loading...
ازدواج | مشاور ازدواج و خانواده | دانستنیهای قبل از ازدواج
shiva & hasan بازدید : 226 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

پیش از ازدواج, آشنایی پیش از ازدواج

 

محدودیت ها را بشناسید:1) به یاد داشته باشید که در این دوران دو طرف تلاش می کنند تا فقط جنبه های مثبت خود را نشان دهند. مشکل تنها در برجسته شدن وجوه مثبت نیست بلکه بیشتر در به وجود آمدن تصویر تحریف شده و غیر منطقی از یکدیگر است؛ چرا که پس از ازدواج، زمانی که همراه با خصایص مثبت، خصوصیات منفی نیز آشکار می شود، آن وقت است که تعارض و اختلافات به وجود خواهد آمد.

 

2) دور شدن از فعالیت های روزمره، یکی دیگر از این محدودیت هاست. ممکن است در این زمان توجه کمتری به کار، درس و یا فعالیت های اجتماعی داشته باشیم.

 

۳) یادمان باشد که آشنایی بدون حد و مرز، آمادگی دو نفر را برای ازدواج تضعیف می کند.

 

1) سوالات کافی نمی پرسیم!؟ با مرتکب شدن این اشتباه ما فرصت دانستن اطلاعات ضروری از شریک آینده زندگی مان را از دست می دهیم اما چرا ما این اشتباه را مرتکب می شویم:

 

الف- می ترسیم پرسیدن سوال جنبه های عاطفی ارتباط ما را مخدوش کند.

 

ب- از شنیدن جواب سوال های خود هراس داریم.

 

در واقع برخی اوقات ازدواج را حتمی می دانیم و نمی خواهیم چیز بدی ازطرف مقابل بشنویم که باعث شود، این ازدواج سر نگیرد.

 

ج- می ترسیم متقابلا از ما هم همان سوال ها پرسیده شود. در واقع زمانی که از خود، زندگی و یا حتی گذشته مان راضی نیستیم و یا احساس خوبی نسبت به خودمان نداریم از پرسیدن سوالات طفره می رویم.

 

به یاد داشته باشید چنانچه احساس عزت نفس و یا اعتماد به خود را از دست داده باشیم احتمال این که در گیر یک ازدواج ناموفق شویم بسیار زیاد است.

 

د- نمی دانیم درباره چه موضوع هایی باید سوال کنیم. این یعنی هنوز ما تصویر روشنی از ازدواج نداریم و یا نمی دانیم در زندگی مشترک چه اموری از اهمیت بیشتری برخوردارند و یا چه چیزهایی برای مان مهم است. اگر شما جزو این دسته از افراد هستید بدانید که به آموزش جدی در این باره احتیاج دارید و یا این که هنوز به پختگی کامل برای ازدواج نرسیده اید.

 

2)عجولانه و زود هنگام سازش می کنیم:

یکی دیگر از تله هایی که ممکن است گرفتار آن شویم سازش زود هنگام است.

 

ارزش ها، رفتار و عادت های خود را به سرعت تغییر می دهیم تا وانمود کنیم با فرد مقابل توافق و هماهنگی داریم. با این کار می خواهیم به وقوع ازدواج کمک کنیم، حتی چنانچه باورها و عقاید ما برای طرف مقابل خوشایند نباشد، ممکن است سعی کنیم از باورهای خود دست بکشیم تا وانمود کنیم تفاهم داریم، هرچند این تفاهم ساختگی و یا قلابی باشد. سازش های عجولانه معمولا به صورت زیر خود را نشان می دهند.

 

الف-چشم پوشی از باورها و ارزش های خود:

چنانچه برخی از نگرش ها و باورهای ما با فرد مقابل همخوانی نداشته باشد ممکن است به یکی از شیوه های زیر آن را تعدیل، انکار و یا از آن چشم پوشی کنیم.

 

* از بیان عقیده شخصی خود درباره خطاها و اشتباه های فرد مقابل خودداری می کنیم.

 

* در فعالیت هایی شرکت می کنیم که به طور معمول از انجام آن اجتناب می کنیم.

 

* از اظهار نظر درباره موضوعاتی که به طور جدی با نظر فرد مقابل متضاد است اجتناب می کنیم.

 

ب- دست برداشتن از علایق و فعالیت های خود:

این کار نیز به دو صورت شکل می گیرد:

 

* علایق شخصی و کارهای خودمان را رها می کنیم، به خصوص اگر فکر کنیم که با علایق فرد مقابل در تضاد است.

 

* خود را غرق علایق و کارهای طرف مقابل می کنیم در حالی که خودمان از آن لذتی نمی بریم.

 

منبع:سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 224 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج با غرغروها ,ازدواج با آدم‌های طلبکار

 

از زمین و زمان توقع دارد. پدر و مادر و همسرش که جای خودشان را دارند، مأمور پلیس راهنمایی و رانندگی، کارمند بانک، فروشنده سوپرمارکت محله، افراد دیگری که در خیابان رانندگی می‌کنند، همسایه‌ها و خلاصه همه انسان‌های روی کره زمین باید آماده خدمت و سرویس‌دهی به ایشان باشند، مبادا چیزی بخواهد و به آن نرسد. البته داستان به همین جا ختم نمی‌شود، او گاهی از اشیا و عناصر موجود در زمین هم توقع همراهی و همکاری دارد!

 

این آقا یا خانم از آن دسته آدم‌هایی است که بعد از یکی دو بار رفت و آمد‌ با آنها از دستشان خسته می‌شویم و کم‌کم کار به جایی می‌رسد که می‌خواهیم از آنها فرار کنیم. همان‌هایی که از همه طلبکارند. همان‌ها که شما را می‌خواهند، اما فقط برای خدمت‌کردن و سرویس‌دهی. قرار است با چنین فردی ازدواج کنید؟ ازدواج کرده اید و درمانده تان کرده؟ در شرف ازدواج هستید و می خواهید تا دیر نشده از این آدم غرغرو خلاص شوید؟ شاید بد نباشد قبل از هر تصمیمی کمی بیشتر او را بشناسید تا بدانید باید با او چه کار کنید. اگر هم خودتان جزو این دسته از آدم ها هستید، این مطلب را بخوانید و صادقانه با خودتان رو به رو شوید. هیچ کس جز خود شما نمی تواند کمک تان باشد.

 

متوقع‌ها چه کسانی هستند؟

این طبیعی است که دوست داشته باشیم دیگران هم برای ما خدماتی انجام دهند، اما این‌که فقط از آنها انتظار خدمت‌رسانی داشته باشیم و این رابطه را یکطرفه بخواهیم، سرآغاز مشکلات است.

 

خیلی‌ها عادت کرده‌اند همیشه و در هر شرایطی از دیگران توقع کمک و همراهی داشته باشند. اینها همان کسانی هستند که مورد توجه افراطی پدر و مادر بوده‌اند و بسیار به آنها توجه شده است. این افراد معمولا در دوران کودکی و نوجوانی در محیط خانه و میان اعضای خانواده محبت زیادی را دریافت کرده‌اند و مشکل اینجاست که فقط دریافت‌کننده محبت و خدمات دیگران بوده‌اند. به این معنی که هیچ‌وقت خودشان چنین محبتی را نسبت به دیگران نداشته یا خود را مکلف به انجام کاری برای دیگران ندیده‌اند.

 

ازدواج با غرغروها

در تمام مراحل زندگی رابطه‌ای موفق خواهد بود که دوطرفه باشد. به عبارت دیگر، افراد در یک رابطه موفق هم باید ارائه‌کننده محبت و خدمات باشند و هم دریافت‌کننده آن، در حالی که اغلب افراد متوقع، معمولا برای ایجاد یا تحکیم روابط‌شان هیچ تلاشی نمی‌کنند، چراکه اصلا نیازی به تلاش‌کردن نداشته‌ و قبل از این‌که آنها بخواهند کاری انجام دهند، دیگران کار را برایشان تمام کرده‌اند.

 

البته گاهی هم اصل قضیه چیز دیگری است. ممکن است فرد مقابل شما یک خودشیفته باشد. یکی از علائمی که افراد خودشیفته بروز می‌دهند همین توقع داشتن بیش از حد از دیگران است. این افراد فکر می‌کنند همیشه حق با آنهاست و در نتیجه از بقیه مردم انتظار دارند در هر شرایطی در خدمت‌شان باشند.

 

بنابراین می‌توان گفت کسانی که از مردم توقع بیش از حد دارند یا در گروه «اختلال شخصیت خود‌شیفته» قرار می‌گیرند که البته این روحیه باید با علائم و نشانه‌های دیگری هم همراه باشد، این رفتار ناشی از شیوه‌های تربیتی نادرست است که موجب می‌شود آنها اصلا فکر نکنند دیگران هم جایگاه و منزلت و شخصیتی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

هیچ‌کس حوصله ندارد به کسی خدمت کند که به فکر دیگران نیست و دائم از بقیه انتظار دارد. برای همین هم طبیعی است که این افراد بعد از گذشت مدتی تنها بمانند و نه فقط دوستان، که همسرشان هم از آنها ببرد و دل بکند. این افراد فقط محبت و خدمات را از دیگران دریافت‌ کرده‌اند و قدرت ارائه‌کردن و نشان دادن محبت نسبت به دیگران را ندارند. این افراد اغلب بدون توجه به دیگران، هر حرفی را می‌زنند یا هر عملی را انجام می‌دهند؛ اعمال و حرف‌هایی که می‌تواند موجب ناراحتی سایرین شود. این ناراحتی به صورت بی‌تفاوتی و دور شدن از آنها بروز می‌کند و در نتیجه افراد متوقع هم از دیگران ناراحت می‌شوند. همچنین چون هیچ‌وقت توقعات‌شان برآورده نمی‌شود، سرخورده و تنها هم خواهند بود.

ازدواج با غرغروها ,ازدواج با آدم‌های طلبکار

ازدواج ناموفق افراد متوقع

شاید پدر و مادر هیچ وقت از توقعات بیش از حد فرزندشان خسته نشوند و تا جایی که امکان دارد به او خدمت کنند. شاید دوستان هم کمی بتوانند این شرایط را تاب بیاورند، ولی همسر این فرد چه کار باید بکند؟ آیا راه‌حلی برای کنترل شرایط وجود دارد یا باید با او بسازد و دم نزند؟

 

این افراد اغلب نمی‌توانند در زندگی مشترک خیلی موفق باشند و ازدواج‌های ناپایداری دارند. نباید فراموش کنیم که همه اطرافیان مانند پدر و مادر نیستند که حتی بدون محبت دیدن از فرزند باز هم به او محبت ‌کنند و عشق و علاقه‌شان را نسبت به او بروز ‌دهند.

 

افراد متوقع پس از ازدواج و در زندگی مشترک نیز تصور می‌کنند همسرشان مانند پدر یا مادر باید در خدمت آنها باشد و انتظارات و توقعات نابجا و ناپخته‌ای از او دارند. به طور حتم، فرد مقابل هم تا مدتی می‌تواند این ارتباط یکطرفه را تحمل کند و آن را ادامه دهد و پس از گذشت مدتی این فرد هم دچار احساس اضطراب، نگرانی و افسردگی می‌شود. گاهی هم ممکن است طرف مقابل نسبت به فرد متوقع خشمگین شود و بر این اساس انتظارات بیش از حدی از او داشته باشد که این مورد هم می‌تواند مشکلات متعددی را در ارتباط‌‌شان ایجاد کند. بنابراین طبیعی است که این رابطه یا باید قطع شده و ادامه پیدا نکند یا این‌که فرد متوقع باید رفتارش را تغییر دهد.

 

ازدواج تان بهم می خورد اگر...

گاهی همسران افراد متوقع، سعی می‌کنند با راضی نگه داشتن آنها مشکل را حل کنند؛ در حالی که این موضوع باید در خانواده مطرح شده و بتدریج حل شود. آنها بالاخره باید درک کنند که روابط اجتماعی در هر سطحی دوطرفه است و هیچ رابطه‌ یکطرفه‌ای پایدار نخواهد ماند.

 

در شرایطی که این افراد توقعات بیجا و ناپخته دارند، حتما برایشان توضیح دهید که چنین خواسته‌ای منطقی نیست. همچنین حتما باید توقعات و خواسته‌های خود را نیز مطرح کنید، حتی اگر آنها درصدد رفع نیازهای شما برنیایند. چون این افراد در محیط خانواده، هیچ وقت از دیگران درخواستی نشنیده‌اند و فکر می‌کنند همه موظف هستند برای آنها کاری انجام دهند، بدون این‌که خودشان چیزی بخواهند.

 

ما نمی‌خواهیم این افراد را تحقیر کنیم، ولی می‌توانیم غیرمستقیم و با اعلام خواسته‌ها و نیازها و انجام ندادن درخواست‌های غیرمنطقی آنها تا حدی بر این رفتار نادرست تاثیر بگذاریم.

منبع: جام جم

shiva & hasan بازدید : 110 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

خانه‌ بخت,ازدواج کردن,تشکیل خانواده

 

همان‌طور که فردی می‌تواند دلایل زیادی برای ازدواج کردن و تشکیل خانواده داشته باشد و با عزم و اراده‌ای پولادین آستین‌ها را بالا بزند و کفش‌های آهنی بپوشد، افرادی هم در نقطه‌ی مقابل‌ وجود دارند که دلایلی برای مجرد ماندن دارند و ترجیح می‌دهند تا پایان عمر تنها و بی‌همسر زندگی کنند. گاهی هم از ترس بعضی اتفاقات عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند. اگر شما هم یکی از این افراد هستید، و ترس‌های مخصوص به خود دارید که کسی قادر به درک آن نیست، یادتان باشد بهترین راه برای غلبه بر ترس، روبه‌رو شدن با آن است؛

 

- شکست‌های زیادی دیده‌اید

بدون شک مشاهده‌ی طلاق و جدایی دیگران، آن هم کسانی که یک روز با هزار عشق و امید ازدواج کرده‌اند، برایتان غیرقابل هضم است. حتی احتمال دارد خودتان فرزند طلاق باشید و بنابراین ازدواج کردن بیش از پیش برایتان سخت و دشوار باشد. چطور است نگاه‌تان را بچرخانید و به سوی افرادی نظر کنید که زندگی خوبی دارند و حتی راز و رمزهای موفقیت‌شان را جویا شوید. چنان‌چه این افراد را الگوی خود قرار دهید، ترس از شکست و جدایی چندان آزارتان نخواهد داد.

 

- وقتی مجردن بودن وضعیت مثبتی باشد

خیلی از اطرافیان‌تان به شما توصیه می‌کنند که ازدواج کنید، چنین افرادی معمولاً خودشان متاهل‌اند، در مقابل افرادی هم هستند که مجرد بودن را بهتر می‌دانند و به شما القاء می‌کنند، ازدواج نکنید و در دوره‌ی تجرد برای خودتان، خوش و خرم زندگی کنید، آن‌ها طوری از لذت‌های دوران مجردی حرف می‌زنند که گویی شما تا به آن روز مجرد نبوده‌ و از تمام این لذایذ بی‌خبرید! این افراد بی‌تجربه‌اند و یا خودشان نیز ترس‌هایی مخصوص به خود دارند و می‌خواهند با افزایش تعداد همگنان خودشان، بر ترس‌هایی که از ازدواج دارند، غلبه کنند. به جای گوش دادن بی‌چون و چرا به حرف‌های چنین اشخاصی، مسئله را برای خود تجزیه و تحلیل کنید و از خودتان بپرسید ازدواج چه ویژگی‌هایی دارد و چه شرایطی را برایتان فراهم می‌کند؟

 

- به خودتان شک دارید

اگر احساس می‌کنید توانایی حفظ بنیان خانواده را ندارید، نمی‌توانید مسئولیت‌پذیر باشید و یا به توانمندی‌های‌تان مشکوکید بهتر است به جای عقب کشیدن از راه ازدواج و تشکیل خانواده، به مشاوره مراجعه کنید. آن‌ها به شما خواهند گفت که تا چه اندازه با کسی که باید شریک زندگی باشد، فاصله دارید و در صورت عدم آمادگی راه‌کارهای مناسبی به شما خواهند داد.

 

- توقعات رنگ و وارنگ دیگران

گاهی هم همه‌چیز برای ازدواج‌تان مهیاست اما والدین خواسته‌های دیگری از شما دارند. آن‌ها می‌خواهند شما مدرک دکتری‌تان را گرفته باشید، جزء اساتید برتر دانشگاه شده باشید، شغلی با درآمد میلیونی به دست آورده و با ماشین مدل بالا به خواستگاری بروید یا در را برای خواستگار باز کنید. ولی تمام این توقعات با خواسته‌های خودتان از زمین تا آسمان فرق دارد. در این‌صورت دو راه پیش‌روی شماست؛ این‌که هم‌چنان برای راضی نگه داشتن دیگران با ترس‌ولرز تسلیم توقعات بی‌پایان‌شان شوید، یا سعی کنید آن‌ها را توجیه کنید که برای ازدواج کردن حتماً مدرک دکتری لازم نیست، حتماً نباید همه‌چیز تمام بود و اصلاً شیرینی زندگی مشترک در این است که در کنار همسر‌تان به آرزوهای‌ دیگرتان برسید.

 

در این صورت است که می‌توانید از ترس‌های‌تان بگذرید و با خیالی آسوده به همسر آینده‌ و معیارهایی که باید داشته باشد، فکر کنید.

منبع: باشگاه مجردها

shiva & hasan بازدید : 242 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دوستی دختر و پسر ,ارتباط بین دو جنس مخالف

 

دوستی دختر و پسر یعنی «ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط محبت، صمیمیت، عشق و علاقه قلبی ویژه وجود دارد.»

 

در کل، می‌توان گفت که دوستی دختر و پسر آن رابطه‏ ای است که صمیمانه و گرم و عمدتاً پنهانی باشد و از طریق دیدارهای مخفیانه، ارتباط تلفنی و..‌. ایجاد ‏شود. در واقع وقتی احساس کردید در رابطه شما با جنس مخالف، چیزی وجود دارد که دوست دارید آن را از اطرافیان پنهان کنید، چه حس تان به طرف مقابل باشد، چه دیدارهایتان و چه جملاتی که بین شما رد و بدل می شود، بدانید که وارد یک رابطه دوستی شده اید.

 

اما دنیای امروز شرایطی را بوجود آورده که ممکن است شما در معرض خطر قرار بگیرید .گاهی پیشنهاد های فریبنده ای به شما بشود که بر طبق غریزه دوست دارید ، به آن جواب مثبت بدهید اما بهتراست با خودتان رو راست بوده و ببنید در انتها به دنبال چه هستید.

 

اصولا دوستی و رابطه با جنس مخالف به این دلایل ایجاد می شود:

_ کشش طبیعی

_ فراهم بودن زمینه دوستی

_ آزادی برای برقراری ارتباط

_استقلال طلبی

_شرایط روانی ،اضطراب، احساس تنهایی

_فشار گروه همسالان

 

اما اغلب برای اینکه خودشان را آرام کنند ، یک دلیل محکمه پسند عنوان می کنند و آن هم قصد ازدواج است.

 

یکی از بھانه ھای ارتباط بین پسران و دختران جوان، وعده ازدواج از طرف پسر است که معمولا با این وعده ھا، پسران با دختران ارتباط برقرار می کنند. دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت کرده و سعی می کنند نیازھای عاطفی ھمدیگر را برآورده کنند. حقیقت امر این است که این وعده ھا در حد خیال باقی مانده و جامه عمل نمی پوشند.

 

وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنھا نوعی سازوکار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رھایی از اضطراب است.اضطرابی که در اثر عمل خلاف قواعد و ھنجارھای خانواده و جامعه به وجود می آید. بھترین روش ایجاد ارتباط، عمل در پرتو اصول دینی است؛ که خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاری کند و تحت نظارت والدین تحقیقات ادامه یابند و از خصوصیات ھمدیگر مطلع شوند.

دوستی دختر و پسر ,ارتباط بین دو جنس مخالف

نظر اسلام چیست؟

رابطه دوستى بین دختر و پسراین نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن دوستى بین دختر و پسر و این‌گونه روابط را نهى کرده است، زیرا عفت عمومى جامعه با این نوع روابط آسیب جدى می‌بیند و پایه‌هاى ازدواج و خانواده سست می‌شود و صدها مفسده اخلاقى براى دختر، پسر و جامعه به‌وجود می‌آید.

 

با توجه به شرایط خاص دوران جوانى و طولانى ‌بودن دوران تجرد برخی از افراد و خطرات جدى تمایلات آشکار و پنهان غرایز نفسانى، لازم است پسران و دختران، روابط خود را از نظر کمّى و کیفى تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ کنند.

 

بنابراین، توصیه ما این است که به نکات زیر توجه کرده و حتماً به آنها عمل کنید:

1- اگر ضرورتى نیست، از ایجاد رابطه با نامحرم پرهیز شود و دختران در مقابل افراد نامحرم به‌جای رفتارى صمیمانه، رفتارى متکبرانه داشته باشند. در احکام شرعى آمده است که در غیر ضرورت، مکروه است که مرد با زن هم ‌صحبت شود، مخصوصاً زن و مرد جوان. علت این است که چه‌ بسا همین هم‌ صحبت ‌شدن‌ها غرایز جنسى افراد را تحریک و یک الفت و محبت شهوانى بین مرد و زن ایجاد کند و نقطه آغازى براى غوطه‌ورشدن در انحراف و فساد شود. به ‌هر حال، انسان باید دقیقاً درون خود را بکاود و باطنش را عمیقاً مطالعه کند تا بفهمد که صحبت‌ کردن با افراد نامحرم، چه ضرورتى براى او دارد.

 

2- در صورت ناچارى و ضرورت روابط با نامحرم، تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهى منجر نشود، اشکالى ندارد. بنابراین، گفت‌وگو و نگاه‌هاى متعارف و بدون قصد لذت و ریبه اشکالى ندارد.

 

اما لازم است که ارتباط در کلاس‌ها، به‌گونه‌اى باشد که کمترین اختلاط پدید آید و در معاشرت و گفت‌وگو، هنجارهاى شرعى زیر رعایت شود:

*از گفت‌وگوهاى تحریک‌کننده پرهیز شود؛

*از نگاه‌هاى آلوده و شهوانى خوددارى شود؛

*حجاب شرعى رعایت شود؛

*قصد تلذذ و ریبه در کار نباشد؛

*دو نفر نامحرم در محیط بسته تنها نباشند.

منبع: ساج/انجمن دانشگاه پیام نور/تبیان

shiva & hasan بازدید : 283 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

شانس ازدواج ,تمایل‌ به ازدواج

 

کاری به این نداریم که چه عواملی باعث می شوند شانس ازدواج یک دختر پایین بیاید. به هر حال هر دلیلی که پشت ماجرا باشد، باید بپذیریم که در دوره و زمانه فعلی خیلی ها سن شان بالا رفته و هنوز مجرد مانده اند و خیلی ها هم به سن تجرد قطعی رسیده اند. ازدواج هایی که در گذشته در دهه دوم زندگی شکل می گرفت حالا به دهه سوم و چهارم رسیده و شانس متاهل شدن را پایین آورده است.

 

اگر در چنین شرایطی هستید، چند نکته را برای کنار آمدن بهتر با شرایط به شما یادآوری می کنیم:

 

برای تغییر شرایط دست به کار شوید

- بدون هیچ سوگیری و پیش‌داوری با خود خلوت کنید و به دنبال علت این امر بگردید. بررسی کنید تا بفهمید اشکال کار کجاست؟ خانواده، محل زندگی، عدم صلاحیت یکی از اطرافیان، میزان تحصیلات، نوع شغل، توقعات و خواسته‌های‌تان و... بی‌تردید پس از شناخت علت، می‌توانید با مشورت از متخصصان در جهت راهکارهایی، برای رفع آن گام بردارید.

