست چپشان می اندازند.

 

17. انگشتر نامزدی پریسیلا پریسلی (همسر الویس پریسلی) متشکل از یک سنگ بزرگ سه و نیم قیراطی و یک ردیف الماس های کوچکتر بود.

 

18. الماس هایی با طلای زرد و سفید از زمانی در میان مردم محبوب شدند که ثروتمندان ونیزی در اواخر قرن پانزدهم آنها را به عنوان انگشتر نامزدی به دست می کردند.

 

19. در زبان نمادین جواهرات، وجود یاقوت کبود در حلقه ازدواج به معنای خوشبختی در زناشویی است.

 

20. می گویند حلقه نامزدی مروارید بدشانسی می آورد زیرا شکل آن شبیه اشک است.

 

21. یکی از اولین حلقه های نامزدی تاریخ به پرنسس مری، دختر هنری هشتم داده شد. او آن زمان دو سال داشت.

 

22. در ایالات متحده، هر ساله هفده تن طلا تبدیل به حلقه ازدواج می شود.

 

23. زمان در انگلستان حلقه های ماری با چشم هایی از یاقوت قرمز به عنوان حلقه ازدواج رواج داشت.

 

24. زمرد کبود نشان هماهنگی در زندگی مشترک است و خوشبختی طولانی مدت می آورد.

 

25. ملکه ویکتوریا در سال 1840 مد لباس عروس سفید را در غرب آغاز کرد – قبل از آن عروس ها بهترین لباسشان را به عنوان لباس عروس می پوشیدند.

 

26. در آسیا، پوشیدن لباس هایی با دنباله برودری دوزی شده نماد وفاداری به دوام ازدواج است.

 

27. یونانی ها و رومی های باستان بر این باور بودند که تور سر از عروس در مقابل بدی ها محافظت می کند. از آن به بعد عروس ها تور به سر می کنند.

 

28. گریس کلی در روز عروسی اش پیراهنی پوشیده بود که بالاتنه اش از پارچه دانتل 125 ساله بود.

 

29. لباس عروس جکی کندی هم بد نبود. او پارچه حریر صورتی و ساتن قرمز را انتخاب کرده بود و آن لو، طراح آفریقایی-آمریکایی، لباسش را طراحی کرد.

 

30. در ژاپن، رنگ سفید همیشه رنگ منتخب برای لباس عروس بوده است، یعنی خیلی قبل تر از آنکه ملکه ویکتوریا در دنیای غرب لباس عروس سفید را مد کند.

 

31. گرانترین عروسی تابحال، عروسی پسر شیخ رشید بن سعید المکتوم با پرنسس سلما در دبی در ماه مه 1981 بوده است. 44 میلیون دلار برای این عروسی هزینه شد.

 

32. در کره، عروس ها طیف رنگی قرمز و زرد را برای لباس عروسشان انتخاب می کنند.

 

33. عروس ها "یک چیز قدیمی" را در روز عروسی با خودشان حمل می کنند که نمادی از پیوستگی با قدیمی ها است.

 

34. در دانمارک عروس و داماد لباس متضاد می پوشند تا بدی ها را گیج کنند!

 

35. وجود "یک چیز آبی رنگ" در لباس عروس نماد پاکی، وفاداری و عشق است.

 

36. در مصر، خانواده عروس بعد از عروسی به مدت یک هفته همه پخت و پز ها را انجام می دهد تا عروس و داماد استراحت کنند.

 

37. در آفریقای جنوبی، والدین عروس و داماد آتشی از آتشدان خود برمی دارند و در آتشدان تازه عروس و داماد روشن می کنند.

 

38. سنت کیک عروسی از روم باستان می آید که مردم برای جشن و پایکوبی قرص نانی را برای باروری عروس، روی سرش، نصف می کردند.

 

39. کیک عروسی ملکه ویکتوریا 136 کیلوگرم بود.

 

40. افسانه ای هست که می گوید زنان مجردی که می خواهند خواب شوهر آینده خود را ببینند باید تکه ای از کیک عروسی را زیر بالش خود بگذارند.

 

41. می گویند اگر دو خواهر باشند و خواهر کوچکتر زودتر عروسی کند، خواهر بزرگتر باید در روز عروسی خواهرش با پای برهنه برقصد، وگرنه شوهر پیدا نمی کند.

 

42. در بسیاری از فرهنگ ها در سراسر دنیا از جمله در مراسم عروسی سلتیک، هندو و مصری، دست های عروس و داماد را با چیزی بهم می بندند تا نشانی از تعهد این زوج به هم و پیوند جدید آنها باشد.

 

43. جونو، الهه رومی، بر ازدواج، آتش و زایمان حاکم است، به همین دلیل است که مراسم عروسی در ماه ژوئن این قدر زیاد است.

 

44. پرنسس ویکتوریا در سال 1858 سنت نواختن آواز کر در مراسم عروسی اش را بنا نهاد.

 

45. در مراسم ازدواج مسیحی، عروس سمت چپ داماد می ایستد، زیرا در گذشته داماد باید با دست راستش که آزاد بود با خواستگاران دیگر می جنگید.

 

46. در ایالات متحده، بطور متوسط روزانه 7000 زوج با هم ازدواج می کنند.

 

47. روز ولنتاین و اولین روز سال نو، در لاس وگاس که مرکز مراسم عروسی در آمریکا است، بیشترین ازدواج ها نسبت به روزهای دیگر سال صورت می گیرد.

 

48. سنت کاتولیک "اعلام ازدواج" (posting the banns) به معنای اعلام کردن پیوند دو نفر است. این روشی برای اطمینان از نداشتن نسبت بین عروس و داماد است.

 

49. مهمانی های مردانه اولین بار توسط سربازان اسپارتای باستان برگزار شدند. آنها در مهمانی های پر سر و صدایی با روزهای مجردی خود خداحافظی می کردند.

منبع:برترین ها

shiva & hasan بازدید : 98 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

طرح سۆال، دریچه ای است كه به سوی شناخت از یكدیگر گشوده می شود. البته مهم این است كه به سۆال ها چگونه پاسخ داده شود. نحوه پاسخ دادن به سۆال ها، تصویری از طرف مقابل در ذهن دیگری می سازد. هرچه پاسخ ها واقعی تر و صادقانه تر باشند تصویری هم كه ساخته می شود صحیح تر خواهد بود.

هدف از طرح پرسش، این است كه متوجه شوید در شرایط خاص مورد نظر، چه رفتاری دارید و درباره گذشته و آینده چگونه فكر می كنید. برای خشنود كردن نامزدتان پاسخ هایتان را تغییر ندهید و از پاسخ های زیركانه ای كه بیانگر حقیقت نیستند خودداری كنید. پاسخ های غیرواقعی به منظور پیشگیری از جر و بحث، به نفع هیچ كس نیست.

نکته های مهم در پاسخگویی
- سعی كنید خصوصیات و خواسته های خود را كشف كنید. وقتی درباره خودتان به این شناخت دست یافتید، می توانید تصمیم بگیرید كه آیا نامزدتان می تواند در رسیدن به خواسته هایتان شریك زندگیتان باشد یا نه.

- پاسخ هایتان باید روشن كند كه شما در زندگی مشترك چه انتظاراتی از همدیگر دارید، در ضمن با این پاسخ ها می توانید اولویت ها و رفتارهایی را كه حاضر به ترك آن نیستید، نشان دهید. اگر در خانه شلخته هستید و نمی توانید خود را تغییر دهید، بهتر است تا نامزدتان از این خصوصیت شما آگاهی داشته باشد.

- به پاسخ های یكدیگر گوش كنید، اما دخالت نكنید، این تمرین ها برای آن است كه درباره همدیگر بیشتر بدانید نه این كه همدیگر را تغییر دهید. بهتر است فكر كنید آیا می توانید با نامزدتان همین گونه كه هست و بی آن كه توقع داشته باشید كه تغییر كند، زندگی مشترك تشكیل بدهید؟

یكسان بودن پاسخ ها و پرسش های مطرح شده، كلید خوشبختی در زندگی زناشویی نیست، بلكه برخورد شما با تفاوت ها تعیین كننده است. وقتی شما و نامزدتان در پاسخ به یك پرسش اختلاف عقیده دارید، راهنمایی های پیشنهادی «در شیوه گفتگو درباره تفاوت ها» را به كار بگیرید، زیرا به شما كمك می كند تا اختلاف هایتان را به تدریج حل كنید، وقتی دستتان را برای نامزدتان رو می كنید، آسوده می شود. به او می گویید: «ظاهر و باطن، من این هستم.» خودتان را صادقانه آشكار می كنید، باری از روی دوش خود برمی دارید و به اصطلاح توپ را در زمین بازی نامزدتان می اندازید و به او این امكان را می دهید كه بدون هیچ فرض نادرستی تصمیم بگیرد و شما را بپذیرد.

اما وقتی نظر او برای شما قابل قبول نیست چه باید بكنید؟ اگر با پاسخ های نامزدتان موافق نباشید، چه خواهد شد؟ پی بردن به تفاوت ها به معنای اعلام ختم رابطه نیست، هرگز عدم اختلاف نظر، راز موفقیت زندگی مشترك به حساب نمی آید، اختلاف نظر با نامزدتان، فرصتی است تا مهارت های «مدیریت تفاوت ها» را بیاموزید.

