loading...
ازدواج | مشاور ازدواج و خانواده | دانستنیهای قبل از ازدواج
shiva & hasan بازدید : 132 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

برگزاری عروسی,تجربیات عروسی

 

استفاده از تجربیات دیگران در برگزاری تشریفات عروسی به شما کمک می کند که از اشتباهات آنها اجتناب کنید. عروس و دامادهای زیادی هستند که از در اختیار گذاشتن تجربیات مفیدشان دریغ نمی کنند. مااز بین تجربیات عروس و دامادهای دیگر، 7تجربه را که به شما کمک می کنند بیشتر از عروسی خود لذت ببرید انتخاب کرده و در اختیار شما می گذاریم.

1 – غرق در برگزاری تشریفات عروسی خود نشوید

بسیاری از عروس و دامادها و همچنین خانواده آنها، هنگام برگزاری و اجرای تشریفات عروسیآنقدر غرق در جزئیات اجرای جشن می شوند که فراموش می کنند این یکی از فرصت های بدون بازگشت زندگی است. شما فقط یکبار عروسی می کنید پس سعی کنید از آن لذت ببرید. این جشن به مناسبت پیوند شما دونفر برگزار می شود پس سعی کنید تا آنجا که می توانید خوش بگذرانید و این فرصت تکرار نشدنی را از دست ندهید.

2 – ولخرجی بیجا و بدون برنامه ممنوع!

خرج کردن بی رویه پول در تشریفات عروسی یکی از آسان ترین کارهاست. شما که نمی خواهید زندگی مشترک خود را با کوهی از بدهی شروع کنید؟ بنابراین یک برنامه ریزی دقیق مالی برای عروسی خود داشته باشید. تصویر دقیقی از آنچه که می خواهید و آنچه که نیاز ندارید ترسیم کنید و به آن پایبند باشید. جدول ها و یادداشت های خود را تهیه کنید و در اجرای آن جدی باشید و این ضرب المثل را فراموش نکنید که: پول علف خرس نیست!!! برای هر هزار تومان آن زحمت کشیده اید پس حتی در عروسی خود نیز بی رویه خرج نکنید.

3 – به نظرات همسرتان توجه کنید

جشن عروسی متعلق به هردوی شماست. حتی اگر حجم زیادی از برنامه ریزی ها، هزینه ها و انرژی عروسی روی دوش شما باشد. شریک زندگیتان را در کارها دخالت بدهید و به اندازه کافی به نظرات او توجه کنید و سعی کنید هر دو در این رویداد بزرگ زندگی سهیم باشید و از آن لذت ببرید.

4 – به اندازه کافی مهمان نواز باشید

به خاطر داشته باشید که اقوام دور و نزدیک در عروسی شما شرکت می کنند و ممکن است برخی از آنها را تا سالها ملاقات نکنید. آنها از راه های دور و نزدیک برای شرکت در شادی شما آمده اند و هیچ کس نمی داند دیدار بعدی با آنها چه زمانی است؟ پس سعی کنید کسی را از خود نرنجانید، به همه احترام بگذارید و با همه گرم و صمیمی برخورد کنید. حتی توصیه می شود در یک فرصت مناسب به سر میز آنها بروید و کمی با آنها خوش و بش کنید.

 5 – کفش راحت بپوشید

یکی از خاطرات بد که بین بیشتر عروس و دامادها مشترک است، پادرد و خستگی مفرط در کف پاست. شما باید ساعت ها سرپا باشید. بنابراین از همان ابتدا و درهنگام انتخاب کفش عروس و داماد دقت کنید و سعی کنید کفش راحت انتخاب کنید. همچنین در مواقعی که داخل اتومبیل هستید و یا فرصت کافی دارید، کفش ها را پا دربیاورید و از صندل های راحت استفاده کنید.

6 – افراد غیر ضروری را دعوت نکنید

تعداد مهمان بیشتر به معنای هزینه بیشتر و همچنین صرف انرژی بیشتر برای برگزاری انرژی است. چه لزومی دارد کسانی را که نمی شناسید و یا فقط یکبار آنها را ملاقات کرده اید به عروسی خود دعوت کنید؟ اقوام دور، دوستان درجه چندم و خلاصه افرادی را که زیاد با آنها سروکار ندارید از لیست مهمانان خود حذف کنید و بیشتر از اینکه نگران حرف دیگران باشید، نگران وقت و هزینه خودتان باشید.

7 – برای کارها مسئول انتخاب کنید

از بین دوستان و نزدیکان خود که تمایل به کمک دارند، افراد باهوش و مسئولیت پذیر را انتخاب کنید و مسئولیت اداره و نظارت بر کارهای جشن عروسی را به آنها واگذار کنید. اموری از قبیل نظارت بر پذیرایی، تعامل با مسئولین تالار پذیرایی، کنترل زمان بندی کارها و ... به این ترتیب حجم زیادی از نگرانی های شما کاسته خواهد شد و می توانید با خیال راحت از جشن عروسی خود لذت ببرید.

منبع: عروس سایت

shiva & hasan بازدید : 160 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

آمادگی ازدواج

 

بعضی‌ها فکر می‌کنند حتما باید در زمان خاصی که معمولا بزرگترها بهتر تشخیص می‌دهند،ازدواج کنند. اصلا هم مهم نیست که هدفشان را از ازدواج نمی‌دانند. ازدواج برای این افراد کاری است که باید انجام شود، مثل سربازی رفتن یا مدرسه رفتن اما برخی واقعا آمادگی ازدواج ندارند، ربطی هم به سن و سال ندارد. ازدواج یک کار جدی است و هرکسی اهل به دوش گرفتن این مسۆولیت بزرگ نیست.

جدایی

ازدواج شبیه دانشگاه رفتن است، هرکسی به درد دانشگاه رفتن نمی‌خورد. از بین کسانی هم که به دانشگاه می‌روند، فقط بعضی‌ها موفق می‌شوند. پس اول باید این موضوع را کاملا درک کنیم که ازدواج مساله ساده‌ای نیست، ضمن اینکه از طرفی هم نباید بیش از حد ازدواج را بزرگ کنیم که دچار وسواس بشویم.

اگر این نشانه‌ها را در رفتار طرف مقابل‌تان دیدید،به ازدواج با او فکر نکنید چون بعدا دچار مشکل می‌شوید.

خودکم بینی: آدم‌های خود کم بین و تایید طلب به درد زندگی نمی‌خورند، دائم نیاز به تایید و توجه دیگران دارند و شما هم باید مدام در حال تعریف و تمجید باشید. این افراد معمولا زود رنجند و اعتماد به نفس ندارند.

کمال گرایی: اما کمال طلب‌ها با کمال گرایی افراطی‌شان می‌خواهند در هر زمینه‌ای بهترین باشند و همین مساله نهایتا به بی‌عملی منجر می‌شود.چون این افراد فقط سراغ کاری می‌روند که مطمئن باشند در آن موفقند.

مهرطلبی: زود خودشان را لو می‌دهند. همیشه در زندگی‌شان به دنبال راضی کردن همه هستند و همین کار آزارشان می‌دهد.هر تغییر برای این افراد یک تهدید است و مدام باید بهشان سرویس عاطفی بدهید.

پارانویا (شکاکیت): شکاک‌ها با لحن بازجویانه با شما صحبت می‌کنند و همیشه در حال چک کردنتان هستند.شکاک‌ها به صورت پیش فرض شما را مجرم می‌دانند، منتها مجرمی که هنوز جرمش ثابت نشده.

توجه طلبی: توجه طلب‌ها معمولا دخترند و در آن واحد چند ارتباط دارند. اینها در دوران کودکی از طرف پدر و مادر توجه نداشتند و برای همین از شما توجه زیادی می‌خواهند.

خودشیفته: خود شیفته‌ها از یک چیزی در وجود خودشان خیلی راضی هستند؛ مثلا اگر صدای خوبی داشته باشند، آن‌قدر صدای خودشان در ذهنشان بلند است که صدای بقیه را اصلا نمی‌شنوند.

اعتیاد : غیر از اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد اینترنتی و هیجانی هم دو موردی است که باید حواستان بهشان باشد.

دو قطبی: تغییرات شدید خلقی دارند.مثلا یک دوره دو هفته‌ای خیلی پرحرف، ولخرج و اهل برنامه‌ریزی‌های دور و دراز هستند و در دو هفته بعدی ناگهان افسرده و منزوی می‌شوند.

وسواس: اختلال وسواس یک زمینه شخصیتی است که فرد در آن بیش از حد دقیق است.زندگی با وسواسی‌ها بعد از چند وقت خیلی سخت می‌شود.

برگرفته از مجلات همشهری

shiva & hasan بازدید : 172 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

روابط زناشویی,آموزش روابط زناشویی,ازدواج به شرط تغییر

 

بگذارید بی مقدمه برویم سر اصل مطلب. این که چرا می‌خواهیم همسرمان را تغییر دهیم یا با کسی ازدواج می‌کنیم که بعدها از او آدم دیگری بسازیم.

یكی از اصلی ترین دلایل میل به تغییر دادن همسر، ایده‌آل گرایی است، بدین معنی كه وقتی به دنبال ویژگی‌های ایده‌آل و مافوق تصور هستیم و این ویژگی‌ها را در عالم واقعیت در كسی پیدا نمی‌كنیم، تصمیم می‌گیریم با كسی که صرفاً ظاهرش را پسندیده‌ایم ازدواج كرده و بعد از ازدواج، او را تغییر داده و آن ویژگی آرمانی را در او ایجاد كنیم؛ كاری كه البته غیرممكن است.

گاهی هم نوعی ناهوشیاری و داشتن تصورات غلط و موهوم، باعث می‌شود تصور كنیم بعد از ازدواج، همه چیز به خوبی و خوشی سپری می‌شود و خصوصیات نامطلوب همسرمان تغییر می‌كند و خود به خود مطلوب ما می‌شود. در حالی كه تجربه نشان می‌دهد كلا تغییر، كار سختی است و حتی در شرایطی كه افراد با میل و رضایت خود برای تغییر كردن به یك روانشناس متخصص مراجعه می‌كنند، تا زمانی كه خود نخواهند و تلاش نكنند هیچ تغییری در آنها رخ نخواهد داد.

داشتن اعتماد به نفس پائین نیز سبب می‌شود كه خود را لایق داشتن همسر مناسب نبینیم و از خواسته‌های خود كوتاه آمده و راضی به ازدواج با كسی كه همتا و مناسب ما نیست شویم، به این امید واهی كه بعداً او را تغییر خواهیم داد كه البته عكس این حالت هم صادق است، یعنی بعضی اوقات هم اعتماد به نفس كاذب و زیاده از حد باعث می‌شود برای خود قدرت و توانمندی زیادی قائل باشیم و تصور كنیم با این قدرتی كه داریم خواهیم توانست همسر خود را تغییر داده و به فرد مورد علاقه‌ی خود تبدیل كنیم! كه البته در هر دو حالت، وقتی زیر یك سقف رفتیم، می‌بینیم كه به رغم اعتماد به نفس كم یا زیاد ما، حقیقت وجودی طرفین، بروز كرده و مانع تغییر خواهد شد.

 دلایل تمایل به تغییر دادن همسر، به این موارد محدود نمی‌شود. اما مهم اینجاست كه این دلایل هر چه باشد،‌ نتیجه یكی است: ازدواج نه تنها تغییردهنده یك طرف، به نفع طرف دوم نیست بلكه حتی فرآیند تغییر را هم آسان‌تر نمی‌كند و بر عكس، خصوصیات و ویژگی‌های نامطلوب را بزرگ‌تر و برجسته تر نیز می‌نماید و صفات نهفته را شاخص‌تر یا آشكارتر می‌كند.

 چه ویژگی‌هایی قابل تغییر نیستند؟

 بسیاری از ویژگی‌های نامطلوب، قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران، بلكه این خود فرد است كه باید اقدام به تغییر آنها کند. به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگی‌هایی را كه اغلب قابل تغییر نیستند فهرست كرده‌اند و توصیه‌شان این است كه به دلیل حاد بودن اثر این ویژگی‌ها بر خود فرد و طرف مقابل، بهتر است از وارد شدن به چنین روابطی كلاً خودداری كنیم، این ویژگی‌ها به طور مختصر عبارتند از:

 - اعتیاد به این علت كه مصرف مواد مخدر و اعتیاد آور، شخصیت را به صورت یك برده در می‌آورد و قابلیت او را برای درك و احساس كردن به شدت مختل می‌كند.

 - خشم شدید و غیر معمول كه باعث می‌شود دیگران تا آخر عمر، از شخص، وحشت داشته و توسط خشم او كنترل شوند.

 - كنترل كنندگی و سخت‌گیری زیاد، كه باعث می‌شود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار و امكان شكوفایی استعدادها و خلاقیت‌هایمان را نداشته باشیم.

 - شكل نگرفتن شخصیت بالغ در فرد كه اغلب منجر به عدم مسئولیت پذیری مالی و اقتصادی غیر قابل اعتماد بودن و عدم هدفمندی و بی‌انگیزگی در طول زندگی می‌شود.

 و البته به این موارد، می‌توان اختلالات جنسی، داشتن دوران كودكی پر آسیب، دارا بودن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و... را هم اضافه كرد.

 آیا بعد از ازدواج، زن و شوهر هیچ گونه تغیری نخواهند كرد؟

 چرا، تغییر می‌كنند! منتها این تغییر در اثر نزدیک شدن روحیات شما به یکدیگر است نه در اثر اعمال قدرت یا فشار ظاهری یك طرف به طرف دیگر.

 در ازدواج نوعی سرازیر شدن ویژگی‌های روحی (كه گاه با آسیب و گاه با التیام توام است) رخ می‌دهد. وقتی بین دو نفر تعادل، هم‌فهمی و هم‌خوانی وجود نداشته باشد این انتقال، اثر تخریبی بیشتری به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل در روایات و احادیث به «هم‌كفو بودن» زن و مرد در ازدواج بسیار تأكید می‌شود و روانشناسان و جامعه‌شناسان هم از بعد علمی و تحقیقی به همین نتیجه رسیده‌اند.

 بنابراین همسری را انتخاب كنید كه قبل از ازدواج، بتوانید او را با تمامیت وجود رفتارها و عقایدش بپذیرید و هرگز به فكر تغییر دادن او نباشید. حیف است كه محل آرامش و زندگی زناشویی خود را به میدان مبارزه تبدیل كنید! 

منبع: دنیای زنان، شماره70

shiva & hasan بازدید : 165 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج موفق

 

اگر قصد دارید ازدواج كنید و حتماً هم در ازدواجتان موفق باشید. اگر می خواهید همسرتان از همه نظر به شما نزدیك و شبیه باشد بهتر است ابتدا خود را خوب بشناسید. بدانید كه هستید و چه می خواهید.

شخصيت

یكی از زوایای مهم خودشناسی، شناخت شخصیت است. شخصیت به مجموعه ویژگی های فردی گفته می شود که می توان با شناخت آنها رفتار، عادات و طرز برخورد فرد با دیگران را در شرایط گوناگون پیش بینی نمود. به همین دلیل اگر فرد اول شخصیت خود را به درستی بشناسد و بعد براساس شخصیتش به دنبال فردی بگردد که با وی سازگار است یقیناً در ازدواجش موفقتر خواهد بود.

شخصیت افراد از چند دیدگاه قابل دسته بندی و بررسی است.

-دسته بندی اول: درون گرا و برون گرا

افراد درون گرا، تمایلی به حضور در جمع ندارند و بیشتر از تنهایی لذت می برند. به همین دلیل است كه این گروه معمولاً خود را درگیر مسائل به محیط پیرامونی شان نمی كنند.

در مقابل افرادی که شخصیت برون گرا دارند، از حضور در جمع و اظهار نظر در آن لذت می برند. آنها مدام تلاش می كنند كه با محیط اطراف شان رد تعامل باشند.

بهترین ازدواج در این دسته بندی ازدواج هر فرد با همگروه خود است . اما باید توجه داشت كه در غیر این صورت معمولاً ازدواج یك درون گرای افراطی با یك برون گرای افراطی با شكست مواجه می شود.

-دسته بندی دوم: بصری،‌ سمعی،‌ لمسی و جنبشی

بصری ها به کیفیت های دیداری توجه دارند. یعنی تصاویر بیشتر برایشان مهم است و در ذهنشان می ماند. این افراد سریع سخن می گویند و در حین صحبت از حرکات دست بسیار استفاده می کنند. آنها دیده هایشان را چنان توصیف می كنند كه مخاطب می تواند تصویر آن به راحتی در ذهن خود تجسم نماید.

برعكس برای سمعی ها کیفیت های شنیداری (كلام، آهنگ صدا و...) مهمتر است. یعنی افراد این گروه به چیزهایی كه شنیده اند   بیشتر توجه می نمایند و از شنیده هایشان بیشتر سخن می گویند.سمعی ها معمولاً آهسته صحبت می کنند و سعی دارند بیانشان برای دیگران شیوا و رسا باشد.

لمسی ها، پر احساسترین و رمانتیکترین افراد هستند. آنها معمولاً از چیزهایی كه لمس کرده اند سخن می گویند. بسیارآرام اند و گاه حتی این آرامی به سوی نوعی رخوت و سستی در آنها پیش می رود.

گروه چهارم جنبشی ها هستند كه پر جنب و جوش و هیجانی اند. آرام و قرار نداشته و پر تحرک اند.

موفق‌ترین ازدواج در این دسته بندی این است که هر فردی با هم گروه خود ازدواج کند.

علاوه بر این، سمعی ها می توانند با بصری ها ازدواج کنند.

بصری ها در گام اول با جنبشی ها و در گام دوم با سمعی ها موفقترند.

جنبشی ها هم با بصری ها بهترین حالات ازدواج را دارند.

اما لمسی ها با هیچ گروهی مگر با هم ‌گروه خود خوشبخت نمی ‌شوند.

- دسته بندی سوم

* افراد جستجوگر، ماجراجو و مخاطره ‌طلب: افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. آنها بسیار کنجکاو، خود انگیخته، خلاق و پر انرژی اند و ترسی از برهم زدن قوانین و عادت ‌ها ندارند.

* افراد ملاحظه گر: ذاتاً بسیار محتاط و هوشیارند. از اعمال نابهنگام و ریسك پذیر اجتناب می نمایند و همیشه طبق قوانین و مقررات عمل می نمایند.

* افراد رهبر: آنها با مسایل بسیار منطقی و واقع بینانه برخورد می کنند. در تصمیمات و اهدافشان قاطع و استوارند و عاشق رقابت و جاه ‌طلبی هستند.

* افراد سازگار: خصوصیت اصلی این گروه کنار آمدن و سازش با اطرافیان است و كاملاً انعطاف پذیر می باشند.

* فردگراها: آنها همیشه به صورت مستقل عمل می نمایند و به خود، فكر و تصمیمشان اعتماد كامل دارند. معمولاً برای این افراد مشورت و مشاوره بی معنا است. این گروه شخصیتی کنجکاو، مملو از شگفتی و مسائل غیر منتظره هستند.

* افراد قهرمان: این افراد ذاتاً همیشه برنده اند به همین دلیل دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و از افراد ضعیف و بدون اعتماد به نفس به شدت دوری می جویند.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 157 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

قبل از ازدواج,ازدواج موفق

 

سلامتی از نظر احساسی، عاطفی و ذهنی شرط لازم برای یک ازدواج موفق است و زمان سالم شدن نیز قبل از ازدواج است. زوج هایی که از نظر احساس و عاطفه سالم نیستند ازدواج موفقی نخواهند داشت و همین مشکلات، باعث نابودی ازدواج آنها می شود. 

همه می دانیم که ازدواج کردن علیرغم تمام شادی ها و لذت های آن از آن جا که فرد را با شرایط جدیدی روبرو می سازد، استرس های زیادی بر او وارد می کند. حال اگر فرد از قبل نیز با مسایل و مشکلات دیگری روبه رو باشد استرس های حاصل از ازدواج باعث تشدید مشکلات قبلی او می شوند. واقعیت این است که ازدواج درمان کننده مشکلات روانی و عاطفی نیست، بلکه بر شدت آنها نیز می افزاید.

وقتی مشکلات بروز می کنند، بسیاری از زوجها به جای اینکه به ریشه مشکلات توجه کنند می خواهند با بچه دار شدن در مقابله با مشکلات خود برآیند. اما مشکلات همچنان پابرجاست و تنها برآنها سرپوش می گذاریم و در نهایت آنچه باقی می ماند، خانواده ای بحران زده است. اگر قبل از ازدواج به مسایل و مشکلات فردی توجه شود، خانواده ای از قید دشواری نجات پیدا می کند.

برای شما چهار توصیه مهم داریم تا با کمترین بار منفی از گذشته، وارد زندگی مشترکتان شوید

1-منبعی پیدا کنید که شما را بدون قید و شرط دوست دارد؛ و به عبارت دیگر مِهر اصیل داشته باشد و آنچه را که در کودکی به آن احتیاج داشتید و از آن محروم ماندید ارزانی تان کند. باید اذعان کرد که یافتن این منبع عشق اصیل دشوار است. شاید بتوانید آن را در یکی از دوستان نزدیک یا بستگان تان پیدا کنید. اما ما یک توصیه به شما داریم: می توان گفت آنکسی که بی شک می تواند اصیل ترین مهر را نثار ما گرداند و می توان بی بروبرگرد روی عشقش حساب باز کرد، عشق خداوند است. هر لحظه از زندگی که این نوع عشق را بیابید، قادر خواهید بود مشکلات بزرگ را از پیش پای خود بردارید.