 

مثلاً ممکن است شما دختر در حال تحصیلی باشید که به گمان خودتان خواستگار ندارید، در حالی که والدین‌تان ترجیح می‌دهند به خواستگاران شما جواب منفی دهند و چیزی در این زمینه به شما نگویند تا آرامش خیالتان برای ادامه تحصیل مخدوش نشود. لذا در صورت صحت چنین رفتاری، شما می‌توانید با خانواده‌تان بدون هیچ تعارفی به صحبت بنشیند و از تمایل‌تان به ازدواج، با آنها گفت‌وگو کنید و یا با شخص امین و دلسوزی موضوع را در میان بگذارید و از او بخواهید والدین‌تان را راجع به این مسئله آگاه سازند و از خواسته شما مطلع گردانند.

 

- به درونتان مراجعه کنید؛ به ضعف‌ها و خصلت‌های ناپسند خود توجه کرده و درصدد رفع آنها برآئید. چه بسا ممکن است به دلیل وجود یک صفت بد یا یک رذیله اخلاقی و رفتاری، مورد‌پسند دیگران واقع نشوید و یا به واسطه وجود آن صفت، از لطف و رحمت خداوند دور بمانید.

 

- طرز برخورد خود را در خانواده، دوستان، جامعه و... مورد بررسی قرار دهید. ادب و احترام و رفتارهای مناسب و به دور از شوخی‌های زیاد و جلف بودن می‌تواند برای جلب نظر یک مرد مفید باشد. از سوی دیگر برخوردهای نامناسبی چون اخم و بدخلقی در مواجهه با یک نامحرم نیز می‌تواند حالت طرد‌کنندگی ایجاد کند. لذا، سعی کنید رفتار میانه‌ای داشته باشید نه اغواگر و تحریک‌کننده باشید و نه اخمو و عصبی.

 

- توقعات خود را بهینه کنید. برخی از دختران همه‌چیز را با هم می‌خواهند و در جمع دوستان و بستگان به گونه‌ای هم صحبت می‌کنند که در دیگران این تصور را ایجاد می‌کنند که آنها بسیار متوقع می‌باشند و اهل سازگاری نیز نیستند. اگر مرتکب این اشتباه شده‌اید سعی کنید با كم كردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت‌های مناسب (انتظارات من برای ازدواج و ...) زمینه ازدواج خود را فراهم كنید.

 

- بالغ باشید. نیازی نیست که در هر محیط عمومی که وارد می شوید یا طوری رفتار کنید که همه بفهمند شما از تجردتان ناراضی هستید یا همه فکر کنند شما قید شوهر کردن را زده اید و هیچ علاقه ای به تاهل ندارید. یک رفتار معقول و بالغانه اتخاذ کنید. در جمع هایی که از شما درباره تمایل تان به ازدواج سوال می شود، به گفتن این عبارت بسنده کنید: «اگر مورد خوبی باشد من به ازدواج مایلم.» یا «من آدم سختگیری نیستم و اگر خواستگار موجه و هم کفوی باشد مخالفتی ندارم».

 

- اعلام کنید که خواستگار می خواهید. منظورمان از این عبارت این نیست که همه جا ر بوق و کرنا کنید و خود را مشتاق ازدواج نشان دهید. اما در جمع دوستان متاهل و اقوام نزدیک تان بگویید من آمادگی ازدواج را دارم. اگر مورد خوبی در دوستان و آشنایان تان سراغ دارید، من مانعی برای آشنایی و ازدواج نمی بینم. این جمله به معنی ذوق زدگی شما برای ازدواج نیست. بلکه آمادگی منطقی شما را نشان می دهد.

 

- فعالیت های اجتماعی تان را بیشتر کنید. بسته رفتار نکنید و اجازه دهید دیگران شما را بهتر بشناسند. منظورمان از این جملات عرضه کردن خود به همه کس نیست. اما اگر فرضا در کلاس زبان، دانشگاه یا محل کارتان فرد موجهی را شناختید که می توانست گزینه خوبی برای ازدواج باشد، با او با اخم و فاصله و ترشرویی برخورد نکنید. نجابت به هیچ وجه به معنای ترشرویی نیست. شما در حالی که حد و مرزهای خود را دارید و اجازه نمی دهید دیگران بیش از حد بهتان نزدیک شوند، می توانید فضایی برای تعامل بیشتر و شناخت بیشتر ویژگی های برجسته تان فراهم کنید. اجازه دهید افرادی که موجه تشخیص می دهید ویژگی های مثبت و تاثیرگذار رفتار شما را کشف کنند.

 

با تمام این ها چند نکته را در وضعیت فعلی تان به ذهن بسپارید:

- بپذیرید دنیا به آخر نرسیده است. ازدواج همه زندگی نیست‌، بلكه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است؛ پس تا زمانی که شرایط ازدواج‌تان مهیا شود، فرصت را غنیمت بشمارید و در تعالی دیگر ابعاد زندگی‌تان بکوشید.

 

- نداشتن خواستگار و یا تاخیر در ازدواج‌ را به عنوان یک مسئله ببینید نه یک معضل و مشكل لاینحل؛ بپذیرید شما تنها فردى نیستید كه با این مسئله مواجه شده‌اید.

 

- به جنبه‌های مثبت این تاخیر بیندیشید و بپذیرید که زود ازدواج ‏كردن نشانه موفقیت در امر ازدواج و تأمین خوشبختى و سعادت همیشگى نیست. چه بسا به موجب این تاخیر شما شناخت عمیق‌تری از این مسئله پیدا کرده باشید و بتوانید فرد مناسب‌تری را برای زندگی‌ انتخاب کنید که بی‌شک این به صلاح شما خواهد بود.

 

- شکیبایی به خرج دهید و صبور باشید. در مقابل حرف و حدیث‌های مردم و برخوردهای ناموجه آنان نیز، با كمال بزرگواری سعه صدر و گذشت داشته باشید.

 

- با افکار منفی خود مقابله کنید و از منفی‌بافی به شدت اجتناب کنید. تا آنجایی که امکان دارد بدبینی‌ها را کنار بگذارید و از عینک خوش‌بینی استفاده کنید. یقین داشته باشید آنچه را که فکر کنید اتفاق می‌افتد چه خوب چه بد!

برگرفته از: باشگاه مجردها

shiva & hasan بازدید : 276 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

شغل همسر آینده‌,ویژگی شغلی همسر آینده

 

یكی از مهم‌ترین عواملی كه دختران باید در هنگام ازدواج در نظر بگیرند، شغل همسر آینده‌شان است. نوع كار یک مرد بر زندگی مشترک تاثیر زیادی دارد و به همین دلیل، هنگام خواستگاری شغل و میزان درآمد، جزء مهم‌ترین سئوالاتی است كه پرسیده می‌شود. داشتن شغل مناسب لازمه‌ی هر ازدواجی است، چرا که می‌تواند بر میزان هزینه‌های زندگی مشترک تاثیر بگذارد.

 

وقتی پسری به سن ازدواج برسد و شغل مناسبی داشته باشد یكی از مهم‌ترین موانع ازدواجش از سر راه برداشته می‌شود، چرا که بدون كسب درآمد، شروع زندگی مشترك کاری بسیار دشوار است. اما واقعیت این است که نوع شغل هم در بقای زندگی مشترک، اهمیت زیادی دارد. شغل باید مفید و در شان خانواده باشد و درآمد از راه حلال كسب شود. پول درآوردن به هر قیمت، شاید آسان، ولی روش درستی برای زندگی مشترك نیست.

 

کفویت شغلی

در حال حاضر که تعداد دختران شاغل زیاد شده است، کفویت شغلی داشتن اهمیت بیشتری پیدا می کند. این که شغل زن و مرد هم شان و هم جایگاه باشد. سطح درآمد مرد باید همیشه بالاتر از زن باشد تا تعادل و تناسب زندگی حفظ شود. در دوره فعلی که زن و مرد مجبور به فعالیت اقتصادی بیشتری هستند، نباید توازن شغلی بهم بخورد. به این معنی که زن دو جا کار کند و مرد یک جا.

 

از طرف دیگر، داشتن زمینه های شغلی مشترک می تواند فضای فکری شما و همسرتان را به هم نزدیک کند. مثلا به سختی می توان زمینه مشترکی بین شغل مردانی که به مشاغل آزاد، فعالیت های بازرگانی، فعالیت های خدماتی (مثل رانندگی تاکسی و کامیون، ساختمان سازی و...) مشغول هستند، با زنی که فعالیت فرهنگی و هنری (آموزگار، نویسنده، نقاش و...) انجام می دهد پیدا کرد. چنین ازدواج هایی بعد از مدتی ممکن است دچار شکاف های عمیقی شوند. چرا که شغل، فقط تامین کننده درآمد ما نیست. فضایی است که ما ساعت های زیادی از روزمان را با آن سر می کنیم و ذهنمان را درگیر می کند. تعداد زیادی از افرادی که هر روز با آنها ارتباط داریم همکاران و ارباب رجوع های ما هستند که می توانند دنیای اجتماعی ما را شکل دهند و شبکه ای برای روابط اجتماعی ما تعریف کنند. تفاوت این دنیاها و روابط و ذهنیت ها، می تواند بین زن و مرد فاصله ایجاد کند.

 

ویژگی شغلی همسر آینده

مدت زمان كار كردن مرد در زندگی مشترك تاثیر زیادی دارد. مرد باید فرصت این را داشته باشد كه مدت زمانی را به زندگی شخصی‌اش اختصاص دهد و وقتش را صرف خانواده نماید نه اینکه تمام زندگی خود را وقف کار و فعالیتش کند. بعضی مشاغل، آنقدر خسته‌كننده‌اند كه دیگر برای مرد خانواده فرصتی نمی‌گذارد كه به خانواده‌اش رسیدگی كند. برخی از مشاغل ماموریتی هستند. مثلا فرد مجبور است در طی سال چند ماهی را دور از خانواده بگذراند. تحمل این‌گونه مشاغل برای هر زنی میسر نیست. با در نظر گرفتن این ویژگی‌های می‌توانید در هنگام انتخاب بهتر تصمیم بگیرید و شرایطی را بپذیرید که مطابق شیوه‌ی زندگی شماست.

 

این خطرات را می‌پذیرید؟

شغل‌هایی هستند كه پرخطر به حساب می‌آیند مثل مشاغل نظامی. كارهایی مانند گروه‌های امداد و نجات نیز همیشه مخاطره‌آمیز هستند و استرس زیادی را به خانواده تحمیل می‌كنند. ممكن است دختری كه قصد ازدواج دارد، دوست داشته باشد همسرش آتش‌نشان باشد. او باید تمام جوانب این شغل را در نظر بگیرد و بتواند تمام خطرات و استرس‌ها را تحمل كند. دوست داشتن یك شغل كافی نیست، باید اطلاعات كامل از آن شغل داشت و خود را برای معایبی كه این شغل دارد آماده كرد.

 

در شغل‌های پرخطر ممكن است فرد در حین كار، مجروح شود یا برای همیشه عضوی از بدنش را از دست دهد. اگر همسر، خود را برای این‌گونه مشكلات آماده نكرده باشد، ممكن است با بوجود آمدن بحران های این چنینی، تحمل خود را از دست داده و کانون زندگی از هم بپاشد. هر دختری باید توانایی‌های خود را برای تحمل شغل همسرش در نظر بگیرد.

 

لحظه‌های بی‌همسری

مشاغلی هستند كه مختص شیفت شب می‌باشند. مانند پزشكی، پرستاری یا بعضی از شغل‌های نظامی. برای بعضی از خانم‌ها تنها ماندن در شب سخت است و غیرقابل تحمل. بنابراین هنگام ازدواج باید به این مسائل توجه داشته باشد تا بعداً با همسر خود دچار اختلاف نشوند. شما باید از ویژگی‌های مثبت و منفی چنین مشاغلی به خوبی آگاه باشید تا در آینده نسبت به آن دچار مشکل نشوید. سعی کنید به طور منطقی این مسئله را با خود حل کرده و سپس برای انتخاب همسر تصمیم‌گیری کنید.

 

و در پایان اینکه دختران جوان باید بدانند پاسخ مثبت گفتن به تقاضای ازدواج هر مرد با شغلی که دارد می‌تواند تاثیری مستقیم بر زندگی شخصی و اجتماعی خانواده‌ی کوچک آنها و حتی تربیت فرزندانشان بگذارد. پس، بهتر است در این مرحله، دقت و تامل کافی را داشته باشند که بعد از ازدواج، شاید دیگر پشیمانی سودی نداشته باشد!

منبع:باشگاه مجردها

shiva & hasan بازدید : 353 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

زنان مطلقه ,ازدواج با زنان مطلقه

 

شاید در اطرافیانتان دیده باشید که یک پسر مجرد، برای ازدواج سراغ زنی مطلقه رفته است. اتفاقی که از نظر اطرافیان مثبت ارزیابی نمی شود اما این روزها در حال شیوع است.

 

بگذارید اول سراغ بخش بدبینانه قضیه برویم. نگاه بدبینانه می گوید پسر مجرد به این دلیل خواهان ازدواج با زن مطلقه است که فکر می کند ازدواج راحتی در پیش دارد.

 

طبق یک انتظار عمومی، زنان مطلقه در ازدواج دوم شان کم توقع تر هستند، سازشکاری بیشتری نشان می دهند و تمایل به ازدواج های کم سر و صدا دارند که در آنها از مراسم پی در پی و تشریفات خبری نیست.

 

ممکن است در این بین پسرانی هم باشند که فکر می کنند امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایین‌تر است در نتیجه شرایط ازدواج با او آسان تر خواهد بود.

 

آنها فکر می کنند:

1- زنان مطلقه انتظار مالی پایین تری دارند و در شرایطی که مهریه، هزینه های مراسم ازدواج، هزینه های تامین مسکن و درآمد برای پسرها یک دغدغه جدی است، زنان مطلقه با انتظارات پایین تر می توانند گزینه خوبی باشند.

 

2- زنان مطلقه حامی ندارند. خانواده آنها به دلیل موقعیت فرزندشان تمایل دارند زندگی دوم دخترشان را حفظ کنند پس در امور زندگی دخالت نمی کنند.

 

3- زنی که یک بار از همسرش جدا شده، بار دیگر هم ممکن است از همسرش جدا شود. پس اگر زندگی با او به بن بست رسید، دردسرهای کمتری برای طلاق خواهند داشت.

 

4- زنان مطلقه مهریه و حق و حقوق مالی شان را از همسر سابق دریافت کرده و تمکن مالی بیشتری دارند و می توانند منبع حمایتی خوبی برای یک پسر مجرد باشند.

 

چه تصمیمی بگیریم؟

درباره این بخش بدبینانه و آسیب زای ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه باید بگوییم که بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن سعی کند انگیزه های اصلی خواستگارش را دریابد. ازدواجی که صرفا به دلیل برخورداری از حمایت یک مرد صورت بگیرد، می تواند خطرناک باشد و چالش های زندگی قبلی را برای یک زن تکرار کند. بنابراین بهتر است کار را به کاردان بسپارید و با مشاوره‌های روانشناسی تک نفره و دو نفره تصمیم نهایی خود را بگیرید.

 

آسیب های ازدواج با زنان مطلقه

یکی از آسیب های این ازدواج یادآوری مکرر خاطرات ازدواج قبل است. ممکن است زن در چنین ازدواجی مورد سرزنش مرد و اطرافیان او باشد و با وجود کوچکترین اختلافی این جمله را بشنود: «حتما همسر قبلی ات هم همین رفتار را ازت دیده که طلاقت داده...»، «تو از یک زندگی شکست خورده بیرون آمده بودی و من حمایتت کردم»، «حالا می فهمم همسر اولت چه از دست تو کشیده» و...

 

از طرف دیگر، زن به خاطر تجربه ای که قبلا داشته، ممکن است آسیب پذیری بیشتری نشان دهد. مدام مراقب باشد که رفتارهای آزاردهنده همسر اولش را در این زندگی نبیند و به محض مشاهده یک رفتار مشترک، نسخه بپیچد و بگوید: «تو هم مثل همسر اولم هستی»، «همه مردها همین طورند»، «عاقبت این زندگی هم همان خواهد شد» و... . بخش دیگری از این ماجرا، ممکن است در مقایسه های پی در پی دو مرد زندگی او با همدیگر اتفاق بیفتد. زن مرتب نقاط ضعف همسر دوم را با نقاط قوت همسر اول مقایسه و او را سرزنش کند.

زنان مطلقه زنانی هستند که در صورت داشتن یک زندگی آرام، قدر موقعیت را می دانند و برای بهتر شدن زندگی تلاش می کنند. آنها وضعیت بدتری را چشیده اند و حاضر نیستند زندگی خوب امروزی شان را به سادگی از دست بدهند

 

بخش خوشبینانه این ازدواج ها

اما این ازدواج ها بخش خوشبینانه ای هم دارند.

زنان مطلقه به واسطه تجربه هایی که در زندگی اول خود کسب کرده اند، توانایی مدیریت بهتری در روابط دارند. به همین دلیل نظر پسران مجرد را بیشتر جلب می کنند. این زنان مهارت های خانه داری، ارتباط با اقوام، برخورد با همسر را دارند و دیگر نیازی نیست با شروع زندگی مشترک، به آزمون و خطا بپردازند.

 

زنان مطلقه زنانی هستند که در صورت داشتن یک زندگی آرام، قدر موقعیت را می دانند و برای بهتر شدن زندگی تلاش می کنند. آنها وضعیت بدتری را چشیده اند و حاضر نیستند زندگی خوب امروزی شان را به سادگی از دست بدهند.

 

در کنار همه این ها به یاد داشته باشید مطلقه بودن دلیلی برای انتخاب نشدن برای ازدواج نیست. در زمانه فعلی که آمارهای طلاق بسیار بالا رفته، زنان جوان زیادی را می بینیم که شاید در دهه دوم یا اوایل دهه سوم زندگی خود باشند و با قابلیت های برجسته و شان خانوادگی و اجتماعی بالا سابقه شکست را داشته باشند. بنابراین از نگاه سنتی و قضاوت نادرست درباره این زنان فاصله بگیرید و بر اساس واقعیات موجود انتخاب کنید.

منبع: تبیان

shiva & hasan بازدید : 268 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج با مردان ناموفق,ازدواج با مردان مطلقه

 

انتخاب فرد مناسب برای شروع زندگی که درن با مشکلات اندکی مواجه شوی، از دغدغه های تمام افرادی است که در سن ازدواج به سر می برند. این مسئله در میان دختران که به نوعی در گردونه انتخاب قرار می گیرند و حق انتخاب در میان آنهاوجود ندارد،‌ بیشتر دیده می شود.

 

توصیه‌هایی برای ازدواج با مردان مطلقه

در میان خواستگاران یک دختر مخصوصا کسانی که به نوعی وارد سن تاخیر ازدواج و یا نزدیک به تجرد قطعی هستند، حضور مردانی که طلاق گرفته اند و یا همسر خود را از دست داده اند، بیشتر به چشم می خورد.

 

البته تنها این دختران با این مسئله مواجه نیستند، دخترانی که در شرایط زندگی نامناسب به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به سر می برند و یا در میان خانواده های بزهکار هستند، نیز با این نوع افراد مواجه هستند.

 

اما این دختران و زنان در انتخاب خود و یا حتی بعد از شروع زندگی خود با دغدغه ها و مشکلاتی روبرو می شوند که بد نیست به این مسائل توجه کنیم.

 

علت طلاق قبلی را دریابید

شناخت علل اینکه فرد طلاق داده و چرا قبلا طلاق گرفته بسیار مفید است، چرا که ممکن است این دلیل برای من امکان وقوع نداشته باشد، گاهی طلاق به دلیل مشکلات فرهنگی، ‌بد حجابی، مادی و غیره بوده است یعنی دلایلی که اصلا برای شما که به عنوان فرد انتخابی بعدی هستید، ‌صدق نمی کند. در نتیجه می توان با دانستن این مسائل انتخاب درستی انجام داد.

 

با همسر سابق مرد، صحبت نکنید

اکثر اختلافات بین زوجین طلاق گرفته، حالت دعوا دارد و در دعوا منصفانه نظر دادن بسیار سخت است. بنابراین برخلاف توصیه های رایج، صحبت با زن سابق مرد را راه حل مناسبی نیست و برای ایجاد شرایط یک انتخاب صحیح به دختران توصیه می شود که به مشاور مراجعه کنند تا بر اساس شرایطی که فرد داشته دست به انتخاب صحیح بزنند. اما در مواردی که شرایط تشخیص بسیار سخت می شود به آنها توصیه می شود که شرایط حال را نگاه کنند و بر اساس آن آینده خود را انتخاب کنند. یعنی با توجه به شرایطی که فرد مورد نظر دارد دست به انتخاب بزنند و نگاه نکنند در آینده چه خواهد شد ببینند آیا می توانند با این شرایطی که وجود دارد زندگی کنند.

 

مقایسه اتفاق می افتد

در چنین ازدواج هایی دغدغه زنان ناشی از مقایسه شدنشان با همسر سابق مرد طبیعی است. شما باید بدانید که حتما در مواردی مورد مقایسه قرار خواهید گرفت. بهتر است قبل از هر گونه انتخابی در مراحل اولیه هر دو نفر باهم به مشاوره بروند تا بتوانند بحران هایی را که در این مسئله ممکن است پیش بیاید را به آنها بشناسانند تا بهتر مسیر را طی کنند.

منبع:مهرخانه

shiva & hasan بازدید : 259 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج با همکار,زندگی مشترك,ازدواج همكاران

 

7 هشدار درباره ازدواج با همکار

در حال حاضر بیشتر ساعت‌های عمر افراد در محیط كار سپری می‌شود و طبیعی است كه ساعت‌های طولانی در ارتباط بودن با هم باعث ایجاد علاقه و عشق شدید ‌شود...

 

معمولا محل كار محیطی است كه بیشتر افراد بهترین رفتارها را از خود نشان می‌دهند و ظاهری آراسته و مرتب دارند! به همین دلیل باید دقت بیشتری در این زمینه داشت چون ممكن است رفتار همكارتان در بیرون از محیط كار كاملا برعكس آنچه در محل كار است، باشد. آدم‌ها در محیط کار لایه‌های ظاهری شخصیتشان را نشان می‌دهند، نه تمام لایه‌ها را. بنابراین باید دید همكار آقا یا خانمی كه با او در ارتباط هستید و او را به‌عنوان همكاری با خصوصیات خوب می‏شناسید، در زندگی مشترك هم چنین خواهد بود؟

 

1. همه جوانب را بسنجید

معمولا مراودات مستمر در یک محیط نوعی وابستگی ایجاد می‌کند. پس بهتر است از احساسی كه به همكارتان دارید، مطمئن شوید؛ آیا واقعا این حس، به معنای عشق واقعی است یا اینكه به بودن او در كنارتان عادت كرده و به او وابسته‌ شده‌اید و فكر می‌كنید عاشقش هستید؟ علاوه بر این، در برخی اداره‌ها و شرکت‌ها ازدواج همكاران ممنوع است و این قانون بیشتر در محیط‌های كاری کشورهای اروپایی دیده می‌شود زیرا مدیران معتقدند با این كار، کارایی فرد کاهش پیدا می‌کند. پس همه شرایط و جوانب را خوب بسنجید.

 

2. واقع‌بین باشید

ازدواج با همکار را نه می‌توان توصیه كرد، نه رد. در این نوع ازدواج هم باید تمام جوانب بررسی شود و صرفا به شناختی كه از همكارتان در محیط كار دست پیدا كرده‌اید، بسنده نكنید چراكه ممكن است در محیط كار رفتاری مغایر با آنچه در خانه دارد، داشته باشد. پس واقع‌بینانه با این مساله برخورد كنید و مراقب رفتارتان هم باشید زیرا با برداشتن قدمی اشتباه، همكاران خیلی زود به این علاقه پی می‌برند و ممكن است این مساله در محیط دهان به دهان بچرخد و اگر در نهایت برای ازدواج به توافق نرسید، جو ایجاد شده برایتان مشكل‌ساز می‌شود.