توجه داشته باشید: لزومی ندارد كه گفتگو درباره تفاوت ها به اختلاف منجر شود.طبیعی است كه از دست نامزدتان عصبانی و دچار سردرگمی و سرخوردگی بشوید، احتمالاً از دست دوستتان، رئیس و حتی همسایه تان هم دچار همین حالات می شوید. اما با كمی تلاش می توان دیدگاه های متفاوت را بدون این كه به مشاجره ختم شود به هم نزدیك كرد، مگر آن كه به شدت ستیزه جو باشید.

گذشته شما
توجه به گذشته خود و تأثیر آن بر شكل گیری شخصیت شما و خواسته هایتان در زندگی، نخستین گام های آمادگی برای ازدواج است. معمولاً زندگی پدر و مادرها سرمشق زندگی ما می شود و اگر از این سرمشق خوشمان بیاید، كم و بیش می دانیم كه شریك زندگیمان باید چه خصوصیاتی داشته باشد، اما اگر همان طور كه بزرگتر می شویم، از رابطه پدر و مادرمان خوشمان نیاید، می توانیم آن را با الگوی مد نظرمان عوض كنیم.به دقت به روابط افرادی كه شما و نامزدتان در كنار آنها بزرگ شده اید، توجه كنید. ویژگی هایی را كه موجب ایجاد روابطی استوار و شاد شده و آنها كه سبب تلخی زندگی شده اند به یاد بیاورید، مشخص كنید چه نگرش ها و رفتاری روابط این افراد را تیره و تار می كند. از اشتباهات و موفقیت های دیگران بیاموزید. اما توجه داشته باشید كه خودتان را با آنها مقایسه و یا تشبیه نكنید. تصمیم بگیرید تجربیات مثبت را به كار ببندید و از رفتارهای منفی دوری كنید.


پاسخ های شما به پرسش های مربوط به گذشته مهم هستند، زیرا موجب می شوند تا بتوانید وضعیت های نشاط آور و دردآور زندگی تان را تشخیص دهید. با گفتگو درباره این رویدادها می توانید تصمیم بگیرید كه برای ایجاد یك زندگی خانوادگی شادمان، چه اقداماتی باید انجام دهید

اگر از موهبت داشتن پدر و مادری خوشبخت برخوردار هستید، این شانس را دارید كه بفهمید ازدواج موفق به چه عواملی نیاز دارد. تك تك پرسش ها را با صدای بلند برای نامزدتان بخوانید و هریك جداگانه بی آنكه حرف یكدیگر را قطع كنید به آنها پاسخ دهید، سپس در این باره صحبت كنید كه آیا پاسخ هایتان بر زندگی مشتركتان تأثیر خواهند گذاشت یا نه و تأثیرش چگونه است.

به عقیده شما چه عاملی پدر و مادرتان را در كنار هم نگه داشته است؟
دوست دارید چه ویژگی هایی از زندگی پدر و مادرتان در زندگی شما هم وجود داشته باشد؟
از چه ویژگی های زندگی پدر و مادرتان خوشتان نمی آید؟
پدرتان چه رفتاری با مادرتان داشت؟ مادرتان چه رفتاری با پدرتان داشت؟
آیا شما و نامزدتان می خواهید كه همان رفتار پدر و مادرهایتان را نسبت به همدیگر داشته باشید؟

تأثیر طلاق بر آینده فرزندان
پژوهش ها نشان داده است كودكانی كه پدر و مادرشان از هم جدا شده اند و بیشتر سال های رشد را فقط با پدر یا فقط با مادر گذرانده اند، به احتمال زیاد در زندگی زناشویی خود نیز مشكل داشته باشند، اما این به آن معنی نیست كه نمی توان تغییری در این تقدیر ایجاد كرد. می توانید علل عدم موفقیت زندگی مشترك پدر و مادرتان را بررسی كنید و با اجتناب از آن رفتارها، شانس موفقیت خود را در زندگی زناشویی افزایش دهید.

در جستجوی همسر
نه تنها به دنبال شخصی می گردیم كه آینده مان را با او سهیم شویم، بلكه فردی را می خواهیم كه بخشی از گذشته مان نیز با او مشترك باشد. اگر پدر و مادر یا قوم و خویشی را تحسین می كردیم كه مرفه بود، به احتمال زیاد در پی همسری هستیم كه از نظر مالی تأمین باشد و احیاناً كمبودهایی را كه در دوران كودكی و نوجوانی، احساس می كردیم پر كند. اگر احساس می كنید كه دوران كودكی و نوجوانی تان بیش از حد جدی بوده است و خواهان شوخی و خنده بوده اید، احتمالاً خواهان همسری هستید كه شما را سرگرم كند و بخنداند.

پاسخ های شما به پرسش های مربوط به گذشته مهم هستند، زیرا موجب می شوند تا بتوانید وضعیت های نشاط آور و دردآور زندگی تان را تشخیص دهید. با گفتگو درباره این رویدادها می توانید تصمیم بگیرید كه برای ایجاد یك زندگی خانوادگی شادمان، چه اقداماتی باید انجام دهید.

به هنگام مرور پاسخ هایتان نكات زیر را به یاد داشته باشید:
اگر بیشتر پاسخ هایتان مثبت و شاد است، با گذشته تان در صلح هستید و احتمالاً خواستار زندگی مشتركی هستید شبیه به فضایی كه در آن بزرگ شدید، چنانچه كل پاسخ هایتان منفی باشد، احتمالاً ناراحتی یا خشمی را از گذشته با خود حمل می كنید.

 

درباره شیوه های رفع این خشم، گفتگو كنید و ببینید به عقیده شما این آزردگی چه تأثیری بر انتظارات شما از زندگی زناشویی می تواند داشته باشد.وقتی از شما پرسیده شد كه دوست دارید زندگیتان شبیه به زندگی چه افرادی باشد آیا شما و نامزدتان یك زوج واقعی را مثال زدید یا شخصیت های یك فیلم را؟ آیا مدت ها با این زوج معاشرت كرده بودید یا فقط داستان آنها را بر صفحه تلویزیون دیده بودید؟

 

الزامی ندارد كه همه الگوهای خوب روابط در یك زوج وجود داشته باشند. شما می توانید امیدوار باشید كه ویژگی های گوناگون زوج های مختلف را سرمشق قرار دهید. برای نمونه می توانید مهر و محبت یك زوج و صرفه جویی زوج دیگر را آرمان خود قرار دهید.

نقش پدر و مادر در ازدواج
تعداد كسانی كه رها از پدر و مادر، زندگی زناشویی را آغاز می كنند، اندك است. چه پدر و مادرتان را دوست داشته باشید، چه از آنها دوری كنید و حتی اگر هیچ گاه آنها را نشناخته باشید، به هرحال بخشی از زندگی مشترك شما هستند و میزان دخالت آنها در زندگی شما یكی از موضوع های معمول اختلاف و بگو مگوی شما و همسرتان خواهد بود.

هر كدام جداگانه پاسخ هایتان را به پرسش های زیر بنویسید، پرسش ها در رابطه با پدر و مادر هر یك از شماست نه پدر و مادر همسرتان، سپس درباره پاسخ، گفتگو كنید و ببینید به عقیده شما چه تأثیری (مثبت یا منفی) بر زندگیتان خواهند داشت.

آیا والدینتان نامزدتان را می پسندند؟
آیا مهم است كه پدر و مادرتان، نامزدتان را دوست داشته باشند؟
چنانچه نامزدتان مورد تأیید پدر و مادرتان نباشد، چه تأثیری بر زندگی مشتركتان خواهد داشت؟
اگر پدر و مادر و نامزدتان با هم اختلاف داشته باشند، احتمالاً از كدام طرف جانبداری می كنید؟

قابل درك است كه هر یك از شما با پدر و مادر خودتان راحت تر باشید تا پدر و مادر آن یكی، هر چه باشد، شما به مدت یك عمر پدر و مادرتان را می شناسید. در حالی كه احتمالاً تازه با پدر و مادر نامزدتان آشنا شده اید، اما همیشه به یاد داشته باشید كه پدر و مادر همسرتان، پدر و مادر همسرتان هستند، تحقیر یا بی احترامی به آنها هیچ تفاوتی با توهین به پدر و مادر خودتان ندارد.

منبع: کتاب هزار و یك پرسش پیش از ازدواج/سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 137 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.

عروس و داماد
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد.

آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان می‌آموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت می‌فرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند. در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.

بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.

احترام رکن اصلی: احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.

دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید: گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور غیرمستقیم به آنها می‌گویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی می‌توانید از شیرینی‌ها یا مرباهایی که خودتان درست کرده‌اید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.

احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش: در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریع‌تر با او صمیمت پیدا می کنند.

هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد: هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد می‌شوند و از ناراحتی‌هایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواسته‌های فرزندانشان خیلی سریع‌تر کنار می‌آیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواسته‌ای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانی‌ای که می‌خواهید آخر هفته بروید انتقاد می‌کنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.

اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم از سوی شما غصب شده است.»


برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامه‌ریزی داشته باشید: بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامه‌ریزی است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفته‌ای دو بار یا یک بار به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازه‌های طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.