2- بیاموزید که خودتان را دوست بدارید. کافی نیست دیگران شما را دوست بدارند. خود شما باید به این باور برسید که دوست داشتنی هستید. با دوست داشتن خود، مجبور نیستید برای دریافت مهر و عشق دیگران به آنها التماس کنید.

با کسانی ارتباط برقرار کنید که به شما احساس امنیت خاطر بدهند. همه ما به کسانی احتیاج داریم که به ما احساس خاطر امنیت بدهند، با ما همانند و در مقام تشویق و تقویت اعتماد به نفس ما باشند. برخورداری از حمایت اشخاص، این شرایط را فراهم می سازد

3-کسی را پیدا کنید که به طور منظم در مقام تشویق کردن، الهام بخشیدن و گوش دادن به شما باشد. همه ما به دوستان نزدیک و صمیمی احتیاج داریم. زیرا درک احساسات خویشتن و اینکه در اعماق وجود خود چه احساسی داریم و چگونه فکر می کنیم دشوار است. ما به کسانی احتیاج داریم که به کمک آنها احساسات و عواطف خود را بشناسیم و با مسایل خویش برخورد کنیم.

4-با کسانی ارتباط برقرار کنید که به شما احساس امنیت خاطر بدهند. همه ما به کسانی احتیاج داریم که به ما احساس خاطر امنیت بدهند، با ما همانند و در مقام تشویق و تقویت اعتماد به نفس ما باشند. برخورداری از حمایت اشخاص، این شرایط را فراهم می سازد.

اینگونه می توانیم به سلامت احساسی و عاطفی برسیم. به شکلی احتیاج به یک پدر و مادر جدید داریم، به اشخاصی سالم احتیاج داریم تا در مقام حمایت از ما باشند. اغلب این اشخاص را دوستان و بستگان ما تشکیل می دهند. اما در مواقعی نیز ممکن است به روان درمانگرهای با تجربه و ماهر احتیاج داشته باشیم. بد نیست از نظرات شان استفاده نمائیم. شاید در اثر مشورت با مشاوران سالم و زبردست، دریچه های تازه و رو به رشدی در زندگی مان باز گردد.

 به هر شکل، هر کاری که می کنید مهم این است که قبل از ازدواج به لحاظ احساسی، عاطفی، ذهنی و روانی به شرایط سلامت برسید. هر چه سالمتر باشید، ازدواجتان سالمتر می شود.

اما آنچه در واقعیت مشاهده می شود این است که بسیاری از افراد در صورت مواجه شدن با مشکلات روانی، به منظور درمان آنها، اقدام به ازدواج می کنند. افراد زیادی هستند که علت ازدواج کردن خود را رهایی از افسردگی اعلام می کنند. فرد به افسردگی گرفتار شده است و به جای درمان آن از طریق علمی، سعی کرده است با ازدواج کردن از آن خلاصی یابد. اما آگاه باشید که: ازدواج نه تنها افسردگی شما را درمان نمی کند، بلکه شدت آن را بیشتر نیز خواهد کرد.

و یا مورد دیگر اینکه برخی از افراد به طرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند و به آنها آلوده می شوند اما همواره علت اعتیاد خود را تنهایی و مجرد بودن ذکر می کنند و عقیده دارند که بعد از ازدواج این عادت زشت خود را ترک خواهند کرد. اما بدانند که بی شک بعد از ازدواج، بر میزان اعتیاد آنها افزوده خواهد شد .

 منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 348 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

فرار از خانه برای ازدواج

 

«پدر و مادر عزیزم سلام. ببخشید كه بدون اطلاعتون این كارو كردم. ولی تقصیر خودتون بود. من حمیدو خیلی دوست دارم و نمی تونم دوریشو تحمل كنم. تو این سه سال دوستیم با حمید غیر از خوبی و مهربونی هیچی ازش ندیدم. اون همیشه بر عكس شماها مدام ازم تعریف و تمجید می كنه و خیلی دوستم داره. نمی دونم چرا شما اینقدر سرسختانه با ازدواج ما مخالفت می كردید. اینكه حمید، مرد زندگی نیست، عقلش نمی رسه، خوشگذرونه و... بهانه هایی نبودند كه من بپذیرم. شما همه راه ها رو به روی ما بستید برای همینم ما تصمیم گرفتیم كه با هم فرار كنیم ... . » 

خیلی وقت ها فرزندان گمان می كنند كه مهمترین عامل سختی ها و نرسیدن آنها به خوشبختی، والدینشان هستند. آنها تصور می كنند كه خوشبختی در یك قدمی شان است و اگر دست دراز كنند می توانند آن را بگیرند ولی مانعی بزرگ به نام والدین در مقابلشان قرار دارد.

همین تفكرات غلط و اشتباه برخی از دخترها و پسرها را بر آن می دارد كه برای رسیدن به خواسته هایشان دست به اقدامات اشتباه و خطرناكی بزنند. نمونه بسیار ملموس این قضیه مثال بالاست. دختر و پسری كه خانواده هایشان را مهمترین مانع بر سر راه رسیدن به یكدیگر و ازدواج می دانند و تنها راه دور زدن این مانع را فرار از خانه و در تنگنا قرار دادن خانواده ها می بینند. آنها تصمیم می گیرند برای رسیدن به هم از خانه فرار كنند یا بدون حضور والدین عقد نمونده و به دنبال زندگی شان بروند و یا اینكه با این فرار خانواده ها را مجبور نمایند كه از ترس آبرویشان هم كه شده با ازدواجشان موافقت نمایند. شاید در برخی از موارد این عملكرد باعث رسیدن به نتیجه دلخواه فرد شود ولی در بسیاری از موارد مشكلات عدیده دیگری برای طرفین به خصوص دختر خانم ایجاد می نماید.

-تجاوز و تعدی به حریم دختر خانم: متاسفانه در بسیاری از موارد فرار دختر از خانه، پسر به دلیل تنها و بی سرپرست بودن وی به راحتی به خود اجازه می دهد تا به وی تجاوز نماید. در بسیاری از موارد نیز پس از تجاوز به دختر او را رها كرده و منكر ازدواج با وی و قول و قرار های قبلی شان می شود.

- گرفتار شدن در دام شبكه های قاچاق مواد مخدر یا زنان: زمانی كه دختر خانم با هزاران امید از خانه پدری فرار می كند و به دامان معشوقش پناه می برد و متاسفانه از سوی وی نیز مورد جفا قرار می گیرد، دیگر روی برگشتن به خانه پدری را نداشته و به دلیل نداشتن سرپناه خواه ناخواه جذب شبكه های قاچاق زنان و یا مواد مخدر می شود و این یعنی گرفتار شدن در بدبختی های جدیدتر و بزرگتر.

-ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی: بی خانمانی،‌ بی هویتی و هزاران هزار مشكل دیگری كه پس از فرار برای دختران حاصل می شود عامل بروز بسیاری از مشكلات روحی و روانی در آنها شده و گاه حتی آنها را تا مرحله خودكشی نیز پیش می برد.

- خطر ابتلا به بیماری های عفونی: نگرانی بزرگ دیگر در مورد افراد فراری افزایش خطر ابتلای آنها به بیماری های عفونی چون ایدز و هپاتیت به دلیل استفاده زیاد از مواد مخدر تزریقی و رفتارهای پر خطر جنسی است.

- و ...

حال ممكن است عده ای بگویند همه كه به این مشكلات برخورد نمی كنند. برخی نیز پس از فرار با یكدیگر ازدواج می كنند. ما نیز این حالت را قبول داریم ولی معتقدیم كه در این حالت نیز افراد به خوشبختی كه برای رسیدن به آن لحظه شماری می كردند نخواهند رسید، زیرا:

- معمولاً خانواده ها از ترس آبرویشان با ازدواج فرزندان فراری شان موافقت می كنند ولی در بسیاری از موارد این افراد پس از ازدواج از خانواده ها طرد شده و حمایت آنها را برای همیشه از دست می دهند.

- در حالتی كه دختر و پسر برای تشكیل زندگی مشتركشان حمایت والدین و خانواده هایشان را نداشته باشند در زندگی مشتركشان بیشتر دچار مشكل شده و آسیب پذیرترند.

- فرار دختر از خانه پدری و ازدواج وی با فرد مورد نظرش گاه مهمترین ابزار برای سرزنش و ملامت وی از سوی پسر و خانواده وی محسوب می شود. نبود حمایت خانوادگی نیز این ملامت ها را چند برابر می كند.

 - و...

منبع: تبیان

shiva & hasan بازدید : 169 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

برقرار کنندگان ارتباط,انگیزه ی ارتباط

 

از مهم‌ترین نشانه‎های رشد اجتماعی هر فرد شناخت حدود رفتار خود با افراد مختلف است. باید دانست كه به هر فردی تا چه حد می‎توان نزدیك شد و راجع به مسائل مختلف به گفت‌وگو پرداخت.

هر ارتباطی مۆلفه هایی دارد که برخی از آن ها عبارت اند از:

* برقرار کنندگان ارتباط،

* پیام: همان محتوای ارتباط است که منظور ارتباط کنندگان را روشن می کند.

* رسانه: منظور شیوه ی خاص برقراری ارتباط است.

* کانال: آنچه ارتباط برقرار کنندگان را به هم پیوند می دهد و رسانه را در خود جای می دهد.

* انگیزه ی ارتباط: در این بحث می تواند عشق ورزی و ابراز علاقه باشد.

وجود این مۆلفه ها نشان دهنده ی ارتباطی هدفمند است. از دگر سو، یكی از مهم‌ترین نشانه‎های رشد اجتماعی هر فرد شناخت حدود رفتار خود با افراد مختلف است.

باید دانست كه به هر فردی تا چه حد می‎توان نزدیك شد و راجع به مسائل مختلف به گفتگو پرداخت. دختر خانمی كه در یكی از شهرهای كوچك به یكی از پسرهای محله نامه‎ای داده بود، در پی اختلاف خانوادگی متوجه می‌شود آن پسر، نامه را در پانصد نسخه تكثیر و در سطح شهر پخش كرده است. این دختر خانم امروز حتی از خانه نمی‌تواند خارج شود زیرا همه به او بدبین هستند.

این مورد و مواردی از این قبیل نشانگر آن است كه عدم رعایت حدود رفتاری با جنس مخالف تا چه حد می‌تواند زیانبار باشد. در دین مقدس اسلام تقسیم‎بندی بسیار زیبایی از انواع روابط بین دو جنس صورت گرفته است و این تقسیم‎بندی با اصطلاحاتی چون، حلال، حرام، محرم و نامحرم مشخص شده است.

عدّه‌ای از دختران و پسران و زنان و مردان با یكدیگر محرم هستند مانند خواهر، برادر، پدر دختر، مادر و پسر و هم‌چنین عمه و خاله، دایی و عمو، پدربزرگ و مادربزرگ. نوع دیگر از محرمیت از طریق شیر خوردن است كه محرم رضاعی نامیده می‌شود. غیر از موارد فوق بقیه افراد با یكدیگر نامحرم هستند.

با محارم خود می‎توان نشست و برخاست كرد و پوشش و حجاب سبك‎تر و راحت‎تری داشت و نیز می‎توان با آنان صمیمانه به گفت‌وگو پرداخت. ولی در مورد نامحرم باید رفتاری سنگین و باوقار داشت .پوشش و حجاب خود را رعایت كرد و در گفتگوی با آن‌ها حدودی را نگاه داشت و از خنده و شوخی اجتناب كرد.

به هر حال آنچه از نگاه دین اسلام مهم است، سالم سازی جامعه است لذا باید از هر گونه ارتباطی که منجر به از بین رفتن آرامش روحی افراد اجتماع می گردد خودداری شود و در برخورد با جنس مخالف باید به گونه‎ای رفتار كرد كه نشانه رشد اجتماعی و دوراندیشی باشد

وقتی دختر و پسری به طور پنهانی رابطه‎ای برقرار می‎كنند، و به دور از اطلاع و نظارت خانواده در كوچه و خیابان یكدیگر را ملاقات می‎كنند، نامه‎ای برای یكدیگر می‎نویسند و با هم تلفنی صحبت می‎كنند، در تمامی این موراد باید به این بیندیشند: «چرا یك دختر و پسر باید این گونه رابطه داشته باشند؟»

مگر آن دو كار زشتی را مرتكب می‎شوند كه باید از چشم دیگران پنهان باشد؟ در جامعه ما رسمی بسیار زیبا و در عین حال عمیق در این مورد وجود دارد.

وقتی دختر و پسر می‎خواهند با یكدیگر ازدواج كنند خانواده آن دو و هم‌چنین سایر اعضاء فامیل و دوستان با خوشحالی و شادمانی دست به دست یكدیگر می‎دهند و مقدمات زندگی مشترك آن دو را فراهم می‎آورند. خانواده عروس وسایل و لوازم اولیه زندگی (كه اصطلاحاً جهیزیه نامیده می‌شود) تهیه می‎كنند.

خانواده داماد علاوه بر فراهم آوردن شرایط و لوازم برای جشن عروسی سعی می‎كنند خانه‎ای را برای سكونت آن دو تهیه كنند. هدیه آوردن فامیل و تمام مواردی كه ذكر شد حاكی از دلپسند و زیبا بودن این امر الهی و وصلت دو جوان است.

در صورتی كه غیر از این عمل شود و دو جوان از راهی غیر از این با هم رابطه داشته باشند نه تنها مایه سرور و خوشحالی نبوده بلكه مورد سرزنش و طرد اطرافیان واقع می‎شوند. بنابراین وقتی جامعه برای این امر، نظام و سنتی دارد چرا جوان باید با بی‎توجهی از قبال آن بگذرد؟ چه بسا این كار منجر به بدنامی و ناپاكی آن دو شود. آنان با انجام این كار و عدم رعایت قوانین اجتماعی، در حقیقت عدم بلوغ اجتماعی خود را می‎رسانند و در عمل نشان می‎دهند كه از آینده‎نگری نیز عاجزند. 

چند جمله خصوصی با جوانان

شاید برخی از جوانان از روی ناآگاهی وبه دنبال ارضای حس کنجکاوانه خود، در این مسیر گام برداشته و کسانی را نیز برای دوستی انتخاب نموده و به دور از چشم خانواده با آنها مراوده های پنهانی دارند، اجازه دهید اندکی در این باب، به دور از نقش یک واعظ بلکه در نقش یک دوست به گونه ای دوستانه گپ بزنیم.

این روابط را برای چه می‎خواهید؟ آیا تنها برای سرگرمی و وقت‎گذرانی و جبران كمبودهای شخصی و یا اینكه به دنبال دلی هستید كه برای همه عمر نگه داشته و رفیق شفیقی انتخاب نموده و همدلی صادق بیابید تا همراه او، فراز و نشیب زندگی را پشت سر نهید اگر قسم دوّم مراد است كه باید چنین باشد دیگر نباید با سطحی‎نگری و تحت تسلط غرایز پای در این میدان نهاد،چه بسیارند دختران و پسرانی كه در ابتدا بر اساس نیاز به محبت و برای جبران كمبودهای گذشته در این وادی پا نهاده و اندك اندك از درس و تحصیلات عالی باز ماندند و به مرور با پاسخ به تمایلات غریزی و لذایذ جنسی، اسباب ناكامی واقعی خویش را فراهم آوردند كه مشكلات و رنج‎های بعدی،‌ صد بار از تنهایی اوّلیه سخت‎تر و شكننده‎تر است. این‎گونه افراد دچار آسیب‎های روانی و تربیتی و اجتماعی می‎شوند.

شاید برخی با مطالعه مطلب فوق، اظهار بدارند که در جامعه امروز ما با توجه به اقتضاعات اجتماعی و فرهنگی و شغلی و بسیاری از عوامل دیگر تغییرات شگرفی در ارتباطات دختران و پسران نسبت به چند سال قبل پیش آمده و با توجه به آن مهم، نمی توان از ارتباط با نامحرم اجتناب نمود، در پاسخ به این دوستان تنها می توان به تعالیم قرآنی پناه برده و مثال خود خداوند در این باب را بیان نمائیم وکه هیچ سخنی بالاتر و ارزشمند از فرمایش حضرت دوست نیست. ذکر نمونه ی قرآنی از یک ارتباط سالم در پایان به جاست که به یک نمونه ی قرآنی در مورد ارتباط سالم بین دختر و پسر اشاره شود.

در این داستان جوانی است به نام موسی (ع) که به شهر مدین وارد شده است. او پس از ورود بر سر چاه شهر می رود و گروهی از مردم را می بیند که برای آب دادن به چهارپایان خود جمع شده اند. در این هنگام دو دختر را می بیند که کناری ایستاده و از گوسفندان خود مراقبت می کنند و به چاه نزدیک نمی شوند. در این حال جوان به سوی آن ها گام برمی دارد و علت کناره گیری آن ها را جویا می شود. می گویند: ما به گوسفندان خود تا زمانی که همه ی مردان چوپان کنار نروند، آب نمی دهیم و بیان می کنند که علت حضور ما در این جا این است که پدرمان فردی کهنسال است.

جوان به یاری آن ها می شتابد و پس از سیراب کردن گوسفندان آن ها برای استراحت به زیر درختی می رود و در برابر خداوند ابراز نیازمندی می کند. در این هنگام ناگهان یکی از آن دو دختر به طرف جوان می آید. قرآن نوع حضور این دختر را چنین بیان می کند: «فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت لنا»

این دختر در هنگام گام برداشتن، حیا را فراموش نمی کند. بیان دعوت را از زبان پدر می گوید تا شائبه ی میل فردی در مخاطب ایجاد نگردد.

در این داستان نکات زیر قابل تأمل است:

* حضور دختران در اجتماع به علت ضرورت خانوادگی

* برقراری ارتباط سالم با افراد

* عدم اختلاط دختران با مردان

* توجه به حیای فردی در نوع راه رفتن

* سخن گفتن با جوان بدون ایجاد ریبه و شهوت

* نتیجه ارتباط ازدواج سالم و به پیشنهاد پدر دختران به جوان

آنچه گذشت، بیان داستانی قرآنی از یک رابطه ی انسانی است که اصل ارتباط میان پسر و دختر را در صورت حفظ شرایط ارتباط تأیید می کند. ذکر این نکته لازم است که این حفظ حریم شخصی در ارتباط با جنس مخالف، از نگاه خداوند دور نماند و در نهایت، این پاکی جوان پاکی بعثت او به نبوت الهی گردید که خود می تواند درسی سازنده برای جوانان مۆمن باشد.

با استناد به آنچه بیان شد ، می توان گفت: جوانان می‎توانند تا فراهم آمدن شرایط ازدواج كه در سایه آن از تنهایی برای همیشه بیرون می‎آیند و تا یافتن همدلی كه همسفر زندگی شود، با توجه به معنویات و انس با حضرت حق كمبودها را جبران كرده و با انتخاب رفیقی هم جنس كه در طول عمر نیز به او نیازمند است این ایام را به سر برده و شور و احساس و نیروی جوانی را در راه كسب اهداف بلند علمی و معنوی به كار گیرند و سبب سربلندی خود، خانواده و جامعه گردند.

منابع: فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 29 / سایت راه روشن همراه با اضافات و تغییرات

shiva & hasan بازدید : 202 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

هنوز هشدارهای مراجع تقلید، كارشناسان و نمایندگان مجلس، درباب سوء استفاده‌هایی كه در قالب سایت‌های همسریابی انجام می‌شود، جدی گرفته نشده و این سایت‌ها هر روز در فضای سایبر عضوگیری می‌كنند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد 39 سایت در این زمینه فعالیت می‌كنند اما یك جست‌وجوی ساده اینترنتی، جست‌وجوگر را به رقمی بیش از این می‌رساند.

به نظر می‌رسد فعالیت این سایت‌ها به دور از نظارت مستقیم مراجع رسمی صورت می‌گیرد و زمینه سوء‌استفاده از جوانان و به ویژه دختران جوان را فراهم می‌كند. چرا كه به گفته دكتر محسن ایمانی استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشكده روان‌شناسی «این دختران ایرانی هستند كه بهای سنگین این روابط را پرداخت می‌كنند.» بااین همه به نظر می‌رسد كه از سه سال پیش تاكنون سایت‌هایی كه تحت عنوان ازدواج‌های اینترنتی فعالیت می‌كنند دور از نظارت جدی مسئولان مثل قارچ در فضای سایبر سبز می‌شوند و البته مورد استقبال جوانان نیز قرار گرفته‌اند.

بالا رفتن سن ازدواج و وجود میلیون‌ها جوان مجرد در كشور سبب شده تا بازار این سایت‌ها همچنان داغ باشد و از كلاهبرداری گرفته تا سوء استفاده از دختران جوان، در كارنامه این سایت‌ها ثبت شود! تا آنجا كه محمدباقر پیشنمازی، معاون فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان چندی پیش اعلام كرد كه «قرار است این مرکز به طور رسمی نظارت بر سایت‌ها و بنگاه‌های همسریابی نظارت کند زیرا مطابق تحقیق صورت گرفته توسط سازمان ملی جوانان به نظر می‌رسد تمایل به ازدواج اینترنتی روبه افزایش است و تعداد این سایت‌ها و مراکز همسریابی مجازی و اینترنتی در حال حاضر در کشور ما به 39 سایت می‌رسد.» اقدامی كه تاكنون نتیجه‌ای از آن عاید جوانان ایرانی نشده است و در بحبوحه افزایش آمار طلاق و كاهش ازدواج به گفته كارشناسان خانواده، «گزینش همسر از طریق سایت‌‌های همسریابی احتمال طلاق را در زندگی افزایش می‌دهد.»

این در حالی است كه نظارت بر محتوای سایت‌ها بر عهده كارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه است كه علاوه بر سایر نهادها نمایندگانی از قوه‌قضائیه و وزارت ارشاد نیز در آن عضو هستند.