 

3. معایب را هم ببینید

معمولا وقتی اطرافیان متوجه می‌شوند دو همكار قصد دارند با هم ازدواج ‌كنند، مدام از فواید این نوع وصلت می‌گویند: «این‌طوری مدت زمان بیشتری كنار هم هستید حتی مسیر رفت و برگشت»، «راحت می‌تونید برنامه‌هاتون رو با هم هماهنگ كنید» یا «بالاخره تو محیط کار كسی هست که هواتو داشته باشه» و... شاید این مسایل از نظر دیگران جزو مزیت‌های ازدواج با همكار باشد و زوج همكار شرایط روانی و فكری یكدیگر را بهتر درك كنند اما اینها فقط ظاهر قضیه است. ازدواج با همكار هم مانند سایر ازدواج‌ها بی‌عیب نیست.

 

4. به درآمدهای‌تان فکر کنید

واقعیت دیگری كه نمی‌توان آن را انکار کرد، مسایل مربوط به درآمد است كه برای خیلی از زوج‌ها مشکل‌آفرین است. گاهی زن و شوهرهایی هم که محل کارشان یکی نیست، درباره میزان درآمد و نحوه خرج‌كردن آن از یكدیگر می‌پرسند و طرف مقابل را در مورد اینکه چرا پولش را خرج زندگی نمی‌کند، بازخواست می‌کنند، حالا اگر همسرتان همكار هم باشد و از چند و چون حقوق یكدیگر باخبر باشید، اوضاع سخت‌تر می‌شود. معمولا بیشتر مردان اصرار دارند خانم‌های شاغل درآمدشان را صرف زندگی كنند درحالی که هر فردی حق دارد در كنار تامین مایحتاج زندگی، بخشی از درآمدش را پس‌انداز كند. 

 

5. مرزهای‌تان را مشخص كنید

ازدواج با همکار می‏تواند تغییرات یا محدودیت‌هایی را در زندگی مشترك برای طرفین ایجاد كند و باعث بروز برخی ملاحظات ‌شود که شاید تا پیش از ازدواج اصلا برای هیچ‌یك از طرفین مهم نبوده و حتی به آن توجه نمی‌كرده‌اند؛ مثلا وقتی خانم یا آقایی می‌بیند همسرش ارتباط صمیمی با همكارش دارد و با او گرم ‌صحبت یا خنده است، ناراحت می‌شود حال آنکه همین فرد قبل از ازدواج درباره نحوه ارتباط با همكاران آقا یا خانم خود حساسیتی نداشته است. از سوی دیگر، گاهی ساعت‌های طولانی در كنار هم بودن باعث سردی و یکنواختی روابط می‌شود و نباید این مساله را نادیده گرفت. تفاهم‌نداشتن بر سر یك مساله و گاهی بحث‌كردن در مورد آن، در زندگی هر زوجی اتفاق می‌افتد و نمی‌توان آن را انكار كرد. در چنین شرایطی ممكن است زوج همكار اختلاف‌نظر و قهر و دعواهای خود را به محل كار بكشند و این یعنی باخبر شدن تمام همکاران از مسایل زندگی خصوصی آنها. با وجود این، نباید فراموش كرد زن و شوهرهای همکاری هم هستند که این‌گونه رفتار نمی‌كنند بنابراین قبل از ازدواج مرز مشخصی بین زندگی و كارتان تعیین كنید.

 

6. محیط كار را میدان رقابت نکنید

یكی از دلایلی كه گاهی باعث می‌شود کار یک زوج همكار به دفتر مشاوره روان‌پزشکان بكشد، ارتقای شغلی یکی از طرفین در محیط کار است؛ موضوعی كه در فیلم «همسر» (ساخته مهدی فخیم‌زاده) به خوبی نمایش داده شد؛ زن و شوهری که در شركتی كار می‌كنند و رییس شركت به جرم اختلاس دستگیر می‌شود. مرد هم كه معاونت شركت را به‌عهده دارد، مطمئن است وی را به ریاست شركت انتخاب خواهند كرد ولی هیات امنا همسر او را برمی‌گزیند. مرد كه تحمل ریاست همسرش را ندارد، مشكلاتی در محل كار و در نتیجه خانواده به وجود می‌آورد. علاوه بر این، اخراج یا تعدیل یکی از طرفین هم می‌تواند مشكل‌ساز باشد. مثلا ممکن است زنی که به دلیل تعدیل نیرو از شرکت بیرون آمده، عزمش را جزم کند که شوهرش هم از محیط کار بیرون بیاید. چون معتقد است محیط کار را به خوبی می‌شناسد و می‌داند چه کسانی در اطراف همسرش هستند و اینکه همسرش با زنان یا مردان شرکت ارتباط صمیمی‌ای دارد او را ناراحت می‌کند. قبل از هر اقدامی تمام جوانب را در نظر بگیرید و در خصوص این مسایل با طرف مقابلتان صحبت كنید.

 

7. مراقب نگاه دیگران باشید

آدم‌های كنجكاو همه جا هستند. وجود این افراد فقط محدود به آشنایان و اطرافیان نمی‌شود و ممكن است در محیط كار هم همكار كنجكاوی داشته باشید كه بخواهد سر از زندگی‌تان دربیاورد. كنجكاوی‌هایی از این دست كه «شوهرت به‌تنهایی مخارج خانه را تامین می‌كند یا اینكه تو هم مجبوری او را همراهی كنی»، «چرا اجازه می‌دهی همكاران خانم یا آقا همسرت را به اسم كوچك صدا ‌كنند» و... پس مراقب رفتار و گفتارتان در محیط كار باشید و حساسیت‌های بی‌جا نشان ندهید زیرا از هر نظر زیر ذره‌بین نگاه دیگر همكاران هستید.

منبع: سلامت

shiva & hasan بازدید : 335 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دیر ازدواج کردن,مشاوره‌ ازدواج , سن ازدواج

 

شقایق، حدود چهل و پنج سال سن دارد، معلم است و به تازگی به خانه‌ بخت رفته است. او می گوید، دختر بزرگ خانواده بوده و دغدغه همیشگی‌ش برای زندگی درس خواندن بوده است. بعد از به اتمام رساندن دوره‌ دکترا تصمیم برای تشکیل زندگی می گیرد و با توجه به اینکه دختران در فرهنگ ایرانی انتخاب می شوند، به قول خودش برای ازدواج دیر شده و تنها علت او برای ازدواج فرار از تنهایی عنوان می شود.

 

طیف خواستگاران او به دو دسته‌ مردان مطلقه و پسران کوچکتر تقسیم می شده که انتخاب را برای او سخت می کرده است اما در نهایت با مشورت و توکل به خدا، یک انتخاب منطقی به دور از احساس داشته و الان حدود یکسال است که زندگی مشترکش با حمید که پنج سال از خودش کوچکتر است را شروع کرده است.

 

بیشترین چیزی که شقایق در گفته‌هایش تکرار می‌کرد عدم اشتیاق او برای زندگی و ایجاد تنوع در آن بود. او حتی بعضی کارها مانند رنگ کردن مو را مثل تزئین سالاد و رسیدگی به انجام امور خانه، رفع تکلیف می خواند!

 

مهرناز، سی و نه ساله، یکسال و سه ماه است ازدواج کرده و یک دختر دو ماهه دارد.‌ او می گوید: برای مشاوره‌ ازدواج که می رفتم، چند بار به من تاکید شد چون در سن بالا متاهل می شوم باید مراقب تغذیه و باروری باشم. چون احتمال نازایی و اختلال در باروری در سن بالا زیاد می‌شود. در نتیجه از ترس بچه دار نشدن زود به باروری اقدام کردیم و به لطف خدا مشکلی نبود و ما از سلامت و حضور او خیلی شادیم اما بیشترین مشکلی که شخصاً دارم حضور بچه (زودتر از حد انتظارم) نیست، بلکه فاصله ای است که بین من و همسرم به خاطر رسیدگی به کودک و مشکلات اقتصادی ناشی از تولد فرزندایجاد شده و این فاصله مرا نگران می کند.

 

ناسازگاری بیشتر و انعطاف کمتر

این روزها که سن ازدواج بالا رفته است، ازدواج در سن پایین محاسن زیادی دارد که نمی توان منکر آن شد. به طور مثال زن در کنار همسر و با درک شرایط رشد می کند، در حالی که دخترانی که در سن بالاتر ازدواج می کنند، شخصیت آنها شکل گرفته است و ناسازگاری در آنها بیشتر و انعطاف کمتر است. هر چند از سوی دیگر دیگر زوج‌هایی که در سن بالا زندگی مشترک را آغاز کرده‌اند به خاطر شناخت بهتر از خود و نیازهای درونی یکدیگر، مشکلات عاطفی کمتری دارند.

 

مشکلات جنسی

در ازدواج های سن بالا، اکثر مشکلات زوجین، مشکل جنسی و عدم درک متقابل در این حوزه رفتاری ا‌ست، چرا که سال‌های بسیاری از بلوغ جنسی گذشته و دائماً این احساس نیاز از دو طرف سرکوب شده است. مشکلاتی مانند سردمزاجی و واژینیسم و همچنین احتمال سرطان دهانه‌ رحم در خانم‌ها به علت سرکوب نیاز های جنسی وجود دارد. ممکن است گاهی طرف مقابل تجربه جنسی داشته باشد که در اولین رابطه‌ این موضوع خود را نشان می‌دهد و باعث بدبینی در زوج می‌شود.

 

زنان در دهه چهارم و مردان در دهه پنجم از زندگی خود با اختلاف نیاز جنسی مواجه هستند، تب و تاب جنسی مرد در این سن، رو به کاهش و سردی رفته و نیاز های جنسی زن بیدار و فعال شده است. و به طور مثال زن 32 ساله با مرد 45 ساله در این مسئله به شدت متفاوت هستند و این اختلاف باعث مشکلات زیادی می‌شود.

 

اگر زوج‌های جوان رفته رفته به کاهش رابطه می رسند، یعنی رابطه، از هفته ای چهار بار به هفته‌ای سه بار و در ادامه به هفته‌ای دوبار و هفته‌ای یکبار و در نهایت کمتر می رسد، اما رابطه جنسی برای زوج‌ها در سنین بالا با اختلاف سنی زیاد از هفته‌ای چهار بار یک‌مرتبه به هفته‌ای یک بار نزول می کند چرا که توان بدنی در آقایان کم‌تر شده است و این مسئله مشکلات شدید روحی برای دوطرف مخصوصا زنان پدید می آورد.

منبع: مهرخانه/تبیان

shiva & hasan بازدید : 305 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

نشانه علاقه مند بودن,نشانه های دوست داشتن

 

یک رابطه می تواند گیج کننده باشد؛ دانستن این که آیا یک مرد مجرد در محل کارتان به شما علاقه دارد یا این که صرفا مودب است سخت است. آیا واقعا تمایل دارد شما را بهتر بشناسد، یا این که حوصله اش سر رفته است و تنها می خواهد زمان را سپری کند؟ مجرد ها به یک سری نکات برای این که چگونه یک دوست یا همکار را از کسی که می خواهد شما را بهتر بشناسد تشخیص دهند نیاز دارند.

 

ممکن است در یک جمع دوستانه یا با همکارانتان متوجه شوید که کسی بیشتر از حد معمول به شما توجه میکند. در ادامه نشانه هایی هستند که ممکن است بتوانید با او رابطه مناسبی داشته باشید.

 

نمی تواند چشم از شما بردارد

مردها موجودات بصری هستند. زمانی که یک مرد زنی را می بیند که به نظرش جذاب می آید، دوست دارد دوباره به او نگاه کند، و دوباره، و دوباره. اگر یک مرد توجهش به شما جلب شده باشد و به طرف شما نگاه کند، احتمال زیادی وجود دارد که چیزی دیده است که نظرش را جلب کرده است. مراقب باشید که نگاهش به کجا می رود، آیا به دیگر زنان نگاه می کند، و یا این که نگاهش مرتبا به شما برمی گردد؟

 

به شما نزدیک تر می شود

اگر او تلاش آگاهانه ای برای نشستن در کنار شما و یا نزدیک تر به شما بکند، می توانید شرط ببندید که توجه اش را جلب کرده اید. نزدیک تر شدن به شما برای صحبت، و یا تمرکز تمام توجه اش تنها به شما و مکالمه تان نیز نشانه خوبی از این است که به شما علاقه مند شده است.

 

با شما شوخی می کند

زنان به مردان بامزه جلب می شوند، و به نظر می رسد مردان به طور ذاتی می دانند که این یکی از سلاح های قوی ای ست که مردان در مقابل زنان به کار می برند. اگر یک مرد با شما، و تنها شما شوخی کند، می توانید نتیجه بگیرید که به تعامل بیشتر با شما علاقه دارد. اگر او با همه افراد دیگر در گروه نیز شوخی کند، ممکن است تنها در حال لذت بردن از بودن در مرکز توجه است.

 

رفتارش را تغییر می دهد تا رفتار شما را بازتاب دهد

نشانه های غیر کلامی اغلب واضح تر از نشانه های کلامی هستند. شخصی که از نظر احساسی به شخص دیگری وابسته است اغلب عادت های شخصی اش را تغییر می دهد تا شخصی را که با او تعامل دارد بازتاب دهد. پس اگر زمانی که به طرف او خم می شوید تا با او صحبت کنید او هم به طرف شما خم شد، و یا او با حالتی شبیه به شما رو به شما بنشیند، شما توجه و علاقه اش را جلب کرده اید.

 

به طور گذرا به تماس در آینده اشاره می کند

اگر مردی اظهار کند که می خواهد در آینده بیشتر با شما ارتباط داشته باشد، می توانید فرض کنید که به شما علاقه مند است و تلاش می کند که بفهمد آیا شما تمایل دارید تا بیشتر او را بشناسید. اگر شما به این که تنیس بازی می کنید اشاره کنید و او بگوید "شاید بعدا یکی دو توپ با هم زدیم"، احتمالا به شما علاقه مند است.

 

اگر با هم کار می کنید

اگر او تنها به دلایل مرتبط با کار به کنار میز شما می آید، نمی توانید توجه یا حالت دوستانه اش را به عنوان نشانه ای از علاقه در نظر بگیرید. با توجه به این، اگر او برای صحبت درباره چیزهای دیگر نزد شما بیاید، می توانید حدس بزنید که او حداقل به نوعی به شناختن شما علاقه مند است.

منبع: زندگی سیمرغ

shiva & hasan بازدید : 360 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

.

فاصله تحصیلی,ملاک های ازدواج

در ازدواج ملاک های زیادی وجود دارد که شما باید تناسب را در آنها رعایت کنید. یکی از این ملاک ها سطح تحصیلات شما است. این تناسب شاید تا الان برایتان دغدغه نبوده باشد اما باید بگوییم اگر به تناسب تحصیلی توجه نشود ممکن است ناهنجاری ها و نارضایتی ها از زندگی، به قدری حاد شوند که زوجین قادر به تحمل یکدیگر نباشند.

اگر تحصیلات زن از مرد بیشتر باشد
در جوامع قدیمی و حتی بهتر می توان گفت تا پیش از دهه گذشته ایده آل ترین نوع تناسب تحصیلی بالاتر بودن تحصیلات مرد از زن بود. اما تغییرات جامعه و بالا رفتن سطح فرهنگ در اجتماع بالا رفتن تحصیلات برای زنان را نیز به همراه داشت. در چنین شرایطی انتظار این است که همسران امروزی در روابطشان ملاحظات سنتی را هم رعایت کنند. در این گونه زندگی ها وقتی تحصیلات زن بالاتر است انتظار می رود طوری رفتار کن که اقتدار همسرش زیر سوال نرود. خانم هایی که از نظر تحصیلی از همسرشان سر هستند، نباید به وفور از اطلاعاتشان صحبت کنند. خانه محل آرامش است و لزومی ندارد که در محیط گرم آن هر یک از طرفین بخواهند حرف های تخصصی ای که مربوط به رشته تحصیلی شان است را بیان، کند.

اگر زن و مرد تناسب در تحصیلات داشته باشند آرامش بیشتری در زندگی خواهند داشت. حتی اگر زن با تواضع و فروتنی برای تحصیلات بالاتر خود جایگاهی قائل نباشد و مدرک تحصیلی اش را به رخ همسرش نکشد؛ باز هم ممکن است مرد از تذکرات او در زندگی مشترک، برداشت درستی نداشته باشد و تصور کند که همسرش دچار خود بزرگ بینی شده و جایگاه معلمی یافته است.

اینکه می گویند تحصیلات زن از مرد بالاتر نباشد، به دلیل ایمنی بخشیدن خانواده از برخی مشکلات زناشویی است. چرا که این امر با ویژگی غرور و اثبات اقتدار مردانه (که البته در همه مردان وجود دارد) منافات دارد. 

همسانی تحصیلات زن و مرد
اگر زن تحصیلات دانشگاهی داشته باشد و مرد کم سواد (زیر دیپلم) باشد قطعا اختلافات فراوانی در زندگی بروز پیدا خواهد کرد. مشکل ایجاد شده در این صورت حاصل از نگرش متفاوت زن و مرد خواهد است چرا که هر کدام، بدون اینکه اشتراکات خود را در زندگی مشترک در نظر گیرند، دنیا را از دریچه خود می بینند.

و بالعکس اگر مرد تحصیلات داشته باشد و زن سطح سواد کمتری داشته باشد، باعث می شود که زن هیچ وقت نسبت به کار و شرایط همسرش آگاهی نداشته باشد و نتواند به خوبی میان زندگی و روابطش با همسر هماهنگی ایجاد کند.بهترین حالت در ازدواج این است که طرفین در سطح تحصیلات یکسان باشند. حُسن این موضوع برابری میان اطلاعات آکادمیک زن و مرد است. با اینکه اطلاعات و آگاهی های عمومی افراد هیچ ارتباطی به سطح تحصیلات آنها ندارد اما مردان از اینکه همسرشان در میزان دانسته ها همسان با آنهاست، آسودگی خاطر خواهند داشت و سایر اطلاعات بالای همسرشان در آن حدی که مدرک بالاتر مشکل ساز است، مسئله ای ایجاد نمی کند!

همیشه استثنا وجود دارد
این مواردی را که گفتیم به عنوان قاعده کلی باید در نظر داشته باشید اما به هر حال هر قاعده ای استثناهایی هم دارد. مثلا ممکن است در یک زندگی، زن سطح تحصیلات بالاتری نسبت به مرد داشته باشد اما از طرفی نحوه رفتار با همسرش را خوب بلد باشد و هیچ گاه از علم و اطلاعاتی که دارد، در مقابل همسرش سخن به میان نیاورد و به همین جهت هم همسرش از زندگی با او احساس رضایت داشته باشد.

همچنین ممکن است زن یا مردی کم سواد باشند اما طوری رفتار کنند که فرد مقابلشان احساس بدی نداشته باشد و حتی از زندگی در کنار هم لذت ببرند و یقین بدانند که نیمه گم شده یکدیگر هستند. این نکته موید آن است که در زندگی مشترک اصل بر میزان تفاهم میان زن و شوهر است و مسائلی که بر زندگی عارض می شود؛ مانند سطح تحصیلات می تواند با مدیریت حل شود و به شیرینی زندگی بیانجامد. نکته مهم در تفاوت تحصیلی این است که آنچه این تفاوت را کمرنگ می کند، میل دو طرف برای پیشرفت و ارتقای سطح فکری خود است. این که زن و مرد هر دو در تلاش برای یادگیری، به چالش کشیدن نگرش ها و دانسته هایشان و حرکت با دانش روز باشند و مراقب باشند در این عرصه از یکدیگر عقب نمانند.
منبع: مهرخانه/تبیان

shiva & hasan بازدید : 246 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

بالا بردن شانس ازدواج,سن ازدواج

همین انسان زیبا که مورد ستایش فرشتگان و مورد حسادت شیطان قرار گرفت، گویا به همان اندازه زیبایی که خداوند برایش مقرر داشته بود، رضایت نداد وهوس کرد که از آنچه خداوند او را آفریده نیز، زیباتر و مطلوب‌تر باشد و در این راه دست به ابتکارات و ابداعاتی زد، لباس، زیورآلات و...سپس لوازم آرایشی از گل و برگ و ریشه گیاهان درست کرد، و سرانجام به ساخت و تولید لوازم آرایش شیمیایی و کارخانه‌ای روی آورد. و امروزه یکی از پرفروشترین محصولات که در اطراف و اکناف دنیا تولید می‌شود، لوازم و وسایل آرایشی و زیبایی است.

علل پرفروش بودن لوازم آرایشی‌
باتوجه به اینکه سن ازدواج در کشور ما بالا رفته است، استفاده از لوازم آرایشی دیگر نه سن خاصی می‌شناسد و نه قشر خاصی. امروزه اکثر دختران و بانوان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزو لاینفک زندگی خود می‌دانند این تمایل باعث شده کشورمان تبدیل به سومین مصرف کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه و طبق آمار نهادهای ناظر بین‌المللی، هفتمین واردکننده لوازم آرایشی در جهان شود. سالانه حدود یک میلیارد دلار فرآورده آرایشی و بهداشتی در ایران مصرف می‌شود.

 

از سویی در دسترس بودن لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی که بیشتر با قیمتی بسیار پایین‌تر از انواع استاندارد به فروش می‌رسند، و از سوی دیگر به 15 سال رسیدن سن مصرف لوازم آرایش در کشور، موجب افزایش شیوع بیماری‌های پوستی، عفونی و اختلافات بهداشتی شده است. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان مسن دیده می‌شود، زیرا طراوت و شادابی پوست در کهنسالی از بین می‌رود.

کارشناسان مواد بهداشتی و آرایشی معتقدند: حجم بالای خرید و فروش و تنوع این کالاها از دو جهت نیاز به نظارت جدی دارد. نخست آنکه کالاهای یاد شده مصرف انسانی دارند و مصرف‌کنندگان آنها رو به افزایش‌اند، و دوم آنکه طبق تحقیقات برای پوست آثار سویی بر جای می‌گذارند.

هر فردی یک زمینه آسیب‌شناختی به طور ژنتیکی، تربیتی و تحولی در خود دارد، اگر این افراد در محیط‌هایی قرار گیرند که به نوعی برای فرد تأیید و تقویت فراهم کند، این زمینه‌های آسیب‌شناختی چندان بروز و تجلی پیدا نمی‌کند ولی اگر در محیط‌هایی قرار گیرند که دامنه عدم تأیید شدن‌شان بسیاری از رفتارهای فرد را شامل ‌شود باعث ظهور این آسیب ها می‌شود.

زنان تحصیل کرده کمتر آرایش می کنند
به هر میزان افراد موقعیت‌های بیشتری در اجتماع برای کسب محبوبیت، مقبولیت و کسب تأیید شدن داشته باشند کمتر به دنبال زیبایی کردن خود هستند، زنان تحصیل‌کرده و شاغل کمتر به دنبال زیبایی خود بوده و حتی کمتر نیز از طلا و جواهرات استفاده می‌کنند.

محیط‌هایی می‌توانند باعث سلامت روانی افراد باشند که موجب ایجاد تأیید برای آنها شوند، هر فردی یک زمینه آسیب‌شناختی به طور ژنتیکی، تربیتی و تحولی در خود دارد، اگر این افراد در محیط‌هایی قرار گیرند که به نوعی برای فرد تأیید و تقویت فراهم کند، این زمینه‌های آسیب‌شناختی چندان بروز و تجلی پیدا نمی‌کند ولی اگر در محیط‌هایی قرار گیرند که دامنه عدم تأیید شدن‌شان بسیاری از رفتارهای فرد را شامل ‌شود باعث ظهور این آسیب ها می‌شود.