 

 زن و مرد,عروس خانواده, دوران نامزدی, نکته های در مورد دوران نامزدی

 

اختلاف نظرهای همسرانه‌مان را به والدین نگوییم: در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی، آن را را با پدر و مادر در میان بگذارید. آنچه که بین زن و شوهر رخ می‌دهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور می‌کنند، اما والدین همسر هیچ‌گاه این تناقض‌ها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.

مشورت با والدین همسر: اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمی‌کنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیش‌نهاد کنند.

احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم: طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانواده‌اش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما می‌شود.

به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم: علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدین‌اش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگ‌نظری و خودخواهی‌هایی که دامن‌گیر خود شما هم می‌شود بپرهیزید.

رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر: اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.

سعی کنید در زندگی‌تان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازم‌الاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنش‌های مثبتشان را در آینده خواهید دید.

مقایسه نکنید: لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمی‌شود، ولی آنها بیشتر اوقات انسان‌های خوبی هستند. به هر حال همین‌ پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کرده‌اند و به جایی رسانده‌اند که شما تصمیم گرفته‌اید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همان‌طور که هستند بپذیرید. همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید.
منبع: روزنامه خراسان/مهرخانه

shiva & hasan بازدید : 74 دوشنبه 23 دی 1392 نظرات (0)

نگرش افراد به ازدواج، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی می کند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه، ارتباط تنگاتنگ دارد.

تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که 35% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند. گفته می شود که این افراد بین 25-30 ساله هیچ گونه علاقه ای حتی به صحبت کردن در مورد مبحث ازدواج هم ندارند.

یکی از دلایل عمده این مسئله آن است برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند. این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند. باید توجه داشت زمانیکه زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند و برای هم ارزش قائل باشند، ازدواج خود را به منزله یک اشتراک قابل تحسین جلوه می دهد و زوجین را از مزایای بیشماری بهره مند می نماید.

از سوی دیگر برخی از آقایان هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند و ... برای برخی از افراد ازدواج یکی از مهمترین وقایع موجود در زندگی است. اغلب مردها نامزد خود را به چشم یک زن و نه همسر نگاه می کنند و در همان مقاطع ابتدایی ارتباط او را می سنجند تا دریابند که آیا علایق و سلیقه های مشترکی در زندگی دارند یا خیر.

علیرغم مشکلات و موانع ازدواج ،آرزوها، ایده آل نگریها از اینده و زندگی مشترک موجب شده است که  جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.

دلایل عمده عدم تمایل آقایان به ازدواج چیست؟
ترس از تعهد: برخی از آقایان دچار نوعی درگیری ذهنی با عنوان "ترس از تعهد و سر سپردگی" هستند. این بدان معناست که تمایلی ندارند که مابقی عمر خود را تنها با یک خانم سپری کنند. آنها تصور می کنند که خیلی راحت می توانند زنهای مختلفی را برای زمانهای کوتاهی راضی کنند، اما راضی نگه داشتن یک خانم برای 40 سال و یا بیشتر کار دشواری است. البته نباید فراموش کرد که در این قسمت گروه دیگری از آقایان هم وجود دارند که اصلاً چیزی در مورد روابط بلند مدت نمی دانند و چون از ابتدا کلیه روابط عاطفی آنها دوام زیادی نداشته به این نوع عشق ورزی عادت کرده اند و به همین دلیل کوچکترین تمایلی به ازدواج از خود نشان نمی دهند.

برداشت غلط از ازدواج: برخی از آقایان تصور می کنند که ازدواج یعنی "پایان زندگی". آنها فکر می کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آنها رخنه می کند و بیشتر از این مسئله می ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آنها به بن بست می رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند. متاسفانه برخی از آقایان به بی بند و باری عادت کرده اند و ازدواج برای آنها به منزله زنجیری است که به دور گردنشان می افتد و زمام امور را از دستشان می گیرد و به همین دلیل از ازدواج فراری هستند. شاید به خاطر تصورات غلطی است که این افراد از ازدواج دارند. لازم به ذکر است که آمار و ارقام موسسه ملی روانشناختی گویای این مطلب است که افراد متاهلی که از زندگی مشترک خود راضی هستند خیلی بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود لذت می برند و به طور کلی انسانهای خوشحالتر، با نشاط تر و سرزنده تری هستند.


مسائل مالی: برخی از آقایان به این دلیل از ازدواج کردن سرباز می زنند که تمایلی به تقسیم اموال خود با کس دیگری ندارند. آنها می دانند که به محض اینکه زیر یک سقف بروند مجبور می شوند درآمد و کلیه دارایی هایشان را با همسر خود تقسیم کنند و این کاری است که هیچ تمایلی نسبت به انجام دادن آن ندارند. برخی از مردها آنقدر خودخواه هستند که به هیچ وجه دوست ندارند با افرادی ارتباط برقرار کنند که چیزی از آنها طلب کنند.

دلبستگی های فردی: برخی از مردهای جوان تعلق خاطر بسیار زیادی به مادر و پدر خود دارند که اصطلاحاً به این جور افراد "پسرهای مامانی" گفته می شود. بعضی از آقایان تصور می کنند که اگر ازدواج کنند با این کار خود به مادرشان بی توجهی کرده اند. همچنین این امکان هم وجود دارد که همسر جدید مانند مادر تحویلشان نگیرد و مجبور می شوند از لاک کودکی خود بیرون بیایند و بزرگ شوند؛ و چون از بزرگ شدن می ترسند نمی توانند زیر بار مسئولیت بروند به همین دلیل از ازدواج دوری می کنند.

تجربیات تلخ گذشته: همانطور که می دانید هر تجربه ای که در زندگی بدست می آوریم تاثیری زیادی بر روی تصمیمات آتی ما می گذارد. اگر مردی در رابطه قبلی خود شکست خورده باشد، در انتخاب شریک زندگی بیش از اندازه وسواسی می شود. زمانیکه قلب اینگونه افراد برای اولین بار زخم خورد مرهم گذاشتن بر روی آن کار ساده ای نیست و جبران آسیب های روانی گذشته دشوار می نماید. این قبیل افراد بیش از اندازه محتاط می شوند و تنها یک خاطره بد، کلیه ابعاد زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده، نسبت به همه بدبین می شوند و به طور کلی تغییر کرده و تا ابد خیال ازدواج ا از ذهن خود پاک می کنند.

ترس پسران از ازدواج,نگرش افراد به ازدواج

عدم مسئولیت پذیری: با شروع زندگی مشترک وظایف زوجین سنگین تر می شود و باید بیش از گذشته تلاش کنند. از همان ابتدا باید به فکر مسائل زیادی نظیر ورود بچه به زندگی هم بود.وظیفه حمایت و پشتیبانی از کودک در وهله اول بر عهده پدر می باشد. برخی از آقایان تمایلی ندارند که زیر بار مسئولیت های بیشتر بروند و تصور می کنند که تنها با فرار از ازدواج می توانند از بار سنگین مسئولیت های روزمره شانه خالی کنند، غافل از اینکه زندگی سرشار از مقوله های چالش برانگیزی که همه روزه بر آنها تحمیل می شود و اگر همراه با شریک زندگی خود با آن مشکلات روبرو شوند خیلی راحتتر از پس آنها بر می آیند.

ارضای نیازهای جنسی: این روزها آقایان خیلی راحت تر از گذشته می توانند نیاز های جنسی خود را برآورده سازند به همین دلیل نیازی نمی بینند که تنها یک شریک مادام العمر برای خود انتخاب کنند. شاید این افراد متوجه نیستند که از نظر روانشناسی مردی که تنها با یک زن برای مدت زمان طولانی ارتباط جنسی برقرار می کند به لذات فیزیکی و روانی بیشتری دست پیدا می کند.

ترس از طلاق: مردها تصور می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و ریسک های مالی که به همراه دارد جلوگیری بعمل می آورند. آنها به دایی، عمو و نزدیکان خود نگاه می کنند و چون می بینند که آنها از زندگی خود راضی نیستند به فکر فرو می روند که ممکن است اتفاقی مشابه برای آنها هم پیش بیاید، به همین دلیل از خود تمایلی برای ازدواج نشان نمی دهند.

ترس از تغییر و تحول: آقایان تصور می کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند.
منابع:سایت مردمان/پایگاه اطلاع رسانی حوزه
 

shiva & hasan بازدید : 133 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آنها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است. همه ما در رأس هرم ارتباطتمان، باید «خود» را ببینیم.

انسان اجتماعی نیازمند ارتباط اجتماعی است و برای ارتباط خوب و موثر باید قابلیت های خود را افزایش دهد اما گاهی افراد در معرض تقاضاهای غیرموجه قرار می گیرند و پاسخ «نه»، یکی از بهترین روش های مقابله با درخواست غیرمنطقی است.

اما در فرهنگ ما، معمولا نه گفتن کار ساده ای نیست. گاهی فکر می کنیم با انتخاب خودمان در نظر دیگران خودخواه به نظر می رسیم و گاهی خودمان را مسئول زندگی دیگران می دانیم و می خواهیم نقش فرشته نجات را بازی کنیم.

در اغلب مواقع، گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آنها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است. همه ما در رأس هرم ارتباطتمان، باید «خود» را ببینیم.