سایتی به اسم ازدواج به كام دوست‌یابی!

«جامعه مجازی به شما كمك می‌كند تا همسری مطابق معیارهای خود پیدا كنید!» این عبارتی است كه بر صفحه اول سایت «ه» كه یك سایت همسریابی است، نقش بسته. سایتی كه به ادعای مدیرانش در وبگاه ساماندهی سایت‌های اینترنتی وزارت ارشاد به ثبت رسیده و در زمینه دوستیابی فعالیت نمی‌كند! اگرچه به گفته برخی از كاربران زن كه عضو این سایت هستند، درج نام وزارت ارشاد سبب اعتماد آنها و عضویت در این سایت شده است اما حسین واعظیان مدیر روابط عمومی مرکز توسعه فن‌آوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال، ثبت سایت در سامانه مرکز توسعه فن‌آوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال را دلیلی بر اخذ مجوز نمی‌داند چرا كه ساز و كارهایی لازم است تا مجوزهای لازم از سوی این وزارت‌خانه به واجدین شرایط اعطا شود.

با اینكه عضویت در این سایت به صورت رایگان است اما برای آنكه اعضا بتوانند برای یكدیگر پیام شخصی بفرستند حداقل باید 7 هزارتومان به شماره حسابی كه در سایت قید شده از طریق درگاه الكترونیكی بانك پرداخت كنند. به این ترتیب اعضا می‌توانند از طریق پیامك و پیام‌های شخصی با یكدیگر در ارتباط باشند. علی جوانی 27 ساله است كه به عضویت این سایت در آمده است.

او در گفت و گو با تهران امروز می‌گوید: «بعد از عضویتم در سایت افراد زیادی برایم پیام علاقه مندی فرستادند. خانم كارمندی كه از همسرش جدا شده بود یا خانم دیگری هم بود كه 58 ساله و دارای 2 پسر بود. با اینكه قرار است این سایت فقط برای ازدواج دائم باشد اما برخی خانم‌ها متقاضی ازدواج موقت یا حتی دوستی نیز هستند.» او درباره رفتارهای خلاف شرعی كه در این سایت رخ می‌دهد نیز ادامه می‌دهد:«فردی هست كه با شناسه یك خانم عضو سایت شده بود. اینكه زن باشد یا مرد را خدا می‌داند كه البته در این سایت هیچ نظارتی بر واقعی بودن شخصیت‌ها وجود ندارد. اما این خانم در ازای شارژ تلفن همراه حاضر بود با آقایان گفت و گو كند!»

سیمین،‌ 37 ساله كه فوق لیسانس دارد، یكی دیگر از اعضای این سایت است. او البته با مشخصات واقعی‌اش عضو این سایت نشده است. سیمین به تهران امروز می‌گوید:«از همسرم جدا شده‌ام. موقعیت اجتماعی خوبی هم دارم اما در شرایطی هستم كه كه دلم می‌خواهد مجددا تشكیل خانواده بدهم. اطرافیانم آنطور كه باید به فكرم نیستند. نمی‌توانم از دوست و آشنا بخواهم كه مورد مناسبی را به من معرفی كنند چون ممكن است فكر نادرستی درباره من داشته باشند.»

او ادامه می‌دهد: «در این سایت پیام‌های متفاوتی دریافت كرده‌ام. از جمله پیام‌هایی كه حاوی پیشنهاد نامشروع یا خلاف عرف بود. در این سایت شأن من حفظ نشده است اما در شرایط حاضر راه دیگری ندارم. هنوز امیدوارم فرد مورد نظرم را پیدا كنم.» سهیل تنها 17 سال دارد. همین كه از او علت عضویتش در این سایت را می‌پرسم، پقی می‌زند زیر خنده و می‌گوید: «خب در سایت خودم را 25ساله معرفی كرده‌ام. خوب است با بچه‌ها می‌خندیم! بعضی از خانم‌ها كه باورشان می‌شود واقعا با آنها قصد ازدواج دارم!»

خلأ ‌قانونی، یك هشدار دیگر

حقوقدانان می‌گویند كه منع قانونی برای راه اندازی سایت های همسریابی وجود ندارد. پیش از این دکتر علی نجفی توانا گفته بود:«فعالیت سایت‌های همسریابی به عنوان یک حرفه و شغل محسوب می شود و در صورت کسب مجوز از سوی نهادهای مربوطه هیچ منع قانونی برای فعالیت آنها وجود ندارد.»

این در حالی است كه به گفته او: «موضوع همسریابی بحث ظریفی است و سوءاستفاده از آن باعث طبعات سنگین برای جوانان و خانواده‌ها می شود. در جامعه ما با توجه به اشتیاق جوانان به عضویت در شبکه های اجتماعی و دوست‌یابی، سایت‌های همسریابی هم با استقبال جوانان روبه‌رو شده است. اما متاسفانه درباره فرهنگ استفاده از این سایت‌ها کاری از سوی نهادهای مسئول صورت نگرفته است.» حجت‌الاسلام حسن عموزادی قاضی دادگاه خانواده در این باره به تهران امروز می‌گوید:«از آنجا كه هنوز برای طرح این مسئله كه ازدواجی بر اساس اینترنت بوده است، در جامعه قبح دارد بسیاری از زوج‌هایی كه برای طلاق مراجعه می‌كنند این موضوع را كتمان كرده و حتی وقت به پایان رسیدن یك زندگی مشترك هم نمی‌خواهند دیگران متوجه مبنای آشنایی آنها شوند.» 

او تاكید می‌كند:«این ازدواج‌ها از ازدواج‌های خیابانی هم بدتر است. حداقل در ازدواج‌های خیابانی افراد واقعی هستند و از ابتدا یكدیگر را از نزدیك می‌بینند اما در ازدواج‌های اینترنتی وقتی علاقه‌ای شكل گرفت، یكدیگر را ملاقات می‌كنند و دختران بیشتر از نظر احساسی درگیر می‌شوند. دو طرف از یكدیگر و خانواده‌هایشان شناخت كافی ندارند و بعد از آنكه زیر یك سقف رفتند تازه می‌فهمند عشق كاذب یعنی چه!» قاضی عموزادی ادامه می‌دهد:«از بین آنهایی كه ازدواج اینترنتی داشته‌اند تنها عده كمی اعلام می‌كنند كه مبنای آشنایی اینترنت بوده با این وجود ماهانه در همین شعبه‌ای كه مشغول هستم، حدود سه پرونده طلاق در این خصوص دارم.»

احمد عبداللهی جامعه شناس اما فعالیت‌های سایت‌های همسریابی را مردود نمی‌داند. او معتقد است اگرچه این یك روش خارجی بوده امامی‌توان با مدیریت و نظارت صحیح آن را به روشی بومی مبدل كرد. او در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «هیچ روشی در هیچ زمینه‌ای در دنیا وجود ندارد كه تمامی آن منفعت باشد. در هر روشی درصدی نیز احتمال ضرر وجو ددارد اما نمی‌توان به واسطه اینكه در كاری درصدی از ضرر وجود دارد آن را به كلی رد كرد. بلكه باید از ابزارهایی كمك گرفت تا زیان وارده به حداقل برسد.»

عبداللهی می‌گوید: «ناگزیریم از اینكه بپذیریم تحت تاثیر پیشرفت‌های جهانی، تكنولوژی وارد كشور شده و بسیاری از ابزارهای قدیمی دیگر جوابگوی جوانان نیست. وقتی خلأ وجود داشته باشد تقاضا شدت می‌گیرد و به این ترتیب زمینه برای سوء استفاده‌ها مساعد می‌شود. به همین دلیل دولتمردان و به ویژه وزارت ورزش و جوانان باید در این زمینه چاره‌ای بیندیشند.» 

برگرفته از تهران امروز

shiva & hasan بازدید : 164 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

اینکه والدین علاقه زیادی به سر و سامان گرفتن فرزندان خود دارند، قابل انکار نیست. بالطبع اصرارشان برای ازدواج هم کاملاً طبیعی است. اما گاهی ممکن است اصرار والدین از حد طبیعی خود خارج شده و حالت اجبار و زور بگیرد. یا حتی فرزندان برای خاتمه دادن به این اصرارها و رهایی از برزخی كه در خانواده دارند، تن به ازدواج با فرد مورد نظر والدینشان بدهند؛ به این امید که شاید عاقبت این ازدواج خوب باشد و محبتی که در دلشان ندارند، در طول زندگی به وجود بیاید.

اما واقعیت این است که ازدواج های چنینی به دلیل عدم عشق و علاقه طرفین به یكدیگر و حتی تنفر از هم در بیشتر مواقع به سردی و جدایی می انجامد. به همین دلیل توجه دختر و پسر و والدینشان برای جلوگیری از وقوع چنین ازدواج هایی لازم و ضروری می باشد.

قربانیان ازدواج اجباری

درست است که اجبار در ازدواج یا حتی تشویق بیش از اندازه اطرافیان به ازدواج آزار دهنده است. اما هر ازدواجی که این شرایط را داشته باشد، اجباری نیست. ازدواج اجباری به ازدواجی گفته می شود كه در آن دختر یا پسر توسط فردی دیگر چون والدین، سرپرست، خواهر یا برادر و... با تهدید، ارعاب، مشوق های چشمگیر، خشونت یا قطع امکانات قبلی، مجبور به ازدواج با شخصی كه هیچ علاقه ای به زندگی با وی ندارند، شوند.

ازدواج اجباری چند قسم است:

**ازدواجی كه از سوی والدین تحمیل می شود.

**ازدواجی كه از سوی سرپرستان فرد چون برادر بزرگتر، عمو و... اجبار می گردد.

** ازدواجی كه از سوی خود فرد به خودش تحمیل می گردد.

** ازدواجی که قبایل تحمیل می کنند. مثل ازدواج های خون بس.

معمولاً افراد به دلایل مختلفی درگیر نوع اول و دوم ازدواج های اجباری می شوند كه گاه آنها را به سمت ازدواج اجباری نوع سوم یعنی خود تحمیلی سوق می دهند:

**خواستگار جزو آشنایان نزدیك والدین یا سرپرستان می باشد و به قولی خانواده به خاطر رو دربایستی فامیلی دختر یا پسرشان را مجبور به ازدواج می نمایند.

**گاه برخی از خانواده ها به ازدواج فرزندشان مانند یك معامله پرسود می نگرند و به همین دلیل فرزندشان را وادار به ازدواج با فرد مورد نظرشان می نمایند.

**گاه والدین گمان می كنند كه فرزندانشان به دلیل سن كم و نداشتن تجربه نمی توانند خوب را از بد تشخیص دهند به همین دلیل آنها را مجبور می كنند كه با فلان فرد كه آنها برایش تعیین كرده اند ازدواج كند به این گمان كه ازدواجشان به خوشبختی خواهد انجامید.

 ** و...

اینجا، روی صحبت مان با خانواده هاست. متاسفانه گاهی خانواده ها گمان می كنند كه تنها كسانی هستند كه می دانند خوشبختی و سعادت فرزندشان در گرو چه چیزهایی می باشد و برای اینكه فرزندشان را در دنیای خوشبختی ببینند از هر راهی برای وادار كردن آنها به ازدواج استفاده می نمایند.

به همین دلیل است که گاهی والدین،‌ برادر و افراد با نفوذ فامیل، ممکن است از روش های آزار جسمی چون كتك زدن، حبس كردن و... برای به کرسی نشاندن حرف شان استفاده کنند.

بعضی از خانواده ها از ایجاد فشارهای روانی به فرزندان بهره می گیرند و با او قهر می کنند،‌ به حال خود رهایشان می کنند،‌ به خشونت زبانی روی می آورند مثلا تکه می اندازند، تحقیر می کنند، سرکوفت می زنند، منت می گذارند و... عده ای از والدین هم فرزندشان را از برخی از حقوق طبیعی یا فرصت ها و خواسته هایشان محروم می کنند.

گاهی خانواده ها گمان می كنند كه تنها كسانی هستند كه می دانند خوشبختی و سعادت فرزندشان در گرو چه چیزهایی می باشد و برای اینكه فرزندشان را در دنیای خوشبختی ببینند از هر راهی برای وادار كردن آنها به ازدواج استفاده می کنند

چه باید کرد؟

فرزندان باید توجه داشته باشند كه مسئولیت زندگی آینده شان بر عهده خودشان است. یعنی آنها باید به تنهایی تمام خوشی ها و غمهای آن را تجربه نمایند و والدین و اطرافیانشان نمی توانند در پیمودن این راه كمك شایانی به آنها بكنند. پس بهترین راه این است كه دختر و پسر سعی كنند، خود برای آینده و زندگی مشتركشان برنامه ریزی كرده و تصمیم بگیرند.

در این راستا هم برای مقابله با سرسختی و مقاومت والدین می توانند از راهكارهای ذیل استفاده نمایند:

**داشتن صبر فراوان در این راه و توكل به خداوند متعال و استعانت از او.

** مشورت با مشاوران متخصص یا بزرگان فامیل، طرح بحث و یاری جستن از آنها.

**صحبت با والدین و طرح بحث با آنها در كمال آرامش و احترام.

**یادآوری تجربیات تلخ دوستان و آشنایان از زندگی مشترك و اشتباهاتشان به والدین و بیدار سازی آنها.

** در صورتی كه صحبت فرزند با والدین موثر نبود باید از نفوذ و قدرت بزرگان فامیل بر روی والدین استفاده كرده و از آنها طلب یاری نمود.

**برخی می توانند برای قانع كردن والدینشان از مشاوران خبره و متخصص نیز استفاده کنند.

** در قانون راه هایی برای مصالحه در چنین مواردی وجود دارد. این را هم در نظر بگیرید که خطبه عقدی، با بله گفتن شما به پایان می رسد. اگر واقعا فکر می کنید که انتخاب والدین تان شما را بدبخت خواهد کرد و این انتخاب از نظر مشاور یا اطرافیانتان هم غلط است، به جای بله، نه بگویید تا شاید با میانجی گری و صحبت های عاقد، روحانی یا بزرگتر مراسم، پدر و مادرتان بیشتر روی تصمیم شان تجدید نظر کنند.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 170 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

دانستنیهای قبل از ازدواج - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود.

تهیه یک فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه کاری ها اشتباه است. درست است که باید فردی را انتخاب کنید که خصوصیات او به نظرات شما شبیه تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه کارانه عمل کنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می آید که با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نکنید.

دخترخانم ها در هنگام ازدواج معمولا مواردی را در نظر دارند که در انتخابشان و نتیجه ازدواجشان ممکن است به رضایت واقعی دست پیدا نکنند.

ما در اینجا یازده اشتباه دخترانه را برایتان بیان می کنیم تا بتوانید در تصمیم گیری خود برای ازدواج صحیج تر و کم خطاتر عمل کنید :

1 - اگر تا یک سنی ازدواج نکرده اید و حالا فکر می کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره بین قرار داده اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می گویید، اشتباه می کنید.

2 - مقایسه همیشه کار را خراب می کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید.

3 - اگر از آن دسته آدم هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده اید، اشتباه می کنید. اگر به هر دلیل موقعیت هایی را در گذشته از دست داده اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

4 - بعضی ها به خودشان اجازه نمی دهند کسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشکل ایجاد می کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده اید.

5 - گاهی بعضی دختر خانم ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی ها بهتر به نظر می رسند.

6 - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی افتد، فورا دلسرد شده، عقب می کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته اید. با این کار واقع بینی را کنار گذاشته اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

7 - مرد ایده آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده آل فیلم ها کاملا فرق می کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم ها تعلق دارند.

8 - گاهی دخترها سراغ فردی می روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی توان زندگی کرد.

9 - تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

10 - بعضی دختر خانم ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می کنند به دلیل رفع نیاز مالی می توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می کنند و نمی توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می رنجانند.

11 - ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی تان فکر کنید و موقعیت ها را از دست ندهید.

منبع : 1dost.com

shiva & hasan بازدید : 203 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

قرار است به زودی پیمان ازدواج ببندید؟ دنبال کم کردن هزینه ها هستید؟ خب باید بگوییم که در وهله اول هزینه هایی مثل لباس عقد و انگشتر و زیر لفظی و سفره عقد و اینها جلوی پای شماست که البته می توانید با توافق خانواده ها، این خرج ها را به بعد موکول کنید. بنابراین می ماند هزینه محضر که همه دنبال ارزان تر تمام شدنش هستند!

ازدواج در کدام شهر ارزانتر است؟

دفترداران معمولا به شما تخفیف نمی دهند و شاید شیرینی هم از شما بخواهند! ضمن این که هر دفتر بسته به امکاناتی که دارد، مثل اتاق عقد، فیلمبردار اختصاصی و... ممکن است هزینه ها را کمی بالاتر ببرد. اما بد نیست بدانید که این هزینه ها در شهرهای مختلف کشور با هم متفاوت هستند.

در سطح تهران جواب‌ها آنقدر متنوع و متفاوت است که شاید در دو منطقه از شمال و جنوب تهران، این تفاوت قیمت به دو تا سه برابر برسد.

این وضعیت در کل کشور صادق است و نكته اینجاست كه این رقم باید طبق تعرفه قانونی، در سراسر تهران و سراسر كشور یكسان باشد، اما همانطور که در ادامه خواهید دید، اینچنین نیست”‹ و هر ازدواج با قیمت بین 70 هزار تومان تا سیصدهزار تومان ثبت می‌شود.

مشخص نیست هزینه‌های مصوب محضرها بدون توجه به تورم و هزینه‌های آنهاست و یا آنها بیهوده و از سر تخلف، با وجود مكفی بودن رقم مصوب، اقدام به اخذ ارقام بیشتر از تعرفه‌های مصوب خود می‌كنند؟‌

نمونه‌هایی از قیمت هایی که توسط برخی مُراجعان دفاتر ازدواج در سراسر کشور به جام جم اعلام شده است ، در ادامه می آید :

اصفهان: صد هزار تومان

كرج: 110 هزار تومان

فلاورجان: 150 هزار تومان

نی‌ریز: 80 هزار تومان

مرند : 70 هزار تومان

بجنورد: 85 هزار تومان

مشهد: صد هزار تومان

همدان: 150 هزار تومان

بابل: بین 150 تا 200 هزار تومان

شرق تهران: 80 هزار تومان

شمال شرق تهران: 280 هزار تومان

غرب تهران: 300 هزار تومان 

شگفتی‌های دفاتر ازدواج!

این ها مواردی است که شاید درباره شان فکر نکرده باشید اما اگر در شرف ازدواج هستید و همه چیز برایتان در دنیای گل و بلبل عروسی خلاصه می شود، بد نیست بدانید که:

- ثبت ازدواج در ایران اجباری است.

 - یك عاقد هرگز بازنشسته نمی‌شود.

- تابلوهای سبز كوچك روی ساختمان‌های شهر، مشخصه دفتر ثبت رسمی ازدواج است!

- هیچ عاقد زنی در كشور وجود ندارد!

- ازدواج اقلیت‌های دینی كه در كشور ایران زندگی می‌كنند، نیز الزاما باید در دفاتر رسمی ازدواج ثبت شود.

- بسیاری از دفاتر ازدواج و طلاق دارای یك سردفتر است اما الزاما باید دو تابلوی جداگانه داشته باشد.  

برگرفته از: جام جم

shiva & hasan بازدید : 156 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

برخی ازدواج‌ها اگرچه شرعی هستند اما قانونی نیستند. یكی از موارد ازدواج غیرقانونی، ازدواجی است كه در دفاتر رسمی ازدواج ثبت نشود. یعنی طرفین پس از جاری شدن صیغه عقد برای ثبت آن اقدام نكنند. قانون ازدواج‌هایی را رسمی می‌داند كه در یكی از محضرهای ازدواج ثبت شود و برای عدم ثبت رسمی ازدواج مجازات در نظر گرفته است.

ماده 645 قانون مجازات اسلامی چنین تصریح می‌كند:

«به منظور حفظ كیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است، چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یك سال محكوم می‌گردد.» با صراحت مندرجات ماده 645 قانون مجازات اسلامی عدم ثبت واقعه ازدواج برای زوجه جرم نیست. این مجازات صرفا برای مرد وجود دارد بنابراین اگر زن مبادرت به این امر نماید مشمول حكم این ماده نیست چون مسئولیت ثبت ازدواج و طلاق و رجوع قانونا بر عهده مرد است.

یکی دیگر از ازدواج های غیرقانونی ازدواجی است كه اگر چه طبق قواعد شرع مقدس صورت می‌پذیرد اما بنا به مصالحی از دیدگاه قانون مملكتی جایز نبوده و قبل از آن باید سلسله مراتبی رعایت شود تا از دیدگاه قانون آن ازدواج نیز، صحیح باشد‌ وگرنه ازدواج شرعی صورت می‌پذیرد اما زوج و زوجه و فرزندان آنها از مواهب قانونی حاصل از ازدواج بهره‌مند نخواهند شد و این آغاز مشكلات عدیده‌ای است.

از جمله موارد این دست ازدواج‌های غیرقانونی ازدواج با اتباع بیگانه بدون اجازه دولت است. از لحاظ قانونی این گونه ازدواج‌ها از آثار قانونی ثبت ازدواج از جمله صدور شناسنامه برای فرزندان و تابعیت زوجین در پی ازدواج و... برخوردار نیست. باید توجه داشت و در‌صورتی كه چنین ازدواج‌هایی انجام شود اولین متضرران خود زوجین هستند كه همچون سایر زوج‌ها نمی‌توانند از مواهب قانونی مترتب بر ازدواج بهره‌مند شوند.