ما در جامعه افراد بی‌هویت زیادی می‌بینیم گرچه می‌توانند افراد موفقی باشند، اما هنوز یک تصویر منسجم و درستی را از خودشان ندارند. یکی از راه‌های کسب تأیید و اعتباربخشی در سنین جوانی و نوجوانی به ویژه در خانم‌ها جذابیت‌های جسمانی است، بنابراین می‌توان گفت عوامل جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، روان‌شناختی و مسایلی که تحت عنوان آسیب‌های روانی که هنوز بروز پیدا نکردند، می‌توانند عاملی برای استفاده از لوازم آرایشی برای جذابیت‌های افراطی جسمانی باشد.

استفاده‌ غیر متعارف از لوازم آرایشی بیانگر یک ناهنجاری روانی است
استفاده‌های غیر متعارف از لوازم آرایشی در جامعه بیانگر یک ناهنجاری روانی به نام «سندروم هیسترویونیک یا «عقده‌ ی خود نمایشی» است که فرد با استفاده از این ابزار در صدد جلب توجه جنس مخالف است.

این رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی الگوبرداری از رفتارهای گروه‌‌های مرجع مانند چهره‌های معروف، تبلیغات گسترده ماهواره‌ای، فیلم‌ها و سریال‌های بدآموز توسط آنها، رقابت‌های رفتاری منفی بین دختران و زنان جوان و قرار گرفتن در موضع لجاجت با قوانین اجتماعی در میان بعضی دختران را به عنوان علل اصلی افراط در استفاده از لوازم آرایشی ذکر کرد.

از سویی در دسترس بودن لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی که بیشتر با قیمتی بسیار پایین‌تر از انواع استاندارد به فروش می‌رسند، و از سوی دیگر به 15 سال رسیدن سن مصرف لوازم آرایش در کشور، موجب افزایش شیوع بیماری‌های پوستی، عفونی و اختلافات بهداشتی شده است.

عدم اهتمام آموزش وپرورش به هویت افراد
یکی از آسیب‌های زیربنایی برای استفاده از لوازم آرایشی مسئله هویتی است.بخشی از مسئله هویتی افراد به تجربیات دوران کودکی به ویژه در نظام آموزش و پرورش ما ارتباط پیدا می‌کند، آموزش و پرورش که صرفا به نمره و موقعیت تحصیلی افراد اعتبار می‌دهد و هیچ فرصتی را برای ابراز وجود و تأیید شدن افراد ایجاد نمی‌کند، پس در چنین شرایطی دانش‌آموزان بسیار محوری و کانالیزه شده، تربیت می‌شوند.

به عنوان مثال فرد 18 و 19 ساله‌ای که از لحاظ تحصیلی موفق نبوده بایستی در نظام آموزشی ما به گونه‌ای تربیت شده باشد که بتواند در موقعیت‌های دیگر خود را نشان دهد، اگر ما بخواهیم یک مقایسه‌ای با جوامع غربی داشته باشیم، باید بگوییم در این جوامع فرصت ابراز وجود تقریبا برای افراد وجود دارد و هر فردی با حداقل تفاوت سواد می‌تواند خود را در جامعه نشان دهد، مثلا یک فردی که هیچ جایگاه اقتصادی و اجتماعی در کشور ما ندارد، می‌تواند در جوامع غربی با یک خلاقیت و ابداع در میادین ورزشی خود را نشان دهد، در صورتی که در کشور ما عکس این امر حاکم است.

بالا بردن شانس ازدواج با آرایش
غلبه احساسات برعقل؛ رقابت جنسی و چشم و هم چشمی و بالا بردن شانس ازدواج نیز از جمله عواملی است که در این امر حائز ذکر کردن است. برخی عوامل اجتماعی و تمدنی مۆثر نیز همچون رواج مدگرایی و مصرف زدگی از طریق تبلیغ رژیم های متعدد بدن سازی و پدیده صنعت فرهنگ و سودجویی های اقتصادی؛ اهتمام به ارضای لجام گسیخته تمایلات زیباشناختی؛ افزایش قدرت و انگیزه تصرف و دست کاری در بدن؛ ارزش یابی و اعتبار بخشی اجتماعی (یا نیاز آفرینی کاذب واعمال فشار اجتماعی برای همنوایی)؛ محوریت یابی افسارگسیخته امیال انسانی و غیره نیز از جمله عواملی است که تشدید مصرف و افراط در این موضوع را تمهید کرده است.

اعتماد به نفسی که نیست
از دیگر عوامل مصرف بیش از اندازه لوازم آرایش در کشور ما اعتماد به نفس پایین زنان و دختران جامعه است. آمارها نشان میدهد زنان و دختران کشور فرانسه که بزرگترین قطب تولید لوازم آرایش در جهان است، کمترین مصرف این لوازم را در دنیا دارند. البته ماجرای مصرف کم لوازم آرایش در کشورهای توسعه یافته امری بدیهی است اما دختران و زنان کشور ما از همان سنین نوجوانی صورت خود را نیازمند لوازم آرایش میدانند تا بتوانند چهره‌شان را زیباتر کنند و هر چه سنشان بالاتر میرود این احساس نیاز بیشتر شده و بتدریج جای خود را به جراحیهای پلاستیک و تزریق بوتاکس برای جوانسازی پوست میدهد.

به هر رو تا زمانی که الگوی زن برتر در جامعه ما مدلها و خواننده‌های اروپایی باشد، وضعیت به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد و در این میان چاره‌ای نیست جز تغییر فرهنگ و نگرش جامعه در خصوص معیارهای زن ایده‌آل.
منبع:عرش نیوز/نیک صالحی

shiva & hasan بازدید : 260 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

واسطه‌های ازدواج,واسطه‌های جدید و سنتی ازدواج

اگر از قدیم گفته‌اند هر اتفاق مهمی که در جامعه رخ می‌دهد از همین جلسه های فوق سری و گروهی زنانه کلید می‌خورد نگویید نه! نمونه‌اش جلسه دیروز خانم‌های همسایه‌ی ما بود و مطرح شدن مبحث ازدواج و انتخاب همسر و رو کردن آمارها و اسامی جدید دختران و پسران دم بخت!

اما چرا موضوع واسطه‌های ازدواج، در حال حاضر اینقدر کمرنگ شده و گاهی حتی شنیدن فعالیت یک فرد خیر در پیوند دادن میان یک دختر و پسر جوان، از نظر بعضی‌ها،کاری غیرعقلی به نظر می‌رسد؟

واسطه‌های جدید و سنتی ازدواج
در قدیم، حضور واسطه‌های سنتی به دور از هرگونه تعصب و حب و بغض شخصی و با نهایت صداقت موجبات آشنایی خانواده‌ها را فراهم می‌کرد و باعث ایجاد نهادهای مستحکم در حوزه خانواده می‌شد. حضور این ریش‌سفیدها، نقش بسزایی در موفقیت و زندگی آسان‌تر عروس و دامادها داشت و باعث می‌شد آن‌ها در ابتدای زندگی زیر بار فشار مشکلات نمانند. اما با کمرنگ شدن این امر، معضل انتخاب همسر آغاز و شیوه‌های جدید جایگزین واسطه‌گران سنتی شد. از آن جمله می‌توان به نقش شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های همسریابی مجازی و حتی مراکز همسریابی اشاره کرد.

امروزه آسان‌ترین راه آشنایی برای ازدواج، فشردن چند کلید رایانه و یا موبایل در تنهایی جوان و ورودش به دنیایی پر از نیرنگ و فریب است. تا بتواند نیمه گمشده‌ش را با آپشن‌هایی مثل رنگ قرنیه چشم و اندازه قد شناسایی و انتخاب کند. غافل از اینکه فرهنگ و آداب و رسوم مسلمانان برای همسریابی با سایر کشورها تفاوت زیربنایی دارد و این ابزار و رسانه‌ها هیچگاه نقش موثر معتمدین و پا درمیانی‌ها را برای ازدواج موفق و شیرین جوانان نخواهد داشت.

بزرگترها در امر ازدواج پیشقدم شوند
امر واسطه شدن برای ازدواج دیگران، مورد تاکید بزرگان دینی و یک کارکرد مطلوب اجتماعی است. افزایش آمارهای طلاق، نشان از ازدواج‌های خودگزین و احساسی است که بدون مشارکت و نظارت بزرگان انجام می‌گیرد.

پیامبراکرم(ص) در مورد ارزش واسطه شدن در امر ازدواج که فرمودند: خداوند بر کسی که برای ازدواج دیگران اقدام کند برای هر قدمی که بردارد و کلامی که بگوید اجر و ثواب عبادت یکسال نمازهایی که بخواند و روزه‌هایی که بگیرد را به او عطا می‌کند.

 گروه كثیری از جوانان هستند كه از نظر اجتماعی و اقتصادی آمادگی لازم برای ازدواج و تشكیل خانواده را دارند، اما به دلیل آن كه همسر دلخواه خود را در میان نزدیكان، دوستان، اقوام، همكاران و... پیدا نكرده‌اند، ازدواجشان به تاخیر افتاده است. اینجاست كه اسلام برای كسانی كه در امر ازدواج پیشقدم شوند و نقش واسطه و معرف را داشته باشند، پاداش بزرگ و مزد قابل توجهی در نظر گرفته است، اما نكته قابل توجه آن كه اگر چه وساطت در امر ازدواج مزد و ثواب بسیار دارد، اما باید گفت كار پرمسوولیت و سنگینی است و پختگی و كارآزمودگی زیادی لازم دارد.
 
نباید بیگداربه آب زد. واسطه‌ها باید دارای شرایط خاصی باشند و نباید در امر ازدواج به هرکسی اعتماد کرد. معرف‌ها باید عاقل، متدین، دلسوز و خیرخواه باشند. معیارهای اصلی ازدواج را بشناسند. با روحیات، فرهنگ و مذهب خانواده‌ها آشنا باشند. گاه یک معرفی ناقص و بی‌پایه می‌تواند موجب ازدواجی ناموفق باشد.

نباید فراموش کردکه فرد واسط بر اساس نظام فکری و فرهنگی خود دو نفر را با هم آشنا می‌کند و ممکن است شناخت او نادرست باشد. لذا حضور معرف، تضمین‌کننده نیست و نباید از تلاش خانواده‌ها برای شناخت کافی طرف مقابل بکاهد. امام علی (ع) می‌فرمایند: بهترین میانجیگری و شفاعت آن است که بین دو نفر برای ازدواج شفیع شوید تا خداوند بین آن دو را با هم جمع کند. و اینجاست که در زندگی‌های مدرن امروزی، جای خالی عمه خانم‌ها بیش از پیش احساس می‌شود......
منابع:باشگاه فعلن مجردها/روزنامه ایران.

shiva & hasan بازدید : 206 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

 برای هر دختری پیش می‌آید که در زندگی چند بار درمعرض پیشنهاد ازدواج قرار می‌گیرد. سال‌ها قبل این پیشنهادها سنتی بود و در قالب خانواده‌ها و با نظارت آنها مطرح می‌شد و خانواده‌ها با تجربه و درایتی که داشتند آنها را مدیریت می‌کردند اما حالا در بیشتر مواقع دخترها خودشان در معرض پیشنهاد ازدواج قرار می‌گیرند و بعد آن را به خانواده منتقل می‌کنند. مشکل اینجاست که دخترهای جوان تجربه کافی ندارند و ممکن است اشتباه کنند. ممکن است کسی که پیشنهاد را مطرح می‌کند قصد واقعی برای ازدواج نداشته باشد. برای اینکه بفهمید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد چقدر در تصمیم خود مصر است، این سؤالات را از خودتان بپرسید. اگر جواب‌تان به آنها مثبت بود، می‌توانید پیشنهادی که به‌ شما شده را جدی بگیرید.

 

پیشنهادهای ازدواج,وقت خواستگاری,مراحل ازدواج

 

آیا او شما را خوب می‌شناسد؟
طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط 2 هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه‌ شدید می‌آید یا از قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر می‌گیرند و هیچ‌کسي نمی‌تواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است. لازمه‌ ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره فردی که به شما پیشنهاد ازدواج مي‌دهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر می‌شناسد. سؤال‌های خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط بین شما به گونه‌ای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟ شما در آن لحظه به جای هیجان زده و احساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی نیست و از شناخت کافی برنمی‌آید در صحت آن شک کنید. این شناخت باید درباره خانواده‌ها هم باشد. اگر خانواده‌ای کاملا سنتی دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد پسری با سر و وضع کاملا امروزی است به دلایلش عمیق‌تر فکر کنید.

آیا آماده است؟
اگر می‌بینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای تغییر زندگی‌اش برنامه‌ریزی می‌کند، می‌توانید مطمئن باشید قبلا به این موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر می‌تواند در قالب‌های مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پس‌انداز می‌کند یا چیزهای دیگر. صرف وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباس‌های اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخی‌های زننده هم می‌تواند نشانه‌ آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد. به‌علاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد. اگر شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شده‌اید و فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا برنامه‌های زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سن‌تان خیلی کم است، تازه طلاق گرفته‌اید یا به تازگی پدرتان را از دست داده‌اید و با پیشنهاد ازدواج مواجه شده‌اید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب فکر نکرده است. این موارد می‌تواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی ندارد و پدرش هم به‌تازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت کار کردن ندارد و موارد دیگر.

 آیا قبلا در این مورد با شما حرف زده؟

اگر فردی که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد خیلی ناگهانی و غیرمنتظره پیشنهادش را مطرح کرده باید درباره آن بیشتر فکر کنید. معمولا مردها قبل از به نتیجه رسیدن درباره تصمیم به این مهمی، خوب درباره آن فکر کرده‌اند و همه جوانب کار را سنجیده‌اند. پس منطقی است شما متوجه این فکرها و روند تصمیم‌گیری آنها شده باشید. این فکرها لازم نیست مستقیم مطرح شوند. مثلا اگر نامزد شما قبلا درباره داشتن بچه نظر شما را پرسیده باشد، یعنی به مقوله ازدواج فکر کرده است. این فکرها می‌توانند در قالب سؤال‌های دیگری هم مطرح شده باشند. مثلا اینکه شما دوست دارید خانه‌تان کجا باشد، دوست دارید بعد از ازدواج کار کنید یا نه، درباره مهریه چه فکر می‌کنید، چه مجلسی را برای عروسی دوست دارید، درباره تربیت بچه‌ها چه فکر می‌کنید و سؤال‌هایی از این دست.

 

پیشنهادهای ازدواج,وقت خواستگاری,مراحل ازدواج

 

آیا وقت خواستگاری تعیین کرده؟
به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام می‌شود و شما نمی‌توانید جدا از خانواده‌های‌تان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد باید بعد از توافق اولیه‌ شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانواده‌ها با هم حرف بزند. شما تصمیم‌گیرنده نهایی نیستید و بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود. فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانواده‌ها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.

 آیا زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده؟
موقع راه رفتن، در ماشین، سر کار، بعد از یک روز خسته کننده در راه برگشت به خانه در مترو، در پارک، هیچ‌کدام از اینها جای مناسب برای دادن پیشنهاد ازدواج نیست. فرد پیشنهاد دهنده باید قبلا در مورد کاری که می‌خواهد انجام دهد، فکر کرده باشد و این فکر در انتخاب مکان و زمان مناسب و روش صحیح صحبت کردن نمود پیدا می‌کند. روش درست این است که پیشنهاد در یک رستوران مناسب و قابل احترام مطرح شود. شما آماده یک بحث مهم باشید، هر دو لباس مناسب به تن داشته باشید، خسته نباشید و وقت کافی برای حرف زدن داشته باشید. رستوران شلوغی که در آن مدام از دور و بر میزتان آدم رد می‌شود و باید بلافاصله بعد از صرف غذا از آن بیرون بروید جای مناسبی برای این‌جور حرف‌ها نیست. البته اگر او شما را غافلگیر کرده و برای دادن پیشنهادش به شکل غیرمعمول برنامه‌ریزی کرده آن را درک کنید و جزء نکات مثبت به حساب بیاورید. بعضی مردها دوست دارند متفاوت باشند. مثلا پیشنهاد ازدواج‌شان را روی جزوه‌ای که به‌ آنها داده‌اید، بنویسند، به شکل یک نامه‌ اداری به همراه دسته گل برای‌تان پست کنند یا در یک کنسرت از خواننده بخواهند پیشنهاد را در میکروفن از طرف او بیان کند.

آیا خانواده‌اش را در جریان گذاشته؟
ازدواج پیوند خانواده‌هاست. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد باید قبل از آن با خانواده‌اش صحبت کرده باشد. اگر خانواده او شما را نمی‌شناسند پیشنهاد ازدواج نمی‌تواند خیلی منطقی و فکر شده باشد.

 

پیشنهادهای ازدواج,وقت خواستگاری,مراحل ازدواج

 

آیا برای‌تان هدیه گرفته؟
هدیه دادن هنگام مطرح کردن پیشنهاد ازدواج یک رسم است. به علاوه این کار نشانه احترام فرد متقابل به شماست. مطرح کردن چنین درخواست بزرگی با دست خالی کمی زشت و غیرمحترمانه به نظر می‌رسد. اگر توافق دارید و فرد مورد نظر می‌داند به احتمال زیاد پاسخ شما مثبت است، معمولا باید هدیه مرسومی آماده کرده باشد. اگر در خانواده شما این رسم نیست یا طرف مقابل از جواب شما مطمئن نیست، تقدیم کردن یک دسته‌گل زیبا هم مناسب به نظر می‌رسد.

چیزی برای گفتن آماده کرده؟
نحوه عنوان کردن پیشنهاد ازدواج هم بسیار مهم است. کسی که به شما پیشنهاد می‌دهد باید از قبل حرفی برای گفتن آماده کرده باشد. باید کاملا محترم وارد صحبت شود و در صحبت‌هایش تمام جوانب را بسنجد. جواب شما باید برای او مهم باشد. این را از حرف‌هایش می‌توانید بفهمید. علاوه بر این او باید طبق شناختش از شما، خود را برای هر جوابی آماده کرده باشد و جواب شما را با روی باز پذیرا باشد. مردانی که بلافاصله و در همان روز منتظر جوابند یا خودخواه هستند یا غیرمنطقی. طبیعی است که شما برای فکر کردن درباره چنین سؤال مهمی چندین روز وقت بخواهید. حتی اگر فکر می‌کنید جواب‌تان مثبت است، باز هم بهتر است درباره آن فکر کنید و با چند نفر و از همه بهتر یک مشاور صحبت کنید.
منبع:مجله ایده آل

shiva & hasan بازدید : 254 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

پیش‌بینی ازدواج,ازدواجی موفق

امروزه خیلی از جوانان می‌گویند نمی‌خواهند چشم بسته ازدواج کنند و معمولا یکی از دغدغه‌های آنها، پیدا کردن مشخصه‌هایی است که آنها را در پیش‌بینی ازدواجی موفق یاری ‌کند. خوشبختانه بیشتر صاحبنظران معتقدند با این همه دستاورد علمی که در زمینه فرایندهای ارتباطی زوج و عوامل موثر بر سلامت یا عدم سلامت رابطه زوج وجود دارد، تا حد زیادی می‌توان یک ازدواج موفق یا ناموفق را پیش‌بینی کرد...


خصوصیت‌های رفتاری و شخصیتی می‌تواند تضمین‌کننده یک ازدواج موفق باشد.

شاخص ارزشمندی که می‌توان بر اساس آن آینده یک ازدواج را پیش‌بینی کرد، كیفیت ارتباط پیش از ازدواج است. مشاهده رفتار دو نفر پیش از ازدواج، شاخص خوبی است كه براساس آن پیش‌بینی كنیم بعد از ازدواج چگونه با هم برخورد خواهند كرد. سوال اساسی‌ای که این دو نفر می‌توانند از خود بپرسند این است: «در این مدت که همدیگر را می‌شناسیم، چه نسبتی از زمان با هم بودن را صرف رابطه مثبت و آرامش‌بخش و چه مدت را صرف رابطه منفی و تنش‌زا كرده‌ایم؟»

البته مدت زمان آشنایی و نوع رابطه تا حدودی تعیین‌کننده میزان درستی اطلاعات است؛ مثلا دختر و پسری که مدت کمی از زمان شروع آشنایی آنها می‌گذرد، فرصت زیادی برای شناخت همدیگر ندارند. علاوه بر این، آنهایی هم که در فضای عاشقانه و رومانتیک با هم ارتباط برقرار کرده‌اند، بهتر است زیاد به اطلاعاتی که در مورد همدیگر دارند، اعتماد نکنند.

پژوهش گاتمن
یکی از تاثیرگذارترین پژوهش‌ها در این زمینه، پژوهش‌های انجام گرفته به‌وسیله گاتمن است. گاتمن پس از انجام پژوهش‌های آزمایشگاهی، از طریق مشاهده رفتار 130 زوج که پذیرفته بودند زندگی زناشویی خود را زیر ذره‌بین بگذارند، به این نتیجه رسید که برخی از رفتارها و خصوصیات شخصیت زوج، به‌خصوص در ابعاد کلامی، عاطفی و جنسی، تا حد زیادی با رضایت زناشویی آنها مرتبط است و می‌تواند تضمین‌کننده زندگی مشترک طولانی‌مدت باشد.

گاتمن می‌گوید: «با مشاهده شکل گفت‌وگو و مشاجره زن و شوهر، می‌توان احتمال زندگی موفق یا طلاق گرفتن آنها را پیش‌بینی کرد.» وی به 4 خصیصه رفتاری، تحت عنوان «چهار اسب سوار که زندگی مشترک را به سرعت به سمت نابودی و طلاق پیش می‌برند» اشاره می‌كند:

انتقاد، سرزنش، جبهه‌گیری و سکوت. به عقیده او، در تمام ازدواج‌ها به نوعی شاهد 4 ویژگی فوق هستیم اما زمانی كه این 4 سوار دائم در زندگی زناشویی حضور داشته باشند، رابطه زوج با مشکل جدی روبرو می‌شود. در نهایت، زن و شوهر بعد از تلاش‌های زیاد برای حل این مشکلات، امید خود را از دست می‌دهند، از همدیگر فاصله می‌گیرند، دچار احساس تنهایی می‌شوند و اگر به آنها کمک نشود، زندگی مشتركشان به پایان می‌رسد. وجود این 4 اسب سوار در زندگی، وقوع طلاق را پیش‌بینی می‌کند و در صورتی که اقدام‌ها و تلاش‌های زن و شوهر به نتیجه نرسد، درصد درستی این پیش‌بینی، از 90 درصد هم بالاتر می‌رود.

خصوصیات زوج‌های خوشبخت
محققان دیگری هم از طریق پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند كه زوج‌های خوشبخت کسانی هستند که:


1. انتظارهای واقع‌بینانه‌ای از یكدیگر دارند و متوجه هستند كه «ارتباط» همیشه بی‌دردسر نخواهد بود.

2. آنها در برقراری ارتباط کلامی، عاطفی و زناشویی مهارت خوبی دارند.

3. در حل مشكلات و تعارض‌ها مهارت خوبی دارند. البته همسران باید این مهارت‌ها را بیاموزند و در بهبود مشكلات تلاش كنند.

4. همسرشان را صادقانه و صمیمانه دوست ‌دارند و روابط آنها مانند دو دوست است. درخصوص مسایل و ارزش‌های اخلاقی، مذهبی و اجتماعی با یكدیگر توافق دارند.