اگر فردی خودش را دوست نداشته باشد، نمی تواند به دیگران هم کمک کندو ارتباطی موثر را پیش ببرد. پس، از قضاوتی که دیگران قرار است در مورد شما داشته باشند، نترسید و قبل از هر تصمیمی، صلاح و خواسته خود را ببینید. اول خودتان را ببینید و بعد از آن به خواست فامیل و دوستان توجه کنید. نگاهی به گذشته می تواند درس های خوبی به شما بدهد. ازدواج اتفاقی نیست که به خاطر رودربایستی به آنتن دهید و نباید به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، تصمیمی بگیرید که تا آخر عمر تاوان آن را بدهید.

خودتان تصمیم بگیرید
به پد رو مادرتان بگویید اجازه تصمیم گیری را به شما بدهند. بنابراین به راحتی به پدر یا مادرتان بگویید: «بابا! من تو را دوست دارم اما نمی توانم در کنار این فرد احساس خوشبختی کنم.» برایش دلایلتان را توضیح دهیدو به شکلی منطقی، انتظاراتی را که از آینده دارید بیان کنید. کسانی که توانایی بیان احساساتشان را ندارند، معمولا در دام این موقعیت ها می افتند و نمی توانند درست تصمیم بگیرند.

پس، از بیان احساسات و توضیح درباره نظرهایتان نترسید اما در هر جمله، مراقب لحن و واژه هایتان باشید. اجازه ندهید که زبان نامناسب، حرف های منطقی شما را غیرمنطقی جلوه دهد. اگر پدر و مادرتان می خواهند نصیحت تان کنند، حالت دفاعی به خود نگیرید. به آنها نشان دهید که حرف هایشان را می شنوید و به گفته هایشان فکر می کنید اما درنهایت خودتان هستید که باید تصمیم بگیرید.

تکنیکی نه بگویید
برای آنکه در این بحث ها پیروز شوید، باید تکنیک «نه گفتن» و «نه شنیدن» را بلد باشید. درست است که نه گفتن حق شماست، اما بیان این کلمه، همیشه ساده نیست. ما در مسیر زندگی مان، نیاز داریم که به دلایل متفاوت و به آدم های مختلف نه بگوییم.

اما نه گفتن همیشه به سادگی بیان یک کلمه نیست. گاهی طرف مقابل با رفتار ناپخته اش، کار را برای شما سخت می کند و به همین دلیل با توجه به رفتارهای اول، باید شیوه های مختلفی از نه گفتن را امتحان کنید. اما قبل از آنکه هر راهی را بروید، با خودتان به توافق برسید و قول دهید که با وجود واکنش های مختلفی که ممکن است از طرف خواستگارتان بروز کند، سر حرفتان می مانید.

حرفتان را رک بزنید
«نه» گفتن مستقیم بهترین راه است. رک و راست حرفتان را بزنید و حاشیه نروید. اگر مطمئن هستید که نمی خواهید با او ازدواج کنید، موضوع را با زباین شفاف با او در میان بگذارید و تکلیف خودتان و او را روشن کنید اما اگر هنوز تردید دارید و گمان می کنید او می تواند همسر ایده آلی برایتان باشد، کمی وقت بگیرید تا به حرف هایش فکر کنید و جوانب موضوع را بسنجید اما بعد از تمام شدن وقت، اگر پاسختان منفی است، طفره نروید و موضع تان را شفاف مطرح کنید. نه گفتن مستقیم آغاز راه است ودر صورتی که تاثیر دلخواهتان را نداشت، در ادامه راه می توانید از این روش ها کمک بگیرید.

به زبان بی زبانی بگویید
باز هم یادآوری می کنیم قبل از امتحان کردن هر کدام از این راه ها، باید نه مستقیم تان را گفته باشید. اما اگر خواستگارتان قانع نشد، می توانید از نه گفتن غیرزبانی هم کمک بگیرید.

1- ترک کردن محیط یکی از این راه هاست. به این ترتیب که هر وقت او را دیدید و با تکرار پیشنهادش مواجه شدید، می توانید از او فاصله بگیرید و فرصت تکرار حرف را از او بگیرید.

2- عوض کردن موضوع راهی دیگر است. سعی کنید موضوع بحث را عوض کنید و درباره مسئله دیگری با او حرف بزنید. قطعا خواستگار شما معنای این تغییر را متوجه می شود.

3- سوال کردن هم از راههایی است که می تواند به شما کمک کند. وقتی او خواسته اش را تکرار می کند، می توانید در مورد موضوع دیگری از او سوال کنید تا سراغ بحث دیگری برود.

دشمنی نکنید!
اگر او از شما تقاضای ملاقات کرد و یا به ناهار دعوت تان کرد، دلیلی ندارد دعوتش را رد کنید. فارغ از این موضوع، او دوست شماست و می توانید دعوت او را بپذیرید اما باید موضع تان را روشن کنید.

با واژه های صریح و شفاف به او بگویید که دعوتش را می پذیرید اما بیرون رفتن شما به معنای پذیرش پیشنهادش نیست و موضوع ازدواج از نظر شما تمام شده است.

البته در نهایت، واکنش های اودر این دوره ممکن است نظرتان را در مورد شکل ارتباط تغییر داده باشد و نتوانید مثل قبل با او رفتار کنید. شاید دوست داشته باشید مدتی ارتباط را کمرنگ تر کنید.

شما مسئول نیستید
دام بزرگی که می توانیدگرفتار آن شوید، توجه به احساسات طرف مقابل است. باور کنید اگر او به خاطر نه شنیدن غمگین است، اگر زندگی اش دچار بحران شده و اگر در کارش به مشکل خورده، شما مسئول نیستید! او از شما خواستگاری کرده و شما تنها نظر خود را گفته اید و مسئولیت عواقب آن با شماست.

آرام آرام به گذشته برگردید
اگر اعضای خانواده خواستگار شما به خاطر شنیدن جواب منفی خشمگین باشند، قطعا نمی توانید رابطه را به محض دادن این پاسخ از سر بگیرید. شاید لازم باشد مدتی صبر کنید تا خشم آنها فروکش کند و بعد آرام آرام با آنها وارد ارتباط شوید.

البته در همان روزهای اول هم شما می توانید در مهمانی افراد دیگری که آنها را دعوت کرده اند شرکت کنید و یا هنگامی که تصادفی آنها را می بینید، با روی خوش سلام و احوالپرسی کنید و باز هم با همان زبان منطقی وارد گفتگو شوید.

برای «نه» گفتن به افراد آشنا در انتخاب واژه های تان دقت کنید
- وقتی تصمیم می گیرید راهی را بروید که آن را انتخاب کرده اید و به پیشنهادی که از نظرتان به خوشبختی شما و طرف مقابل منجر نمی شود «نه» بگویید، باید مراقب واژه هایتان باشید.

- پاسخ منفی نه بی ادبی و نه توهین به طرف مقابل است؛ بلکه فقط بیان نظر شما نسبت به موضوعی است که حق اظهار نظر در مورد آن را دارید. انتظارها و هدف هایتان را بشناسید و موضع تان را مشخص کنید.

- در مسیری که انتخاب کرده اید، گاهی قرارنیست فقط به یک نفر پاسخ منفی بدهید، بنابراین با استفاده از کلمه های درست، خانواده و اطرافیانتان را هم قانع کنید.
منبع:مجله تندرستی

shiva & hasan بازدید : 88 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

آیا همه مسائل و موضوعات ازدواج حل شده و تنها مهم لاینحل این است که دختر به خواستگاری پسر برود یا پسر به خواستگاری دختر؟

چرا این روزها صورت مسأله را پاک کرده و در حاشیه قدم می‌زنیم؟ به نظر شما چنان‌چه این موضوع کم اهمیت (چه کسی به خواستگاری برود) حل شود، دیگر مانعی سر راه ازدواج نخواهد بود؟ به‌طور قطع افزایش سن ازدواج و تمایل به ادامه دوران تجرد، عوامل دیگری هم دارد که کارشناسان علوم اجتماعی و تربیتی و مسوولان وظیفه دارند آن را تحلیل و تدقیق و راهکارهایی عملی پیدا و اجرا کنند. قصدم نیست در این مقاله به مشکلات و مسائل حاصل از دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج بپردازم که به همراه خود، آسیب‌های اجتماعی در سطح خرد و کلان را نیز دارد بلکه تلاش می‌کنم تا یکی از علت‌های عدم تمایل دختران و پسران به ازدواج را بیان کنم. در همین ابتدا نیز از همه خوانندگان درخواست می‌کنم تا نقطه نظرات خود را در این‌باره به‌منظور تضارب آرا و ارتقای دیدگاه‌ها انشا فرمایند.