مهم‌تر از این وضع فرزندان حاصل از چنین ازدواج‌هایی است؛ طبق قانون برای فرزندان زوجین حاصل از ازدواج‌های غیرقانونی شناسنامه صادر نمی‌شود و فرزندان این خانواده‌ها دچار بحران‌های متعدد مواجه می‌شوند. به همین ترتیب، استفاده از امكانات و حتی حقوق آموزشی و بهره‌مندی از سواد و تحصیلات چنین كودكانی با مشكل مواجه خواهد شد و كودكانی بی‌گناه، به واسطه اقدام ناآگاهانه یا غیرمسئولانه والدینشان به وادی پرتنشی برای زندگی خواهند افتاد.

طبق مقررات برای قانونی بودن ازدواج یك زن ایرانی با مرد بیگانه، ضرورت دارد قبل از ازدواج به وزارت كشور مراجعه و مجوز لازم برای ثبت این ازدواج اخذ شود؛ تنها در این صورت است كه زنی كه با مرد بیگانه ازدواج كرده، پس از ازدواج از حقوق قانونی برخوردار خواهد بود و با معضل بدون شناسنامه ماندن فرزندانش مواجه نخواهد شد.

بیشترین مورد ازدواج در این نوع، ازدواج بین ایرانیان و مهاجران افغان است كه بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب قانونی صورت می‌گیرد.

منبع: جام جم

shiva & hasan بازدید : 163 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

احتمالا نخستین موضوعی كه قبل از روبه‌رو شدن با خواستگار جدید‌تان به آن فكر می‌كنید، پوشیدن یك لباس مناسب است و در لحظه‌ای كه در كنارش پشت میز نشسته‌اید هم تمام هوش و حواستان به ظاهر و نحوه انتخاب جملات است، اما دست نگه‌دارید.

برای آنكه از این قرار‌های اول، سربلند بیرون بیایید، نیاز به شناختن گروهی از « نبایدها » دارید؛ كارهایی كه نباید انجام دهید و حرف‌هایی كه نباید بزنید. قرار نیست تا ابد در مقابل كسی كه قرار است شریك زندگی‌تان باشد، خود را شخص دیگری نشان دهید اما باید بدانید كه بعضی حرف‌ها، خاطرات و كارها با قرار‌های اول جور در نمی‌آیند و باید از هر طریقی كه شده، پنهان‌شان كنید و تا روز مبادا آنها را در دلتان نگه‌دارید.

سعی کنید پینگ پنگ بازی کنید

همه ما دوست داریم از خودمان حرف بزنیم. انگار تنها موضوع جالبی كه در دنیا وجود دارد، عادات، خواسته‌ها و انتظارات خودمان است. اما این همان دامی است كه ممكن است در نخستین برخوردهایی كه با خواستگار‌تان دارید، در آن بیفتید.

به‌جای اینكه بی‌وقفه خودتان را شرح دهید و با بیان كردن علایق و انتظارات‌تان بخواهید او را با خود هم مسیر كنید، بگذارید او حرف بزند و هر آنچه در ذهن دارید را از كسی كه قرار است همسر آینده‌تان باشد، بپرسید. وقتی شما بی‌وقفه درباره خودتان حرف می‌زنید، نگاهی منفی نسبت به‌خودتان در ذهن خواستگار‌تان ایجاد می‌كنید.

احتمالا در این شرایط، بعد از قرار او از پشت میز بلند می‌شود و در دلش می‌گوید كه این نخستین و آخرین قرارش با شما خواهد بود اما شما كه حسابی خودتان را ابراز كرده‌اید، از نتیجه این گفت‌ و گوی یكطرفه راضی هستید و فكر می‌كنید همه چیز خوب پیش رفته است اما واقعیت این است كه ارتباط، یعنی بیان كردن خود و فهمیدن دیگران. پس در جلسات اول گفت‌وگو مثل یك بازی پینگ‌پنگ پیش بروید و همان‌قدر از خودتان بگویید كه از او حرف می‌شنوید.

از قبلی ها حرف نزنید

شاید روزی مجبور شوید درباره خواستگارهای قبلی‌تان هم حرف بزنید. اما بهتر است تا زمان آن نرسیده، چیزی نگویید. در قرارهای اول با خواستگار جدید‌تان، هرگز پای قبلی‌ها را به میان نكشید. شاید بخواهید از بدی‌های آنها بگویید و به اینجا برسید كه چقدر از یك فرصت تازه خوشحال هستید اما این موضوع هم نمی‌تواند كمكی به شما بكند. همان طور كه گفتیم، هر جمله‌ای كه بوی « خواستگار قبلی » از آن بیاید را نباید به زبان بیاورید.

مهم نیست كه رابطه احساسی‌ای میان شما و شخص دیگری بوده یا نه، مهم این است كه قرار اول جای این حرف‌ها نیست. اگر شما و خواستگار‌تان احساس كردید كه می‌توانید به یك آینده مشترك فكر كنید و به همین دلیل قرارهای بعدی را تنظیم كردید، ماجرا فرق می‌كند. اگر در روزهای بعد در مورد ارتباطات گذشته‌تان از شما پرسید، می‌توانید بگویید « آن آشنایی، درس بزرگی برای من بود و حالا من و خواستگار قبلی‌ام، دیگر به آن روزها فكر نمی‌كنیم و هركدام‌مان، تنها به فكر آینده خود هستیم. »

فقط لحظه اول مهم نیست

بیشتر ما وقتی به ازدواج فكر می‌كنیم، معمولا تصور غلطی در ذهنمان چرخ می‌زند. ما فكر می‌كنیم كه مرد رۆیاهایمان كسی است كه در همان لحظه اول به دلمان می‌نشیند، حال و هوای‌مان را عوض می‌كند و در یك لحظه تمام ناامیدی‌مان از پیدا كردن چنین مردی را به امید بدل می‌كند. شاید شما هم فكر می‌كنید میان شما و مرد زندگی‌تان در همان لحظه اول باید یك جرقه عاطفی زده شود و چنین كششی به قرار‌های بعدی و در نهایت ازدواج منجر شود اما اشتباه می‌كنید.

شما برای خوشبختی به شاهزاده رۆیاها نیازی ندارید و قرار نیست یك عمر با یك نگاه اسرارآمیز عاشقانه زندگی كنید. بلكه قرار است كنار مرد محكم و مستقلی زندگی كنید كه می‌تواند در سخت‌ترین روزها هم در كنار شما باشد، دركتان كند و پابه‌پای‌تان پیش برود.

رخت‌چرك‌ها را دور بیندازید

همه ما در زندگی‌مان رخت‌چرك‌هایی داریم. منظورمان همان اشتباه‌ها، خاطرات آزار‌دهنده و لحظه‌هایی است كه ترجیح می‌دادیم هیچ وقت اتفاق نمی افتادند. خب، ما انتظار نداریم كه در زندگی شما چنین مسائلی پیش نیامده باشد، فقط می‌گوییم حالا كه وقت ازدواج‌تان رسیده، باید رخت‌چرك‌هایتان را پشت در بگذارید و به‌جای فكر كردن و عذاب كشیدن، برای فراموش كردن روزهای گذشته انرژی بگذارید.

همسر آینده‌تان را شریك این خاطرات نكنید و اگر به دلیل برخی اتفاقات گذشته هنوز متاثر هستید و عذاب می‌كشید، این عذاب را وارد زندگی‌تان نكنید. دوره نامزدی فرصت خوبی است تا بتوانید از آنچه پیش از این در زندگی‌تان بوده، عبور كنید و با یك شروع تازه، برای یك زندگی موفق آماده شوید. زندگی‌ای كه قرار نیست این بار رخت‌چرك دیگری برای آینده شما شود.

منبع : tebyan.net

shiva & hasan بازدید : 197 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج براى تعدادى از زنان و مردان، حكم سر و سامان گرفتن را دارد. براى اين افراد ازدواج سمبلى از آغاز بلوغ فكرى و تكامل است به نحوى كه زندگى آنان تنها در سايه ازدواج معنا پيدا مى‌كند.

براى تعدادى ديگر از زنان و مردان ازدواج تنها يك مقوله است كه بايد سرگيرد. به اين معنا كه چون ديگران ازدواج مى‌كنند پس آنان نيز بايد به اين امر مبادرت ورزند. به عبارت ديگر ازدواج رسمى است كه گريزی از آن نيست.

در هر حال ازدواج براى تمامى زنان و مردان يك تصميم‌گيرى بزرگ و اساسى بوده كه نه تنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد بلكه باعث گسترش اعضاى خانواده، بقاى نسل و افزايش افراد جامعه خواهد شد. بنابراين انعكاس كلى هر ازدواجى به صورت مستقيم و غيرمستقيم به جامعه و اجتماع برخواهد گشت. با اين وصف تعجبى ندارد وقتى دختران و پسران تصميم مى‌گيرند ازدواج كنند، بشدت هيجان‌ زده و نگران مى‌شوند. اين هيجان و نگرانى از اين بابت است كه آيا تصميم‌گيرى آنها صحيح و اصولى بوده و آيا آنها فرد مورد نظرشان را در زندگى پيدا كرده‌اند؟

دلايل دختران و پسران را برای مبادرت به ازدواج مى‌توان به اين صورت دسته‌بندى كرد

1 - بعضى‌ها مى‌گويند ازدواج می كنيم چون به طرف مقابل علاقه داريم يا اين‌كه دليل ازدواجشان را عشق به طرف مقابل عنوان مى‌كنند. البته عشق نمى‌تواند و نبايد تنها دليل ازدواج باشد اما در تداوم زندگى مشترك و داشتن رابطه زناشويى سالم و موفق، جزئى مهم و اساسى است.

2 - « ازدواج مى‌كنيم تا متعهد شويم » اين جمله‌اى است كه بسيارى از والدين و دختران و پسران خاطرنشان مى‌كنند. طبق نظر آنان ازدواج، فرد را متعهد و پايبند زندگى و مسووليت‌پذير مى‌سازد.

3 - براى برخى نيز ازدواج به دليل ديگرى صورت مى‌گيرد. آنها زندگى مشترك را جزئى از فرهنگ می دانند و معتقدند ازدواج جزء اساسى باورهاى فرهنگى و مذهبى محسوب می شود و سهم اساسى در مجموعه ارزشى ذهن آدم‌ها در جامعه دارد.

4 - تعدادى نيز فكر مى‌كنند فرد مورد نظرشان را يافته‌اند و معتقدند او همان فردى است كه خوشبختى‌شان را تضمين مى‌كند. به اين ترتيب با ازدواج با او، فكر مى‌كنند خوشبختى را نصيب خود كرده‌اند.

5 - اما اگر فكر مى‌كنيد بايد ازدواج كنيد تا فقط سايه كسى بالاى سرتان باشد يا امنيت‌تان تأمين شود، در اشتباه هستيد. يعنى با اين اهداف نبايد تن به ازدواج دهيد. امنيت يا تأمين مالى يا در آمدن از تنهايى نمى‌توانند عامل شادى در زندگى باشند.

6 - بعضى‌ها فكر مى‌كنند هر طور شده بايد ازدواج كنند، زيرا از تنها ماندن وحشت دارند. اگر دليل شما از ازدواج كردن اين است، بايد بگوييم بهتر است در يك كشوى كوچك بمانيد تا تمام زندگى‌تان را در يك كمد بزرگ كه به اشتباه انتخاب كرده‌ايد، سپرى كنيد.

7 - بچه‌دار شدن هم دليل ازدواج براى بعضى‌ها محسوب مى‌شود. اگر چه صاحب اولاد شدن و بقاى نسل، يكى از مسائل محورى زندگى مشترك است، اما اگر تنها و فقط به دليل اين‌كه صاحب فرزند شويد ازدواج مى‌كنيد، راه به جايی نمی بريد ، زيرا بچه‌ها به يك محيط شاد و مناسب براى زندگى احتياج دارند. آيا با يك ازدواج غلط چنين امكانى از آنها سلب نمى‌شود؟

8 - روياى عروس داماد شدن هم براى برخی دليل ازدواج قلمداد مى‌شود و البته آنان توجه ندارند اين مراسم چند روز بيشتر طول نمى‌كشد و عروس يا داماد شدن با هدف داشتنِ صرفا يك مراسم عروسى، دوام چندانى نخواهد داشت.

شايد شما و اطرافيانتان ده‌ها دليل ديگر نيز براى ازدواج داشته باشيد. نوع دليل، آنقدرها مهم نيست بلكه آنچه اهميت دارد اين است كه شما و همسر آينده‌تان به روشنى و با صداقت درباره دلايل ازدواج با هم صحبت كرده باشيد و در نهايت اطمينان حاصل كنيد كه انگيزه‌ها و اهداف شما در زندگى مشترك با هم تطابق دارد.

در امر ازدواج، ميزان توقع و انتظارات مهم نيست بلكه آنچه مهم است اين است كه هر دو نفر انتظارات و توقعات مشتركى داشته باشند و هر دو نفر تلاشى مشترك را براي رسيدن به هدفي مشترك آغاز كنند. زمانى كه انتظارات و توقعات دو طرف متفاوت باشد، همواره يكى از دو نفر نااميد و سرخورده خواهد شد. البته بايد گفت انتظارات و نگرانى‌هاى زن و مرد تحت تأثير عوامل بسيار زيادى قرار مى‌گيرند. تجربه دوستان قبلى، روابط فاميلى و خانوادگى افراد، محيط رشد و بسيارى عوامل ديگر در اين مساله دخيل هستند و البته به ياد داشته باشيم يكى از مؤثرترين عوامل در اين زمينه، خانواده‌هاى طرفين است.

با اين توضيحات هر چه پسر و دختر صادقانه و بى‌پرده درباره خود و احساساتشان صحبت كنند، در آينده از همديگر حمايت بيشترى خواهند كرد. در اين صورت اختلاف‌ نظرهايشان روشن می شود، براى آنها دليل پيدا كرده و راه‌حل‌هاى بهتر و مناسب‌ترى براى تداوم زندگى مشترك پيدا مى‌كنند.

حقيقت اين است، يك ازدواج خوب و سالم براى سلامت نيز مفيد بوده در حالى كه ازدواج اشتباه و مشكل‌دار يك ورشكستگى جسمى و روحى تمام عيار براى زن و مرد به حساب مى‌آيد. همه افراد انتظار دارند همسر آينده‌شان فردى سازگار و دارای ارزش‌هايى مشابه خودشان و باعث شادى و خوشبختى‌شان شود، بنابراين بهتر است براى انتخاب همسرتان بيشتر از انتخاب خانه و شغل اهميت قائل شويد و وقت، فكر و انرژى صرف كنيد.

 منبع:سیمرغ

shiva & hasan بازدید : 144 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

«حالا خیلی زوده كه در مورد بچه و بچه دار شدن صحبت كنم. تازه با هم آشنا شدیم و چند جلسه است كه با هم صحبت كردیم. این طور حرف ها باشه برای بعد از عقد و ازدواج. الان چیزهای مهم تری وجود دارد.»

این دیالوگی است که خیلی وقت ها بین زوج های جوان رد و بدل می شود. بسیاری از دختر و پسرها گمان می كنند كه صحبت از فرزند در جلسات خواستگاری و كلاً قبل از عقد كار اشتباهیست و زمان برای اینگونه صحبت ها بسیار است. به همین دلیل معمولاً پرسش و پاسخ در این زمینه را به بعد از عقد و حتی پس از آن یعنی به دوران پس از ازدواج موكول می كنند در حالیكه بسیار ممكن است همین بی توجهی به امر مهمی چون فرزند نیز در زندگی مشترك افراد خلل و اختلاف ایجاد نماید.

حتماً بسیاری از شما بارها و بارها از زبان پدر و مادرتان شنیده اید كه تا زمانی كه تو نبودی من و پدرت هیچ مشكلی با هم نداشتیم. زیرا فرزند بخش مهمی از زندگی مشترک محسوب می شود و از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان، نظری خاص و ویژه دارد بهتر از قبل از عقد در این رابطه با فرد مقابل صحبت كرده و به برخی توافقات رسید.

دختر و پسر در چند مورد فرزند باید به توافق برسند

1. زمان فرزند دار شدن

هر فردی در مورد زمان بچه دار شدن نظری دارد. برخی مدت كوتاهی پس از ازدواجشان بچه دار می شوند زیرا:

- عاشق بچه اند.

-در سن بالا ازدواج كرده اند و نمی خواهند فاصله سنی شان با فرزندشان زیاد باشد.

- فرهنگ خانواده و قوم و قبیله شان اقتضا می كند كه سریعا بچه دار شوند.

- و ...

در مقابل برخی دیگر معتقدند فرزند دار شدن مسئله ایست كه بیشتر مربوط به چند سال پس از ازدواج می شود. این زمان از 2 سال تا 10 سال پس از ازدواج را شامل می شود. این افراد معمولاً:

 -فعلاً حوصله بچه و بچه داری ندارند.

-معتقدند اول بهتر است مرد و زن یكدیگر را خوب بشناسند بعد پای فرد دیگری را به زندگی شان باز كنند.

-برخی دیگر دوست دارند اول زندگی شان به سر و سامانی رسیده و به همه اهدافشان دست یابند، بعد بچه دار شوند.

-عده ای دیگر معتقدند كه چند سال اول زندگی را باید به تفریح و گشت و گذار پرداخت. بعد خود را درگیر بچه داری كرد.

2.تعداد فرزندان

هریك از دختر و پسر متناسب با فرهنگ خانواده و شهری كه در آن رشد یافته اند و افكار و اعتقاداتشان در مورد تعداد فرزندان آینده شان نیز نظر و عقیده ای متفاوت دارند. برخی معتقدند كه فرزند كمتر زندگی بهتر. آنها حتی گاه تك فرزندی را ترجیح می دهند و بر این باورند كه یك شهر آباد بهتر از ده تا شهر خراب است.

در مقابل هستند افرادی كه معتقدند تك فرزندی هم برای خود بچه سخت و طاقت فرساست هم برای پدر و مادر وابستگی بسیار شدیدی ایجاد می كند. به همین دلیل به بیش از یك فرزند و گاه حتی تا سه فرزند معتقدند.

3. نحوه تربیت فرزندان

این امر نیز یكی از مهمترین اصولی است كه زن و مرد بیشتر اوقات بر سر آن به اختلاف و كشمكش می رسند. به همین دلیل هر یک از طرفین باید نظر خود را در این باره نیز بگویند و بر سر نوع تربیت فرزندان در آینده به توافق برسند. توجه داشته باشید كه موقعیتی كه والدین در آن به اختلاف سلیقه می رسند بهترین شرایط را برای سوء استفاده فرزندان به ارمغان می آورد.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 129 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

خواستگاری به معنای درخواست ازدواج است و عبارت از مجموعه تشریفاتی است که خانواده داماد برای درخواست ازدواج از خانواده دختر انجام می‌دهند.

چی بود؟ چی شد؟

در گذشته روش متداول برای انتخاب همسر اینگونه بود که نزدیکان داماد مثل مادر، خواهر و خلاصه زنان فامیل و همچنین زنانی که به یافتن دختر مناسب مشهور بودند و اصطلاحا در امر خیر پیش قدم بودند برای داماد به دنبال دختر مناسب می‌گشتند و بعد ازاینکه از طرق مختلف و به لطایف الحیل از زیبایی، سلامتی و بدون عیب و ایراد بودن او اطمینان حاصل می‌کردند، نزد داماد رفته و آنچه از دختر می‌دانستند را به او می‌گفتند و اگر داماد موافقت می‌کرد و علاقه نشان می‌داد به همراه پدر و بزرگان فامیل به خانه دختر می‌رفتند و دختر را از پدرش خواستگاری می‌کردند و شیرینی می‌خوردند و روز بعد برای مراسم بله بران اقدام می‌کردند که مراسم بله بران شرح مفصل مخصوص به خود را دارد.

البته امروزه مراسم خواستگاری سنتی در بسیاری از فرهنگ‌های ایرانی دگرگون شده است و شکلی نوین به خود گرفته است. امروزه همانطور که می‌دانید بعد از اینکه پسر دختر مورد علاقه خود را به تنهایی یا به کمک دیگران پیدا کرد، موضوع را باخانواده و بزرگترهای خود در میان می‌گذارد تا با خانواده دختر تماس بگیرند و در صورت موافقت و صلاحدید طرفین، شبی را تعیین کنند تا برای خواستگاری و اصطلاحا "امر خیر" به منزل دختر بروند.

در شکل امروزی‌تر قضیه که الزاما همیشه هم موفق و صحیح نیست، ممکن است جوانان در محیط کار، دانشگاه و... با یکدیگر آشنا شوند و مدتی نیز با یکدیگر معاشرت داشته باشند و یکدیگر را با این رویکرد که آیا می‌توانند شریک زندگی هم باشند یا خیر، مورد ارزیابی قرار دهند. طی این مدت خانواده‌ها و بزرگترها در حاشیه منتظر می‌مانند تا جوانان خود تصمیم بگیرند.

گاهی این گونه معاشرت‌ها تا ماه‌ها به درازا می‌کشد و چنانچه دختر و پسر ارزیابی مثبت از یکدیگر داشتند، تازه به سراغ طی فرآیند خواستگاری به شکل سنتی می‌روند و اگر ارزیابی منفی بود، رابطه را قطع کرده و منتظر می‌مانند تا فرد دیگری را بیابند.

این شکل از روابط در خانواده‌های امروزی جای خود را پیدا کرده است و در صورتی که کنترل شده و با اطلاع خانواده‌ها باشد و به احساسات و عواطف طرفین آسیبی نرسد و نیز منجر به سوء استفاده نشود، می‌تواند روش مناسبی باشد.