در مجموع، در پاسخ به این سوال که کدام‌یک از خصایص فردی، خانوادگی و محیطی افراد، تضمین‌کننده ازدواج موفق است، باید گفت ترکیبی از خصوصیت‌های رفتاری و شخصیتی می‌تواند به احتمال زیاد تضمین‌کننده ازدواج موفق باشد. از جمله این خصوصیات، به‌طور خلاصه می‌توان به شباهت‌ها (در ابعاد فرهنگی، خانوادگی، سنی، تحصیلی، جسمانی و...)، ویژگی‌های شخصیتی، سلامت روان، علاقه و مهارت در برقراری روابط عاطفی و زناشویی، جذابیت جسمانی، میل و مهارت در رابطه زناشویی، مهارت‌های حل مساله و تعارض و حمایت خانواده دو طرف اشاره کرد.

منبع:سلامت

shiva & hasan بازدید : 403 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

گروه خونی,رابطه بین گروه خونی و ازدواج

رابطه بین گروه خونی و ازدواج افراد با هم سوالی است که بسیاری از زوج های جوان به دنبال پاسخ آن هستند. اینکه آیا افراد با گروه های خونی مشابه می توانند با هم عقد کنند؟ و یا اینکه ازدواج با چه گروه های خونی مناسب تر است؟ در اینجا سعی می کنیم پاسخ این سوالات را ارائه دهیم.

گروه خونی چیست؟
به طور خلاصه گروه های خونی یک روش برای تقسیم بندی خون افراد است. این تقسیم بندی بر اساس وجود یا عدم وجود پادگن (آنتی ژن) های موروثی خواصی روی سطح گلبول های قرمز انجام می شود. براساس مهمترین این تقسیمات، خون همه انسانها به چهار دسته A,B,AB و Oو بر اساس یک تقسیم بندی دیگر به گروه های مثبت و منفی تقسیم می شود.

مثلا کسی که آنتی ژن A را بروی گلبولهای قرمز خود بروز می دهد، گروه خونش A است و یا فردی که هردو پادگن A و B را دارد گروه خونش AB و فردی که هیچکدام از این آنتی ژن ها را ندارد خون او از گروه O است.

ارتباط بین گروه خونی افراد و ازدواج چیست؟
بعد از طی مراحل خواستگاری و بله برون، هنگامی که برای جاری شدن خطبه عقد به دفاتر ثبت ازدواج مراجعه می کنید، یک معرفی نامه عکس دار به شما داده می شود تا به مراکز آزمایش خون جهت انجام آزمایشات قبل از ازدواج مراجعه کنید. اما این آزمایشات هیچ ارتباطی به گروه خونی شما ندارد. چراکه گروه های خونی هیچ مانعی برای وصلت افراد ایجاد نمی کنند و افراد با هر گروه خونی که داشته باشند می توانند با یکدیگر عروسی کنند. مگر اینکه پای عوامل دیگری مثل خطر ابتلای جنین به تالاسمی و یابیماری های ژنتیکی در میان باشد. برای پیشگیری تالاسمی، زوجین می بایست پیش از عقد آزمایش خون انجام دهند. اما برای پیشگیری از بیماری های ژنتیکی در جنین، توصیه می شود که تمام افراد قبل از ازدواج نسبت به انجام آزمایشات ژنتیک اقدام کنند.

آزمایشات قبل از عقد نه ربطی به گروه خون افراد دارند و نه شامل آزمایش ژنتیک می شوند. اما در برخی از موارد و برای بعضی از زوجین در همان مراکز انجام آزمایشات پیش از عقد، متخصصان به عروس و داماد توصیه می کنند که با توجه به شرایطی که دارند نسبت به انجام مشاوره ژنتیکی اقدام کنند. این موارد عبارتند از:

۱ – زوج هایی که باهم نسبت فامیلی دارند. این شامل هر نسبتی می شود. ( هر گونه ازدواج فامیلی )
۲ – زوج جوانی که یکی از آنها دچار اختلالات ژنتیکی است.
۳ – زوج جوانی که یکی از اعضای درجه یک فامیل آنها دچار اختلالات ژنتیکی است.
۴ – خانم هایی که قصد ازدواج دارند و سن آنها کمتر از ۱۸ سال یا بیشتر از ۳۳ است.
۵ – زوج جوانی که در مراکز حساس و پرخطر فعالیت می کنند و با مواد شیمیایی و یا هسته ای سر و کار دارند.

بنابراین آنچه که در ازدواج افراد می تواند مشکل ساز باشد، یکسان بودن گروه خونی نیست بلکه ارتباط خونی ( مثلا در ازدواج فامیلی ) است که می تواند باعث مشکلات ژنتیکی شود.

به جز احتمال بروز بیماری های ژنتیکی و همچنین تالاسمی، خوشبختانه سایر اختلالاتی که ممکن است در جنین ایجاد شود، در همان دوران بارداری قابل تشخیص و پیشگیری است. بنابراین لازم نیست در زمان عروسی نگران آنها باشید.


گروه خونی عروس و داماد به هم نخورده است، یعنی چه؟
گفتیم که گروه خونی هیچ ربطی به ازدواج ندارد. اما ممکن است برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که منظور از اینکه می گویند “گروه خون عروس و داماد به هم نخورده” چیست؟ باید گفت این اصطلاح، اشاره به برخی نتایج که در آزمایشات قبل از عقد مشخص شود، دارد. وقتی یکی از طرفین در سوابق خود و یا اقوام خود یکی از بیماری هایی که از طریق ژن منتقل می شود ( مثل تالاسمی ) وجود داشته باشد با انجام آزمایشات خونی بررسی می کنند که چقدر احتمال ابتلای فرزند آنها به آن بیماری ها وجود دارد. چنانچه این احتمال بالا باشد به آنها توصیه می شود که عقد نکنند و به آنها درباره عواقب بچه دار شدنشان هشدار می دهند.

علاوه براین کسانی که دارای تالاسمی مینور هستند چنانچه با فرد دیگری که او هم مبتلا به تالاسمی مینور است عروسی کنند ۲۵ درصد احتمال دارد که فرزندان آنها مبتلا به تالاسمی ماژور بشود. تالاسمی مینور دارای هیچ علامت خاصی نیست و نیاز به درمان ندارد. فرد مبتلا به تالاسمی مینور نیز از نظر ظاهری کاملا سالم است و وصلت او با افراد سالم هیچ عواقبی ندارد. اما تالاسمی ماژور یک بیماری حاد است و نیاز به درمان دارد و مشکلات و هزینه های زیادی را به دنبال خواهد داشت. لذا چنانچه در آزمایش خون قبل از عقد معلوم شود که هردو طرف تالاسمی مینور دارند، آزمایشات تکمیلی دیگر به همراه مشاوره ژنتیکی برای آنها انجام خواهد شد و به آنها در باره عواقب بچه دار شدنشان هشدار داده می شود.
منبع:سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 338 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دوران مجردی,عشق دوران مجردی

عشق های دوران مجردی انواع مختلفی دارد. می دانید عشق شما از کدام نوع است؟


یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان عشق «اشترنبرگ» است، وی در سال (1987) در کتاب "قصه عشق" نظریه مثلثی عشق را بیان می کند. وی معتقد است که عشق دارای سه مولفه «میل، صمیمیت و تعهد» است. اشترنبرگ انواعی از عشق را بر اساس این سه مولفه مطرح می کند که در ادامه به برخی از آنان اشاره می کنیم:

عشق دوستانه
این عشق زمانی وجود دارد که میل و تعهد اصلا وجود ندارد ولی عامل صمیمیت در حد بسیاری حضور دارد. این نوع عشق اغلب در بین دوستان صمیمی دیده می شود.

عشق پوچ
در این عشق تعهد به صورت قوی وجود دارد اما از میل و صمیمیت خبری نیست. مثل زمانی که یک زوج تنها به خاطر فرزندان، با هم زندگی می کنند.

عشق خیال انگیز
این عشق در بین زوج هایی دیده می شود که میل و صمیمیت در آن ها زیاد است اما تعهد کمی در قبال یکدیگر دارند.

عشق شهوانی
میل جنسی در این عشق بیشتر حضور دارد. صمیمیت و تعهد نه این که وجود نداشته باشد اما در سطح بسیار پایینی وجود دارد.

عشق مشفقانه
در این عشق صمیمیت و تعهد شدید است اما کارکرد میل جنسی از بین رفته یا ضعیف است. این عشق را می توانید در بین زوج هایی ببینید که به مدت طولانی با یکدیگر زندگی کرده اند ولی جاذبه جنسی بین آن ها از بین رفته است.

عشق ابلهانه
در این نوع از عشق دو عنصر میل و تعهد در سطح بالایی وجود دارد ولی صمیمیت در آن بسیار کمرنگ یا ضعیف است.

فقدان عشق
در این نوع عشق نیز هیچ کدام از عناصر عشق حضور ندارند. ما این نوع رابطه را به طور روزانه با افراد عادی یا نه چندان نزدیک تجربه می کنیم.با این تعریف بد نیست کمی بیشتر تامل کنیم و ببینیم که عشقی که اکنون در حال تجربه کردن آن هستیم، از کدام نوع است.
منبع : khorasannews.com

shiva & hasan بازدید : 156 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

ازدواج دوم, مشکلات رایج بعد از طلاق

یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق یا بهم خوردن نامزدی، مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است.

بسیاری از افراد بعد از شکست در انتخاب اولشان بیشتر به دنبال بیان عیب و ایرادهای نامزد یا همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند. 

تنها برای فرار از مشکلات ازدواج نکنید
تصمیم گیری برای ازدواج مجدد در افراد مطلقه باید عاقلانه و آگاهانه تر انجام شود. پیش از ازدواج باید دوباره به خودشناسی و شناسایی نیازها بپردازند و مشکلات و چالش های پیش روی خود را در ازدواج پیشین و زندگی آینده شناسایی کنند تا علل فروپاشی زندگی گذشته مانعی بر سر راه آینده نباشد.

بسیاری از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشار های خانوادگی و اجتماعی یا رفع نیاز های عاطفی و مالی و... بدون درنظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند.

ازدواج هایی که مبنای احساسی دارند ازدواج های پرخطری هستند؛ فردی که تنها برای فرار از شرایط موجود ازدواج می کند، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، فردی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی است، فردی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی و روانی، طرف مقابل را نادیده می گیرد و فقط به ازدواج فکر می کند، به طور حتم در زندگی دوم خود نیز با مشکلات متعددی مواجه می شود. البته اگر ازدواج دوم با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارد.

به خودتان فرصت دهید
دیگر شرط موفقیت ازدواج دوم این است که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را پس از طلاق سپری کرده باشد. یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم فاصله زمانی کم بین طلاق و ازدواج دوم است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست. به ندرت پیش می آید که طلاقی ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد. به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، باید در روح خود جست وجو کنید تا ببینید که به جای رفتارهای اشتباه گذشته چطور باید رفتار کنید تا ازدواج دوم تان دوام بیاورد.

برای این که برای ازدواج دوباره آماده شوید به طی چند مرحله ذهنی و یادگرفتن یک سری مهارت نیاز دارید. یادتان باشد همین تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.

 

ازدواج دوم, مشکلات رایج بعد از طلاق

در ادامه به چند پیش نیاز که برای ازدواج دوم باید آن ها را انجام دهید اشاره می کنیم:

از درگیری ذهنی با ازدواج قبلی خلاص شوید
روان شناس ها می گویند لااقل 6 ماه برای خلاص شدن از یک شکست عاطفی وقت لازم است. یادتان باشد این که شما طلاق قانونی را انجام داده باشید و اگر زن هستید دوره عده هم گذشته باشد به معنی این نیست که شما حتماً آماده ازدواج دوم هستید. شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر احساس می کنید برای رسیدن به این مرحله به زمان زیادی نیاز دارید، حتماً با یک روان شناس مشورت کنید.

طلاق فرصتی برای خودشناسی است
سهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم کنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر است و راحت تر می توانید درباره خودتان قضاوت کنید. آن مشکلاتی که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده اید را از آن مشکلاتی که همسر قبلی تان مقصر آن بوده یا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصیت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنید. برای اصلاح رفتارهایی که به نظر خودتان غلط است، همچنین برای یادگرفتن مهارت هایی که در ازدواج قبلی آن ها را بلد نبوده اید، مثلا مدیریت خشم یا گفت وگوی منطقی با همسر و... حتماً برنامه مشخصی داشته باشید.خواندن کتاب های علمی و در عین حال ساده درباره این مهارت ها یا مراجعه به روان شناس در این موارد حتماً موثر است.

خودتان را پنهان نکنید
اگر شما گذشته خود را به طور کامل پذیرفته اید،نباید از آشکارشدن آن هراس داشته باشید.درنظر داشته باشید که خانواده طرف مقابل نیز نقش مهمی در زندگی مشترک شما خواهند داشت. لذا پنهان کردن گذشته خود از خانواده و بستگان درجه یک او به معنی پنهان کردن بخشی از هویت خودتان  از آن هاست. لذا در ازدواج همواره صداقت پیشه کنید و این ضرب المثل معروف را نیز به خاطر داشته باشید که ماه زیر ابر پنهان نمی ماند.خانواده های بسیاری هستند که بعد از آگاهی از چنین موضوعی همچنان از عروس یا داماد آینده خود حمایت می کنند و حتی اجازه مطلع شدن یا دخالت دیگران را نیز در این امر نمی دهند.پس بنابراین نگرانی به دلتان راه ندهید و موضوع ازدواج گذشته خود را با آنان در میان و قضاوت را به عهده آنان بگذارید.

درباره این که موضوع ازدواج قبلی خود را چه زمانی مطرح کنید، بهتر است در نخستین جلسه ای که با طرف مقابل خود صحبت می کنید از گذشته خود سخن بگویید.به خاطر داشته باشید که او حق دارد سوالاتی را در این زمینه از شما بپرسد و شما نیز تا حد امکان به تمام آ ن ها با صداقت پاسخ دهید.نوع سوالاتی که او از شما می پرسد نیز تا حدی نشان دهنده نگرش او به زندگی و خواسته های او ازشما و زندگی مشترک با شماست. البته بهتر است زمان و چگونگی مطرح کردن ازدواج قبلی شما با خانواده همسر آینده تان به عهده خواستگارتان باشد. اما حتما پیگیر باشید که مسئله را برای آن ها بازگو کند.اجازه بدهید تا نظرات خانواده اش را نیز بشنود و حتی به او فرصت فکر کردن بدهید. هرچه او با نگاه واقع بینانه و همه جانبه تری به این مسئله بپردازد، با اطمینان بیشتری برای شروع زندگی مشترک قدم برخواهد داشت و این در نهایت به نفع و صلاح زندگی شما خواهد بود.

منبع:برگرفته از خراسان

shiva & hasan بازدید : 157 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

جلسه خواستگاری,زمان خواستگاری

طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. خواستگاری رفتن در هر گوشه از کشور راه و رسم خودش را دارد. حتی در هر خانواده ای رسم و رسوم و آداب این کار متفاوت است اما معمولا استانداردهایی برای این کار در نظر گرفته می شود که در این مطلب با آن آشنا می شوید.


اول از آقا پسرها شروع می کنیم:


زمان خواستگاری از قبل تعیین شود
خانواده پسر باید قبل از حضور در خانه دختر، زمان و ساعت خواستگاری را با خانواده دختر هماهنگ کنند. تا خانواده دختر بتوانند شرایط خواستگاری و خانه را برای حضور خواستگاران مهیا کنند؛ ولی اگر بدون هماهنگی وارد خانه دختر شوند، شاید خانواده دختر و وضعیت خانه به طوری باشد که پذیرش مهمان‌ها کمی به تاخیر بیانجامد و باعث سوء تفاهم و حس بی‌احترامی به خانواده پسر دست بدهد که اصلا خوشایند نیست. زمان خواستگاری بعد از ظهر( 7-4 بعد از ظهر) و یا ساعات اولیه شب باشد؛ زیرا در این موقع از روز معمولا تمام عضو خانواده و افراد تاثیرگذار دختر و پسر در خانه حضور داشته و می‌توانند در خواستگاری شرکت کنند.

افراد زیادی همراه پسر به خواستگاری نروند
خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و ...

کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند. بیشتر باید سعی کنند که تعداد افراد کم و انگشت شمار باشد. بهتر است یک نفر بزرگ‌تر، دانا و دارای قدرت بیان صحبت کند. اگرتمام مسئولیت را به بزرگتری که تحصیل کرده و دارای قدرت بیان است، بدهند، معمولا حرف‌ها منسجم‌تر خواهد بود و مقصود آن رسا‌تر است؛ ولی اگر چند نفر با هم صحبت کنند، کسی متوجه حرف آن‌ها نمی‌شود. لازم است خواستگاری برای بار اول رسمی و سنگین اجرا شود و شوخی کردن بپرهیزند.

پسر چند شاخه گل به همراه داشته باشد خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند:

اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.

 دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت. (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)

گل، چه رنگش خوبه؟
وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید. بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.

خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.

و اما عروس خانم ها....

بزرگترها حاضر باشند
پدر و مادر یا جانشینان آنها حتماً باید در منزل باشند و عدم شركت آنها علامت نوعی مقاومت است. حضور بچه ها كلاً ممنوع است. برای پذیرایی از میوه‌ها و شیرینی‌های ساده استفاده کند نباید از شیرینی‌های بزرگ خامه‌ای و یا ترد و شکننده برای پذیرایی استفاده کرد، یك بشقاب كوچك شیرینی خشك نقلی روی میز یا محل پذیرایی بهترین است. یك ظرف میوه قابل خوردن، به نحوی كه بدون آب ریزی، كثیف شدن سر و صورت باشد نظیر نارنگی، كیوی، گیلاس، آلبالو، زردآلو و ... و نه میوه هایی نظیر انار، هندوانه، خربزه، پرتقال، گریپ فروت، آناناس و یك نوشیدنی مناسب فصل و فرهنگ نظیر چای، قهوه، شیر قهوه، نسكافه، آب میوه مثل آب پرتقال یا شربت معمولی نیز باید برای پذیرایی آماده باشد. دستمال برای تمیز كردن سر و صورت و دست ها، سطل زباله، وسایل قابل دسترس، نزدیك و جای راحت برای شستن لازم است.

نوع لباس‌ دختر ساده و ملایم باشد
لباس دختر باید مطابق با فرهنگ ایرانی و اسلامی و متناسب با چهره شاخص فرهنگی و مذهبی باشد. بهتر است لباس عروس خانم بسیار ساده و بلند، پوشیده و راحت باشد زیرا باعث قضاوت بد خانواده پسر می‌شود و سوء تفاهم پیش می‌آید و خانواده پسر چنین برداشتی از دختر دارند که می‌خواهد خودش را تحمیل کند؛ از سوی دیگر باید توجه داشت مردان ایرانی لباس‌های پوشیده را بیشتر می‌پسندند.

پذیرایی را از بزرگتر‌ها شروع کنید بهتر است دختر و یا خانواده او در مراسم خواستگاری با تعارف کردن چای به سمت بزرگ‌تر، احترامشان را نسبت به بزرگ‌تر ابراز کرده و باعث جلب رضایت بزرگتر‌ها می‌شوند.

 

جلسه خواستگاری,زمان خواستگاری

 

چند توصیه  مهم:
**وقت جلسه اول خواستگاری محدود است. از 45 دقیقه تا یك ساعت. معمولا كمتر و بیشتر از آن نتیجه بخش نیست. همواره صحبت های مهم در فرصت نه خیلی كوتاه و نه زیاد ارائه می شود.

**خانواده دختر و پسر، واقعیت‌ها را عنوان کنند . مقدار تحصیل، سن، بیماری و… در مراسم خواستگاری مطرح شود؛ زیرا بعد‌ها خانواده‌ها به خاطر مخفی‌کاری و یا دروغ همدیگر را سرزنش می‌کنند.

**در جلسه اول خواستگاری درباره عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است كه محیط شاد و صمیمانه باشد.

**خانواده‌ها سعی کنند که در مراسم خواستگاری و به هنگام خداحافظی و ترک کردن مجلس خاطرات خوشی بجا بگذارند و با روی خوش و روبوسی خداحافظی کرده تا پل‌های پشت سر خود را خراب نکنند، حتی اگر جواب خانواده دختر منفی باشد؛ چون امکان دارد این خواستگاری بار‌ها ادامه داشته باشد و خاطرات بد بجای بماند.
منابع: خراسان نیوز/ سایت پاتوق

shiva & hasan بازدید : 291 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

سند ازدواج,عقد نكاح,انحلال نکاح

عقد نكاح پیچیده‌ترین عقد مصرح در قوانین مدنی كشور است. پیچیدگی حقوقی مربوط به عقد نکاح ناشی از اهمیت شخصیت طرفین برای انعقاد آن است. در پی انعقاد نکاح، تکالیف بسیاری بر ذمه زن و شوهر قرار می‌گیرد؛ بنابراین قبل و پس از ایجاد رابطه زوجیت و نیز انحلال آن حاوی نکات حقوقی فراوانی است.

ابعاد حقوقی مهریه، نفقه، انحلال نکاح از جمله مباحث مهم در مورد این عقد است. در این زمینه با دکتر اسدالله امامی، استاد مشهور حقوق خانواده و مولف کتاب حقوق خانواده گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در پی می آید:

عندالمطالبه بودن مهریه
موضوعی که گاهی در قباله‌های نکاح منعکس می‌شود، عندالمطالبه بودن مهریه است؛ اما منظور از این شرط چیست؟ استاد برجسته حقوق کشورمان خاطرنشان می‌کند: مهریه عندالمطالبه یعنی اینکه مهریه بر ذمه شوهر قرار می‌گیرد و زن هر زمان که مهر را مطالبه کند، شوهر مکلف است تا مهریه زن خود را پرداخت کند. کیفیت مطالبه مهریه از سوی زوجه نیز گوناگون است. دکتر اسدالله امامی می‌گوید: ممکن است زوجه به یک درخواست ساده برای اخذ مهریه خود اکتفا کند یا در قالب ارسال اظهارنامه مهریه خود را مطالبه کند. در این وضعیت اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را داشته باشد، اما از پرداخت آن استنکاف کند، می‌توان از اموال وی به میزان مهریه توقیف کرد.

این حقوقدان ادامه می‌دهد: علاوه بر این، عمل شوهر در این حالت مشمول عنوان کیفری است و زوجه می‌تواند از وی شکایت کند، مگر آنکه مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد و اعسار خود را در دادگاه ثابت کند. سابق بر این نظر قضایی بر آن بود که قضات حتما باید شوهری را که مستنکف از پرداخت مهریه بود را بازداشت می‌کردند. سپس شوهر می‌توانست در بازداشت مثلا با تنظیم استشهادیه اعسار خود را ثابت کند؛ اما اکنون این رویه تغییر کرده است و طبق نظر قضایی جدید، بعد از صدور اجراییه توسط دادگاه در مورد پرداخت مهریه، مرد می‌تواند دادخواست اعسار به دادگاه خانواده تقدیم کند و قاضی به ادعای اعسار وی رسیدگی می‌کند.

دکتر امامی خاطرنشان می‌کند: با اثبات ناتوانی شوهر نسبت به پرداخت مهریه همسر خود، قاضی یا به تقسیط پرداخت مهریه و مثلا به پرداخت چند سکه در ماه حکم می‌دهد یا آنکه مثلا با توجه به اینکه شوهر کارمند رسمی دولت است، حکم به پرداخت یک‌چهارم از حقوق ماهیانه وی بابت مهریه صادر خواهد کرد. کیفیت پرداخت مهریه بستگی به وسع مالی مرد دارد. علاوه بر این دادگاه در آینده نیز می‌تواند نسبت به کیفیت پرداخت مهریه در تصمیم خود تجدیدنظر کند.

تقاضای تجدیدنظر در اقساط مهریه
برای آنکه قاضی در تصمیم خود در مورد نحوه پرداخت مهریه تجدیدنظر کند، آیا طرفین باید صرفا از دادگاه درخواست مزبور را مطرح کنند یا باید لزوما دادخواست جدیدی تقدیم دفتر دادگاه شود؟ دکتر امامی در این باره می‌گوید: با توجه به اینکه دادگاه قبلا رسیدگی کرده و پرونده مفتوح و ادامه‌دار است و اینکه اساسا طبع دعاوی خانوادگی تشریفاتی نیست، طرفین می‌توانند به صرف تقدیم لایحه درخواست فوق را به دادگاه ارایه کنند.