اغلب مردم به این مهم می‌اندیشند چرا در کشوری که روزگاری، جوانانش( دختر و پسر) تا قبل از 22 سالگی ازدواج می‌کردند، اکنون با گذر از سن30 سالگی هنوز با این جمله به پرسش‌ها پاسخ می‌دهند که: « برای ازدواج آمادگی ندارم». دختر مجرد 31 ساله‌ای با اظهار شگفتی از برخی همجنسان خود که در سن 20 سالگی ازدواج کرده‌اند، می‌گوید من هر چه فکر می‌کنم که آن‌ها چگونه در این سن ازدواج کرده‌اند، به نتیجه‌ای نمی‌رسم. او ادامه می‌دهد که دو سال پیش تا مرز ازدواج با پسری پیش رفته و با این که پسر خوبی هم بوده است ولی ازدواج صورت نمی‌گیرد. این دختر خانم در آن زمان به این باور رسیده بوده که خواستگارش، مرد کاملی است و با هم تناسب دارند. اما اکنون و پس از گذشت 2 سال، نظر او تغییر اساسی پیدا کرده است. او خدا را شکر می‌کند که این ازدواج سرنگرفته چه معیارهای اکنونش با معیارهای 2 سال پیش، به‌طور کل متفاوت بوده و مطمئناً اگر آن زمان ازدواج می‌کرد، حالا باید به‌‌خاطر انتخابش پشیمان باشد.

شما خواننده عزیز از این دست نمونه‌ها بیشتر از نگارنده سراغ دارید آن هم نه برای جوانانی در محدوده سنی 20 سال بلکه در آستانه دهه چهارم زندگی که به‌طور حتم علاوه بر شرایط سنی بالا دارای تجربه، تحصیلات و آمادگی‌های نسبی برای ازدواج برخوردارند. توجه داشته باشید که معیارهای ازدواج دختری در 31 سالگی درمقایسه با 29 سالگیش کاملاً متفاوت است.

مسائل و موضوعات ازدواج,خواستگاری دختر

به راستی چرا؟
چون دختر امروز، مانند دختر دیروز در یک فضا و چارچوب خاص زندگی نمی‌کند بلکه در بسیاری از موارد از مردش فعال‌تر است، کار می‌کند، چیزهای جدید یاد می‌گیرد و هر روز، نگاهش نسبت به زندگی متفاوت‌تر می‌شود. اگر چنین است پس نمی‌توان انتظار داشت مانند دختران یک نسل پیش از خود باشد. البته این به این معنا نیست که مادران ما، بی‌تجربه‌اند و مانده در زمان هستند بلکه آنان هرچه قدر در زندگی پخته‌‌تر می‌شدند،  یک اصل را فراموش نمی‌کردند که باید زندگی را با همه مشکلاتش حفظ کرد. زنان دیروز، جدایی را از هر مصیبتی بدتر می‌دانستند و تحت هیچ شرایطی سراغ گزینه جدایی نمی‌رفتند.

اگرچه دوام برخی از زندگی‌های دیروز، لزوما دلیلی بر موفقیت آن زندگی‌ها نیست اما نکته ظریف اینجاست که دختر و زن امروزی، دلیلی برای تحمل تفاوت‌ها نمی‌بیند. به همین دلیل شاید دیگر نتوان آن‌ها را به ازدواج زودهنگام تشویق کرد. اغلب آن‌ها از زندگی توقعات زیادی دارند و شناخت شان از واقعیت‌های زندگی، خیلی کم است. در نتیجه در جامعه‌ای که نمی‌توان به دختر و پسر جوانش گفت که طلاق چیز بدی است، سعی کن بسازی، یا اینکه طرف خواستگار را عوض کنیم (مثلاً دختر به خواستگاری پسر برود) و از راه‌های متنوع برای آسان کردن ازدواج استفاده کنیم، بهتر است برای زود ازدواج کردن جوانان عجله نکنیم. آن‌ها باید قبل از ازدواج، به شناخت کاملی از خود، خواسته‌ها و معیارهایشان برسند و در این راه باید به ایشان کمک کرد. با این رویکرد، شاید ازدواج و در ادامه پدر و مادر شدن برای برخی از جوانان دیر خواهد شد اما نتیجه‌اش بهتر از تحمل سختی‌ها برای ادامه زندگی و یا جدایی باشد.

چالش امروز این نیست که پسر به خواستگاری برود یا دختر؛ چالش این است که یک دختر یا پسر زمانی ازدواج می‌کند که به شناخت از خود نرسیده و چالش دیگر این‌که برای خیلی از دختران و پسران امروز، مفاهیمی مانند زندگی مشترک، فداکاری، گذشت، تعهد و احترام گذاشتن به باورهای شریک زندگی، معنایی ندارد.

بنابراین شاید برای یک ‌نفر، رسیدن به ثبات و شناخت کامل از خود و خواسته‌هایش، کمی زمانبر باشد ولی در این میان خانواده‌ها می‌توانند در یاد دادن مفاهیمی که بالاتر بیان شد، نقش موثری داشته باشند، نقشی که کمرنگ شده است.

متأسفانه بی‌هویتی و چندگانگی شخصیتی که به دلایل مختلف، گریبانگیر جوانان ایرانی شده نیز در این زمینه بی‌تأثیر نیست.

اگرچه اکنون هم دیر است اما بر متخصصان علوم تربیتی و خانواده ها واجب است اقدام به آگاه‌سازی خانواده‌ها کنند و با آموزش‌ها و فرهنگ‌سازی مناسب به آن‌ها یاد بدهند چگونه فرزندانشان را برای زندگی کردن در این دنیای به‌شدت متغیر و روبه‌رشد تربیت کنند. به آن‌ها یاد بدهند چه کنند تا فرزندان‌‌فردا، دچار بی‌هویتی نشوند. هرچند از پدران و مادرانی که خود از بی‌هویتی رنج می‌برند، نمی‌شود انتظار فرزندانی متفاوت از آن‌چه امروز هست، داشت ولی به آن‌ها نیز باید کمک کرد.     

بهتر است درکنار خرید پلی‌استیشن، ایکس باکس، آی پد و ...، به فرزندان، فکرکردن، مسئولیت‌پذیری، صداقت، تعهد، سازگاری و عشق را آموخت.

« کودک فال فروشی را پرسیدند: چه می‌کنی؟ گفت: به آنان که در دیروز خود مانده‌اند، فردا را می‌فروشم.»
منبع: تبیان

shiva & hasan بازدید : 96 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

چنان ارتباط عمیق وهمه جانبه ای می شود که بی هیچ شک وشبهه ای قابل مقایسه با هیچ یک از دیگر ارتباطات انسانی نمی باشد به نحوی که قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس شده است .ازدواج مساله بسیار مهمی است که بسیاری از جنبه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. امروزه شمار روز افزون موارد طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به فکر پیدا کردن راه حلهایی باشند که یک ازدواج موفق و سالم را فراهم شاخته مانع از شیوع و افزایش آمار طلاق که یقینا عواقب بعدی آن بسیار دشوارتر و سخت تر شود. مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه مسائل پزشکی ، مساله گروههای فوتی و ژنتیکی آغاز گردید و امروزه کم کم در زمینه مسائل شخصیتی و روانی و روابط نیز در حال شکل گیری و کاربرد است. در این مقوله کارکردهای مشاوره قبل از ازدواج بسیار مهم هستند که به آنها می‌پردازیم.

 

 

بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج


مشاوره قبل ازدواج در الویت اول به روشن ساختن ملاکهایی می‌پردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی می‌شوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش می‌شود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.

 

قبل از ازدواج

 

سن ازدواج


سن ازدواج عامل مهمی است که می‌توانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر می‌رسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر می‌رسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج می‌رسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن 35 سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.

قبل از ازدواج

 

تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج


ویژگیهای شخصیتی بسیار متنوع و متعدد هستند، اما برخی از آنها دخالت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. مطمئنا فردی که بسیار به نظافت و تمیزی اهمیت قائل هست، نخواهد توانست با فردی که چندان در قید و بند این امور نیست زندگی موفقی داشته باشد.از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند می‌توان به درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. افراد درون گرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند در حالیکه برای افراد برون گرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. افراد درون گرا سرگرمیهایی چون مطالعه و ... دارند در حالیکه افراد برون گرا در شرایط جمعی و سرگرم کننده لذت می‌برند مثل بازیهای دسته جمعی.چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها می‌تواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. به عنوان مثال ازدواج فرد درون گرا با فرد درون گرا موفق آمیزتر خواهد بود تا ازدواج درون گرا با فردی برون گرا در حالیکه سلطه جوئی یک ویژگی است که حتما باید ناهمسانی آن در طرفین مورد توجه قرار گیرد. دو فرد سلطه جو میزان تسلط بیشتری در زندگی مشترک خواهند داشت تا ازدواج فردی سلطه جو با فردی سلطه پذیر.

منبع: irantrack.com

shiva & hasan بازدید : 95 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

همه افراد در حیطه شغلی اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن میزان فروش و نهایتا بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملا مشهود است؛ افراد و ارگانها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی هدفگذاری انجام می دهند. باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

 

تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود اهدافی را برای خود معین نمایند. همه ما از ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف با اطلاع هستیم، بدیهی است وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم، طبیعتا نتیجه بهتری می گیریم. حال چرا برای ازدواج هدفگذاری نکنیم؟

 

ازدواج

 

هدف مناسب

 

سال ها پیش نیما و فرنوش در سمیناری پیرامون مسئله ی ازدواج شرکت کرده بودند. در این سمینار نحوه ی هدفگذاری در زندگی و بالاخص ازدواج به آنها آموزش داده شد. از آن پس با بکارگیری تکنیک های هدفگذاری این دو نفر به موفقیت های چشمگیری در زندگی فردی و اجتماعی خود دست یافتند. فرنوش در این رابطه می گوید: " واقعا تنها با انتخاب این گزینه که می توانیم اهدافی را تعیین نماییم و سپس آنها را دنبال کنیم، شکل ازدواج و بطور کلی زندگی ما تغییر پیدا کرد".