مقدمات خواستگاری

طبق آداب و رسوم ایرانی، ابتدا یک روز عصر مادر و خواهر بزرگتر داماد و یا یکی دیگر از زنان بزرگتر و صاحب نظر فامیل به اتفاق داماد به منزل دختر می‌روند برای باز شدن باب آشنایی و رفت و آمد. رسم برخی از مناطق بر این است که در این جلسه نیازی به گل و شیرینی از طرف داماد نیست.

البته در این خصوص تعیین کننده عرف آن منطقه است. این جلسه خیلی مختصر برگزار می‌شود و حرفهایی کلی درباره خصوصیات و وضعیت عروس و داماد (وضعیت تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی، شغلی و.... عروس و داماد آینده) رد و بدل می‌شود و طرفین به این توافق می‌رسند که در جلسه‌ای مفصل تر برای خواستگاری رسمی به منزل عروس آینده بروند. بهتر است در این جلسه عروس و داماد کمتر صحبت کنند و اجازه بدهند بزگترها بیشتر با هم آشنا شوند و خصوصیات عروس و داماد را برای هم تشریح کنند.

مراسم رسمی خواستگاری

در جلسه بعدی که خواستگاری رسمی است، داماد به اتفاق والدین خود و یا کسانی که قیم و بزرگترهای او محسوب می‌شوند با گل و شیرینی به منزل عروس می‌روند. این جلسه از جلسه قبلی رسمی تر و مهم تر است و پدر داماد یا در صورت در دسترس نبودن پدر، جانشین او در جلسه خواستگاری حضور دارد. بهترین زمان برای برگزاری این جلسه، ساعات بعد از شام است.

خانواده دختر با میوه‌های راحت الحلقوم، چای، نسکافه، قهوه، شربت و... از مهمانان خود پذیرایی می‌کنند.

در آداب و سنن قدیم، عروس و داماد در جلسه خواستگاری ساکت بودند و همه صحبت‌ها و حتی معرفی دختر و پسر را بزرگترها انجام می‌دادند. اما امروزه عروس و داماد آینده نیز با اجازه بزرگترها و حفظ احترام آنها در بحث‌ها شرکت می‌کنند.

مثلا داماد خودش به معرفی خود می‌پردازد و وضعیت شغلی، اجتماعی و اقتصادی خود را توضیح می‌دهد و حتی عروس خانم آینده نیز شخصا موقعیت شغلی، اجتماعی، تحصیلی خود را برای خانواده داماد تشریح می‌کند و این می‌تواند نشانه خوبی از اعتماد به نفس این دو باشد.

بهتر است در جلسه خواستگاری، از مهریه، شیربها، مسایل مادی، آداب و رسوم طرفین و... حرفی به میان نیاید و این گونه صحبت‌ها به جلسه‌ای دیگر یا به "مراسم بله بُران" موکول شود. اما اگر در مواردی خاص (مثلا زمانی که دو خانواده به اندازه کافی از یکدیگر شناخت دارند و مثلا قوم و خویش هستند) هر دو خانواده موافقت کردند که همه چیز در همین یک جلسه معلوم شود و کار به درازا کشیده نشود، می‌بایست اینگونه بحث‌ها را هم مطرح کرد.

اگر چنانچه عروس و داماد آینده، از قبل با خلقیات یکدیگر آشنایی نداشته باشند در همین جلسه اول فرصتی به آنها داده می‌شود تا در مکانی خلوت مثل اتاقی مجزا یا حیاط یا هر جای دیگر با هم صحبت کنند و بیشتر با هم آشنا شوند. در این جلسه دو نفره، طرفین می‌بایست درباره خلقیات یکدیگر و مسایل کلی زندگی صحبت کنند تا مقدمه‌ای باشد برای شناخت بیشتر طرفین.

معمولا جلسه اول خواستگاری حدود 2 ساعت طول می‌کشد و پس از آن خانواده پسر منتظر پاسخ خانواده دختر می‌مانند.

آیا تو آن گمشده ام هستی؟

پس از جلسه خواستگاری، خانواده دختر فرصت کافی دارند تا درباره داماد آینده خود تحقیق کنند. این تحقیقات شامل تحقیقات در محله و محل کار داماد می‌شود و فرصت بسیار خوبی است که نسبت به موقعیت اجتماعی پسر اطلاعات کسب کنند. بهتر است برای کسب اطلاعات دقیق تر به سراغ افراد معتمد محله بروند.

البته خانواده‌های امروزی به عروس و داماد آینده فرصت می‌دهند تا با یکدیگر بیشتر معاشرت داشته باشند و طی دیدارهایی که برای آشنایی بیشتر مقرر می‌کنند، با خصوصیات، خلق و خو، اهداف و برنامه‌ها و شرایط یکدیگر بیشتر آشنا شوند. این جلسات با اجازه بزرگترها می‌تواند در بیرون از خانه انجام شود و تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که دو طرف بتوانند تصمیم بگیرند که آیا مایل به ازدواج با یکدیگر هستند یا خیر و چنانچه جواب طرفین مثبت بود، به خانواده‌ها اطلاع می‌دهند که جلسه دوم خواستگاری را معین کنند و در صورتی که طرفین به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند در کنار یکدیگر یک زندگی مشترک را شروع کنند، خانواده‌ها طی تماس‌های تلفنی در کمال احترام، موضوع را اطلاع داده و قضیه منتفی خواهد بود.

چنانچه دختر و پسر یکدیگر را برای زندگی مشترک مناسب یافتند، توصیه می‌شود یک نوبت نیز برای مشاوره قبل از ازدواج به مراکز مشاوره مراجعه کنند. در این مراکز نیز راهنمایی‌هایی انجام خواهد شد تا طرفین بتوانند تصمیم درست تری بگیرند.

دو تا سه هفته بعد خانواده دختر پاسخ خود را اعلام می‌کنند. نکته مهم این است که خواستگاری به تنهایی برای هیچ یک از دو طرف تعهد آور نیست و چنانچه دختر یا پسر و یا هردو، یکدیگر را برای زندگی مشترک مناسب نیافتند، می‌توانند از اقدامات بعدی خود داری نموده و قضیه منتفی است.

سخن از مهریه، شیربها و سایر شروط ازدواج

در آداب و رسوم ازدواج ایرانی، تشریفات ازدواج و عروسی با خواستگاری آغاز می‌شود و در مرحله بعدی که مراسم " بله بُران " است، خانواده‌ها در خصوص میزان مهریه، شیربها و سایر آداب و رسوم و شرط و شروط ازدواج با حضور بزرگترهای دو طرف تصمیم گیری می‌کنند.

امروزه قبل از مراسم بله بران، طی نشستی که می‌تواند بعد از جلسه خواستگاری و پاسخ مثبت خانواده عروس باشد، شروط کلی مثل: میزان مهریه، شیربها و... بین خانواده‌ها توافق می‌شود. علت این است که خانواده‌ها از قبل نسبت به این موارد توافق کرده باشند و در جلسه بله بران، اختلاف نظر جدی اتفاق نیفتد. پس از آن نوبت به مراسم بله بران می‌رسد.

برگرفته از: عروس سایت

shiva & hasan بازدید : 150 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

اگر شما با چاقو دستتان را ببرید و یا اگر به زمین بخورید و سرتان بشکند بعد از مدت یکی دو ماه کاملا بهبود یافته و اثرات آنها هم از بین می روند. اما ضربه های روحی روانی برای بهبودی به مدت زمان بسیار زیادتری نیاز دارند.

شکست عشقی

بنابراین باید بگوییم گروه دیگری که ازدواج با آنان مناسب نیست، افرادی اند که از روابط گذشته خود هنوز التیام نیافته اند. کسانی که در عشق خود شکست خورده اند و یا از پسر یا دختری بی وفایی دیده اند تا مدتها نسبت به جنس مخالف حالت انزجار دارند و نمی توانند احساسات و عواطف خود را به افراد دیگری نشان دهند.

اولین توصیه و پیشنهاد این است که باید مدتی صبر کنید و تا زمانی که هنوز از روابط گذشته التیام نیافته اید در ازدواج با دیگری داخل نشوید.

متاسفانه در اینجا ذکر این نکته نیز لازم است که در بسیاری از موارد افراد بعد از اینکه در یک رابطه با مشکل دچارشده و ضربه روحی شدیدی نیز متحمل شده اند به منظور درمان خود و رهایی از احساس تنهایی، انتخاب شتابزده ی دیگری مرتکب می شوند که معمولا این انتخاب دوم نیز با شکست مواجه می شود زیرا اولابدون مطالعه و تحقیق و خیلی شتابزده صورت می گیرند و ثانیا درد و رنج های ناشی از روابط قبلی به فرد اجازه تحکیم روابط جدید را نمی دهند.

متاسفانه یک ایده و تصور کاملا نادرست در جامعه ما وجود دارد و آن این است که ازدواج را درمان کننده مشکلات روحی و روانی و رفع کننده احساس تنهایی می دانند. بله، ازدواج شور و شعف و شادی‌های زیادی به دنبال دارد، عزت نفس شما را افزایش می دهد و وقتی که همسرتان به شما احترام می گذارد و شما را دوست می دارد شما نیز برای خود ارزش بیشتری قایل می شوید و خود را انسانی دوست داشتنی می دانید؛ اما همه این شرایط وقتی به وجود می آیند که شما قبل از ازدواج از نظر روحی سالم باشید.به عبارت دیگر ازدواج با تمام نکته های مثبت فوق چون شما را با یک تغییر شرایط روبه رو می کند خواه، ناخواه استرس هایی نیز به دنبال دارد حال اگر شما از قبل با مشکلات روحی و روانی درگیر باشید، این استرس ها شدت مشکلات شما را بیشتر خواهند کرد. پس اگر چنانچه در ازدواج قبلی خود شکست خورده اید، راه حل مشکل شما این است که باید صبر کنید تا مدتی بگذرد و به احساس آرامش درونی و پایدار برسید و بعد از آن تصمیم به انتخاب همسر بگیرید در غیر این صورت باز هم در رابطه نامساعد دیگری وارد خواهید شد.

افرادی که در روابط قبلی خود هنوز التیام نیافته اند ویژگی های زیر را دارا خواهند بود.

الف- خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل دارند

به این افراد باید با احتیاط نزدیک شد چون به علت خشم بیش از حد به نامزد قبلی توانایی عشق ورزیدن به شما را نخواهند داشت. و از آن مهم تر اینکه خشم و انزجار قبلی نهایتا بر روی شما منعکس خواهد شد.

نزدیک شدن به این افراد مانند نزدیک شدن به افرادی است که تازه از یک صحنه زد و خورد جسمی بیرون آمده اند، به حدی عصبانی و غیر قابل کنترل هستند که هر رفتاری از خود نشان می دهند. این افراد احتمالا خشم سرکوب شده خود را به هر فردی که بتوانند منتقل می کنند.

ب- هنوز نسبت به همسر قبلی خود احساس گناه می کنند و خود را مقصر می دانند

در اولین روزهای آشنایی با نامزد خود باید نکته مهمی را توجه داشته باشید و آن هم روابط قبلی نامزد شماست. زندگی مشترک به شرطی دوام و استحکام می یابد که در آن شخص ثالثی وجود نداشته باشد. اگر نامزد شما هنوز درگیر روابط با همسر یا نامزد قبلی اش می باشد، بدانید که در روابط خطرناکی وارد شده اید و در آینده با مشکل مواجه خواهید شد.

چنانچه نامزدتان احساس گناه می کند و نسبت به نامزد قبلی خود احساس تاسف دارد، این احساس او حتما با قابلیت و توانایی او در وادادن و تسلیم شدن به رابطه جدیدش تداخل خواهد کرد.

این حالت همچنین «مثلثی » ایجاد خواهد کرد که شما تنها یک رأس آن خواهید بود. حتی اگر نامزدتان هیچگونه تماس مستقیمی نیز با نامزد قبلی خود نداشته باشد، همواره سه نفر در این رابطه وجود خواهند داشت نه دو نفر. چنانچه اگر با کسی آشنا شدید که این توصیف درباره او صدق می کند، تنها هنگامی با او درگیر شوید که به رابطه قبلی خود پایان داده باشد.

در ضمن به او بگویید که هرگاه احساسات خود را در ارتباط با فرد قبلی زندگی خود حل و فصل کرد، به شما فکر کند. در غیر این صورت با نامزد قبلی او در یک رقابت خواهید بود و این محال است که با یک خاطره رقابت کنید و برنده باشید. خصوصاً اگر این خاطره، خاطره ای خوشایند، همدلانه و همفکرانه بوده باشد.

ج- هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی که رابطه قبلی خود دیده است، فراموش نکرده است و یا از ضربه عاطفی که خورده است در شوک روحی به سر می برد

از ازدواج با افرادی که هنوز از ضربه های عاطفی قبلی در شوک روحی به سر می برند خودداری کنید به آنها باید وقت بدهید تا خود را التیام دهند. چون اگر سریعاً در چنین رابطه ای قدم بگذارید، برای خود یک الگو و انگاره منفی انتخاب کرده اید.

علت اصلی اینکه این نوع روابط معمولا با شکست مواجه می شوند این است که نامزدتان شما را از روی فکر و تأمل انتخاب نکرده است، بلکه شتابزده و فقط برای رهایی از احساس تنهایی و نجات از مشکلات روحی، درگیر رابطه با شما شده است. واضح است که چنین رابطه ای خیلی سریع از بین می رود و هیچ نوع امیدی به پایداری آن وجود ندارد. پس قبل از هرگونه آشنایی ابتدا از روابط قبلی فرد سوال کنید.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 176 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

در این مقاله مباحث اجتماعی در خصوص تأخیر ازدواج در نظام خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم تا آن جائی که فقط زمینه ها و ضرورت بازنگری در سن ازدواج را ارائه و پردازش نمائیم. مقولات قابل بررسی در این مقاله عبارتند از: معنی بلوغ و انواع آن از منظر آیات، سن ازدواج در روایات، زمینه های اجتماعی و فرهنگی، میانگین سن ازدواج، عوامل تعیین کننده سن ازدواج، بازتحلیل تحقیقات انجام شده درباره علل افزایش سن ازدواج

مقدمه

وقتی سن بلوغ و ازدواج به عنوان مقوله ای اجتماعی و فرهنگی نگریسته می شود، گوئی کلافی به هم پیچیده و در هم تنیده را می کاویم که تارها و رشته های متعدد آن به هم پیچیده شده اند. دشواری این نوع مطالعات و تحقیقات، از آن جا ناشی می شود که موضوع مورد مطالعه، انسان است با تمام پیچیدگی های رفتاری و روانی او متغیرها و اسباب و علل تأثیرگذار متنوع و پیچیده است؛ نتایج تحقیق، به دشواری قابل تعمیم است؛ و اثبات خلاف آن و اراده مصادیق و شواهد، مخالف آن است. به همین دلیل است که در قلمرو علوم اجتماعی، کمتر از قوانین و قواعد ثابت و لایتغیر سخن گفته می شود. همه چیز سیال است و وابسته به ده ها شرط و علت و کشف رابطه علی و معلولی، سبب و مسببی و تأثیر و تأثّری بین پدیده-ها بسیار دشوار است. مقوله مورد بحث ما نیز در زمره مقولات اجتماعی قرار می گیرد و اگر از این زاویه به آن نگریسته شود نکات و مطالب فراوانی قابل کشف و مطالعه است.

بلوغ

در لغت عرب، بلوغ به معنی رسیدن به پایان مقصد است، اعم از این که مکان باشد یا زمان یا امر معینی. (1) در المنجد آمده است: «بَلَّغۀ بُلُوغَاً؛ نزد او رسید.»، «بَلَغَ الثَّمَر؛ میوه رسید.» یا این که «بَلَغَ الغُلامُ؛ پسربچه بالغ گردید.» همچنین بلاغ اسم مصدر ابلاغ و یا تبلیغ دانسته شده است. (2) از ریشه بلغ الفاظ و اصطلاحات متعددی از قبیل: ابلاغ و تبلیغ، 

برای دیدن کامل مطلب به ادامه مطلب بروید....

shiva & hasan بازدید : 197 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج دانشجویی ظرافت هایی هم دارد که شاید بعضی اوقات معایب این ازدواج ها به حساب بیایند. بنابراین نباید از آن غافل باشید. ظرافت هایی که البته با کمی توجه و دقت و تلاش و صبوری می توانید از آنها عبور کنید.

بگذارید از مزایای ازدواج دانشجویی بگوییم و بعد سراغ معایب آن برویم.

اولین بحث مهم درباره ازدواج دانشجویی، شناخت و پیدا کردن همسر ایده آل در دانشگاه است. ازدواج دانشجویی این شانس را به شما می دهد که با کسی زندگی کنید که شرایط سنی مشابهی با شما دارد. در فضای اجتماعی نسبتا مشترکی با شما بوده و حتی شاید هم رشته شما باشد. هم رشته بودن به خودی خود زمینه اشتراک های زیادی را به وجود می آورد و شما را به بیان مشترک نزدیک تر می کند.

دانشجویان مدت زمان زیادی (حداقل 2 سال ) در کنار هم درس می خوانند و می توانند بهتر و بیشتر خصوصیات و ویژگی های رفتاری، روانی و اخلاقی یکدیگر را ببینند و بشناسند. اما مشکل اینجاست که هر روز دیدن و رابطه داشتن با همدیگر، روابط عاطفی عمیقی میان دختر و پسر به وجود می آورد و باعث می شود دو طرف نتوانند به شناخت درست و دقیقی از فرد مقابل برسند.

در محیط دانشگاه، شما با طیف گسترده ای از افراد رو در رو هستید که ممکن است فرهنگ متفاوتی داشته باشند. از شهری آمده باشند که کیلومترها با شما فاصله دارد و به آداب و رسوم یا عقایدی پایبند باشند که بسیار با عقاید شما و خانواده تان متفاوت است. بنابراین، توجه داشته باشید تا در انتخاب همسر آینده تان در دانشگاه، صرفا به دلیل اشتراکاتی که در زندگی تحصیلی یا اجتماعی تان دارید، اقدام نکنید و به زمینه های رشدی، شهر محل سکونت و بستر خانوادگی فرد توجه داشته باشید.

از طرف دیگر، بسیار اتفاق افتاده كه برخی از افراد سود جو به بهانه ازدواج با فرد مقابل رابطه برقرار می كنند و بعد از ایجاد دوستی و رابطه عاطفی نه تنها رابطه به ازدواج ختم نمی شود، بلکه باعث ایجاد مشكلاتی مثل افت شدید تحصیلی، برقراری ارتباط های غیر اخلاقی، ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی مثل افسردگی های حاد، اقدام به خودكشی و... هم می شود. به همه این ها اضافه کنید این که یک رابطه دانشجویی، ممکن است باعث شود همه دانشگاه شما دو نفر را مرتبط با هم بدانند و به این دلیل حتی با برهم خوردن رابطه شما با این فرد، پیشنهادهای دیگر ازدواج تان را از دست بدهید یا اگر پسر هستید، دختران دیگر به خاطر بی اعتمادی به شما، حاضر به برقراری رابطه جدی و منجر به ازدواج نشوند.

اما یکی دیگر از مزیت های ازدواج دانشجویی آن است که در این ازدواج ها، توقعات کمتری از عروس و داماد وجود دارد و شما اگر در دوران دانشجویی‌تان ازدواج کنید به احتمال زیاد هم خانواده ها حمایت تان می کنند و هم کمتر کسی از شما توقع زیاد دارد.

ازدواج در دوران دانشجویی، به شما کمک می کند زندگی تان را نظم دهید و زودتر به فکر آینده تان بیفتید. علاوه بر این، می تواند به سازگاری بیشتر شما با شرایط کمک کند. شما و همسرتان هر دو انگیزه های زیادی برای ساختن زندگی و جمع و جور کردن و به دست گرفتن کنترل شرایط را دارید و این شانسی است که در دوران دانشجویی بیشتر از همیشه به شما رو می کند.

به این نکته ها دقت کنید

ازدواج دانشجویی ظرافت هایی هم دارد که شاید بعضی اوقات معایب این ازدواج ها به حساب بیایند. بنابراین نباید از آن غافل باشید. ظرافت هایی که البته با کمی توجه و دقت و تلاش و صبوری می توانید از آنها عبور کنید.

1 - از آنجایی که پسر دانشجو، سن کمی دارد و هنوز به عنوان یک نیروی کار وارد اجتماع نشده است، مشکلات مالی در این دوره بیشتر است و شما باید با قناعت و ساده زیستی بیشتری زندگی کنید. از آن گذشته، ممکن است پسر بعد از پایان تحصیل نتواند به سرعت کار با ثباتی پیدا کند و این مساله روی زندگی شان سایه بیندازد.

2 - شما حتی اگر در دوران دانشجویی شاغل هم باشید، به احتمال زیاد این شغل نیمه وقت یا با حقوق کمی است. بنابراین بعد از پایان تحصیل، در صدد پیدا کردن یک شغل بهتر و تمام وقت خواهید بود. پیدا کردن این شغل به معنی آن است که شما در شروع یک بحران جدید قرار دارید. بحران هویت یابی شغلی.

3 - شما تازه فارغ التحصیلی هستید که هنوز به درستی نمی دانید چه شغلی دارید؟ چه تعریفی از جایگاه اجتماعی تان باید داشته باشید و چه چشم اندازی برای آینده زندگی تان خواهید داشت. حتی نمی دانید از نظر مالی چقدر توانمند هستید و چطور باید حساب دخل و خرجتان را داشته باشید. بنابراین، این بحران که خیلی ها در دوران تجرد آن را تجربه می کنند، برای شما در دوران تاهل اتفاق می افتد و طولانی شدن آن می تواند همسرتان را هم درگیر کند و روی روابط شما سایه بیندازد.