وی خاطرنشان می‌کند: در مورد مهریه عندالاستطاعه نیز هر زمانی که شوهر قدرت بر پرداخت مهریه را داشت، زوجه می‌تواند مهریه خود را از وی مطالبه کند؛ اما اگر در دادگاه ثابت شود که مرد توانایی پرداخت مهریه را ندارد، اساسا زن حقی بر مطالبه مهریه نخواهد داشت. به اعتقاد من نتیجه هر دو شق فوق، یکی است؛ باید در این زمینه به این نکته اشاره کرد که چه در حالت مهریه عندالمطالبه، شوهر توانایی پرداخت نداشته باشد و اعسار وی ثابت شود، چه مهریه عندالاستطاعه باشد و مرد وسع مالی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد، به هر حال اعسار شوهر ثابت می‌شود و تا رفع اعسار مهریه به شکل کامل پرداخت نخواهد شد. تشخیص توانایی یا عدم توانایی شوهر نسبت به پرداخت مهریه با قاضی دادگاه است.

تراضی بر سلب حق نفقه
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه اساسا حق نفقه را نمی‌توان سلب کرد، در بیان دلیل آن به «حمایت» می‌گوید: این حق، حکم شارع محسوب می‌شود و باید پرداخت شود؛ اما زمانی که حق نفقه به موجب نکاح دایم به نفع زوجه ثابت شد و بعد از تمکین به وی تعلق گرفت، زن می‌تواند این حق خود را به شوهر صلح یا هبه کند، اما نمی‌تواند بعد از انعقاد نکاح، حق بر دریافت نفقه را از خود سلب کند.

انحلال نكاح عقد منقطع
این حقوقدان برجسته کشورمان همچنین درباره انحلال نکاح در عقد منقطع می‌گوید: در ازدواج موقت ، در بذل مدت، صرفا کافی است تا مرد به همسر خود این موضوع را به اشکال گوناگون اعلام کند؛ به عنوان مثال در قالب ارسال اظهارنامه بذل مدت کند یا با اعلام مستقیم به زوج به تنهایی یا با حضور دو شاهد این کار را انجام دهد. لازم به ذکر است که اعلام بذل مدت بسیار ساده است و تشریفات رسیدگی در دادگاه را نخواهد داشت. وی ادامه می دهد: در حقیقت همان‌طور که نکاح موقت به آسانی منعقد می‌شود، بذل یا انقضای مدت آن نیز به آسانی منجر به اتمام رابطه زوجیت خواهد شد؛ اما باید تاکید کرد که انحلال نکاح دایم با طلاق یا موت زوجین است.

پایان ازدواج موقت به استناد عسر و حرج
دکتر امامی درباره پایان ازدواج موقت به استناد عسر و حرج نیز خاطرنشان می‌کند: اگر مدت نکاح منقطع کوتاه باشد معمولا مشکلی در این زمینه به وجود نمی‌آید. وی در توضیح این مطلب اضافه می‌کند: تا قبل از اینکه زن برای جدایی از همسر خود از طریق دادگاه اقدامات قانونی را انجام دهد، مدت نکاح تمام شده است و رابطه زوجیت ساقط خواهد شد، اما ممکن است مدت نکاح منقطع بسیار طولانی باشدکه در این صورت در مواقعی که شوهر، زن خود را رها کرده است، این مورد پیش می‌آید. طبق ماده 1106 قانون مدنی در عقد دایم نفقه زن به عهده شوهر است و بنابراین زوجه در نکاح منقطع حق نفقه ندارد، مگر آنکه صراحتا در عقد چنین موضوعی شرط شده باشد. در عین حال زن از شوهر خود در این نوع نکاح ارث نمی‌برد.

با این اوصاف هر چند نص صریحی مبنی بر عسر و حرج در مورد عقد نکاح منقطع نداریم، با توجه به قواعد کلی، تکلیف هر کس که عسر و حرج داشته باشد، ساقط می‌شود. زن با انعقاد عقد نکاح منقطع تکالیفی پیدا می‌کند. به عنوان مثال نمی‌تواند شوهر دیگری اختیار کند یا برخلاف ضوابط خانواده عمل کند؛ بنابراین وقتی وی به عسرت افتاده، تکلیف از وی ساقط می‌شود و با توجه به اینکه مثلا شوهر راضی به بذل مدت نیست و نیز خانواده را ترک کرده است یا با همسر خود سوء معاشرت و رفتار دارد، زن می‌تواند در دادگاه عسر و حرج را ثابت کند. در این وضعیت دادگاه ابتدا مرد را الزام به بذل مدت می‌کند و اگر الزام وی ممکن نشد، به جای شوهر و به عنوان ولی ممتنع مدت باقیمانده را بذل خواهد کرد.
منبع:روزنامه حمایت/سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 105 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

همسر آینده , جلسه اول آشنایی

وقتی برای اولین بار با فردی که به عنوان کیس ازدواج به شما معرفی شده قرار می گذارید، در یک دیدار کوتاه باید بهترین برخورد را داشته باشید تا احتمال قرار بعدی بیشتر شود.


اولین دیدار مهمترین دیدار نیست اما اصلی ترین تاثیر را بر ادامه رابطه شما و همسر آینده تان می گذارد. وقتی پای یک معرف در میان باشد و فردی برای ازدواج به شما معرفی شود، ممکن است ترجیح دهید قبل از قرار خانوادگی یک دیدار رسمی با یکدیگر داشته باشید تا با کلیات شرایط یکدیگر آشنا شده و بعد در صورت مناسب بودن شرایط فرد مقابل را به خانواده خود معرفی کنید. در چنین  شرایطی این دیدار کوتاه تاثیر بسیار مهمی بر آینده رابطه شما خواهد داشت.

فردی كه روبه‌روی شما نشسته شاید باهوش‌تر از شما باشد یا باتجربه‌تر. پس هیچ‌گاه فكر نكنید كه می‌توانید او را بازی دهید یا گمراه كنید. سعی كنید صادقانه رفتار كرده و اگر هم اشتباهی از شما سر زد به آن اعتراف كنید. مثلا اگر در صحبت كردن خواستگارتان حواس شما پرت شده و كلام او را از دست دادید خیلی راحت به او بگویید كه برای یك لحظه حواس‌تان پرت شده است. اگر هم فكر می‌كنید حرفی كه زده اید نامناسب بوده یا او را رنجانده از او معذرت‌خواهی كنید. معذرت خواستن شجاعت و انعطاف شما را می‌رساند و تاثیر خوبی روی ذهن طرف مقابل شما می‌گذارد.

منتظر نگذارید
خانم‌ها در بین خودشان می‌گویند: اگر او چند دقیقه منتظر بماند ارزش من را بیشتر حس خواهد كرد. اما این درست نیست. باور كنید كه در قرار اول هر دقیقه انتظار كشیدن می‌تواند مرگبار باشد و باعث عصبانیت و ناراحتی طرف مقابل شما شود و در نتیجه آن جو مناسب چنین جلسه‌ای را بر هم بزند.

اگر شما بنشینید و انتظار آمدن طرف مقابل‌تان را بكشید، چه حسی خواهید داشت؟ قطعا خوشحال نخواهید بود. یادتان باشد اگر دیر كنید می‌تواند به این معنا باشد كه برای طرف مقابل ارزشی قائل نیستید، برای همین حساب همه زمان‌ها را بكنید و از جمله حاضر شدن، ترافیك و مشكلات احتمالی را بكنید تا دیر به قرارتان نرسید.

خاموشش كنید
شاید همیشه این عادت را داشته باشید كه تلفن همراه‌تان را در نزدیك‌ترین جا با خودتان نگه دارید و دائما پیامك‌ها، ای‌میل‌ها یا تماس‌های‌تان را چك كنید اما برای اولین قرار با خواستگارتان چنین كاری بدترین كار است. با این کار نه فقط او را به خودتان بی اعتماد می کنید و او فکر خواهد کرد کار یا رابطه های خارج از خانواده برای شما از همه چیز مهم تر است، بلکه احساس بی ارزشی خواهد کرد. پس قبل از ورود به محل قرار، تلفن همراه‌تان را خاموش یا بی صدا كنید.

 

همسر آینده , جلسه اول آشنایی

 

پیام لباس‌ها را جدی بگیرید
به این شعارها که او باید درون من را بشناسد نه ظاهرم را، کسی نباید بر اساس دیده هایش قضاوت کند یا لباس تعیین کننده شخصیت نیست، توجهی نکنید. در چنین دیداری، اولین تاثیری كه روی طرف مقابل‌تان می‌گذارید با لباس‌های‌تان است. اگر لباس‌های نامناسبی بپوشید از همان لحظه اول تاثیر نامناسبی روی طرف مقابل‌تان می‌گذارید. منظور از بد پوشیدن هم نامناسب پوشیدن است و هم خارج از عرف پوشیدن. همانقدر که رفتن به چنین قراری با کفش پاشنه 10 سانتی و مانتوی براق مجلسی اشتباه است، رفتن با لباس و كفش مخصوص كوهنوردی هم تاثیر بدی خواهد گذاشت. راحت و آراسته و ساده لباس بپوشید و حتما متانت و سنگینی خود را در آرایش و پوشش حفظ کنید. این قاعده هم برای آقایان و هم برای خانم ها صدق می کند.


معجزه تشکر
تشكر كردن نشانه توجه و احترام گذاشتن شما به طرف مقابل‌تان است. شما باید از احترام و توجهی كه به شما می‌شود قدردان باشید و این قدردانی را نشان دهید. یك تشكر در مورد پرداخت صورت‌حساب، رساندن شما به منزل یا وقتی که برای این جلسه گذاشته اید، می‌تواند به طرف مقابل شما نشان دهد كه شما فردی مودب و نكته‌سنج هستید كه به جزئیات دقت می‌كنید. بهتر است خانم ها از ناهار، شام یا قهوه ای که با هم صرف کرده اند یا زمانی که آقا برای رساندن خانم تا منزل صرف کرده تشکر کنند و آقایان از وقتی که خانم برای این دیدار گذاشته، اجازه ای که برای این آشنایی داده یا زحمتی که کشیده و تا محل قرار آمده است. البته تشکر را از حد نگذرانید که تعارف های زیاد طرف مقابل تان را کلافه خواهد کرد.

احترام متقابل
به قوانین طرف مقابل‌تان احترام بگذارید، اگر او بلند می‌شود و صندلی را برای شما می‌كشد از او تشكر كنید، اگر هم این كار را نكرد نایستید تا این كار را انجام دهد، خودتان صندلی را بكشید و بنشینید. اگر هم خواست كه در مورد مسائلی حرف بزنید یا نزنید به خواسته او احترام بگذارید. سمج بازی برای دانستن مسایلی که طرف مقابل تان فکر می کند بهتر است فعلا درباره آنها حرف نزنید، یا با حضور خانواده ها موضوع را مطرح کنید کار بسیار زشتی است که تاثیر بدی در رابطه شما خواهد گذاشت.

در مورد اینها حرف نزنید
در جلسه اول با خواستگارتان از صحبت كردن در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی بپرهیزید. همیشه آدم‌های نكته‌سنج و طناز محبوب و مورد توجه هستند اما حتی اگر شخصیتی اینگونه هم دارید در جلسه اول آشنایی خودتان را كنترل كنید و سعی نكنید دائما از جملات طنز و بامزه استفاده كنید یا خواستگارتان را بخندانید، چرا كه اینگونه او این تصور را خواهد داشت كه احتمالا شما فردی هستید كه هیچ چیزی را جدی نمی‌گیرید. به همین اندازه صحبت از مسائل جدی و وقت گذاشتن برای گپ های سیاسی اقتصادی و آسیب شناسی اجتماعی هم تاثیر بدی بر طرف مقابل خواهد گذاشت.

همچنین در جلسه اول آشنایی، نباید درباره میزان مهریه، رسم و رسوم برگزاری مراسم عروسی و جهیزیه حرف بزنید. در غیر این صورت با صدای بلند به طرف مقابل تان اعلام کرده اید که من تو را با معیارهای مادی می سنجم. صحبت از مسائل جنسی، تلخی های بزرگ زندگی فرد (طلاق خود، طلاق والدین، مرگ والدین و اعضای خانواده و...) هم جزو خط قرمزهای اولین جلسه آشنایی است. در این جلسه باید با کلیات آشنا شوید و پرداختن به این موضوعات را به جلسات دوم و سوم موکول کنید. این جلسه، جلسه خاص شماست. از خودتان و کلیتی درباره خانواده تان بگویید. این که چند ساله اید، فرزند چندم خانواده اید، تحصیلات و شغل تان را بگویید و انگیزه تان از ازدواج را.

 

بگویید چرا فکر می کنید آماده ازدواج هستید و از او هم بخواهید درباره همین موارد حرف بزند. مراقب باشید در حین صحبت خودستایی نکنید و حتی اگر افتخارات بسیاری در زندگی تان دارید همه را یک جا رو نکنید تا طرف مقابل احساس نکند شما خودپسند هستید یا او در مقابل شما کم می آورد. پرحرفی نکنید و میدان را به او هم بسپارید. متکلم وحده نباشید و مثل یک بازجو پشت سر هم سوال نکنید. در بین گفتگو اجازه بدهید گاهی درباره مسایل روزمره حرف بزنید تا بحث زیادی سنگین نشود.

یک نکته دیگر را باید به خاطر بسپارید. جلسه اول جای گفتن بدترین نقاط ضعف زندگی تان نیست. مگر مواردی که مستقیما به خودتان مربوط می شود. اگر بیماری خاصی دارید، اگر قبلا ازدواجی داشته اید که به طلاق منجر شده، این موارد را در جلسه اول بگویید اما اگر نامزدی بهم خورده ای داشته اید که رسمی نشده، اگر پدر شما اعتیاد دارد یا برادرتان مدتی در زندان بوده، این ها را در جلسه دوم و سوم بگویید.

بیشتر بشنوید تا حرف بزنید
یادتان باشد، مهم‌تر از خوب حرف زدن خوب شنیدن است. قطعا اگر در همان برخورد اول به طرف مقابل‌تان نشان دهید كه خوب و با دقت به حرف‌هایش گوش می‌دهید تاثیر بسیار زیادی روی او گذاشته‌اید. اگر در زمان حرف زدن، او سۆالی برای‌تان پیش‌ آمد در فواصلی كه او مكث می‌كند یا منتظر واكنش شماست سۆالات خودتان را بپرسید. یادتان باشد یكی، دو بار قطع كردن حرف‌های او اشكالی ندارد اما خواستگارتان قطعا از اینكه هر دقیقه حرف‌های او را قطع كنید خوشحال نخواهد شد.»
منبع: زندگی ایده آل/تبیان

shiva & hasan بازدید : 125 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

قصه عشق,رابطه عاشقانه ,انتخاب همسر

شاید تاکنون از خودتان پرسیده باشید چگونه است که از فردی برای ازدواج خوشتان می آید و از دیگری نه؟


شاید هم بارها از انتخاب دیگران در این زمینه حیرت کرده اید، به گونه ای که هیچ پاسخی برای این سوال نیافته اید که بر چه اساسی دوست شما ، فلانی را به عنوان شریک زندگی اش انتخاب کرده است؟!

ولی به راستی چطور می شود که فردی عاشق یک فرد خاص می شود؟!
«اشترنبرگ»، یکی از معروف ترین نظریه پردازان در زمینه عشق معتقد است که عشق داستان است و هرکس داستان خودش را درباره عشق دارد.همه ما داستان آرمانی خود را داریم. قصه عشق به ذهنیت ما از این که رابطه عاشقانه چیست و چه طور باید باشد، باز می گردد .

در این میان روابط آدمیان زمانی به اوج خود می رسد که داستان دو نفر از عشق با هم سازگار باشد. در مشاوره پیش از ازدواج یکی از بهترین کارهایی که هرکسی می تواند انجام دهد، شناخت قصه عشق خودش است. وقتی قصه خودمان را بشناسیم، آگاهانه تر می توانیم در انتخاب همسر گام بر داریم.

اشترنبرگ ۲۵داستان عشق را روایت می کند که بازنمود طیف وسیعی از استنباط های آدمی از عشق و چیستی آن است. در ادامه به دو نمونه از داستان های عشق اشاره می کنیم:

قصه آموزش
در این داستان، یکی در نقش آموزگار ظاهر می شود و دیگری در نقش آموزنده. به طور معمول سن یکی از این دو نفر بیشتر از دیگری و یا از نظر حرفه ای پخته تر است. کسی که خود را در مقام آموزگار می بیند معمولا این برداشت های ذهنی را دارد:

1- دوست دارم در روابط نزدیک با همسر آینده ام، خود را هم‌چون معلمی ببینم که چیزهای زیادی درباره زندگی به او می آموزد.

2- گاهی حس می کنم کسانی که با من ارتباط دارند مثل شاگردان من هستند.

3- دوست دارم کسی که با من رفت و آمد می کند، چیزهای زیادی را از من یاد بگیرد.

و اما فرد آموزنده نیز برداشت های ذهنی زیر را دارد:

1- معمولا خود را در نقش شاگرد می بینم.

2- دوست دارم از همسر آینده ام چیزهای زیادی یاد بگیرم.

قصه ریاست
قصه ریاست ممکن است قالب های متفاوتی به خود بگیرد اما همه این قالب ها دارای یک مضمون مشترکند: دل مشغولی نسبت به توزیع قدرت. تفاوت قالب ها عمدتا در عملکرد چگونگی توزیع قدرت بین دو نفری است که با هم رابطه دارند.در رابطه استبدادی یکی از دو نفر همه قدرت را در دست می گیرد و بعد نیز تصمیم می گیرد که این تصمیم ها را کی و کجا و چگونه محقق کند. یکی از دلایلی که این نوع رابطه شکل می گیرد ، نیاز بسیار شدید یکی از دو طرف به قدرت است.برخی از مردم سخت نیازمند قدرت هستند و از رابطه صمیمانه به عنوان ابزاری برای ابراز این نیاز استفاده می کنند. دلیل دیگر برای شکل گیری این رابطه این است که معمولا یک نفر بسیار سلطه پذیر است و ترجیح می دهد تا حدی که ممکن است مسئولیت کمتری داشته باشد.فرد رئیس این طور فکر می کند که:

1. برایم بسیار مهم است که تنها شخص تصمیم گیرنده من باشم.

2.معتقدم پایداری روابط بر این مبنا استوار است که چه کسی بر دیگری مسلط باشد و من بی تردید نمی خواهم آن کسی باشم که تحت سلطه است.

3. به نظرم مهم است که در همان آغاز به دیگری بفهمانم که چه کسی رئیس است.

اما در مقابل طرف دوم این داستان نیز این طور می اندیشد که:

1.معتقدم یک نفر باید مسئول همه تصمیم گیری ها باشد ومن ترجیح می دهم که طرف مقابلم تصمیم گیرنده باشد.

2. به نظرم اگر در روابط نزدیک تنها یک نفر در راس تصمیم گیری ها باشد، در عمل کار بهتر پیش می رود و عیبی نمی بینم که آن یک نفر من نباشم.

چرا شناخت قصه عشق مهم است
کسانی که درگیر این داستان ها هستند، اغلب برای پوشیده نگه داشتن آن تلاش بسیاری می کنند اما با وجود این تلاش ها این پنهان کاری سرانجام آشکار می شود.

اما مشکل زمانی به وجود می آید که هر دو طرف تمایل داشته باشند یک نقش را بازی کنند، مثلا هر دو دوست داشته باشند در روابط زناشویی خود نقش آموزگار یا رئیس را ایفا کنند؛ آن جاست که مشکلات زیادی در زندگی مشترک به وجود خواهد آمد پس بهتر است قبل از ازدواج قصه عشق خود را بشناسید و بدانید در زندگی آینده دوست دارید ایفاگر چه نقشی باشید، سپس در انتخاب همسر به دنبال نقش مکمل خود بگردید.

منبع:سلامت نیوز

shiva & hasan بازدید : 142 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

تحصیل یا ازدواج,فکر ازدواج,سن ازدواج

دختری هستم نوزده ساله دانشجوی سال اول دانشگاه هستم، مانند هر دختری در فکر ازدواج هستم و همواره در ذهنم این مطلب می گذرد؛ ولی از سوی دیگر من تازه دانشگاه قبول شده ام، و نمی خواهم موقیعت دانشگاه را از دست بدهم. این تعارض در درونم، من را رنج می دهد. از طرفی نیازی که به جنس مخالف در درونم احساس  می کنم، و همچنین جدا شدن از تحصیلات دانشگاهی را کمبود اجتماعی می دانم، چه کنم؟

شاید تعداد زیادی از دختران جامعه ما این پرسش را داشته باشند و به این تعارض مبتلا باشند. این امر علاوه مشکلات روحی وعصبی که در نسل جدید به وجود می آورد، سن ازدواج را بالا می‌برد. و بالا رفتن سن ازدواج، عواقب سوء آن را درپی خواهد داشت.

به نظر شما ازدواج کند یا تحصیل کدام مهم تر است؟ کدام را فدا کنند؟
قبل پاسخ به پرسش فوق، خوب است ساختار فکر و اعتقادی خود را بررسی کنیم. اگر ساختار فکری و اعتقادی من درست مطابق خلقت و فطرت انسانی من باشد آرامش می گیرم و به راحتی می توانیم مسایل زندگی خود را حل کنیم.

الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ «همان كسانى كه ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد.» (الرعد: 28)

با ذهن طوفانی امکان پیدا کردن راه حل درست نیست. ابتدا ما باید چارچوب های ذهنی خود را نظم بدهیم و سپس راه حل درست را انتخاب کنیم و عمل نماییم. ما مسلمانیم و معتقد به مبداء خلقت و معاد وبازگشت هستیم. اولین پرسشی که لازم است بکنیم، آن که من برای چه خلق شده ام؟ چرا به این دنیا آمده ام؟ هدف از زندگی در دنیا چیست؟

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ « من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینكه عبادتم كنند (و از این راه تكامل یابند و به من نزدیك شوند)! »(الذاریات : 56 )

پس من به دنیا آمده ام تا بندگی خدا کنم و رشد بیابم و در دنیای آخرت تا ابدیت با توشه ای که برداشته ام بسر ببرم. خوب حال برگردیم به مشکل مطرح شده؛ «تحصیل یا ازدواج؟»

در این زمان تحصیلات دانشگاهی، نیاز فرد و جامعه است. به عبارت دیگر جامعه ما نیازمند به تعدادی از خانم های تحصیل کرده است. و همچنین شرایط دهکده جهانی، برای آن یک دختر همراه با پیشرفت جهانی باشد لازم است دارای تحصیلات دانشگاهی باشد. مدیریت زندگی در شرایط امروز، نیاز به کسب علم و آگاهی است.

ـ شما خودتان به ضرورت تحصیل دانشگاهی معتقدید؛ بنابراین آیا بر خلاف میل و نیاز خودم، به تحصیل خود ادامه بدهم وامر ازدواج به تأخیر بیاندازم؟
ـ شاید راه دومی باشد.


ـ آیا می شود ازدواج کرد و از تحصیل محروم نشویم؟
ـ بله می شود ازدواج کرد و ادامه تحصیل داد.


ـ چگونه؟
ـ با خواستگار خود شرط کنید که بعد ازدواج ادامه تحصیل بدهید.


ـ اول قبول می کنند و بعد از آن که وارد زندگی منکر می شوند و اجازه نمی دهند!
ـ البته گاهی اوقات این گونه است، ولی شما می توانید یکی از «شرایط ضمن عقد» خود را ادامه تحصیل قرار بدهید؛ پس از قبول بر مرد واجب است که شرایط ادامه تحصیل فراهم کند.