 

تنظیم اهداف با همکاری دو جانبه به زوجین کمک می کند که رابطه خود را استحکام بخشند و به صورت ناخوداگاه مهارت های خود را در انجام کار تیمی برای رسیدن به هدفی خاص ارتقا بخشند. این امر به طرفین ارتباط کمک می کند که هم بهتر خود را بشناسند و هم یکدیگر را و این امر نهایتابه تکامل هر چه بیشتر طفین ختم خواهد شد. باید توجه داشت که در حین اتمام این پروسه مهارت های ارتباطی طرفین نیز تا حد بسسیار زیادی بهبود پیدا می کند چراکه هر یک از طرفین این فرصت را پیدا می کنند تا در مورد آرزوهای و رویاهای شخصی شان به بحث و گفتگو بنشینند.

 

فرنوش در ادامه اضافه می کند: "وقتی ما برای ازدواج خود هدف تعیین می کردیم، هر کس آزادانه می توانست نظرهای خود را مطرح کند و دیگری با گوش دادن به حرف های او ارزش و احترام خود را آشکار می ساخت. با این کار بسیاری از سوء تفاهم ها، جر و بحث ها و دلخوری ها از میان می رفت". انجام عمل فوق زوجین را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو نگه می دارد.

 

تعیین اهداف برای ازدواج می تواند شما و شریکتان را در مسیر یکسانی قرار دهد، با این تفصیل می توانید دست در دست هم به جلو پیش روید. اما از کجا باید شروع کرد؟

 

 

مسیر تعیین اهداف

 

یک جلسه ملاقات بگذارید و در آن کلیه آیتم هایی که در اینجا شرح می دهیم را بدون هیچ گونه وقفه انجام دهید.

 

ازدواج

 

1- افکارتان را روی هم بریزید - محیطی را انتخاب کنید که هر یک از شما آزادانه و به دور از استرس به بازگو کردن آمال و آرزوهای درونی اش بپردازد. از یکدیگر بپرسید: "جالب نیست که اگر .....؟" برخی از ایده ها می توانند چیزی شبیه به شرکت کردن در کنفرانس های ازدواج، بازسازی آشپزخانه و یا پس انداز کردن پول برای به تحقق رساندن آن سفر رویایی که در ذهن دارید باشند.

 

2- منظور خود را واضح بیان کنید - نیما و فرنوش هر دو دوست داشتند تا زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کرده و از وجود هم لذت ببرند. فرنوش می گوید: "در جلسه ای که با هم داشتیم قرار شد هر پنجشنبه برای صرف نهار همدیگر را ببینیم و اگر قرار بود یک شب با هم بیرون برویم تاریخ آنرا از قبل در تقویم مشخص می کردیم"

 

آنها سپس با هم قرار گذاشتند که در آشپزی به هم کمک کنند، و در کارهای خانه از قبیل نظافت، شستشوی لباس ها، تعمیر کردن وسایل و غیره با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند تا هیچ کدام از آنها به تنهایی زیر بار مسئولیت های سنگین نرود. همچنین قرار گذاشتند تا اقساطخود را دو برابر پرداخت کنند تا پول خرید خانه ی آنها در عرض 10 سال تمام شود.

 

آنها در طی گفتگوهای متناوبی که با هم داشتند تصمیم گرفتند خرج های اضافی را کم کنند تا کل بدهی هایشان زودتر تمام شده و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار نگیرند.

 

3- موارد مهم را یادداشت کنید - اگر اهداف خود را بر روی کاغذ بیاورید، خیلی راحت تر می توانید آنها را بررسی نمایید و بعدها هم گیج نخاهید شد. در لیست خود تاریخ نهایی انجام هر یک از کارها را یادداشت کنید تا بدانید برای انجام کاری خاص چقدر زمان دارید. سپس لیست مورد نظر را در جایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد. مثلا می توانید آنرا روی میزتان بگذارید یا به دیوار بچسبانید، داخل ماشین قرار داده و یا روی آینه اتاق خواب بچسبانید؛ اغلب زوج ها همین مورد آخر را انتخاب می کنند.

 

4- انعطاف پذیر باشید - آیا اهدافتان فاقد اصل واقع بینی هستند؟ آنها را باز بینی نموده و تجدید نظر قائل شوید. نیما بنا به تجربه های شخصی اش معتقد است: "اگر احساس می کردیم که به هیچ طریق قادر به رسیدن به هدفی خاصی نیستیم، آن را اصلاح می کردیم و هدف جدیدی را جایگزین آن می نمودیم."

 

ازدواج

 

5- به خودتان حکم ماموریت بدهید - راجر بولتون یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی ازدواج و خانواده، اظهار می دارد: زمانیکه زوجین با هم ازدواج می کنند اصولا بدون اینکه هیچ برنامه مشخصی برای زندگی خود داشته باشند در روزمرگی ها غرق می شوند. او معتقد است که زن و شوهر باید برای خود "حکم ماموریت" خلق کنند. به عنوان مثال می توانند از خود سوال کنند که: "برای 30 سال آینده زندگی خود چه برنامه ای دارند؟" سپس با استفاده از حکم ماموریتی که صادر کرده اند، اقدام به تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت کنند.

 

6- نیم نگاهی به گذشته بیندازید - همچنان که در حال عملی کردن اهداف خود هستید و به جلو پیش می روید، هرزگاهی چند نگاهی به گذشته بیدازید و ببینید تا کنون چطور عمل کرده اید و بازدهی شما چگونه بوده است. فرنوش و نیما روز اول سال را به عنوان روزی انتخاب کرده اند که در آن کنار هم می نشینند و کلیه کارهایی که در طول یک سال گذاشته انجام داده اند را بررسی می کنند. روز اول مهر مجددا میزان پیشرفت خود را بازبینی نموده و اگر لازم دانستند تغییراتی را دربرنامه ریزی خود قائل می شوند.

 

زمانیکه با تلاش و کوشش فراوان به امیدها و آرزوهای خود جامه ی عمل می پوشانید به خودتان استراحت بدهید و از کامیابی هایتان نهایت استفاده را ببرید. می توانید با صرف شام در رستوران و یا یک مسافرت کوتاه مدت خودتان را تشویق کرده و برای تلاش های آتی آماده کنید. جشن گرفتن موفقیت ها سبب می شود که شما انرژی و دلگرمی لازم برای ادامه راه را پیدا کنید.

 

اگر هم به مانعی برخورد کردید و نتوانستید مطابق با آنجه از قبل برنامه ریزی کرده بودید پیش بروید، جای هیچ نگرانی وجود ندارد. تسلیم نشوید و مجددا همه چیز را از سر بگیرید. این بار ابتدا مطمئن شوید که اهدافتان واقع بینانه و قابل دست یابی هستند. سعی نکنید همه چیز را یکمرتبه بدست آورید. حتی اگر بتوانید به بخشی از اهدافی که برای خود لیست کرده اید دست پیدا کنید، باز هم جای امیدواری وجود دارد چراکه موفقیت های بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اید. به تلاشی که در این زمینه انجام داده اید افتخار کنید.

 

نتیجه ای که شما با انجام این امر به آن می رسید، قابل ستایش است: ارتباط محکمتر، انتقال آسانتر مفاهیم، صمیمت بیشتر، تکامل، و نهایتااحساس رضایت هنگام نگاه کردن به موفقیت های بدست آمده.

shiva & hasan بازدید : 107 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

هموطن حتما در دوران تجردتان مواقعـي پـيـش آمـده كـه شـنــيـده باشـيـد خــانمهامعمولا نمي توانند مرد نجيب، حساس و خـوب و مـهـربـان مـورد نـظـر خـود را پـيـدا نمايند.همچنين مطمئنا براي شما هم پيش آمده كه بخواهيد آن مرد مورد نـــظر باشيد و حتما فكر كرده ايد كه نبايد در مقابل خانمها مـقـاومــت زيادي از خود نشان دهيد.ولي در كمال ناباوري ايــن مورد جواب نخواهد داد، خانمهاي زيادي اطراف شــما وجـود خــــواهند داشت اما با هيچ كدام از آنان نمي توانيد رابطه عـاشقـانـه داشـته بـاشيـــد و زندگي مشترك شروع كـنـيد. در نـهايـت سرگردان مي شـــويد كه در چه جهنمي گرفتار آمده ايد.

 

 

 

من اين قضيه را براي شما روشن خواهم كرد، تفاوت قابل توجهي بين آنچه كه خانمها از مرد مورد نظرشان انتظار دارند و خصوصيات واقعي آن شخص وجود دارد. به عبارت ديگر، خصوصيات واقعي فرد مورد نظر و اسطوره اي كه طرف مقابل از شخص مورد نظر براي خود ساخته است. آنچه در زير آمده برخي از عمومي ترين خصوصيات ذكر شده از مرد مورد نظر مي باشد، همچنين اين مطلب كه آيا اين موارد آنقدر صحت دارند كه بتوان روي آنان حساب كرد نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.