به هر حال اولین ویژگی یک مرد، توانایی اداره زندگی است و این محقق نمی شود مگر آنکه شما تعریف درستی از هویت اجتماعی و شغلی تان داشته باشید. در واقع باید بگوییم که بلوغ اجتماعی و اقتصادی بیشتر پسرانی که در دوران دانشجویی ازدواج می کنند، برای آنها مرحله سختی خواهد بود و همسرشان باید بسیار صبور باشد. دیگران سختی های این بلوغ را به تنهایی تحمل می کنند اما شما باید دو نفره تبعات آن را به دوش بکشید و مسلما به همدلی بیشتری نیاز دارید تا کم نیاورید و بتوانید سختی ها را پشت سر بگذارید.

منبع :تبیان

shiva & hasan بازدید : 186 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

نگرانی های قبل از عروسی زیاد هستند اما شاید یکی از مهم ترین آنها، آماده کردن مقدمات برگزاری مراسم باشد و مهم تر از همه این ها، مقدمات آماده شدن عروس و داماد. می خواهیم امروز درباره نگرانی شایع میان عروس خانم ها صحبت کنیم. نگرانی از انتخاب بهترین لباس برای بهترین شب زندگی شان.

«سردرد گرفتم از بس که دنبال لباس عروس گشتم!... دیگه از گشتن خسته شدم!... چیزی به عروسی نمونده اما من هنوز تصمیم نگرفتم!...» آیا این جملات برای شما آشناست؟ ممکن است شما هم از آن دسته عروس خانم هایی باشید که امور مهمی مثل انتخاب لباس عروس باعث افزایش استرس شما می شود. نگرانی را کنار بگذارید و استرس نداشته باشید. انتخاب لباس عروس یک فرآیند طولانی است که نیاز به زمان، انرژی و صبر دارد. در این مقاله چند روش برای کاهش استرس در هنگام خرید مهمترین لباس زندگیتان را ذکر می کنیم.

1 –تصویری کلی از آنچه می خواهید داشته باشید

قبل از اینکه به فروشگاه ها و مزون ها بروید، در خصوص سبک و مدل کلی لباس عروس مورد نظر خود فکر کنید.

منظورم این است که باید حدودا بدانید که به دنبال چه سبک و طرحی هستید: پف دار یا راسته؟ آستین دار یا بدون آستین؟ یقه هفت یا دکلته؟ سنتی یا مدرن؟ این بستگی به سلیقه شما، فرهنگ حاکم بر خانواده شما و همچنین شکل اندام شما دارد.

همچنین می توانید با اعضای خانواده و دوستان خوش سلیقه خود مشورت کنید. ژورنالهای لباس عروس را بررسی کنید و از همه مهمتر و راحت تر: در اینترنت جستجو کنید. این روشها به شما کمک می کنند که یک دید کلی در خصوص لباس عروس مورد نظر خود پیدا کنید.

2 –هنگام مراجعه به بازار یک دوست را نیز همراه خود ببرید

آنچه مسلم است تصمیم گیرنده اصلی شما هستید و بازهم بدیهی است که در هنگام انتخاب لباس عروس، خواهر یا مادر شما نیز همراه شماست. اما برای اینکه نتیجه بهتری بگیرید، یکی از دوستان خوش سلیقه خود را نیز با خود همراه کنید. دوستان نزدیک شما می توانند راهنمایی هایی به شما بکنند که ممکن است به ذهن شما و اعضای خانواده تان خطور نکرده باشد و حتی ممکن است ایده های تازه ای به شما بدهد که حتی فکرش را هم نمی کردید. علاوه بر این، حضور یک دوست نزدیک برای روحیه شما نیز خوب است و به شما قوت قلب بیشتری می دهد.

فراموش نکنید که شما شاید روزهای زیادی را به دنبال لباس عروس بگردید. طبیعی است که مشاهدات خود را فراموش می کنید. یادداشت کردن به شما کمک می کند که بتوانید به گذشته برگردید و جزئیات را به خاطر بیاورید. این در تصمیم گیری به شما کمک خواهد کرد و استرس شما را نیز کاهش خواهد داد

3 -مشاهدات خود را یادداشت کنید.

این یک اصل مهم است: وقتی اطلاعات از ذهن شما به روی کاغذ منتقل شوند، شما آرامش بیشتری خواهید داشت و استرس شما کم می شود. شاید تلفن همراه شما بتواند عکس های خوبی برای شما تهیه کند اما هیچ چیز مثل نوشتن نیست. یک دفترچه کوچک و یک قلم همراه داشته باشید و هر لباس عروسی که شما را به وجد آورد یا نظر شما را جلب کرد، یادداشت کنید. مواردی مثل: نام مدل، نام فروشگاه، آدرس و شماره تلفن، آنچه که در آن لباس نظر شما را جلب کرد، امتیازی که به آن می دهید، قیمت، کیفیت و خلاصه هرآنچه در تصمیم گیری و جمع بندی می تواند به شما کمک کند باید یادداشت شود.

فراموش نکنید که شما شاید روزهای زیادی را به دنبال لباس عروس بگردید. طبیعی است که مشاهدات خود را فراموش می کنید. یادداشت کردن به شما کمک می کند که بتوانید به گذشته برگردید و جزئیات را به خاطر بیاورید. این در تصمیم گیری به شما کمک خواهد کرد و استرس شما را نیز کاهش خواهد داد.

البته این خیلی مهم است که شما یک طرح کلی از لباس عروس مورد نظرتان در ذهن خود داشته باشید. این به خرید شما هدف می دهد. اما تعصب را نیز کنار بگذارید. منظورم این است که ممکن است مدل یا طرحی را پیدا کنید که می تواند بسیار مناسب باشد و شما را بسیار جذاب نشان بدهد اما با معیارهای اولیه و ذهنی شما مطابقت نداشته باشد. توصیه من این است: آن را امتحان کنید! شاید تعصب شما بر روی آنچه که در ذهن دارید باعث شود یک لباس عروس منحصر به فرد و زیبا را ندیده بگیرید. تنها راهی که به شما کمک می کند تصمیم درست بگیرید این است که آن را امتحان کنید. گاهی آنچه که در چارچوب ذهنی شما نبوده است، بهترین انتخاب است!

5 – تحت فشار افکار و نظرات دیگران تصمیم نگیرید

این طبیعی است که نزدیکان و خانواده شما (مادر، خواهر، خاله و... ) در خصوص اینکه چه لباس عروسی مناسب تر است اظهار نظر کنند و به شما مشاوره بدهند اما تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. این عروسی شماست و شما فقط یک بار عروسی می کنید. پس اجازه ندهید شما را تحت فشار قرار بدهند. مشورت کنید، نظرخواهی کنید اما در نهایت خودتان تصمیم بگیرید.

برگرفته از عروس سایت

shiva & hasan بازدید : 157 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

همه افراد در انتخاب همسر مۆلفه های بسیاری برای خود در نظر می گیرند كه برخی در بین همه یكسان و برخی مختص خود فرد هستند. یكی از مهمترین معیارهای مشترك، آگاهی از سابقه و وضعیت گذشته و فعلی جسمی و روانی فرد مقابل است.

 

گاهی برخی ادعا می كنند كه گذشته هر فردی مربوط به خودش بوده و ما كاری به گذشته اش نداریم. آنچه مهم است این است كه این فرد در حال حاضر چه شخصیتی دارد. ازدواج با فرد ترك كرده هم جزء همین شرایط می باشد. گاه حتی برخی وقتی متوجه می شوند كه فرد مقابلشان قبلاً معتاد بوده و ترك كرده است بسیار از غیرت و شجاعت وی خوششان آمده و زبان به تحسینش می گشایند و حتی از او به عنوان همسری مناسب و قوی برای زندگی یاد می كنند.

 

قطعا نظر این گروه در مورد شجاعت و غیرت فرد ترك كرده كاملاً درست است اما اینكه این افراد تنها به صرف قدرت ترك كردن برای ازدواج هم مناسب هستند اصلاً درست نیست. زیرا این افراد لذت مصرف مواد اعتیادزا را چشیده اند و خاطره این لذت برای همیشه در ذهنشان باقی است. از آنجایی هم كه انسان ها مدام به دنبال لذت و تفریح و تنوع و فرار از مشكلات هستند هر آن ممكن است كه این افراد پس از برخورد با مشكلات و سختی های كوچك و بزرگ زندگی مشترك به حالت قبلی و اعتیادشان باز گردند. در واقع در چنین اشخاصی احتمال مصرف مواد اعتیادزا در آینده بسیار بیشتر از افراد عادی و سالمی است كه لذت حاصل از این مواد را تجربه نكرده اند.

در ازدواج با فرد ترك كرده حتماً حتماً از مشورت یك مشاور خوب بهره برده و تحت نظر وی مراحل آشنایی و تصمیم را طی نمایید

 

پس آیا نباید با فردی كه ترك كرده ازدواج كرد؟

 

ما سعی نداریم در اینجا شما را به ازدواج یا عدم ازدواج با افراد ترك كرده توصیه کنیم اما برای اینكه در این زمینه انتخاب درست تری داشته باشید برخی نكات را به شما گوشزد خواهیم کرد:

 

1.در ازدواج با فرد ترك كرده حتماً حتماً از مشورت یك مشاور خوب بهره برده و تحت نظر وی مراحل آشنایی و تصمیم را طی نمایید.

 

2.از پاسخ مثبت دادن به خواستگاری كه كمتر از یك سال از ترك وی می گذرد خودداری نمایید. زیرا ترك این افراد هنوز صد در صد نبوده و احتمال بازگشتشان بسیار زیاد است.

 

3.متاسفانه اعتیاد به همراه خود بی هدفی و بی برنامگی، بدخلقی و پرخاشگری و هزار و یك مشكل دیگر برای فرد معتاد به ارمغان می آورد. به همین دلیل سعی كنید در دوران آشنایی با فردی كه مدعی ترك است حتما بر روی مسائلی چون اخلاق، مهارت‌های زندگی(كنترل خشم، ‌استرس، همدلی.....)، هدفمندی، مسئولیت پذیری و... توجه خاصی مبذول داشته و تمام این خصوصیات را در وی مورد ارزیابی قرار دهید.

منبع:tebyan.net

shiva & hasan بازدید : 193 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

زناشویی - ازدواج موقت یک اقدام شرعی است و هیچگونه منع قانونی ندارد، اما موضوع این است که عرف جامعه ما این موضوع را نپذیرفته است. تا زمانی‌که عرف جامعه این موضوع را نپذیرد نباید آن را از بلندگوها اعلام کرد. پیش از این نیز ماجرای ازدواج موقت مطرح شده بود اما مشاهده کردیم که استقبالی از آن نشد. متاسفانه هر‌چند وقت یکبار برخی از مسئولان ازدواج موقت را به‌عنوان راهکاری برای برطرف شدن مشکل ازدواج جوانان مطرح می‌کنند، غافل از اینکه با ازدواج موقت، مشکل ازدواج جوانان برطرف نمی‌شود. حقیقت این است که به‌دلیل مشکلات اقتصادی در جامعه، مشکل ازدواج نیز ایجاد شده است، این مشکلات در نهایت منجر شده تا جوانان علاقه‌ای به ازدواج نداشته و به تبع آن سن ازدواج نیز بالا رود.

 همه اینها بدلیل توانایی نداشتن افراد برای تشکیل خانواده، بیکاری و ناامنی شغلی است. این در حالی است که برخی مسئولان به جای اینکه فکری به حال جوانان و برطرف شدن مشکل ازدواجشان کنند، موضوع ازدواج موقت را مطرح می‌کنند.

برخی به‌دنبال این هستند تا فرهنگ ازدواج موقت را در جامعه جا بیندازند، شاید دلیل آنها نیز کم هزینه بودن این ازدواج و تاثیر نداشتن متغیرهای اشتغال و در آمد بر این نوع ارتباط است، اما با این حال جامعه همچنان این موضوع را نپذیرفته است. نکته قابل توجه این است که ازدواج موقت را نمی‌توان به‌عنوان یک ازدواج واقعی تلقی کرد، بیشتر به آن به‌عنوان ارتباطی برای برطرف کردن موقت نیازها نگاه می‌شود بنابراین به معنای تشکیل خانواده نیست، چرا که ازدواج تا زمانی که دائمی نباشد، نمی‌تواند معنای تشکیل خانواده را بدهد از این رو مشکل ازدواج با ازدواج موقت برطرف نمی‌شود. تنها می‌تواند برای مدت زمانی، نیازهای عاطفی افراد را برطرف کند. پس این نوع ارتباط نیز مشکلات خاص خود را دارد. کارشناسان اجتماعی همواره نگرانی خود را از ترویج این نوع ازدواج بیان کرده اند. واقعیت این است که ازدواج موقت تنها برای مجردها نیست و مردان متاهل را نیز مخاطب قرار می‌دهد، همین موضوع سبب می‌شود تا کانون خانواده به خطر افتد، بنابراین نه تنها مشکل ازدواج برطرف نمی‌شود، بلکه ازدواج‌های فعلی نیز با مشکل مواجه می‌شوند.

برخی مدعی هستند که اختلاط دختر و پسر در دانشگاه‌ها نگران کننده است و با ازدواج موقت می‌توان این اختلاط را مشروع کرد، این در حالی است که اگر در اختلاط حریم‌ها رعایت شود، مشکلی ایجاد نمی‌کند غافل از اینکه با ازدواج موقت، بسیاری از حریم‌ها شکسته شود.

منبع:سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 184 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

از همان لحظه اول که او را دیدید، دلتان برایش لرزید. درست در چند ثانیه، هزار و یک دلیل برای عاشق شدن پیدا کردید. اما این دلایل نمی‌توانند خوشبختی‌تان را تضمین کنند. عشق در این شرایط، بیشتر به یک جرقه می‌ماند، جرقه‌ای که نباید به آن اعتماد کنید و تمام آینده‌تان را بر پایه آن بسازید.

اگر می‌خواهید با برخی از نادرست‌ترین دلایل ازدواج آشنا شوید، در ادامه این مطلب با ما باشید،دلایلی که واقعا می‌توانند برای‌تان جالب باشند، اما نباید بگذارید که فریب‌تان بدهند.

 

وقتی فکر می‌کنید باید تغییر کند

 

از او مردی می‌سازید که کیلومتر‌ها با مرد امروز فاصله دارد و عاشق تصویری می‌شوید که از او ساخته‌اید. او همانطور که هست، برای شما قابل پذیرش و اتکا نیست و تنها در صورتی می‌تواند مرد رۆیای شما باشد که آنطور که شما می‌خواهید شود. مردی که برای ازدواج کردن با او برنامه‌ریزی می‌کنید، کسی نیست که مقابل شماست، بلکه تنها تصویری است که شاید هرگز محقق نشود. با چنین اشتباهی در دام امید بستن به كسی می‌افتید كه قرار است فرد مقابل به آن تبدیل شود. دست كشیدن و دل كندن از این امید، بسیار مشكل است.

 

به خود می‌گویید كه او به اندكی وقت نیاز دارد تا خود و زندگی‌اش را جمع و جور كند و حتی اگر اعتراف کند که هرگز به چنین مردی تبدیل نمی‌شود، دیگر شما توان پذیرش این واقعیت را نخواهید داشت. کافی است! فراموش نکنید که آدم‌ها به‌راحتی تغییر نمی‌کنند.

 

فردی که بیست یا سی و چند سال به این شیوه زندگی کرده، یک‌شبه زیر و رو نمی‌شود. اگر تا امروز بی‌پول بوده، یک روزه میلیاردر نمی‌شود و اگر تا امروز سراغ درس و پیشرفت نرفته، یک‌شبه استاد دانشگاه نمی‌شود، پس خواستگار‌تان را همانطور که هست، ببینید و بپذیرید. اگر او با همین ویژگی‌های آموزش قابل‌پذیرش نیست، پس فکر این ازدواج را از سرتان بیرون کنید.

 

وقتی به اندازه شما عاشق نیست

 

عاشقانه دوستش دارید. فکر می‌کنید او مرد رۆیاهایتان است و هیچ‌کس دیگری در دنیا نمی‌تواند تا این حد شما را عاشق خود کند. اما از طرف دیگر، به حس او اطمینان ندارید. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنید آنقدر که دوستش دارید، شما را دوست ندارد و بعضی وقت‌ها نگران این واقعیت می‌شوید که مبادا آنطور که حمایتش می‌کنید، شما را حمایت نکند. مطمئنید که او یک مرد ایده‌آل است اما اینکه به اندازه شما برای این زندگی هیجان‌زده نیست را نمی‌توانید بپذیرید.

 

دست نگه دارید. شما برای تشکیل زندگی، به مرد رۆیاها نیازی ندارید، بلکه تنها به یك مرد عاشق، معمولی و حمایت‌گر نیاز دارید. اگر احساس می‌کنید که او به اندازه شما برای این زندگی اشتیاق ندارد تا زمانی که مطمئن نشده‌اید، دست نگه دارید و هرگز بدون ارضا شدن احساس‌تان، پای سفره عقد ننشینید. یادتان نرود که با ازدواج قرار است تنهایی‌تان را از دست بدهید نه اینکه کنار فردی که به اندازه شما احساسش درگیر نشده، روز‌به‌روز تنها‌تر از قبل شوید.

 

وقتی که به اندازه او عاشق نیستید

 

به قول قدیمی‌ها، دور‌تان می‌گردد، اما شما خیلی راحت از کنار نگرانی‌اش می‌گذرید و وقتی به‌دلیل مشکلی که در ارتباط‌تان پیش آمده بی‌خواب می‌شود، شما تلفن همراهتان را کنار می‌گذارید و راحت می‌خوابید. شما برایش احترام قائلید اما عاشقش نیستید. به نظرتان او بهترین فرصتی است که برای ازدواج دارید و به همین دلیل قبولش می‌کنید، اما این قدرت را دارید که برای فرصت‌های بهتر، از او بگذرید. از اینکه همیشه دنبال شماست و نمی‌گذارد آب توی دلتان تکان بخورد لذت می‌برید، اما مهم‌ترین چیزی که شما را در این رابطه نگه داشته، عشق نیست، بلکه احساس قدرت است.

 

صبر کنید! شما به میدان جنگ وارد نمی‌شوید، پس همه عشقی که می‌تواند زندگی‌تان را زیرو رو کند را با احساس قدرت معاوضه نکنید. فراموش نکنید رابطه‌ای که از نظر احساسی در تعادل قرار نداشته باشد، هرگز نمی‌تواند به یک زندگی موفق و مشترک ختم شود، پس با برقراری یک رابطه دوطرفه، خوشبختی‌تان را تضمین کنید.

اگر می‌بینید که او یک مرد آسیب دیده یا شكننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. می‌توانید با دلسوزی‌تان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمی‌آید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیم‌تان راضی کنید

 

وقتی می‌خواهید فرشته نجات او باشید

 

دلتان برای کسی نسوزد! زندگی مشترک عهدی نیست که بتواند روی یک دلسوزی بسته شود و دوام پیدا کند. شاید فکر کنید همه زندگی او هستید و نمی‌توانید دلش را بشکنید و شاید فکر کنید اگر به او نه بگویید، خانواده‌تان آسیب می‌بیند، اما باور کنید که تمام این حس‌ها، موقتی خواهند بود. زندگی آنقدر پستی و بلندی دارد که این دلسوزی‌ها، تنها مدت کوتاهی می‌توانند مقاومت شما را حفظ کنند.

 

اگر می‌بینید که او یک مرد آسیب دیده یا شكننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. می‌توانید با دلسوزی‌تان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمی‌آید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیم‌تان راضی کنید.

ازدواج نادرست

 

وقتی شما خیلی بزرگ‌تر هستید

 

گاهی تحمل خامی‌ها، بی‌تجربگی‌ها و ناتوانی همسرتان در گرفتن تصمیم‌های اساسی زندگی را ندارید و گاهی تفاوت‌های‌تان در انتخاب دوست، لباس و حتی تفریحات حوصله‌تان را سر می‌برد. او با مسائلی دست به گریبان خواهد بود که شما چند سالی است پشت‌سر گذاشته‌اید و دغدغه‌هایی دارد که امروز به چشم شما پوچ و بچگانه جلوه می‌کند، گاهی هم به‌جای خسته شدن از رفتارهای اول، سعی می‌کنید برایش مادری کنید تا بتواند با تکیه بر شما، بی‌تجربگی‌هایش را جبران کند، اما بعد از مدتی می‌فهمید که این کار غیرممکن است زیرا هم شما از این مادری مداوم خسته می‌شوید و بعد از مدتی احساس بی‌پشتوانگی می‌کنید و هم او با دیدن مادری شما دچار خشمی می‌شود که می‌تواند زندگی‌تان را از هم بپاشد.

 

اگر در پاسخ دادن به چنین خواستگاری مردد هستید، یادتان نرود که سال‌ها خیلی زود می‌گذرند و هرقدر هم که شما در حفظ جوانی و توانایی‌هایتان تلاش کنید، باز هم نمی‌توانید تعادل این زندگی را حفظ کنید و به نیازهای چنین مردی پاسخ دهید.