شاید ازدواج در بعضی موارد نسبت به تحصیل ارجحیت داشته باشد:
الف ـ خواستگاری که شرایط خوب و مناسب آمده است و فقط مشکل ادامه تحصیل زن است؛ خوب با خواستگار گفتگو کرده و در صورت پذیرفتن شرط ضمن عقد ادامه تحصیل، جواب مثبت بدهید و ازدواج کنید.

ب ـ نیاز به ازدواج در زن به گونه ای است خوف آن است که در پرتگاه های اشتباه و خطا قرار بگیرد و انسانیت خودم را ارزان بفروشم. در این شرایط هم لازم و ضروری است به خواستگاران اجازه بدهید بیایند.

لازم است به خانواده دختر نیز سفارشی داشته باشیم؛ و آن این که نسبت به نیاز های فطری فرزندشان توجه بیشتر داشته باشند. دختر با حیای زنانه اش شاید نتواند به راحتی نیاز خودش را به والدین خود منتقل کند؛ این والدین هستند که باید واقع بینانه به نیاز های فرزند خود دقت کنند. و در ازدواج فرزند دلبندشان قبل از آن که در شرایط غیر قابل جبران قرار بگیرد، در ازدواج اوتسریع و تسهیل نمایند.

به خواستگاران گرامی هم لازم است متذکر شویم که اگر شرط دختر را پذیرفته اید، در حد وسع خود در تحصیل همسر خود کمک و همکاری لازم را داشته باشند.
منبع:تبیان

shiva & hasan بازدید : 136 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

خواستگار دروغگو, دروغگوها,خواستگار عزیز

آیا او ادعا‌هایش درست است یا تنها برای به دست آوردن دل شما چنین حرف‌هایی را به زبان می‌آورد؟ و آیا او همین‌قدر آرام و قابل اعتماد است یا قرار است بعد از رسیدن به شما، نقاب از چهره‌اش بردارد و فرد دیگری شود؟ جواب دادن به این سۆال‌ها کار هر کسی نیست. اما اگر شما، بتوانید زبان بدنش را رمزگشایی کنید، می‌توانید تا حدودی از درست بودن حرف‌هایش مطمئن شوید و بدانید خود واقعی‌اش، همین فرد است یا نه! پس پیش از آنکه جواب نهایی را بدهید، در خواندن زبان بدن حرفه‌ای شوید.

خواستگار دروغگو

گذاشتن  دست در جیب
خواستگار دست به جیب شما، احتمالا اطلاعات با ارزشی را پنهان می‌کند و نمی‌خواهد بخشی از زندگی‌اش را برایتان فاش کند.

 پنهان کردن دست چپ
اگر دست چپش را پنهان می‌کند، به احتمال زیاد، مسائل شخصی‌اش را از شما مخفی می‌کند و  دوست ندارد از زندگی‌اش سر دربیاورید.

پنهان کردن دست راست
اگر دست راست را پنهان می‌کند، احتمالا مسائلی را که ارتباط زیادی به خودش ندارد و به دیگران یا محیط بیرون مربوط است را از شما مخفی می‌کند.

‌پوشاندن دهان
پوشاندن دهان هنگام صحبت کردن یعنی ترس از بیان، پنهان کاری و خجالتی بودن.

دست به آسمان
اگرکف دست‌هایش را روبه بالاو با انگشتان کشیده نشان می‌دهد، صادق است و به شما علاقه دارد.اما اگر کف دست‌هایش به سمت پایین باشد، احتمالا در زندگی‌اش فردی گشاده‌رو نیست.

چه قدر از شما فاصله می‌گیرد؟
اگر او در فاصله نیم تا یک متری شما می‌ایستد، a می‌توانید به او اعتماد کنید، زیرا نه خود را با شما بیگانه می‌داند و نه بیش از آنکه شایسته این موقعیت باشد به شما نزدیک می‌شود.

اگر او در دایره‌ای به شعاع 15 سانتی‌متر تا نیم متری شما می‌ایستد، احتمالا شما را از همین حالا همسر آینده‌اش می‌داند و می‌خواهد با شما صمیمی‌تر باشد. البته او نمی‌داند که هنوز برای ایجاد چنین حسی زود است و با این کارش شما را از خود دور می‌کند، زیرا این فاصله تنها متعلق به والدین، همسر، دوستان صمیمی و کودکان اطراف‌تان است.

اگر او در فاصله یک متری و بیشتر از شما دور می‌ایستد، یا به شما بی‌علاقه است یا آنقدر خجالتی است که هنوز نمی‌تواند شما را به عنوان یکی از عزیزان خود بداند. چون این فاصله، مناسب غریبه‌هایی است که در خیابان از کنار‌تان رد می‌شوند یا فروشنده‌هایی که از آنها خرید می‌کنید.

با پاهایش  چه می‌کند؟
تکان دادن پا: اگر مدام پاهایش را تکان می‌دهد، احتمالا از این خواستگاری پشیمان شده و بعد از جداشدن از شما، دیگر سراغتان را نمی‌گیرد.

گذاشتن هر دو پا روی زمین: اگر پاهایش را در کنار هم و محکم روی زمین قرارداده، روی راستگویی‌اش حساب کنید، چون فردی صادق و متعادل است. اما اگر پایش را روی پنجه یا پاشنه تکیه داده، احتمالا او فرد صادقی نیست و تمام حقیقت را نمی‌گوید.

انداختن پا روی پا: اگر یک پا را بالاتر از زانوی یک پای دیگر قرارداده، احتمالا همه حقیقت را به شما نمی‌گوید یا از اینکه در شرایط امنی قرار دارد مطمئن نیست.

جفت كردن پاها:  اگر او در حالتی ایستاده كه پاهایش كنار هم هستند، احتمالا حالت دفاعی به‌خود گرفته و چندان با گفته‌ها یا كارهای شما موافق نیست.

با چشم‌هایش چه می‌کند؟
اگر نمی‌خواهد به شما نگاه کند، موضوعی را از شما پنهان می‌کند.
اگر او مدام به پایین نگاه می‌کند، احتمالا به شما دروغ می‌گوید.
اگر او چشم‌ در چشم شما می‌دوزد، دوست دارد با شما صمیمی‌تر شود.

چشم‌هایش را پنهان می‌کند؟
بررسی‌ها نشان می‌دهد دروغگوها با مالیدن چشم‌ها، پوشاندن آنها با دست یا بستن آنها می‌خواهند از دیدن آنچه در مقابل چشمان‌شان می‌گذرد جلوگیری كنند؛ پس خاراندان چشمش را پای حساسیت فصلی نگذارید.

زیاد پلک می‌زند؟
فردی که ریگی به کفشش نباشد و در شرایط عادی قرار داشته باشد، در هر دقیقه، حدود6 تا 8بار پلك می‌زند. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد افراد در زمان استرس، بیشتر پلک می‌زنند. پلک زدن بیش از اندازه، به شما می‌گوید فرد مقابل‌تان از لحاظ روانی چندان در آرامش قرار ندارد یا دلیلی برای اضطراب و نگرانی دارد.
منبع: سیب سبز/تبیان

shiva & hasan بازدید : 135 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

 آمادگی برای ازدواج ,هدف از ازدواج

اگر قرار است همین روزها از تجرد خداحافظی کنید و به جرگه ی مرغ و خروس ها بپیوندید، لازم است اول کلاهتان را پیش خودتان قاضی کنید و به این سوال پاسخ دهید: حالا که قصد تشکیل خانواده دارم آیا به بلوغ رسیده ام؟ اگر فکر میکنید سوال درستی نپرسیده ام اشتباه می کنید. این دقیقا همان سوالی است که شما باید اول به آن پاسخ دهید و بعد به فکر پروسه ی خواستگاری بیفتید..

بلوغ اجتماعی
اینکه شما نیازهایی دارید که تنها با تشکیل خانواده برطرف خواهد شد کاملا درست است. اما قرار نیست هدفتان از ازدواج،  فقط داشتن یک شریک زندگی و بلافاصله، رفتن زیر یک سقف مشترک باشد. بلکه شما باید برای ساختن بهترین زندگی مشترک، بهترین همراه را انتخاب کنید. پس لطفا دست نگه دارید و اول از خودتان سوال کنید آیا آمادگی برای ازدواج دارم و از لحاظ اجتماعی به بلوغ کامل رسیده ام؟


به این می گویند بلوغ اجتماعی
زمانی که از بلوغ اجتماعی صحبت می کنیم منظورمان جایگاه فرد در جامعه است. اینکه یک فرد بتواند در اجتماع به طور صحیح و به صورت فعال حضور یابد. در ارتباطاتش با دیگر افراد موفق باشد و به عنوان عضوی از یک جامعه مسئولیت و وظایف خود را برعهده بگیرد و مطابق با قانون رفتارکند.

زمانی که در کنار بلوغ جنسی که یکی از ارکان اصلی ازدواج است از بلوغ اجتماعی صحبت می کنیم فرد موردنظر را دارای قوهی تشخیص میبینیم که قادر خواهد بود برای زندگیش برنامه ریزیهای بلندمدت و کوتاه مدت داشته باشد. بلوغ اجتماعی به معنی برخورداری از قابلیت ها و توانایی ایجاد ارتباطات سالم و سودمند با دیگران؛ احترام و سازگاری با افراد در عرصه های مختلف اجتماعی است که به وسیله ی حضور در اجتماعات مختلف از قبیل مدرسه، دانشگاه، محل کار و خانواده بدست می آید. 

افراد فاقد بلوغ اجتماعی نمیتوانند حق خود را بگیرند!
ممکن است در مراودات روزانه به افرادی برخورده باشید که نمیتوانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند، هنوز از سرگرمی های مخصوص کودکان بهره میبرند، در محافل گوشه ای می نشینند و تا مورد سوال قرار نگیرند سخنی نمی گویند. کسانی که توانایی گرفتن حق خود را ندارند و در مواردی که به آنها ظلم می شود فورا کوتاه می آیند. اینها نمونه ی افرادی هستند که فاقد بلوغ اجتماعی اند!

اندک اندک آستینها را بالا بزنید!
نباید از بلوغ اجتماعی که جایگاه افراد را مشخص می کند غفلت کرد. اگر بخواهیم از ضروریات این بلوغ بگوییم باید به ویژگی های مثبت افرادی اشاره کنیم که دارای این شاخصه هستند. مهمترین ویژگی جوان هایی که به بلوغ اجتماعی رسیده اند مقابله و صبر در برابر مشکلات و سختی های زندگی است. این افراد قادر خواهند بود راهبردهای مهمی در تصمیم گیری های خود داشته باشند. اگر شما نقش خود را در زندگی یافته اید و برای سعادت و خوشبختی خود برنامه ریزی میکنید و اگر در تصمیم گیری های زندگی قوت دارید و با تعقل و مشورت گام برمی دارید، می توانید در برخورداری از 50 درصد از بلوغ اجتماعیتان مطمئن باشید و اندک اندک آستین هایتان را بالا بزنید.
منبع: باشگاه مجردها

shiva & hasan بازدید : 132 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

جواب رد دادن به خواستگار,گزینه مناسب ازدواج

وقتی فکر می کنید گزینه مناسب ازدواج تان را پیدا کرده اید، باید با آمادگی کامل به سمت او بروید و پیشنهاد ازدواج بدهید. شما چه از طریق یک واسطه آشنا شده باشید، چه خواستگاری رسمی خانوادگی در میان باشد و چه در محیط کار و دانشگاه طرف مقابل تان را پیدا کرده باشید، در هر صورت باید اصولی را رعایت کنید تا محبوب تر باشید. ما دلایل رایج نامطلوب به نظر رسیدن شما از سوی یک زن را برایتان می گوییم. بقیه ماجرا دست شماست که تا چه حد بتوانید در رابطه و آشنایی موفق عمل کنید.

جواب رد دادن به خواستگار


1: ظاهر بد
در موقعیتی که شما هستید، نظافت و آراستگی اهمیت زیادی دارد. این مسئله نقش مهمی در تصمیم‌گیری خانم‌ها در قبول دعوت یک مرد دارد. اولین تاثیرات با ظاهر شروع می‌شود، پس مطمئن شوید که نظافتتان در بهترین و کامل‌ترین وضعیت باشد. تمیز بودن دندان‌ها اهمیت زیادی دارد و نشانه مسلم این است که شما به خودتان می‌رسید. بدبو بودن نفستان هم می‌تواند یک نشانه خیلی بد برای خانم‌ها باشد. حتماً از خوشبو‌کننده‌های نعناعی استفاده کنید. موهایتان هم خیلی مهم است و برای اینکه پاسخ «نه» نشنوید حتماً آن را مرتب و زیبا و تمیز نگه دارید. لباس‌هایتان هم خیلی مهم است. این به آن معنا نیست که حتماً باید کت و شلوار تنتان کنید. فقط کافی است خوش‌لباس و مرتب باشید. لباس‌های کهنه یا کثیف باعث می‌شود نامرتب به نظر برسید. هرچه که بپوشید، پیراهن و شلوار یا تی‌شرت و شلوار جین، دقت کنید که تمیز باشند،پارگی نداشته باشند و مناسب آن محل باشند.

2: نومیدی زیاد
خانم‌ها می‌توانند نومیدی شما را از کیلومترها تشخیص دهند. نومیدی اعتماد به نفس شما را می‌گیرد و می‌تواند موجب اضطراب و استرس زیاد شود. این در نظر خانم یک نقطه منفی است و به یک «نه» محکم می‌انجامد. زمان‌هایی هست که این نومیدی می‌تواند خود را نشان دهد، بنابراین باید قبل از اینکه اتفاق بیفتد آن را تشخیص دهید و از آن جلوگیری کنید.

3: فقدان حس جاه‌طلبی و چشم‌انداز شغلی
در نظر خانم‌ها فقدان جاه‌طلبی در آقایان یک امتیاز منفی است. خانم‌ها مردهایی را دوست دارند که جهتی مشخص در زندگی داشته باشند. اگر هنوز در خانه نشسته‌اید و مشغول بازی‌های کامپیوتری هستید و نمی‌دانید می‌خواهید با زندگی‌تان چه کنید، مطمئن باشید که جواب «نه» می‌شنوید. زن‌ها توانایی مردان برای برقراری رابطه و مناسب بودن آنها را برحسب اینکه بعنوان یک شخص که هستند، می‌سنجند. هیچکس‌ نمی‌گوید باید در سطح بیل‌گیتس باشید اما لازم است که بدانید که می‌خواهید با زندگی‌تان چه بکنید، مخصوصاً اگر دهه 20 سالگی را به پایان رسانده و در اوایل دهه 30 خود باشید.

داشتن چشم انداز شغلی خوب هم برای خانم‌ها خیلی مهم است زیرا به آنها نشان می‌دهد که می‌توانید از عهده حمایت مالی آنها برآیید یا خیر. نکته مهم اینکه خانم‌ها مردهایی را ترجیح می‌دهند که استقلال مالی داشته باشند نه کسانی که هنوز به خانواده و دیگران متکی هستند.

زن‌ها هم درست مثل مردان به آینده نگاه دارند و برای این منظور باید توانایی مالی پشتیبانی مالی آنها را داشته باشید. بااینکه در زندگی مدرن زنان هم به دنبال استقلال مالی خود هستند اما مطمئناً نمی‌خواهند مجبور باشند همه هزینه‌ها را خودشان به تنهایی متقبل شوند. راه‌حل این است که اگر نمی‌خواهید ردتان کنند، دست به کار شوید و کمی به زندگی کاری خود سروسامان دهید.

4: خسته‌کننده بودن
زن‌ها معمولاً به مردهایی که خسته‌کننده هستند و هیچ حرفی برای زدن ندارند روی خوش نشان نمی‌دهند. اگر طبیعتاً خجالتی و درون‌گرا هستید، بنابراین باید قبل از نزدیک شدن به یک زن، حرف‌هایتان را آماده کنید. حرف زدن درمورد موضوعی که او هیچ علاقه‌ای به آن ندارد یا خسته‌کننده به نظر می‌رسد مطمئناً با یک پاسخ «نه» محکم مواجه خواهد شد. در دوران آشنایی شاید بد نباشد کمی درمورد علایقش از او سوال کنید.

اگر واقعاً نمی‌دانید درمورد چه باید صحبت کنید، یکی از موضوعاتی که خودش دوست دارد را انتخاب کنید. توانایی حفظ مکالمه فراتر از پاسخ‌های بله و خیر نشانه هوش مرد و مهمتر از این اجتماعی بودن اوست. اینکه چه بگویید به خودتان بستگی دارد. صحبت‌های کلیشه‌ای شاید خیلی جذاب نباشد اما برای شکستن یخ بین شما می‌تواند خوب باشد.

5: غیرمستقیم حرف زدن
کلماتی هستند که نباید برای درخواست ازدواج از یک زن از دهانتان خارج شود. زن‌ها از مردانی خوششان می‌آید که درمورد خواسته‌هایشان رک و راست هستند. البته بین رک بودن و پررو بودن تفاوت زیادی هست که شما باید بتوانید تعادلی بین این دو پیدا کنید. بهترین راه این است که بدون دست دست کردن و ایما و اشاره، خیلی صریح و محترمانه یا با وساطت یک بزرگتر به او پیشنهاد ازدواج دهید.

 

جواب رد دادن به خواستگار,گزینه مناسب ازدواج

6: تحت‌فشار گذاشتن
اعتماد‌به‌نفس داشتن با تحت‌فشار گذاشتن خیلی فرق دارد. گذاشتن پایتان آنطرف خط می‌تواند منجر به شنیدن پاسخ منفی شود. خانم‌ها برحسب تجربیات قبلی‌شان متفاوت هستند و استفاده از رویکرد قبلی برای یک فرد جدید می‌تواند منجر به شکست شود. در انتهای گفتگو درمورد ملاقات بعدی یا ردوبدل کردن روش‌های تماسی حرف بزنید خیلی مهم است اما دقت کنید که اگر پاسخ منفی داد زیاد اصرار نکنید. سکوت می‌تواند روش خوبی باشد، صبر کنید تا پاسخ بدهد و بعد اگر پاسخ موردنظرتان را دریافت نکردید، یک سوال متفاوت بپرسید.

7: زبان بدن ضعیف
زبان بدن مثبت سلاحی سرد در جنگ‌افزار شماست که اگر درست استفاده شود می‌تواند نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد. دقت کنید که همیشه درست و صاف بایستید، قوز کردن یا تکان دادن پاها نشانه نداشتن اعتمادبه‌نفس است. اگر در جایی شلوغ هستید، حتماً بلند و شمرده صحبت کنید. هیچکس دوست ندارد با مردی صحبت کند که مجبور باشد هر حرفش را بخواهد تکرار کند.

وقتی با او حرف می‌زنید مستقیم به او نگاه کنید. این نشان می‌دهد که به آن گفتگو و حرف‌هایی که می‌زند علاقه‌مند هستید. اگر چشم‌هایتان دور اتاق بچرخد نشانه این است که حوصله‌تان سر رفته است. اگر پایین را نگاه کنید نشانه این است که کم‌رو هستید و اعتمادبه‌نفس ندارید و هر دو اینها اصلاً موردعلاقه خانم‌ها نیست.

8: ریلکس باشید و لذت ببرید
بهترین مکالمات آنهایی هستند که مفرح‌اند و راحت جلو می‌روند. شوخ طبع بودن و اینکه خودتان باشید را یادتان نرود. خانم‌ها اغلب می‌توانند حدس بزنند که چه زمان مردها دو رو هستند. لازم نیست در کل گفتگو نقش یک کمدین را بازی کنید اما اینکه خودتان باشید و آرام و ریلکس، کار را برای هر دو شما راحت‌تر می‌کند.

9: عادت‌های آزاردهنده
تشخیص عادت‌های آزاردهنده کار سختی است اما می‌تواند یک دلیل قاطع برای رد شدن شما باشد. عادت‌های بد و آزاردهنده متداول از جوک‌های زننده می‌تواند باشد تا پاک کردن بینی‌تان. تشخیص این عادت‌ها کار سختی است چون معمولاً خودتان متوجه انجام آن نیستید. بهترین راه اینکه بفهمید عادت‌های بدتان موجب خراب شدن شانس‌تان در برخورد با خانم‌ها می‌شود یا نه، این است که از دوستانتان بپرسید. دوستان ما همه عادت‌های بد ما را می‌بینند و متوجه می‌شوند اما چون دوستمان هستند ممکن است نگویند. باید بفهمید عادت‌های بدتان چه هستند و بعد سعی کنید از شر آنها خلاص شوید.

10: پُرحرفی
تا اینجا فهمیدیم که داشتن اعتماد به نفس و خودتان بودن در برخورد با خانم‌ها خیلی خوب است اما ممکن است زیادی پیش روید. خیلی مهم است که صادق باشید و افکارتان را به زبان بیاورید اما اینکه هر چه که در ذهنتان می‌گذرد را به او بگویید اصلاً عاقلانه نیست. همه ما افکاری درون ذهنمان دارید که بهتر است برای خودمان نگه داریم. به همین دلیل است که از قدیم گفته‌اند قبل از حرف زدن همیشه فکر کنید.

11: زمان‌بندی بد
اگر زنی را که می‌خواهید به او نزدیک شوید می‌شناسید، مثلاً همکارتان است، باید بیشتر مراقب زمان‌بندی باشید. نزدیک شدن به زنانی که به تازگی با نامزد قبلی خود به هم زده‌اند فکر خوبی نیست. این بر هم خوردن رابطه می‌تواند بسیار دردناک باشد و باعث شود آمادگی روحی و روانی لازم را نداشته باشند. در چنین موقعیتی بهتر است بگذارید کمی زمان بگذرد تا به حالت عادی زندگی خود برگردد.

12 : نازک نارنجی نباشید
زن ها تحمل مردان نازک نارنجی، لطیف و  حساس و نازنازی را ندارند. اگر جلوی نامزدتان نشان بدهید که از سوسک می ترسید، اگر از خانه با شما تماس می گیرند و یادآوری می کنند ساعت 11 صبح یک لیوان شیر بخورید، اگر موقع دیدن خون رنگ از چهره تان می پرد و به لرز می افتید، بدانید مرد قابل اتکایی برای یک زن به نظر نمی رسید و احتمال جواب رد شنیدن شما زیاد است.

13: مجردی سر نکنید
زنان برای ازدواج به دنبال مرد خانواده هستند. کسی که برای عزیزانش وقت می گذارد نه برای مجردی هایش، دوست های قدیمی و برنامه های شخصی اش. زنان به دنبال همسری می گردند که بچه ها را دوست داشته باشد و با افراد خانواده آنان رابطه خوبی برقرار و با آنان با احترام و مهربانی برخورد کند.

14: شما گزینه مناسبی نیستید
زمان‌هایی هست که به این دلیل دست رد به سینه‌تان می‌زنند که فقط شبیه و مناسب آنها نیستید. برای هر زنی یکسری ویژگی‌های ظاهری و شخصیتی در مردها جذاب است. اگر شما آن ویژگی‌ها را نداشته باشید، احتمال اینکه از طرف او رد شوید بسیار زیاد است. اما گاهی‌اوقات یک تیپ ظاهری یا شخصیتی خاصی نیست که برایشان مهم‌تر باشد. که در چنین شرایطی مشکلات دیگر باعث شنیدن پاسخ منفی خواهد بود. می‌توانید با متناسب و آراسته نگه داشتن خودتان، شانس‌تان را بالا ببرید اما گاهی‌اوقات این کافی نیست.
منبع:مردمان/تبیان

shiva & hasan بازدید : 189 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

داستان عشق,دوران نامزدی,برای ازدواج

داستان عشق، مثل همیشه پیچیده و مبهم است. با گذشت زمان و تغییراتی که در روابط انسانی حاصل شده به نظر می‌رسد زنان جرات‌مند‌تر شده‌اند و دیگر مانند سابق، کم‌رو و خجالتی نیستند. اما آنها همچنان در مورد وضعیت و سرنوشت خود، دچار ابهامند. بسیار دشوار است که بتوان به ذهن یک مرد نفوذ کرد و رویدادهای آینده را پیش‌بینی نمود.