 

 

 

 

مرد حساس


 

بسياري از خانمها اذعان مي كنند به مرد حساسي علاقه مندند كه از بيان مداوم احساسات خود واهمه نداشته باشد، وقتي اين مورد زياد تكرار مي شود با احساس زنانه او هماهنگ است حال هر معني داشته باشد مهم نيست. اين مردي است كه رفتار مردانه ندارد.

 

بنابراين چنين مردي در نهايت هر زني را از خود مي راند و انتظارات او را نيز بالا مي برد (اين مورد زماني روي مي دهد كه مرد بسيار احساساتي و نفوذ پذير باشد). البته اين بدان معنا نيست كه خانمها يك انسان بي احساس و حيوان صفت را مي پسندند كه هميشه به آنان بي احترامي نمايد و اعصاب آنان را خورد كند. بنابراين خانمها به دنبال چه نوع مردي هستند؟ مردي بين دو مورد ذكر شده. مردي كه نه زياد احساساتي باشد و نه زياد بي احساس. به عنوان مثال در صورت درگذشت يكي از بستگان نزديك عادي است كه مردها فرياد بزنند اما اين مورد براي بيستم بار به ياد آوري يك نمايش، بسيار غير عادي خواهد بود.

 

همچنين، زماني كه خانمها به شخصي واقعا علاقه مند باشند، رفتار آنان كمي مرموز و عجيب مي شود. پس بايد بدانيد كه چه موقع بايد كنار او باشيد و چه موقع بايد تنهايش بگذاريد. به عنوان مثال در صورتي كه به شما با حالتي گريان زنگ بزند چرا كه يكي از بدترين هفته هاي زندگي اش را گذرانده و شما به خوبي با او رفتار نكنيد، اصلا رفتار خوبي نخواهد بود پس عصبي اش نكنيد و به او زنگ بزنيد.

 

بر خلاف باور عمومي سن جواني سن حساس، خوب و پر از سلحشوري و فتوت ميباشد. با اين وجود خانمها مرد بسيار احساساتي را دوست ندارند، آنها يك مرد واقعي با احساسات مردانه را مي پسندند. اما باز هم سخن از تعادل مي باشد. چنانچه سعي در تحت تاثير قرار دادن ما از طريق احساساتي بودن زياد داريد، احساسات ما را خاموش خواهيد كرد، اما چنانچه با اغوش باز در را به روي همسرتان باز كنيد و برايش چاي بريزيد و به او خسته نباشيد بگوييد، راه درست را بر گزيده ايد.

 

 

 

 

پولدار پولدار


 

اغلب آقايان فكر مي كنند خانمها يك مرد پولدار موفق با ماشين آخر سيستم و آپارتمان مجلل مي خواهند. اما درست نيست، چرا كه اغلب خصوصيات خوب آقايان است كه خانمها را تحت تاثير قرار مي دهد نه حسابهاي بانكي آنان.

 

خانمها مردي را خواهند پسنديد كه قادر به ايجاد يك زندگي خوب و راحت باشد همچنين بلند پرواز باشد نه اينكه ناگهان ارث پدري به او رسيده و از طريق آن خوشبخت و پولدار شود. چرا كه به قول معروف باد آورده را باد مي برد، بنابراين خانهما مي خواهند بدانند آيا واقعا مردشان قدرت بدست آوردن پول و جرات چرخاندن يك زندگي را دارد يا نه.

 

 

 

 

هواداران تام كروز


 

به غير از زنان پست و فرومايه و دختران نوجوان، ديگر خانمها از شما انتظار نخواهند داشت كه مانند يك ستاره سينما عمل كنيد. آنچه كه آنان از شما انتظار دارند اينست كه از آنچه به دست مي آورند، نهايت استفاده را بكنيد و به خودتان اهميت دهيد، اعتماد بنفس و جذبه بالائي داشته و توان استفاده از آن در اداره زندگي را داشته باشيد. همچنين بدانيد كه چه مدلها و رنگهايي به شما مي آيد و از آنان استفاده نمائيد.

 

سعي كنيد كسي نباشيد كه در دراز مدت نتيجه معكوس براي خانمها داشته باشيد. به خاطر خدا سعي كنيد از شخصيت خودتان لذت ببريد و هوش خانمها را با بازي دادنهاي مشخص و واضح آزمايش نكنيد تا آنان را مجبور كنيد دوستتان داشته باشند.

 

 

 

 

مرد خانواده


 

زني كه به دنبال چيزي بيش از يك عيش و نوش زود گذر است مي خواهد با مردي باشد كه حداقل از زندگي در بين سرو صداي بچه ها براي خود جهنم نسازد و بچه ها را دوست داشته باشد. لازم نيست كژپنداري كنيد و فكر كنيد كه زنها به دنبال پدري براي فرزندان متولد نشده شان هستند. اين فقط بدين معناست كه چنانچه خانمها براي خود در آينده فرزندي تصور كنند، مايلند شريك زندگي آنان كسي باشد كه مانند آنان فكر كند، بنابراين اگر روزي زني احساس كند كه باردار است نگران اين نباشد كه اين قضيه براي همسرش شك بدي است و يا اينكه نگران اين نباشد كه همسرش از او بخواهد بچه را سقط كند؛ اين مرد مورد علاقه اوست.

 

همچنين اغلب خانمها مايلند با كسي زندگي كنند كه با افراد خانواده آنان رابطه خوبي داشته باشد و با آنان با احترام و مهرباني برخورد نمايد. اين قضيه نشان مي دهد كه او براي مفهوم خانواده ارزش قائل است و اهميت يك رابطه خوب و نزديك داشتن را در خانواده مي داند.

 

 

 

 

خصوصيات ديگري كه زنها در زندگي براي مرد مورد علاقه اشان به دنبال آن هستند عبارتند از:


 

- يك اخلاق خوب كه فقط مختص به شوخي و مزه ريختن با ديگران نمي شود وفاداري (هيچ زني وجود يك هوو را تحمل نمي كند)

 

- احترام

 

- مهرباني

 

- گرما

 

- هوشمندي

 

- تفاهم

 

موارد بالا را به خاطر بسپاريد، چرا كه شانس شما براي اينكه مرد مورد علاقه خانمي باشيد را افزايش مي دهد. نگران نباشيد لازم نيست نقش مرد رويائي را بازي كنيد كه سوار بر اسب سفيد براي خوشبخت كردن خانمي از راه مي رسد.

shiva & hasan بازدید : 111 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.

 

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.

 

دوستی

 

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.

 

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردانپرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.

 

دوستی

 

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشقآنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.

 

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.

 

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.

shiva & hasan بازدید : 144 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

هر پسر و دختری که پا به دوران جوانی می‏گذارد، بزرگترین آرزویش ازدواج و ایجاد کانون گرم و پر مهر خانواده است، تا یار و مونس و محرم راز پیدا کند و از نعمت زندگی مشترک زناشویی، استقلال و آزادی بیشتری بهره‏مند گردد. پسران و دختران جوان سعادت خود را در سایه زندگی مشترک جستجو می‏کنند. چنین میلی بطور طبیعی و فطری در انسانها وجود دارد و نمی‏توان از آن صرف نظر کرد.

 

اما ازدواج مراحلی دارد که اولین جلسۀ خواستگاری یکی از آنهاست.در صورتی که قصد دارید به خواستگاری بروید به این نکات توجه داشته باشید.اما پیش از آن به این سخنان پیامبر(ص) توجه کنید که فرمودند: "هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی‏اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‏کند.".

 

 
 
 
 
 

رابطه دختر وپسر


 
 

پسرها به خواستگاری بروند

 

 

 

"به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریکایی،حیا و خودداری ظریفانه زن‏غریزه نیست‏بلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این‏است که به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه‏ دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند و اختصاص به جنس بشر ندارد، حیوانات دیگر نیز همین طورند؛ همواره این‏ مأموریت‏ به جنس نر داده شده است که خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان ‏بدهد. مأموریتی که به جنس ماده داده شده این است که با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغناء ظریفانه، دل جنس خشن را هرچه بیشتر شکار کند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمت‏ خود بگمارد.

 

 

خلاف احترام زن است که به دنبال مرد بدود. برای مرد قابل تحمل است‏که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت ‏خود را به همسری با او اعلام کند، اما برای‏زن که می‏خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به ‏همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود."

 

رابطه دختر وپسر


 

ظاهر آراسته مهم است

 

 

 

زمانی که به خواستگاری میروید و یا از شما خواستگاری میشود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی میمانند. عدهای با لباسهای نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری میروند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمیگذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب ذهنیتهای بدی را رقم میزنند.



 

صداقت داشته باشید

 

 

 

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید.