 

وقتی از او خیلی جوان‌تر هستید

 

اغلب روانشناسان می‌گویند فاصله سنی بین 2 تا 7 سال، می‌تواند یک اختلاف سنی متعادل باشد و برخی‌هم می‌گویند بسته به توانایی‌های افراد و شرایط‌شان این موضوع متفاوت است، اما به طور کلی متخصصان می‌گویند در مقابل یک همسر بزرگ‌تر، شما احساس ناتوانی خواهید کرد و به جای همسر، به او به چشم یك الگو و آموزگار نگاه خواهید كرد. شما در مقابل همسری که اختلاف سنی زیادی با شما داشته باشد، احساس ضعف و حقارت کرده و به‌دلیل اعلام نظر و عقاید‌تان احساس شرمندگی می‌كنید، حتی اگر همسر شما، عاشقانه دوست‌تان داشته باشد و چنین تصوری نسبت به شما نداشته باشد، رفتارهای شما بعد از مدتی روی او تاثیر خواهد گذاشت و باعث خواهد شد که او خود را برتر و توانمند‌تر از شما ببیند و دیگر به حرف‌ها و نظر‌هایتان اطمینان نکند.

 

اما این موضوعات، تنها آسیب‌هایی نیستند که با چنین اختلاف سنی‌ای به زندگی شما می‌رسد. در مقابل یک همسر بزرگ‌تر، ممکن است همیشه نقش «كودك» را بازی كنید و هیچ‌وقت به خود باور نداشته باشید یا اینکه به‌دلیل پنهان کردن این اختلاف، بخواهید خود را مسن‌تر از آنچه هستید نشان دهید تا به پای او برسید، پس حتی اگر او یک مرد همه چیز تمام است، قبل از دادن جواب مثبت این مشکلات را جدی بگیرید و فریفته کامل بودن و توانایی‌هایش نشوید. زندگی فقط همین امروز نیست.

برگرفته از: زندگی ایده آل

shiva & hasan بازدید : 184 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

بدیهی است که همه انسان ها عیب و نقص ها و کاستی هایی دارند. اصلاً به همین دلیل است که هیچ دختر و پسر جوانی توقع ندارد که با یک فرد صد در صد ازدواج نماید.

 

اما برخی از ویژگیها و خصلت های منفی هستند که در مقایسه با سایر خصلتها خطرناکتر بوده و زندگی را به ورطه نابودی می کشانند. یقیناً ازدواج با افرادی که دارای این

 

ویژگی های خطرناک می باشند نیز اشتباه و خطرناک می باشد و باید از آنها اجتناب نمود.

 

این افراد عبارتند از :

 

۱ افرادی معتاد به مواد و الکل

افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش

 

بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود را درمان کند.

 

۲ افراد به شدت خشمگین

همه انسان ها خشمگین شدن را تجربه کرده اند. اما برخی افراد به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوند.

ازدواج با این افراد تجاربی همراه با ترس و اضطراب و محدودیت به ارمغان می آورد. شما همیشه مجبور خواهید بود کوتاه بیایید و با همه چیز بسازید و بسوزید. در زیر به

 

برخی از نشانه های هشداردهنده این افراد اشاره می گردد.

_ معمولاً این افراد با کوچکترین چیزی که مطابق میلشان نباشد از کوره در می روند و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنند.

_ پاسخ افرادی را که با نظر آنها موافق نیستید با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهند.

_ خشمشان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهند.

 

۳ افراد کنترل کننده

این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان

 

نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. والدینی سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل

 

لازم را بر کودکان اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.

 

۴ افراد دارای اختلالات جنسی

اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.

_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی

 _ اختلالات کنشی جنسی:

این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند :

افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند.

افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند.

افرادی که خیلی زود ارضا می شوند.

 _ انحرافات جنسی

 

 ۵ افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند

این ویژگی به سرعت قابل شناسایی نیست. برخی از ویژگیهای این خانواده ها بدین قرار است:

_ انرژی، توجه و وقت همسران را برای خود می خواهند.

_ سعی می کنند در زندگی همسران دخالت کنند.

_ رابطه همسران را به رسمیت نمی شناسند ( توجهی به عروس یا داماد خود نمی کنند و یا به آنها بی احترامی می کنند ).

افرادی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.

منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 186 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

می‌گویند اگر دنبال همسر ایده‌آل‌تان می‌گردید، راهش این است که اول، شخصیت خودتان را بشناسید و بعدش براساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد. اگر شما هم این تئوری را قبول دارید، با ما همراه شوید…

 

ماجراجویان با ماجراجویان ازدواج کنند

 

افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. اگر چنین شخصیتی داشته باشید، احتمالا بسیار کنجکاو، خلاق و پرانرژی هستید و معمولا فرد خودانگیخته‌ای هستید. علایق فراوانی دارید؛ از کوهنوردی و ماهی‌گیری گرفته تا رفتن به سینما و تئاتر.

 

گزینه ازدواج: شما با افراد ماجراجویی که درست مانند خودتان باشند، به خوبی رابطه برقرار می‌کنید. اگر دنبال همسر ایده‌آل خودتان هستید، عجله نکنید؛ چون ماجراجویی شما باعث می‌شود خیلی سریع در عشق گرفتار شوید و عاقلانه‌ عمل نکنید. اگر به کسی واقعا علاقه دارید، به خودتان فرصت دهید تا بهتر او را بشناسید. در عین حال گاهی ماجراجویی بیش از اندازه ممکن است شما را وسوسه‌ کند که روابط جدید را امتحان کنید ولی باید با این خصوصیت نادرست مبارزه کنید.

 

روان‌شناسی شخصیت: افراد ماجراجو شخصیت خود را بیش از همه مدیون میزان ترشح زیاد هورمون دوپامین در مغزشان هستند. این هورمون، همان هورمونی است که به شما احساس شادی و شادابی و سرزندگی می‌بخشد.

 

اگر آدم خلاقی باشید، احتمالا خصلتا باوفا هستید و وظیفه‌شناسی و آبروداری از خصوصیات عالی شخصیت شماست. آرامش، اجتماعی بودن و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست

 

خلاق‌ها با خلاق‌ها ازدواج کنند

 

اگر آدم خلاقی باشید، احتمالا خصلتا باوفا هستید و وظیفه‌شناسی و آبروداری از خصوصیات عالی شخصیت شماست. آرامش، اجتماعی بودن و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست. شما دوست دارید از قوانین پیروی کنید و می‌توانید به راحتی برای زندگی خودتان برنامه‌ریزی داشته باشید و طبق آن برنامه قدم به قدم به هدف‌تان برسید. دیگران از شما بسیار راضی و خشنود هستند و شما را به عنوان آدمی قابل اعتماد می‌شناسند.

 

گزینه ازدواج: افراد خلاق و سازنده درست مانند خودتان، زوج مناسبی برای شما هستند. طرف مقابل‌تان ممکن است قدرت حمایت‌گری شما را بپرستد ولی مواظب باشید این حمایت همه‌جانبه، این احساس را در همسرتان ایجاد نکند که دارید مرتب او را کنترل می‌کنید. شما و همسرتان احتمالا سال‌ها با هم زندگی خواهید کرد چون افرادی مثل شما برای حفظ و تداوم زندگی‌شان هر کاری می‌کنند و وفاداری به طرف مقابل رکن نخست زندگی‌شان است.

 

روان‌شناسی شخصیت: شخصیت آرام و موقر خود را باید مدیون هورمون سروتونین باشید. این ماده شیمیایی می‌تواند اخلاق شما را تعدیل کرده و عصبانیت و حالت تهاجمی شما را کنترل کند.

 

مدیرها با سازگارها ازدواج کنند

 

اگر مدیریت بخش غالب از شخصیت‌ شما است، حتما می‌دانید که بسیار رک و راست هستید و بدون پرده نظرتان را می‌دهید. از سوی دیگر با مسایل بسیار منطقی و واقع‌بینانه برخورد می‌کنید.

 

قاطعیت و استواری از شما جدانشدنی است. شما به آسانی می‌توانید در روابط و کار خودتان تمرکز کنید و در ریاضیات، مکانیک و موزیک می‌توانید زبردست باشید. رقابت‌جویی و جاه‌طلبی عشق همیشگی زندگی شماست.

 

گزینه ازدواج: افرادی می‌توانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت‌شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف‌پذیری داشته باشند و گرنه کار شما با یک مدیر به دعوا و جنگ قدرت می‌کشد. اگر شما در روابط خانوادگی و عاشقانه خود دست از کنترل و امر و نهی بردارید، عشق آرام آرام وارد زندگی شما خواهد شد و از درگیر شدن در رابطه عاشقانه که نمی‌توانید آن را کاملا کنترل کنید، نمی‌هراسید. شما شخصیت محکمی دارید که مشکلات خود را نشان نمی‌دهید ولی این خصوصیت شما ممکن است باعث شود همسرتان فکر کند شما پنهان‌کار، مرموز، سرد و بی‌روح هستید. اجازه دهید دست‌کم در روابط خانوادگی احساسات شما بر قدرت مدیریت مطلق و محکم و دست‌نیافتنی شما غلبه کند.

 

روان‌شناسی شخصیت: هورمون مردانه تستوسترون که در بدن مردان بیشتر و در بدن بانوان کمتر ترشح می‌شود این خصوصیت شخصیتی شما را پررنگ تر می‌کند.

 

انعطاف‌پذیرها با مبادی آداب‌ها ازدواج کنند

 

اگر شما شخصیت انعطاف‌پذیری داشته باشید، دیگران از با شما بودن لذت خواهند برد چون شما توانایی زیادی در روابط اجتماعی دارید و در صحبت کردن عالی هستید. احساسات قوی و روشن و واضح از خصوصیات برجسته شماست.

 

گزینه ازدواج: شما بیش از همه با افرادی که مبادی آداب و مۆدب هستند کنار خواهید آمد. این افراد که سیاست بالایی در روابط خود دارند، رفتار شما را می‌پذیرند. فقط مراقب باشید با زبان بازی و صحبت‌های بی‌توقف خودتان آنها را دل‌زده نکنید. در روابط با طرف مقابل‌تان رقابت نکنید. توصیه ما به همسر شما این است که در صحبت کردن کم نیاورید. گرچه طرف مقابل شما بسیار خوش‌صحبت است ولی شما هم با اعتماد به نفس از خصوصیات خودتان بگویید. افرادی مثل همسر شما دوست دارند که شما نظرتان را درباره شخصیت و رفتارشان بی‌پرده بگویید.

 

روان‌شناسی شخصیت: استروژن که یک هورمون زنانه است و در بدن بانوان بیش از آقایان ترشح می‌شود نقش اصلی را در بروز این خصوصیات شخصیت شما ایفا می‌کند.

برگرفته از افکارنیوز

shiva & hasan بازدید : 171 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

ما برای خیلی چیزها مثل سفر و خرید الگو داریم ولی الگویی برای انتخاب همسر و الگوهای ارتباطی نداریم؛ اینکه بدانیم چطوری با کسی که انتخاب می کنیم حشر و نشر بیشتر و بهتری داشته باشیم.

 

وقتی در یک مهمانی کسی آشنایی و علاقه مندی نشان می دهد یا یکی خانم الف را به خانم ب معرفی می کند، باید دید که بعد از این مرحله چه اتفاقی می افتد که دوستی آنها بیشتر می شود. نکته این است که این حالت خیلی کم اتفاق می افتد، حتی برای دو نفر با چنین مشخصاتی. کمی به خاطرت چند سال گذشته تا مراجعه کنید، ببینید چند وقت یک بار یک فرد جدید به جمع دوستانتان اضافه می شود.

 

معمولا هر دو سال یا سه سال یک بار؛ که آن هم تازه در مورد آدم های برونگراست که ارتباط خوبی با دیگران برقرار می کنند.

 

وقتی در مورد همجنس که خیلی از نگرانی ها و تابوهای اجتماعی وجود ندارد، تا این حد تبدیل شدن یک رابطه دوستانه اولیه به یک رابطه مداوم به سختی اتفاق می افتد، طبیعی است که به همان میزان در ارتباط با یک غیرهمجنس، چه به عنوان یک همکار یا برای ازدواج کار دشوارتر است.

 

برای حل این مساله باید به این سوال پاسخ بدهیم که ما چه الگویی برای ارتباط موثر با دیگران داریم؟ سوالی که یک جواب ساده دارد: «نداریم». وضعیتی که کار را برای انتخاب و ازدواج پیچیده تر می کند و ما را با آدم هایی مواجه می کند که همیشه از پیدا نشدن موقعیت گله دارند، مثل ماهیگیری که وقت ماهیگیری حواسش به گوشی موبایلش است!

 

اجازه بدهید اینکه چه موردهایی برای ازدواج مناسب هستند را یک بار با هم مرور کنیم، شاید به یک توافق جمعی برسیم.

 

چه موردهایی خوب نیستند؟

 

آدمی که هرج و مرج عاطفی دارد، یا آدم شلی که هنوز توجه مردان و زنان به نظرش خیلی بزرگ دیده شود. این دومی هنوز بچه است، چون این حالت تا حدی طبیعی است و لزوما جای اشکال نیست. شما ممکن است از توجه خوشت بیاید اما اگر قرار باشد آدم با کوچکترین اتفاق و توجه جنس مخالف اشتغال ذهنی پیدا کند، معلوم نیست که در آینده، حتی بعد از ازدواج با بهترین گزینه ممکنی که در نظر دارد، چه اتفاقی برایش بیفتد.

 

همچنین، آدمی که این اختلالات را داشته باشد، دردسرساز و حتی خطرناک است: خودشیفتگی، مهرطلبی مفرط، خودکم بینی، کمال طلبی افراطی و ...؛ نکته مهم اینکه، بعضی وقت ها در یک موقعیت اجتماعی از کسی خوشمان می آید؛ مثلا همکاری که شرایط کاری خوبی با او داریم، ولی این دلیل نمی شود او همسر خوبی هم برای ما باشد.

 

البته با یک احساس خوب جلو رفتن بهتر از خنثی جلو رفتن است ولی خطر این است که فکر کنید چون او مثلا در محیط کار خیلی آقا است، در زندگی هم همین است. در صورتی که ممکن است در زندگی خیلی انسان بی مبالاتی باشد. در واقع، ممکن است او آدم خوب موقعیت مشترک باشد، نه زندگی مشترک.

 

یک نکته کنکوری هم اینکه، مورد بد، کسی است که مجردی خوبی ندارد. قدرت نه گفتن ندارد و آدم هدفمندی نیست. در کار و اشتغال و سایر جنبه های زندگی بازنده است. او هر چه در رابطه های قبلی باخت بیشتری داشته باشد، چون از نظر عاطفی زخمی است، خطرناکتر است.

 

غیر از این، ممکن است فقط آدم تک بعدی موفقی باشد. حالا این تک بعدی بودن می تواند مالی، تحصیلی، ارتباطی و ... باشد. آدم هایی فکر می کنند الزاما این وضعیت قدرت است اما اینطورنیست. توان مهارتی ارتباطی خوب است ولی به اندازه. آدم شلوغ و پری ارتباطی که باعث بشود ارتباط زیادی با مردان و زنان مختلف داشته باشی، سرشلوغی عجیبی برایتان ایجاد می کند و این به احتمال زیاد باعث می شود شما آرامشی در ازدواج نداشته باشید و مورد خوبی نباشید!

 

مورد خوب برای من چه کسی است؟

 

اجازه بدهید ناامیدتان کنم، مورد خوب وجود ندارد! مگر اینکه معلوم کنید شما خودتان چه کسی هستید. مثلا یک دختری ازدواج کرده و به انسان غرغرو و بداخلاقی تبدیل شده، ولی همین دختر با آدم دیگری خوش اخلاق و خوش برخورد و مهربان است.

 

واقعیت این است که این خانم هر دوی آنهاست. مورد خوب کسی است که دکمه هیولا شدن ما را نزند. ما در بحث سایه های شخصیت می گوییم هر کسی یک هیولایی دارد. یکسری آدم ها هیولای ما را بیدار می کنند.

 

گرچه ما خودمان هم باید خوددار و خویشتن دار باشیم که این هیولا را اسیر کنیم.

 

این هیولا ممکن است جنبه میل به خیانت، عصبانیت یا ... هر چیز دیگری باشد. شاید بپرسید اصلا مورد خوب با این همه ویژگی پیدا می شود؟ جواب همانی است که گفتیم. باید مورد به مورد و دوطرفه بررسی کرد.

 

باید دید این دختر خوب در شرایط زندگی پسر من و در مواجهه با او خوب هست یا نه؟ همه چیز بستگی دارد به اینکه او در چه محیطی قرار بگیرد. مثل مواد شیمیایی که در محیط های متفاوت، عملکردهای مختلفی دارند. بعضی آدم ها وقتی در زندگی ما هستند شاعر و لطیف می شویم، حالمان خوب می شود. یعنی آن آدم دکمه خوبی های ما را زده ودست روی حالت های خوب ما گذاشته. وسواس و کمال گرایی در این زمینه بحث خطرناکی است. جمع بندی اینکه باید مورد خوب و مورد خوب من با هم جمع بشود.

 

بعد با او معاشرت کنیم و صحت و سقم این خوب بودن را بسنجیم؛ چرا که ازدواج یک خاصیتی دارد که از آدم ها اسطوره زدایی می کند. شما با بهترین شخص هم که ازدواج کنید، بعد از شش ماه برایتان عادی می شود. ازدواج مجاورتی را فراهم می کند که چیزهای خوبی دارد، مثل فهم همدیگر. مثلا اینکه تو دنیای همسرت را 55 درصد می فهمی، با ذکر این نکته ضروری که اقتضای همسر بودن این است که تا حدودی همدیگر را نفهمید. انتظار بیش از این ممکن است خطرناک باشد.

 

کسی که کوچک است، ازدواج را یک فرصت و تغییر فاز در زندگی می داند، در حالی که ازدواج فقط همراه شدن با یک نفر دیگر است. کسی مثل خود ما که بلد نیست معجزه بکند. اینطوری هم نیست که داشتن قیافه زیبا برای همه مورد خوب باشد

 

همه اینها تاکید می کند که باید در مورد خودمان فکر کنیم و ببینیم چه می خواهیم؟ شاید تعاریف کلی مورد خوب برای شما فاجعه باشد؛ چرا که ازدواج آن چهره زیبای دست نیافتنی را از بین می برد. به این علت، مورد خیلی خوب هم بعد از یک مدتی معمولی می شود.

 

بعضی آدم ها عرضه و جنبه یک مورد معمولی بودن و داشتن یک چنین موردی را ندارند. کسی که ازدواج خیلی برایش گنده است، خود به خود مورد ازدواج هم برایش خیلی مهم می شود. بنابراین سقوط احتمالی اش هم خیلی برایش خطرناک و پرریسک می شود.

 

کسی که کوچک است، ازدواج را یک فرصت و تغییر فاز در زندگی می داند، در حالی که ازدواج فقط همراه شدن با یک نفر دیگر است. کسی مثل خود ما که بلد نیست معجزه بکند. اینطوری هم نیست که داشتن قیافه زیبا برای همه مورد خوب باشد. ممکن است قیافه مورد خوب شما معمولی باشد اصلا باید جنبه چیز خوب داشت. پول خوب است ولی یکی را خوشبخت می کند و کسی که جنبه اش را ندارد، بدبخت.

 

چه موردهایی خوب هستند؟

 

موردی که در زندگی در مجموع آدم چند عرصه ای باشد. کسی که نسبتا تعادل دارد. کمی دنیای درس، کمی دنیای کار، کمی دنیای کتاب و ... را تجربه کرده باشد و تعادل و هدف داشته باشد. انسانی که فقط به ازدواج به تنهایی فکر نکرده باشد. فقط فکر نکرده باشد به زن بودن و شوهر بودن. به پدر و مادر شدن فکر کرده باشد، به همه چیزهای دیگر آینده مشترک، کسی که برای زندگی اش نقشه داشته باشد. کسی که در خانواده خیلی از او انتقاد نشده باشد. در عین حال، جذابیت داشته باشد.

 

توی ذوق نزند. رفتارهایش از جنس حیا باشد. این مورد به پرحرفی و کم حرفی هم نیست، به این است که بداند چه حرفی را چه وقت و کجا به طرف مقابل بزند. کلا اهل ایمان بودن خوب است. باید حداقل خصلت های معنوی و اخلاقی را داشته باشد و از همه مهمتر، وسواس رفتاری نداشته باشد. اجازه بدهید تعریف «مورد خوب» را کمی اختصاصی کنیم.

 

مورد خوب مردانه: داشتن رشد اجتماعی متوسط به بالا، تا حدی شرایط اشتغال و درآمد، سن حدود 25 سال. (البته این نظر من است.) کسی که بند نافش را از پدر و مادر بریده و استقلال داشته باشد. به بهانه احترام، از پدر و مادر اطاعت بی چون و چرا نداشته باشد. کمی از محل خودش بیرون آمده باشد و تجربه زندگی داشته باشد.

 

مورد خوب زنانه: از عالم دخترانگی فاصله گرفته باشد. به جای امیدهای وهمی و خیالی، امیدهای واقعی داشته باشد. تا حدی استقلال اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. دخترهایی که خیلی استقلال فردی دارند، سازگاری زناشویی با آنها آسان نیست.

منبع:همشهری جوان

shiva & hasan بازدید : 204 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

واقعیت این است که ما به طورمثال برای سفر، می توانیم چند الگو داشته باشیم؛ یکی اینکه در تور ثبت نام کنیم که هم خوش می گذرد و هم همه کارها را خودشان انجام می دهند. دوم اینکه خودت برنامه ریزی کنی و مقصد و راه را مشخص کنی و ...؛ حالا اگر کسی بگوید اتوبوسی برو و فقط به اندازه رفتن و رسیدن به مقصد پول ببر و برای بازگشت پولی نداشته باش و فقط از خلاقیت خودت برای جور کردن راه برگشت استفاده کن، این حالت سوم برای همه ترسناک و سخت است.