دوست داشتن
یک زن در هر مرحله‌ای که باشد، از صحبت‌های مقدماتی گرفته تا دوران نامزدی، همواره کنجکاو است تا بداند طرف مقابل تا چه حدی این اشتیاق را دارد که سطح رابطه را به مرحله بعدی ارتقا دهد. معمولا طرح پرسش مستقیم یا بحث در این‌باره کمک چندانی نمی‌کند، حتی ممکن است موجب سردرگمی بیشتر نیز بشود. اما میزان صبر زنان برای رسیدن به پاسخ پرسش‌هایشان چقدر است؟ زنان امروزی تا ابد منتظر نمی‌مانند!

بنابراین، بسیار مهم است که وی سرنخ‌هایی در اختیار داشته باشد تا با استفاده از آنها نشانه‌هایی از طرز‌فکر طرف مقابل بدست بیاورد و بر اساس آنها تصمیم‌گیری کند. در اینجا با چند نکته آشنا می‌شویم که از نظر کارشناسان برانگیختگی و تاثیرات احساسی، هیجانی طرف مقابل را نشان می‌دهد؛

زبان بدن
اولین و مهمترین نشانه میزان دلبستگی، زبان بدن است. نوع نگاه، یکی از این نشانه‌هاست. گاهی هم ممکن است وی به صورت ناخودآگاه حرکات شما را تقلید کند. علاوه براین، ممکن استنشانه های دست‌پاچگی را در او ببینید. رفتارهای غیرعادی، خنده های با استرس، عرق کف دست، کشیدن نفس عمیق، بی‌قراری و … همه می‌توانند نشانه هایی از علاقه او به شما باشند. اینها از نشانه‌های علاقه‌مندی است و نشان می‌دهند که او سخت در تلاش است تا با شما ارتباط نزدیکتری برقرار کند.البته باید این نکته را هم در نظر داشت که زبان بدن تا حدی وابسته به شخصیت فرد و فرهنگی است که در آن رشد کرده است.

ارتباط
وقتی فردی به رابطه‌ای علاقه‌مند باشد و برای ازدواج پیش‌قدم شود، به هر یک از گفته‌های طرف مقابل کاملا توجه می‌نماید. این امر کاملا در تضاد با حواس‌پرتی همیشگی افراد است. به عنوان مثال وقتی صحبت‌های شما، او را از تماشای فوتبال باز می‌دارد، می‌توان از علاقه‌مندی فرد مورد نظر اطمینان حاصل کرد.

تغییر رفتار
نشانه های غیر کلامی اغلب واضح تر از نشانه های کلامی هستند. شخصی که از نظر احساسی به شخص دیگری وابسته است اغلب عادت های شخصی اش را تغییر می دهد تا شخصی را که با او تعامل دارد بازتاب دهد. پس اگر زمانی که به طرف او خم می شوید تا با او صحبت کنید او هم به طرف شما خم شد، و یا او با حالتی شبیه به شما رو به شما بنشیند، شما توجه و علاقه اش را جلب کرده اید.

زمینه‌های مشترک
فردی که به شما علاقمند است دوست دارد همه چیزتان را بداند. او درمورد خانواده، پیشینه، سلیقه غذایی، ، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد کرد. انگیزه اصلی او این اسـت کـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند خود را دارای علایق مشــتـرک بــا شما نموده و پـیـوسـتـگـی بیشتری با شما ایجاد کند.  حتی سعی می‌کند مسائلی را که پیش از این جاذبه‌ای برایش نداشتند اما مورد علاقه شماست را دست کم یک بار امتحان کند.اگر از قایق سواری خوشتان نمیآید، او نیز ناگهان از این کار متنفر می شود.

توجه و مراقبت
زنان می‌خواهند توجه همسر آینده‌شان را تمام و کمال داشته باشند و حاضر نیستند آن را با کسی تقسیم کنند. البته مردان ممکن است توجه و مراقبت خود را به شیوه‌های مختلفی بروز دهند. میزان توجه او به شما همیشه یکسان و در حداکثر درجه است و ربطی به کیف و کفش تازه‌ای که خریده‌اید و توجه دیگران را جلب می‌کند، ندارد.

احترام
دقت کنید او چه در سطح گفتار و چه در عمل تا چه حد به شما احترام می‌گذارد. به نوع زبانی که بر می‌گزیند، لطیفه‌هایی که می‌گوید و در کل ادبیاتی که در برقراری رابطه با شما استفاده می‌کند دقت کنید و ببینید تا چه حد شما را به عنوان شریک زندگی‌اش پذیرفته است. فردی که به شما علاقه‌مند است تلاش می‌کند هیچ گزندی متوجه شما نشود. ممکن هست حتی اجازه ندهد شما با صحنه‌های ناخوشایند روبرو شوید. البته کسی که دوست‌دار واقعی شما باشد، نیاز به نمایش بیش از حد ندارد.

جایگاه ویژه
فردی که از صمیم قلب به شما علاقه‌مند باشد سعی می‌کند شما را به دوستان و خویشاوندانش معرفی کند و البته این کار را با افتخار انجام می‌دهد.

در تمام موارد بالا باید بررسی شود آیا این حالت‌ها از احساسی زودگذر ناشی می‌شوند و یا پایدارند. اگر احساسات اصیل باشند، همسر آینده‌ی شما حتی در مواقعی که خلق خوبی ندارید نیز شما را تحسین می‌کند. در سختی‌های کوچک و بزرگ زندگی کنار شما می‌ماند، با شما می‌خندد و هیچ‌گاه از اینکه از شما تعریف کند، خجالت زده نمی‌شود.

درگوشی کاملا خصوصی!
خیلی وقت ها مردها از دختری كه او را انتخاب کرده است، دوری می‌كنند هرچند ممكن است برای گذراندن لحظات لذتبخش جسمی و روانی مدتی با او بمانند اما هرگز او برای زندگی آینده انتخاب نمی‌كنند. چرا؟ چون پسرها از انتخاب شدن متنفرند و دوست دارند انتخابگر باشند. پس با تلاش برای جذب او، از او دور شده‌اید.

به هرحال اگر تمایل به ازدواج با ایشان را دارید بدون اینكه احساسی و هیجانی با این موضوع برخورد كنید، وجود یا فقدان نشانه ‌های اولیه یك همسر مناسب را در او بسنجید؛ پایبندی به دستورات دینی، خوش اخلاقی، تلاش و ... .

این نشانه‌ها تنها نشان می‌دهد این احساس دوطرفه است یا یكطرفه به سوی ناكجاآباد اما هرگز نشانگر این نیست كه آیا او لیاقت شما را دارد یا خیر، آیا او دارای معیارهای همسر مناسب هست یا خیر. پس صرفا به آنها اكتفا نكنید. علامت حقیقی عشق و تمایل او به شما تنها یك رفتار است؛ اگر شما دختر هستید، او با برپایی مراسم رسمی خواستگاری، تمام تلاش خود را خواهد نمود تا ضمن جلب موافقت خانواده خود، والدین شما را برای رسیدن به شما راضی نماید.
منابع: باشگاه فعلن مجردها/سیمرغ/پرسمان

shiva & hasan بازدید : 144 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

دختران امروزی,دوران تجرد,دوران طلایی ازدواج

برای بعضی از دختران امروزی پیشرفت و استقلال چیزی است که با ازدواج جمع نمی شود. آنها می خواهند همه قله های موفقیت را فتح کنند، لذت دنیای تجرد را ببرند، به اندازه کافی مستقل و محکم و توانمند شوند و بعد از تمام این مشغله ها جایی هم برای ازدواج و زندگی مشترک باز کنند. اتفاقی که گاهی آنها را از دوران طلایی ازدواج به دوران تجرد قطعی می رساند.


چرا ازدواج کنیم؟
همه به این موضوع واقفیم که ازدواج فرد را به آرامش می‌رساند و نیازهای روحی انسان را برطرف می‌کند. از این گذشته، یکی از نیازهای زیستی و غریزی انسان، نیاز جنسی است. خیلی واضح و روشن است که برطرف نشدن هر نیازی پیامدی ناخوشایند خواهد داشت و نیاز جنسی نیز مانند اسب سرکشی است که اگر کنترل نشود فرد و جامعه را به انحطاط می‌کشاند. وجود انحراف و فساد اجتماعی از طرف افراد فاسد از آغاز آفرینش انسان بوده و هست؛ مهم این است که بتوانیم آن را کنترل کرده و به حداقل برسانیم.

از نظر علمای اخلاق، انحرافات اخلاقی در انسان ناشی از وجود سه قوه است:
 1) قوّه شهویه، 2) قوّه غضبیه، 3) قوّه وهمیه. زمانی فساد و فحشا در جامعه زیاد خواهد شد که در توجه به این سه قوّه افراط و تفریط شود.

1. قوه شهویه در جهت بقای نسل و لذت گام برمیدارد و نقطه ی مقابل آن افراط در لذت خواهی و غرق شدن در فحشاست. بهترین راه کنترل این نیرو «ازدواج» است.

2. قوه غضبیه انسان را به ظلم و تجاوز وامیدارد و اگر کنترل گردد وسیله مناسبی برای دفاع و مبارزه در برابر بیگانه است.

3. قوه وهمیه تکبر و خودخواهی را در انسان زنده می‌کند ولی اگر تعدیل شود مشکلی فرد را تهدید نخواهد کرد.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: ای گروه جوانان! هر یک از شما که می‌تواند ازدواج کند، اقدام نماید؛ زیرا ازدواج موجب می‌گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفّت انسان حفظ گردد.

وقتی برای همه چیز دیر می شود
ازدواج در جامعه ایرانی سن طلایی دارد. هم برای پسران و هم برای دختران. این سن برای دختران از 18سالگی شروع می شود و تا اواسط دهه دوم زندگی ادامه دارد. بعد از آن، گزینه های ازدواجی یک دختر کمتر و کمتر می شود تا جایی که به سن «تجرد قطعی» می رسد. سنی که در ایران 40 سال برآورد می شود اما در واقع یک مفهوم ذهنی است. به معنی سنی که فرد در ذهن خود فکر ازدواج را برای همیشه خط بزند. تجرد به هر دلیلی که رخ دهد، اثرات و آسیب‌های روحی و روانی را با خود خواهد داشت. خاصه در میان دختران که چه از لحاظ ذاتی و فطری و چه از نظر اجتماعی، موقعیت آسیب پذیر تری دارند. چه به شکل خودخواسته اتفاق بیفتد و چه ناخواسته و به دلیل مسائل اقتصادی، جسمی و...

عواقب تجرد قطعی
افسردگی: افسردگی خیلی آرام و زیر پوستی به شما هجوم می آورد و حالاتی همچون بی‌حالی و وارفتگی، بی تفاوتی نسبت به لذت‌ها و رغبت‌ها، کاهش توانایی در تمرکز و تصمیم‌گیری و تفکر، که همگی نشان از افسردگی ا‌ست به زندگی شما می دهد. در غالب پژوهش‌های علمی مشخص شده است که گرایش به پدیده افسردگی در دختران مجرد بیشتر است تا زنان متاهل. همچنین دیده شده است که تاخیر در ازدواج سبب می‌شود که افراد تمایلات طبیعی خود را به تدریج نادیده بگیرند و دچار افسردگی و انزوا شوند و اگر ازدواج با معیارهای صحیح و از روی علاقه صورت گیرد، می‌تواند از بروز افسردگی جلوگیری کند. در واقع افرادی که ازدواج کرده‌اند با خطر بسیار کمتری، برای ابتلا به بیماری های روانی به‌خصوص افسردگی رو به رو هستند.


وسواس زیاد در انتخاب: بالا رفتن سن ازدواج یا فرد را به سمت «تجرد قطعی» سوق می‌دهد و یا وی را درگیر وسواس در انتخاب می‌کند که آن‌هم نتیجه‌ای جز تجرد دائم در پی نخواهد داشت. اتفاقی که در میان دختران رخ می‌دهد و زیاد از زبان آن‌ها می‌شنویم این است که: «حالا که سن و سال من بالا رفته، باید انتخابی داشته باشم که دیگران نگویند بعد از این همه صبر کردن، چرا چنین فردی را انتخاب کردی؟!» این نکته باعث یک ایده‌ال‌گرایی افراطی می‌شود که معمولا فرد کمتر کسی را واجد شرایط برای همسر گزینی خواهد یافت.

افزایش نگرانی و احساس ناراحتی: وقتی که دختران به سن ازدواج می‌رسند، دائم از آن ها سوال می‌شود که چرا ازدواج نمی‌کنند؛ و این برای دختران بسیار ناراحت کننده است و موجبات رنجش و نگرانی از آینده را برای آنان فراهم می‌آورد.

بلاتکلیفی: عده‌ای، خصوصا آنها که به شکل اجباری در ورطه‌تجرد افتاده‌اند، که البته در این مورد تعداد دختران بیش از پسران است، خود را بلاتکلیف می‌بینند، نمی‌توانند هدف درستی را برای خود برگزینند و راه روشنی را پیدا کنند، همه چیز را به ازدواج و بعد از آن موکول می‌کنند. با این تفکر که همیشه نمی‌شود خانه‌پدری زندگی کرد، نمی‌توانند برای آینده‌خود برنامه‌روشنی پیش‌بینی کنند.

احتمال افزایش انحرافات: وقتی سن فرزندان مجرد خانواده بالاتر می‌رود احتمال بروز انحرافات توسط آنها بیشتر می‌شود. البته این سخن بدان معنا نیست که هر فرد مجرد یا مسن، در گروه منحرفین قرار داد. ولی منظور آن است که افراد منحرف در بین انسان‌های مجرد در مقایسه با افراد متأهل بیشتر است. نیاز جسمی و عاطفی، چیزی ا‌ست که نمی‌توان به سادگی از آن چشم پوشید و جز در زندگی زناشویی بدلی را برای آن فراهم آورد. کما این‌که تنها یک راه درست و اساسی برای این مسائل وجود دارد و آن ازدواج است.

احساس سربار بودن: این حس به ویژه در میان دختران، دیده می‌شود. دختران، خاصه در فرهنگ ایرانی امکان زندگی تنها و مستقل را ندارند، در عین حال زمانی که سن ایشان از حد ازدواج بالاتر می‌رود، این احساس به سراغشان می‌آید و با هر صحبتی دچار رنجش و ناراحتی می‌شوند.

کم حوصلگی، عدم انعطاف و وجود پرخاشگری ـکه طبق فرضیه‌«ناکامی ـ پرخاشگری» جان دالر، که پرخاشگری را ناشی از ناکامی‌ها می‌داندـ از مشکلاتی ا‌ست که ازدواج در سنین بالا و «تجرد قطعی» با خود به همراه خواهد داشت. همچنین کارشناسان معتقدند که در شرایط پیشرفته‌تر ممکن است زنان و دختران جوان که غالبا دیر ازدواج می‌کنند، به سمت خودنمایی (بد حجابی)، رفتارهای پرخطر جنسی و حتی خودکشی روند. مشکلات اجتماعی که گریبانگیر دختران می‌شود هم جای تامل دارد، مشکلاتی اعم از نگاه اجتماع و عرف به‌خصوص در جامعه‌دین‌مندار و سنتی ایرانی، مشکلات اقتصادی و …
برگرفته از: باشگاه مجردها، مهرخانه،تبیان

shiva & hasan بازدید : 144 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (0)

روابط زناشویی, آموزش روابط زناشویی

افراد بسیاری هستند که در انتخاب همسر خود اعتقادات را در اولویت های بعدی قرار داده و به خیال خود گمان می کنند این عامل نقش چندان موثری در روابط آنها با همسرشان ندارد . در حالی که اعتقادات هر فرد می تواند ارزش ها و خوب وبد شخصیت او را شکل دهد و در مجموع این اعتقادات است که ایدئولوژی و نگرش افراد را نسبت به زندگی می سازد.


اختلافات عقیدتی و ارزشی می تواند به صور مختلفی پدید آید . آنچه مسلم است این که اگر انتخاب هایی شایسته و بجا و با دقت نظر انجام پذیرد می تواند درصد بالایی از اختلافات و ناسازگاری های بعدی را حذف نموده و ثبات زندگی مشترک را تضمین نماید . در برخی اوقات نیز این نوع اختلافات به تغییرات پس از ازدواج و رویدادهای آن زمان برمی گردد که البته احتمال چنین وقایعی اندک است.


ازدواج بسیار فراتر از یک انتخاب کالا و یا خریداری یک جنس مورد نظر است . ازدواج علاوه بر همراهی ظاهری به پیوند روح افراد منجر می شود و در این پیوند رشد و ارتقاء طرفین نقشی مهم واساسی را در هرچه عمیق تر شدن آن ایفا می کند. اما در این میان افرادی هستند که مصرانه در پی ایجاد تغییرات در همسر خود می باشند .


در مقالات متعدد در مورد لزوم پذیرش همسر بحث شده و مطالبی ارائه گردیده است . در این مطلب قصد نداریم باز هم در مورد مضرات  عدم پذیرش صحبت کنیم بلکه سعی داریم شما را با خصوصیات افرادی آشنا کنیم که بیش از دیگران در صدد تغییر همسر خود هستند و سپس راهکارهای مفیدی را برای چگونگی مواجهه با اختلافات فکری و عقیدتی برای شما بیان کنیم .


افراد با اعتماد به نفس ضعیف:
افرادی که ضعف شدیدی در اعتماد به نفس خود دارند به میزان بالایی در پی کسب تایید از اطرافیان خود هستند . اینان به صورت مداوم سعی دارند آن طوری رفتارکنند که اطرافیان می پسندند. آن طوری زندگی کنند که تایید و تمجید دیگران را دریافت کنند .

 

بهتر است بگوییم آنها به خاطر دیگران زندگی می کنند و کمتر زمانی خودشان هستند . این افراد در مواجهه با همسرشان نیز چنین توقعاتی دارند و مدام از همسر خود انتقاداتی مبنی بر تغییر برای شبیه شدن به دیگران و مورد رضایت آنها قرار گرفتن را دارند.


کمال گرا ها :
افراد کمال گرا ، شخصیت هایی هستند که در هر تصمیم خود به بهترین ها فکر می کنند و به هیچ وجه پذیرای نواقص و یا مغایرتهایی با میل درونی خود نیستند . آن ها هر موضوعی را در بهترین وضعیت ممکن می خواهند و در بسیاری مواقع حتی از اقدام خود بدلیل ترس از بهترین نشدن صرف نظر می کنند. این افراد در ازدواج نیز با مشکل انتخاب مواجهند و چنین امری برای آنها سخت و دشوار است.  همچنین آنها حتی پس از انتخاب هم درصددند تا اشکالات موجود را رفع نمایند و همسر خود را به کمیاب ترین ها تبدیل کنند.کاری که البته غیر ممکن است.


افراد با اعتماد به نفس کاذب:
 بسیاری از افراد فکر می کنند از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند در حالی که درون آنها ضعف وسیع و ناتوانی گسترده ای وجود داشته و برای جبران این کمبودهای درونی سعی دارند قدرت و سلطه خود را برای تغییر همسر نشان دهند.


الگوی مواجهه با اختلافات اعتقادی از دیدگاه مذهب: پذیرش، انعطاف، ارتقاء
اختلافات فکری و عقیدتی، از واقعیت های زندگی زناشویی است لذا پرسش این است که در مواجهه با این پدیده چه باید کرد؟ پیش از پرداختن به این مسئله، چند اصل پایه را باید مورد توجه قرار داد: یکی اینکه حفظ خانواده و پاسداری از آن، از اصول اساسی می باشد و جز در مواردی خاص، نباید اجازه داد تا کانون خانواده از هم پاشیده شود.

 

دوم اینکه فراتر از حفظ، کارآمدی خانواده  احساس رضایت از زندگی و سکونت و آرامش در خانواده نیز نباید فراموش شود و سوم اینکه همه اینها در حالی است که در محدوده دین قرار داشته باشد؛ به این معنا که تا جایی دو اصل پیش گفته مورد تأیید است که موجب از دست رفتن دین نشود. حفظ خانواده نباید به قیمت از دست دادن دین تمام شود.


سطحی نگرها:
با وجود این که روان شناسان سعی دارند به جوانان بیاموزند از سخت گیری و افراط در انتخاب بپرهیزند ، اما به هیچ عنوان سطحی نگری و عدم دقت را به آنها توصیه نمی کنند . هر انتخاب مستلزم دقت بجا و شناخت و آگاهی است . افرادی که با بهانه راحت گیری و ممتنع بودن به زندگی مشترک وارد می شوند ممکن است پس از ازدواج با تفاوت ها و اختلافات فراوانی روبرو شوند که با یک شناخت بجا می توانست پیش از ازدواج خود را نمایان سازد.


با این توصیف، به بیان الگوی مواجهه با اختلافات می پردازیم:
تفاوت ها را به رسمیت بشناسید
الگوی ارزیابی برخی افراد از دینداری دیگران بدین شکل است که اولاً دین و ایمان را امری تک مرتبه ای می دانند و ثانیاً آن مرتبه را نیز مرتبه ای می دانند که خود در آن قرار دارند و بنابراین هر کسی را که همانند آنان نیندیشد و باور نداشته باشد و رفتار نکند، معتقد به شمار نمی آورند. این در حالی است که دین و ایمان، دارای مراتبی است که ممکن است هر کس در مرتبه ای از آن قرار داشته باشد.


از روش «ارتقای نرم» استفاده کنید
پذیرش و مدارا به معنی بی تفاوتی نیست. انسان مؤمن نمی تواند نسبت به سرنوشت دیگران، به ویژه همسر و فرزندانش بی تفاوت باشد. اگر تشخیص می دهید که همسرتان اشتباه می کند و یا علاقه مندید که وی را به رتبه بالاتری برسانید، به نرمی و آرامی، وی را رتبه به رتبه ارتقا دهید و از ارتقای سخت و یک مرتبه خودداری نمایید. اگر شما این کار را به درستی انجام دادید، وظیفه دیگری ندارید. اگر ارتقاء اتفاق افتاد که باید سپاسگزار از خداوند بود و اگر اتفاق نیفتاد، از منطق «لکم دینکم (سوره کافرون)» استفاده نماید و این یعنی «هر کس بر آئین خود».


مدارا کنید
در فرهنگ اسلامی، مدارا کردن واکنشی مناسب به تضادها و اختلاف ها دانسته شده است. مدارا یعنی نرمی و انعطاف پذیری در برابر اختلاف ها و تضادها. سرسختی در برابر اختلاف ها و تضادها موجب بروز درگیری و همسر آزاری می گردد.

 

مدارا و سازگاری یک توانمندی است. همسران موفق کسانی هستند که با پرهیز از خودخواهی و تعصب، در تفاوت ها و زمینه های اختلاف، سازگاری نشان داده و از بروز مشکل در روابط جلوگیری می کنند. اگر همسران بخواهند بر مواضع خود پافشاری کرده و نظر خود را به دیگری تحمیل کنند، عواطف منفی آنان نسبت به یکدیگر برانگیخته می شود.
منبع:گروه خانواده پرداد

تعداد صفحات : 21

درباره ما
Profile Pic
همگی دست به دست هم دهیم تا بستری سالم فراهم کنیم برای رساندن دلها به یکدیگر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    محتوا و مطالب سایت را چگونه ارزیابی میکنید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 621
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 57
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 91
  • بازدید امروز : 387
  • باردید دیروز : 171
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,525
  • بازدید ماه : 2,453
  • بازدید سال : 15,628
  • بازدید کلی : 171,068
  • کدهای اختصاصی