 

رابطه دختر وپسر


 

خواستگاری، محرمانه باشد

 

 

 

مراسم خواستگاری اولیه، در حد ممکن، باید خصوصی و محرمانه باشد؛ بدین معنی که غیر از دو خانوادة پسر و دختر، افراد دیگری، نباید از موضوع خواستگاری مطلع شوند و به قول معروف، بهتر است از ابتدا قضیة خواستگاری را جار نزنند و بر سر زبانها نیندازند؛ تا اگر - به هر دلیلی - توافقی حاصل نشد، یا طرفین همدیگر را نپسندیدند و ازدواج پا نگرفت، افراد به گمانه زدنهای بیمورد و بیدلیل نپردازند؛ زیرا گاهی با مطرح شدن احتمالات بیاساس و غیرواقعی و تهمت زدنهای مختلف، زمینة کاهش اعتبار فردی و خانوادگی یکی از دو طرف به وجود میآید و باعث لطمه زدن به آبروی اجتماعی افراد و خانواده ها میشود؛ مثلاً میگویند: لابد در دختر یا پسر عیبی بوده که او را نپسندیدهاند و ازدواج سر نگرفته است و با تبدیل کردن کاه به کوه و بزرگنمایی موضوعی فرعی آینده یکی از دو طرف را خراب میکنند و چه بسا شایعهسازیهای دیگری را به دنبال داشته باشد و زمینة توافقهای موارد بعدی را نیز از بین ببرد و به طور کلی، به اعتبار و آبروی حداقل یکی از دو خانواده، لطمه وارد میشود.هنگام خواستگاری فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( یا جایگزین پدر و مادر و قیم پسر اینکار را در غیاب والدین انجام می دهند.)

 


 

شتابزده نباشید

 

 

 

دخترباید آرام و با طمأنینه راه برود و آرام صحبت کند و مقدار کم میوه یا شیرینی بخورد و تعجیلی نداشته باشد. عجله عروس و خانواده اش علامت علاقه به راحت شدن از وضع فعلی و صورت گرفتن ازدواج است و علامت بسیار بدی است و داماد سالم در همین جا می تواند رابطه را قطع کند!

 

 

اولین دیدار معمولاً رسمی است. بایستی اولین دیدار را با توفیق و دقت بیشتری پشت سر گذاشت.

 

 

در جلسه اول خواستگاری درباره ی عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است که محیط صمیمی باشد البته این بدان معنا نیست که با گذاشتن موزیک سعی در شاد جلوه دادن خودتان داشته باشید.بلکه جلسه در آرامش برگزار شود بهتر است.زمان جلسه اول بیشتر از یک ساعت نباید طول بکشد.

 

 

بعد از یک هفته خانوادۀ دختر میبایست تلفنی به خانواده پسر اطلاع دهند. اگر جواب مثبت باشد که قرار بعدی برای صحبتهای بیشتر گذاشته می شود .در غیر این صورت زیاد اصرار نکنید. البته کمی اصرار ارزشش را دارد ولی ازحد که بگذرد از نظر روحی تاثیر بدی به همراه خواهد داشت.

منبع: irantrack.com

shiva & hasan بازدید : 111 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج عبارت از فرايند علاقمندي، كشش جسمي، جنسي، رواني و به دنبال آن فراهم سازي شرايط اقتصادي ، اجتماعي، علمي، شغلي، خانوادگي، شخصي دو جنس مخالف ( زن ومرد يا دختر و پسر) در جهت ايجاد يك زندگي مشترك توأم با تفاهم، محبت، پويايي، زايندگي، و هدفمند كه در راس آن بيشترين تأثيرات را مذهب و اعتقاد و دين دو طرف دارد.

 

ازدواج

 

بنابراين در شكل تفكيك شده، ازدواج جنسي مطلق، مخصوص بهايم است ازدواج رواني مخصوص عشاق است و ازدواج اخلاقي مخصوص عرفا مي باشد. شيعه واقعي همه اتصالات را باهم برقرار مي كند.

 

ازدواج

 

رابطه جنسي سالم د ارد، عبادت مي كند در تصوير گناهان و حضور خداوند اشك مي ريزد، با مردم در مي آميزد. تجارت مي كند و توالد و تناسل را نيز برقرار مي نمايد.

shiva & hasan بازدید : 104 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

ما 2 گروه زن داریم که به دلیل ترس از انتخاب بد حاضر نیست ازدواج کنه.گروه اول زنانی هستند که منتظر یه فرصت خوب هستند.اینها خیلی خطرناک دارن حرکت میکنند.افرادی هستند که زیر نگاه شدیداطرافیان قرار دارند و مسلماً نمی خواهند که پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، یارو رو! اینهمه صبر کرد آخرش با این تحفه ازدواج کرد!

 

از طرفی بی اعتمادی به در و دیوار و عدم شناخت فاکتورهای صحیح یک نفرقدرت بله گفتن را ازشون سلب میکند.آنها یه فرد کاملاً تضمین شده رو از هر نظر می خواهند. اونها هزینه زمانی گزافی رو دارن پرداخت می کنند و مسلماً می خواهند از اینهمه هزینه سودی عایدشون بشه وهمچنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان بزنند. دخترانی که باید یه چیزهایی رو به بعضی ها ثابت کنند و برای یک مرتبه هم که شده پوزشون رو بزنند! این گروه باید به چند نکته توجه کنند.

 

ازدواج

 

 
 
 
 
 

1-این هزینه سنگینی رو که شما در حال پرداختش هستید باعث میشه که سطح انتظاراتتون بالا بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خیلی بیرحم میشین! چون زمانی دیگه برای از دست دادن ندارین و شوهرتون نبایددر خوشبخت کردنتون فس فس کنه! شما شانس هیچ آزمایشی رو بهش نمیدین و اون فرد نگونبخت باید تمامی هزینه هایی که شما کردید رو سریعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانایی کافی برای این مهم نداشته باشه و کسی باشه که درک حسی بلد نباشه شما وی را خواهید کشت!

 

 
 
 

2-بدونین هر ثانیه رو که اضافه میکنین 6 برابرش شرط انتخاب یک نفر رو سخت تر میکنین.شما همواره انتظار یک فرد خاص رو دارید...یه خبر بد هم که باید بهتون بدم اینه که اکثراً پیداش نمیکنین! واقعیت اینه انتخابهای شما بعد از مدتی شروع میکنه به کم شدن.بلایی هم که از آسمون ممکنه نازل بشه! اینه که بعد از مدتی دچار وحشت تنهایی بشین و در نتیجه به اولین کور و کچلی که یک هزارم خواسته های قبلتون رو نداره شوهر کنین و مجبورین کلی هم ازش در مقابل تعجب اطرافیان دفاع کنین!

 

 
 
 
 
 
 
 

3-شما از یک فرد معمولی انتظار بیشتری از همسرتون دارید . شما عموماً خودتون رو سرکوب حسی و جنسی میکنید.دچار یک افسردگی پنهان میشید و نهایتاً همواره منتظرین که فرد مورد نظرتون بیاد و رل فرمان زندگی رو ازتون بگیره تا شما یه نفسی بکشین و دیگه مسؤل رانندگی نباشین!شما می خواین کولر رو بزنین و یکم چشماتون رو ببندین و استراحت کنین!

 

مشکل اینجاست که شوهرتون هم دقیقاً همین مرگش بوده که خواسته ازدواج کنه! حالا اون هم دیگه توان نداره و میخواد فرمان رو ول کنه و کنار شما استراحت کنه! خب ، حالا کدوم دره رو می پسندین که بیوفتین توش؟!زنانی هستند که از مردها متنفر شدن و اگه بتونن نسلشون رو منقرض میکنن! اینها کمبود ها و ضربات عاطفی و همچنین نگرش غلطی که به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من برای جن هم آرزوی چنین زنانی رو نکنم!البته اینها بیشتر دارن پوست خودشون رو میکنن تا دیگران!

 

نکته جالب اینکه اینها در ازدواج موفق به حساب میان! چون تمام موارد احساسی رو بچه گانه و روابط زناشویی رو کوته فکرانه میبینند و درگیر مسائل مهمتری!! هستند غالباً با یک تیکه پاره آجر مثل خودشون ازدواج میکنن و اینقدر خشک و قفل منطق هستند که حرف هیچکس رو نمیپذیرند و در نتیجه کاملاً راحتند! من خیلی سوال از این گروه دارم ولی چون میدونم دارم آب تو هاون میکوبم حرفی نمیزنم!

 

 

 

منبع: irantrack.com

shiva & hasan بازدید : 101 شنبه 21 دی 1392 نظرات (0)

مشاور

 

این توصیه ها را یک مشاور روانشناس برایم گفته است؛ آنقدر جالب بودند که بد ندیدم به شما هم منتقلشان کنم.

 

 
 

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

 

 

 

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

 

 

 

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

 

 

 

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

 

 

 

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

 

 

 

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

 

 

 

یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

 

 

 

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

 

 

 

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

 

 

 

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

 

 

 

از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

 

 

 

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

 

 

 

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

 

 

 

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

 

 

 

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

 

 

مشاور

 

 

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

 

 

 

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

 

 

 

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

 

 

 

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

 

 

 

اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

 

 

 

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

 

 

 

همه مردها بد نیستند.

 

 

 

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

 

 

 

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

 

 

 

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

 

 

 

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

 

 

 

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

 

 

 

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

 

 

 
 
 

این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.

 

 

می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

 

مشاور

منبع:mardoman.net

تعداد صفحات : 21

درباره ما
Profile Pic
همگی دست به دست هم دهیم تا بستری سالم فراهم کنیم برای رساندن دلها به یکدیگر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    محتوا و مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 621
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 57
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 91
  • بازدید امروز : 167
  • باردید دیروز : 171
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,305
  • بازدید ماه : 2,233
  • بازدید سال : 15,408
  • بازدید کلی : 170,848
  • کدهای اختصاصی