 

انتخاب همسر

 

حالا ما برای انتخاب همسر هم چند سبک داریم؛ یکی اینکه پدر و مادر کسی را انتخاب کنند و به خواستگاری برویم. در این شرایط برای اولین بار طرف را می بینید و اگر خوشتان آمد چند جلسه دیگر هم ادامه پیدا می کند و بعد در پروسه های نامزدی و ازدواج قرار می گیرد.

 

این مراحل برای باز شدن یخ بین دو طرف و آشنایی بیشتر انجام می شود اما برای با هم آغاز کردن وبا هم ماندن هنوزسبک های قابل قبول برای همه به دست نیامده. کاری که نیاز به اختراع ندارد. شاید به طور مثال، به این بیت شعر از شاهنامه حکیم فردوسی در توصیف یک همسر خوب توجه بیشتری بکنیم: «دل آرای و با رای و با ناز و شرم / سخن گفتن خوب و آوای نرم»

 

ریزه کاری های ارتباط در محیط دانشگاهی

 

بررسی یک «مورد» دانشگاهی

 

رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند.

 

مشکلی به نام شناخت های ناقص

 

این خوب است که هر دانشجویی در مورد ابعاد ذهنی و شخصیتی جنس مخالفش بررسی و مطالعه کند. این کار با پرس و جوها و آمارگیری های دبیرستانی ها اشتباه نشود. من به عنوان یک دختر در دانشگاه فرصت دارم بفهمم مردها در چه تیپ هایی هستند و چه خصوصیات و عاداتی دارند بدون آنکه وارد فضاهای گارد شوم.

 

البته ممکن است شناخت هایی هم حاصل شود اما این شناخت ها اکثرا ناقص هستند چونه منحصر به کلاس و دانشگاه است. بر اساس همین شناخت های ناقص ارتباط هایی سر می گیرد که هر دو طرف به همان میزان آسیب می بینند.

 

موضوع اول در شناخت، اول مشاهده گری است. ما اول باید خوب مشاهده کنیم و اگر دچار پس لرزه یا زلزله شدیم، هضمش کنیم. مثلا متوجه شویم جذاب نیستیم و دیده نمی شویم. خیلی از پسرهای دبیرستانی با فهمیدن این موضوع پرخاشگر می شوند. بعضی افراد هم پی شعر و شاعری می روند و منزوی می شوند. ترم های اول دانشگاه فرصت خوبی برای روانشناسی جنس مخالف و مقایسه مطالعات با واقعیات است.

رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند

 

یک چهره روتوش شده داریم

 

از جنبه ای دیگر، موقعیت استادان موقعیت برتری است و چهره ای که دانشجویان از استادانشان می بینند، چهره خیلی روتوش شده ای است. بنابراین بعید نیست که علاقه مندی یکطرفه ای بینشان ایجاد شود. روابط معلم و شاگرد یک فرزند دارد و آن رشد دانشجو است.

 

این فرد نباید به وسیله یکسری علاقه مندی های شخصی سقط شود. موقعیت آن استاد باید تفکیک شود. دانشجو با جایگاه و سواد آن استاد طرف است نه با شخصیت فردی او. گاهی دانشجو جذب قاطعیت آن استاد می شود، یا در سطح خیلی پایین تر جذب چهره آن استاد می شود. از نشانی های این علاقه، به هم ریختگی، اشتغال ذهنی، حضور مدام در کلاس آن استاد و گفت و گوهای خیالی و خیلی نشانه های دیگر است.

 

اگر رابطه ایجاد بشود، بعد از چند ماه به هم می ریزد. چون نه تو دیگر آن دانشجویی هستی که بلد نباشی، نه او استادی هست که همیشه آنقدر بلد باشد که تو را شاگرد خودش نگه دارد. مشکل دوم این است که بقیه افراد وقتی متوجه این موضوع می شوند، احساس خیانت بهشان دست می دهد، در حالی که اینطور نیست اما این احساس به هدف اصلی آن کلاس ضربه می زند.

 

برعکس این موضوع، یعنی شیفتگی استاد به شاگرد هم وجود دارد. معلم ها فرعون هایی هستند در سرزمین های کوچک. من در جایی قرار دارم که همه به من نیاز دارند. به آنها درس و نمره می دهم و بالاخره این موضوع خلأهایی از شخصیت من را پر می کند.

 

خیلی اوقات تجربه قدرت به انسان این حس را می دهد که افراد زیر قدرتش را به خود وابسته نگه دارد. زیاد دیده شده که استادان میانسال برای ترس از پیری و نگرانی از دوران جوانی با دانشجویانشان ارتباط صمیمی تر از معمول برقرار کنند. 

منبع:همشهری جوان

shiva & hasan بازدید : 156 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

این پسرها بیشتر از آنکه عاشق شما باشند، عاشق تجربه عشق و عاشقی هستند، بنابراین احتمال خیانت آنها چه پیش از ازدواج و چه پس از ازدواج زیاد است.

 

هوس‌بازها

 

این پسرها بیشتر از آنکه عاشق شما باشند، عاشق تجربه عشق و عاشقی هستند، بنابراین احتمال خیانت آنها چه پیش از ازدواج و چه پس از ازدواج زیاد است.

 

هفت‌خط‌ها

 

چنین پسرهایی با چرب‌زبانی و هفت‌خط‌بازی به‌گونه‌ای که خودتان هم متوجه نمی‌شوید خرج و مخارج هر سفر یا حتی کافی‌شاپ رفتنی را به گردن شما می‌اندازند و به نوعی فقط برای سوءاستفاده مالی به شما ابراز علاقه می‌کنند.

 

افراد معتاد و دائم‌الخمر

 

اعتیاد شوخی‌بردار نیست و نمی‌توان به امید قولی مبنی‌بر ترک به فردی معتاد دل بست؛ چرا که اغلب این افراد ثبات شخصیتی ندارند و زندگی را برای شما به یک جهنم واقعی تبدیل می‌کنند.

 

بیکارها و لافزن‌ها

 

اگر پسری مدام از این شاخه به آن شاخه پرید و کسب و کار مشخص و درست و حسابی نداشت، اما دائما از توانایی‌ها یا آرزوهایش گفت، حتما از او دوری کنید.

 

دمدمی‌مزاج و بی‌اراده

 

چنین مردانی مسئولیت‌پذیر نیستند و نمی‌توان در زندگی به آنها تکیه کرد؛ این افراد توانایی اداره زندگی خود را هم ندارند چه برسد به زندگی مشترک.

 

مردان وابسته

 

مشورت با بزرگترها خوب است، اما اگر طرف مقابل تنها به دنبال پیروی بی‌چون و چرا از دیگران و به‌ویژه پدر و مادرش است، مطمئن باشید نمی‌تواند نقش یک مرد ایده‌آل را در زندگی شما ایفا کند.

 

خسیس‌ها

 

اینکه حواس مرد زندگی به دخل و خرج و حساب و کتاب باشد، خوب است، اما اینکه تنها به روز مبادا و آینده بیندیشد و نگذارد از زندگی لذت ببرید، نه! این افراد زندگی را به کام شما تلخ می‌کنند و گاهی ابتدایی‌ترین انتظارات شما را هم برآورده نخواهند کرد، چراکه پای پول در میان است.

 

مردان کسل‌کننده

 

پسرهایی که حاضر نیستند با شما به سفر، گردش و تفریح یا مهمانی بیایند، به‌طور حتم حوصله شما را سر خواهند برد. حالا انتخاب با خودتان است، آیا تحمل این‌ همه یکنواختی و سکون را دارید؟

 

رنجورنماها

 

در یک رابطه باید هر دو طرف هم غمخوار یکدیگر باشند هم در شادی‌های یکدیگر شرکت کنند، اما بودن با پسری که دائما از بیماری یا رنج‌هایش می‌گوید و همیشه در حال شکایت کردن از یک رنجش‌خاطر است، نمی‌تواند قابل تحمل باشد!

 

بدبین‌ها

 

با چنین پسرهایی مدام زیر ذره‌بین هستید و هر حرکت یا رفتار شما برای آنها شک‌برانگیز است. گاهی این شک و تردیدها به توهین و بی‌احترامی هم ختم می‌شود.

 

سلطه‌جوها

 

به‌طور حتم هیچ زنی تحمل زورگویی و پرخاشگری طرف مقابلش را ندارد و نمی‌تواند مردی را که مدام برای او تصمیم می‌گیرد و تعیین تکلیف می‌کند، در کنار خود تحمل کند.

 

گرفتارها

 

آقایان معمولا در شوخی‌هایشان با یکدیگر و در دوران مجردی از اینکه با شغل خود ازدواج کرده‌اند، می‌گویند، اما گاهی این مسئله به واقعیت می‌پیوندد، بنابراین اگر همیشه طرف مقابل شما برای کار و مسائل شغلی‌اش وقت داشت و شما برای او در درجه دوم اهمیت قرار داشتید، بدانید که نمی‌تواند مرد ایده‌آلی باشد و یک روزی بالاخره کاسه صبر شما هم لبریز می‌شود و لب به شکایت می‌گشایید.

منبع:سایت برترین ها

shiva & hasan بازدید : 202 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

مال‌دوست‌ها

 

اگر دختر خانمی از تمامی امتیازهای ضروری بی‌بهره و تنها پولدار بود، بهتر است به سراغ او نروید، چراکه برخی از این افراد همه چیز را با پول می‌سنجند، حتی ارزش انسان‌ها را. البته دختران ثروتمندی هم هستند که چنین می‌اندیشند و به سایر ارزش‌های حقیقی زندگی واقفند.

 

مدپرست‌ها

 

این دختران تنها به فکر آخرین مدهای روز هستند و زیبایی را ملاک زندگی می‌دانند و از آنجا که مدام مورد توجه اطرافیان قرار گرفته‌اند، دیگرنیازی نمی‌بینند برای ارتباط با اطرافیان یا بهبود روابط اجتماعی تلاشی کنند. این گروه در مقابل دخترانی قرار دارند که علاوه بر زیبایی صورت، به سایر زینت‌های اخلاقی، اجتماعی و محاسن پسندیده دیگر نیز مزین و آراسته‌‌اند.

 

وابسته‌ها

 

اشتباه نکنید، این موضوع با اهل مشورت بودن فرق دارد و نشانه متکی بودن افراد است. چنین دخترهایی پیش از انجام هر کاری و حتی مسائل جزئی و پیش‌پا افتاده از دیگران کمک می‌خواهند و هرگز حاضر نیستند روی پای خود بایستند.

 

از خودراضی‌ها

 

این صفت اخلاقی هم به توضیح نیاز ندارد و کاملا مشخص است. اگر با چنین دختری برخورد کردید، به این امید که او را می‌سازید و تغییر می‌دهید، نباشید! بهتر است طرف از ابتدا خصوصیت‌های اخلاقی مناسبی داشته باشد.

 

جاه‌‌طلب‌ها

 

برخی از دختران همیشه به چشم یک رقیب به شما نگاه و خود را با مردان مقایسه می‌کنند. از سوی دیگر می‌خواهند همه چیز تحت کنترل آنها باشد و تنها به دنبال اهداف بلندپروازانه خود در زندگی هستند.

 

همه‌چیزدان‌ها

 

این موضوع به معنای هوش و ذکاوت بالای چنین دختر خانمی نیست، بلکه درباره دخترهایی ا‌ست که می‌خواهند مردها را تحت کنترل خود بگیرند و برای او نقش یک معلم و به‌ویژه معلم اخلاق را در همه زمینه‌ها ایفا کنند تا آن مرد را تغییر دهند!

منبع:مجله اینترنتی ایران

shiva & hasan بازدید : 175 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

مهمترین موضوعاتی که از ازدواج ممکن است به ذهن هر جوان مسلمان ایرانی برسد این است که ازدواج از سفارشات اکید دینی ، سنت پیامبر و روشی اخلاقی و انسانی برای تداوم آرامش در زندگی و بلوغی برای به تکامل رسیدن انسان است .

 

اما چرا در جامعه ما سن ازدواج بالارفته و رغبت به ازدواج کم شده و جوانان زیاد مایل نیستند مسولیت زندگی مشترک را بپذیرند و یا بهتر گفت پسران آنچنان که انتظار می رود به خواستگاری دختران نمی روند ؟ و یا این که چرا دختران دیگر همچون سابق به تشکیل زندگی مشترک چندان رغبتی نشان نمی دهند؟

 

شاید عواملی که بتوان برای آن شمرد خیلی متنوع باشند، اما معتقدیم فارغ از بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... که گاها علت تاخیر یا فرار از ازدواج معرفی می شوند، مشکل جایی دیگر است و آن هم به آنچه که گفته می شود و شنیده می شود چندان ربطی ندارد چرا که برخی از جوانان به اصطلاح دم بخت با شنیدن کلمه ازدواج، و یا درپاسخ به دیرکردشان در این امر مهم، دلایلی را مطرح می کنند که با آنچه ما تصور می کنیم و علت گریز جوانان از ازدواج قلمداد می نمائیم، منافات دو صد چندانی دارد. در ادامه این یادداشت، با عنوانی تحت " چند جمله ای دوستانه با جوانان دم بخت"به برخی از اندیشه ها و باورهای جوانان در آستانه ازدواج می پردازیم که سعی شده است، باورهای یک من غیر منطقی را در مواجهه با یک عقل ناظر و منطقی قرار دهیم و به چالش بکشانیم.

 

چند جمله ای دوستانه با جوانان دم بخت

 

من ِاول

 

من می‌گویم نمی‌خواهم ازدواج کنم چون

 

آن‌قدر والدین و اطرافیانم نزاع و دعوا و درگیری داشته‌اند که در نظر من ازدواج جهنمی است که نمی‌خواهم به آن مبتلا شوم و از همین آسایش نسبی موجود هم محروم شوم.

  

تو می‌گویی

 

اولا، این احساس تو نشان می‌دهد که از اعتماد به نفس و خودباوری کمی برخوردار هستی و جرأتِ ایستادن روی پای خود و مواجهه با مشکلات را نداری.

 

ثانیا، فکر می‌کنم هنوز زشتی سربار والدین بودن را درک نکرده‌ای. این زشتی چیزی نیست که پدر و مادر به انسان بگویند، بلکه این زشتی به‌علت جدا نشدن از دوران کودکی و پیدا نکردن شهامت و اراده‌ی یک انسان مستقل است.

 

ثالثا، زندگی‌های موفق را ببین؛ خوبی‌های متأهلی، رشد و آرامشی که می‌توانی به‌دست بیاوری، درس گرفتن از اشتباهات اطرافیان ناموفق برای تشکیل یک زندگی موفق. تو با دیدن خیلی از کم‌مهری‌ها، پرخاشگری‌ها و ناسزاگویی‌ها و… ارزش یک زندگی خودساخته را بیشتر خواهی دانست و بهتر از آن پاسداری می‌کنی. زیبا نگاه کن.

 

من ِ دوم

 

من می‌گویم نمی‌خواهم ازدواج کنم چون

 

خانواده‌ی من خیلی خوب هستند و برای من همه‌ی امکانات رفاهی و تحصیلی و تفریحی فراهم کرده‌اند. هیچ نیازی به جدا و مستقل شدن ندارم. همیشه کنار خانواده‌ام هستم. چرا باید با دغدغه‌ی ازدواج، خودم را آزار دهم؟ حالا دیر نمی‌شود.

 

تو می‌گویی

 

اولا، به گمانم خانواده‌ات دچار افراط در محبت هستند و پدر و مادرت سعی نکرده‌اند بچه‌های مستقلی تربیت کنند. آنها عوارض دیر مستقل شدن تو را در نظر نگرفته و آن‌قدر غرق در ابعاد زندگی و وابستگی‌های عاطفی بوده‌اند که عملا به آینده‌ی شما کم‌توجه شده‌اند. شاید هم آن‌ها نگران تنها شدن خودشان هستند.

 

ثانیا، یادت باشد هر چقدر دیرتر به ازدواج فکر کنی، در خوداتکایی، ضعیف‌تر و در انتخاب، وسواسی‌تر خواهی شد و شاید هرگز نتوانی شخصیت مستقلی تشکیل بدهی.

 

ثالثا، می‌دانی اگر ازدواج نکنی، خیلی تهدیدها هست که نمی‌توانی به‌راحتی از آنها در امان باشی؛ احساس افسردگی، پرخاشگری ، هرزگی و ابتذال و حتی اعتیاد. دشمنان بی‌رحمی در کمین افرادی مثل تو هستند که غرق در رفاه و بی‌خیالی و وابستگی به والدین هستند.

  

من ِ سوم

 

من می‌گویم نمی‌خواهم ازدواج کنم چون

 

من می‌خواهم ادامه تحصیل بدهم. تا کجا؟ تا هر جا که لازم شود و بعد کار می‌کنم و مستقل می‌شوم. یک انسان عالم و مستقل و ثروتمند.

 

تو می‌گویی

 

اولا، تو هنوز متوجه نشده‌ای که دانستنی‌های علمی در هر سطحی، به انسان رشد نمی‌دهد و نیازهای اصلی فرد را ارضاء نمی‌کند، بلکه ممکن است تعادل انسان را هم از بین ببرند و او را در معرض ازخودبی‌خودشدن (الینه‌شدن) قرار دهند و آینده‌ی زندگی را به مخاطره اندازند. افراد بسیاری در تمامی کشورها با بالاترین مدارک تحصیلی هستند که به‌علت یک‌بُعدی زندگی کردن، کمترین نشاط و رضایتی در زندگی ندارند.

 

ثانیا، تو با ازدواجی خردمندانه، بهتر از هر مدرک‌دار و ثروتمند مجردی می‌توانی رشد و ترقی و بالندگی داشته باشی و به مقاصد فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و معنوی، مجاز و سالم‌تر دست یابی و خود را هم «فراموش و گم» نکنی. در زندگی خود، می‌توانی خودت را نبازی.

 

من ِ چهارم

 

من می‌گویم نمی‌خواهم ازدواج کنم چون

 

من آدم متدیّنی هستم. می‌ترسم با ازدواج، معنویت و روحانیت خاصی که الآن برخوردارم، از دست بدهم، از فعالیت‌های مذهبی‌ام جا بمانم و در زندگی دنیایی غرق شوم.

 

تو می‌گویی

 

زنی خدمت امام باقر (صلوات الله علیه) آمد و عرض کرد: «می‌خواهم هرگز ازدواج نکنم. فرمودند: چرا؟ گفت: برای نیل به فضیلت و کمال! حضرت فرمودند: از این تصمیم منصرف شو، زیرا اگر خودداری از ازدواج فضیلتی محسوب می‌شد، مادرمان زهرای اطهر (س) به درک فضیلت، از تو مشتاق‌تر بود و فضیلتی نیست که آن حضرت نداشته باشد.»

 

بچه‌متدین! نشنیده‌ای که حدیث داریم 2 رکعت نماز متأهل، معادل 70 رکعت نماز مجرد است؟!

 

پس اولا، ازدواج خود بهترین ابزار «تقوی» و فضیلتی باارزش است.

 

ثانیا، ناخودآگاه، نظر خودت را بر تکلیف الهی و سنت نبوی ترجیح داده‌ای! و توجه نکردی که ازدواج، خود از مظاهر تقواست و مهم‌ترین تکلیف جوان است. به ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین فعالیت مذهبی‌ات نگاه کن.

 

ثالثا، فراموش نکن خوبی‌های امروز، هیچ تضمینی برای فردا نیست و اگر سقوط طلحه‌ها و زبیرها و خوارج و منافقین را در هر مقطعی از تاریخ با بصیرت ببینی، از تکلیف الهی خود لحظه‌ای غفلت نمی‌کنی.

 

من ِ پنجم

 

من می‌گویم نمی‌خواهم ازدواج کنم چون

 

من را که توی قبر شما نمی‌گذارند. برای من چیزی که زیاد است روابط مختلف؛ مجاز و غیرمجاز. با هر که بخواهم، می‌توانم باشم، بی هیچ مسئولیت و دردسری. ازدواج یعنی چه؟ ازدواج کار سنتی‌هاست. با ازدواج خودشان را در بند می‌کنند. از خیلی لذت‌ها خودشان را محروم می‌کنند و…

 

تو می‌گویی

 

اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌ای که غیرمتعهد بودند، می‌توانی مثل آن‌ها نباشی. کمی به روی پاک و ملکوتی خودت نگاه کن. اگر دیدگاهت را تغییر ندهی، متأسفانه خیلی زودتر از آنچه فکر کنی، پاییز و زمستان و پژمردگی بر بهار زندگی‌ات می‌نشیند.

 

جوانانی که با آدامسی در دهان، سیگاری بر لب، شلواری آویزان و پاره‌پاره، زنجیری بر گردنشان همراه یک حیوان (اکثرا با یک سگ!) هر جایی پرسه می‌زنند تا کسی به آنها نگاه کند و از آن نگاه دلخوشند تا قدری قلبی سرشار از غم تنهایی و بیهودگیشان التیام یابد؟!

 

عینک «ازخودبیگانگی» را از روی چشم‌هایت بردار.

 

تا با «خودت و خدای خودت» روراست نشوی، همان بهتر که ازدواج نکنی!

منابع: چارقد/آفتاب همراه با تغییرات و اضافات

تعداد صفحات : 21

درباره ما
Profile Pic
همگی دست به دست هم دهیم تا بستری سالم فراهم کنیم برای رساندن دلها به یکدیگر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    محتوا و مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 621
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 57
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 91
  • بازدید امروز : 154
  • باردید دیروز : 171
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,292
  • بازدید ماه : 2,220
  • بازدید سال : 15,395
  • بازدید کلی : 170,835
  • کدهای اختصاصی